(هر خونی که بر زمین بریزد، گل پیروزی از آن خون خواهد دمید. جبهه مقاومت، انتقام سلیمانی را بگیرد یا نگیرد که حتماً خواهد گرفت اما کمترین نتیجه این خونها آن است که بلاشک آشغالها از منطقه محو خواهند شد. منهای اضمحلال بزرگی که قدرت امریکا را پایین میکشد. بگذار ما را بکشند، جهادگران علمی ما را به خاک و خون کشند. ما نیز امید داریم، باشد که شهید شویم. اما آنان باید بنشینند و میزان خلوص ما را با دقت، اندازه بگیرند و ببینند تنها چیزی که برای ما مهم است، این است که هر یک از ما به میزان خلوصمان، چه مقاماتی در آنسو (پس از شهادت) به دست خواهد آورد.)در خطاب دیگری با نیروهایش، دانشمندان جوان مجاهد، چه زیبا میگوید: (برادرها! هیچ راهی مطمئنتر از شهادت، برای آنکه با خیال راحت از این عالم عبور کنیم، وجود ندارد. کمبود امکانات هست، ناملایمتیها هست، بدرفتاری امثال من هست ولی تحمل کنید. بیایید از همه موانع عبور کنیم. ناملایمتی و کمبودها را با کار، جبران کنیم، نگاهها همه به آن نقطه نورانی باشد. خواهش من اینست که برای هر مسألهای آماده باشید. من برای شما یا شما برای من کار نمیکنید. تکلیف این است که کنار یکدیگر برای هدف مقدس بکوشیم. همه برای خدا کار میکنیم، خدایی که معیارش فخریزاده نیست، این و آن نیست، خدایی که مهربان است، من و شما را میبیند. خدایی که با ماست، مینشینیم با ماست، برمیخیزیم با ماست، در نماز با ماست، در گفتوگوهای پنهان با ماست، حاضر و ناظر بر همه حرکات و سکنات ماست. برادرها! تنها برای او عمل کنیم، او را در نظر داشته باشیم و از عنایت او ناامید نشوید بلکه خداوند، عاقبت همه ما را به شهادت ختم کند. بیحسرت از جهان نرود هیچ کس بدر / الا شهید عشق به تیر از کمان دوست)شهید سربدار، پاسدار حاج محسن که فدای دفاع ملی و امنیت و عزت ایران شد.