دوگانه تقلبی تقابل علم و دين

یکی از مسائلی که نسل اول انقلاب به یاد دارد، مناقشه‌ها و شبهات جدی‌ای بود که عمال پهلوی و بویژه محمدرضا در مواجهه با روند رو به گسترش انقلاب و انقلابی‌گری تکرار می‌کردند. آنها عنوان می‌کردند که بنیانگذاران و حامیان انقلاب اسلامی ایران ضد پیشرفت و علم هستند. البته این ادعا‌ها بی‌پاسخ نماند و همان زمان امام خمینی(ره) در پاسخ به تبلیغات منفی خاندان پهلوی این گونه روشنگری ‌کردند: «تبلیغ ‌شده است به اینکه اگر حکومت اسلامی تأسیس بشود، دیگر تمام این‌ ‌مؤسسه‌هایی که بوی تجدد از آنها می‌آید، اینها همه به کنار باید بروند. حتی در آن اوایل‌ ‌امر یک وقت شاه گفته بود که این روحانیون می‌گویند که ما اصلاً سوار طیاره و اتومبیل‌ ‌نمی‌شویم... حالا هم همین حرف‌ها را با کم و زیادش‌ ‌می‌زنند که روحانیون می‌خواهند مملکت را برگردانند به عهد  کذا. خیر، مسأله غلط‌ ‌است. روحانیون می‌خواهند مملکت را یک مملکت مستقل آزاد متمدنی کنند.»(1)
رژیم پهلوی این دوگانه‌سازی‌های بین علم و دین را از ماجرای رنسانس به ارث برده بود. دوگانه‌سازی‌هایی که تحت عنوان تقابل کلیسا و علم صورت‌بندی می‌شد و دین را ذاتاً پدیده‌ای ضد علم جا می‌زد. انقلاب اسلامی همان‌طور که انقلابی در نظریه‌های علوم انسانی غربی مرتبط با تحلیل وقوع انقلاب‌ها ایجاد کرد، در بعد فردی و اجتماعی هم خط بطلانی روی همه این گزاره‌های موهوم کشید.
انقلاب اسلامی طی ۴۵ سال در عمل و واقعیت اثبات کرد علاوه بر اینکه می‌توان در بسیاری از حوزه‌های علمی و فناورانه کشوری سرآمد و پیشرو بود، می‌شود نیازهای علمی و فنی را با اتکا به انسان‌های مؤمن و جهادی همین کشور مرتفع کرد.
یک نمونه عینی نیروی انسانی مؤمن و جهادی، شهید مصطفی چمران است. چمران در عین حال که یک دانشمند برجسته در حوزه فیزیک پلاسما به شمار می‌رفت انسانی خودساخته، عارف و اهل تجهد و مناجات هم بود.
ظهور چهره برجسته‌ای نظیر شهید چمران استهزای دوگانه‌های تقلبی و سر کاری «سنت و مدرنیته» بود. رهبر معظم انقلاب با گواه گرفتن چنین شخصیت برجسته‌ای به جدال پوچ چند دهه محافل آکادمیک با عنوان حرف مفت اشاره می‌کنند و می‌فرمایند: «دانشمند بسیجی این است؛ استاد بسیجی یک چنین نمونه‌ای است. این نمونه‌ کاملش است که ما از نزدیک مشاهده کردیم. در وجود یک چنین آدمی، دیگر تضاد بین سنت و مدرنیته حرف مفت است؛ تضاد بین ایمان و علم خنده‌آور است. این تضادهای قلابی و تضادهای دروغین- که به عنوان نظریه مطرح می‌شود و عده‌ای برای اینکه امتداد عملی آن برایشان مهم است دنبال می‌کنند- این‌ها دیگر در وجود یک چنین آدمی بی‌معنا است. هم علم هست، هم ایمان؛ هم سنت هست، هم تجدد؛ هم نظر هست، هم عمل؛ هم عشق هست، هم عقل.»(2)
پژوهشگاه رویان
پژوهشگاه رویان هم یک نمونه قابل توجه در این زمینه است است. طوری که با گذشت کمتر از سه دهه از انقلابی که متهم به ضدیت با پیشرفت و علم بود به اتکای تلاش دانشمندان جوان ایرانی پژوهشگاه رویان به دانش تولید سلول‌های بنیادی انسانی رسید. اتفاق علمی شگرفی که بهت محافل علمی دنیا را به همراه داشت. دکتر حسین بهاروند، دانشمند جوان ایرانی که در سال ۸۲ فقط ۳۲ سال سن داشت، آن لحظه‌های حیاتی را به این شکل توصیف می‌کند:
«وقتی بعد از چند سال تلاش توانستیم سلول بنیادی را تولید کنیم، سریع رفتم به نمازخانه کوچک کنار آزمایشگاه و سجده شکر کردم. همین کار کوچک باعث بزرگ‌تر شدن بام شما برای دریافت لطف خدا می‌شود.»(3)
رهبر انقلاب چند سال بعد ماجرا را این طور بیان می‌کنند: «دانشمند برجسته‌ مرکز رویان وقتی به یک پیشرفت علمی دست پیدا می‌کند، سجده‌ شکر می‌کند؛ این را مرحوم کاظمی جلوی خود آن دانشمند به من گفت و هر دو نفرشان گریه کردند، هر دو نفرشان اشک ریختند.»(4)
رویان، نهال کوچکی که روزی مرحوم دکتر آشتیانی بذر آن را کاشت، الان درخت تنومندی در مرزهای دانش است. به نحوی که رهبر انقلاب در توصیف این مجموعه فرموده‌اند: «مؤسسه رویان، یک مؤسسه‌ موفق و یک نمونه‌ کامل و چشمگیر از آن چیزی بود و هست که انسان آرزویش را دارد. علت اینکه من به مرحوم سعید کاظمی اینقدر علاقه داشتم و الان هم در دلم و در ذهنم برای آن جوان عزیز، ارزش و جایگاه قائلم، همین است. حرکت او، نحوه‌ کار او، مدیریت او، پیگیری او، یک مجموعه‌ کاملی بود از آن چیزی که آدم دوست می‌دارد و آرزو دارد که حالا من اندکی در این باره عرض خواهم کرد. رویان هم با کمک او و بقیه‌ همکارانی که در رویان از اول مشغول بوده‌اند، اینجوری بار آمد؛ اینجوری رشد کرد؛ اینجوری روئید.»(5)

 تار و پود علم و ایمان
قصه ایمان و معنویت در تار و پود پیشرفت‌های علمی ما ریشه دارد. دانش هسته‌ای یکی دیگر از عرصه‌های تبلور دانشمندان مؤمن کشور است. تولید رادیو داروهای تشخیصی و درمانی برای حوزه سلامت و پزشکی کشور یکی از برکات دانش هسته‌ای است که به ‌صورت ملموس بعد از تحریم‌های تلخ امریکا به کمک بخشی از مردم عزیز کشورمان در فرایند درمان آمد و اگر امروز ما در اکثر رادیو داروها خودکفا شده‌ایم، ماحصل تلاش و همت بلند دانشمندان این حوزه است و قطعاً یکی از سرآمدان این دانش، شخصیت برجسته دانشمند شهید دکتر مجید شهریاری است.
خاطرات شاگردان شهید هم بیانگر نحوه مواجهه معنوی او با مسائل لاینحل علمی است. خاطراتی که رهبر انقلاب در سخنرانی سال گذشته خود به این صورت به آن اشاره می‌کنند: «دانشمند برجسته هسته‌ای، شاگردش می‌گوید که در یک مسأله‌ای ماندیم، تا آخر شب داشتیم کار می‌کردیم- در دانشگاه شهید بهشتی- به من گفت که بیا برویم؛ بلند شدیم آمدیم از اتاق کار بیرون، آمدیم داخل نمازخانه، ما را برد داخل نمازخانه، شروع کرد نماز خواندن و دعا کردن؛ بعد ناگهان گفت فهمیدم، مشکل حل شد؛ بلند شد رفت آنجا. ببینید، در محیط علمی، محیط کار هسته‌ای، سجده، دعا، نماز! حضور بسیجی معنویت را با خودش می‌برد در بخش‌های مختلف؛ این خیلی مهم است؛ خیلی مهم است.»(6)
در عرصه‌های علمی کشور مصادیق بسیاری از تلفیق موفقیت‌آمیز علم و معنویت داریم و ضرورت اینکه ما باید با دنیا و مخصوصاً جهان اسلام و ملت‌های آزاده از چگونگی پیشرفت‌هایمان صحبت کنیم، بیش ‌از پیش مشخص‌شده است. الگوی انقلاب اسلامی در طی این سال‌ها با جوانان نخبه و دانشمندان خود در عرصه‌های مختلف علم و فناوری از هسته‌ای و نانو و زیست‌فناوری گرفته تا ماهواره‌ای و سلول بنیادی و ژن‌درمانی و... الگوی تازه و نویی است که هم پیشرفت در علم و فناوری بوده است و هم عنصر معنویت و دین‌خواهی در آن پررنگ و رکن اساسی بوده است.
رهبر انقلاب در دیدار اخیر دانشمندان، متخصصان و مسئولان صنعت هسته‌ای کشور این نکته مهم را به این صورت یادآور شده‌اند: «از حادثه‌ای که در غرب به اسم «رنسانس» شناخته شد- تغییر مسیر زندگی غربی‌ها- حدود 500 سال می‌گذرد؛ در حادثه‌ رنسانس، اساسی‌ترین خطی که وجود داشت، تقابل علم و دین بود؛ یعنی می‌خواستند بگویند که اگر می‌خواهید از لحاظ علمی پیشرفت کنید، دین و معنویت و مانند این‌ها را کنار بگذارید؛ این مهم‌ترین یا یکی از مهم‌ترین خطوط اصلی حرکت غربی‌ها در رنسانس بود که از این حادثه حدود 500 سال می‌گذرد. امروز، در کشور جمهوری اسلامی که کشور معنویت است و «جمهوری اسلامی» است، مهم‌ترین کارهای علمی دارد انجام می‌گیرد، در رقابت با کسانی که سال‌های متمادی است در این رشته‌های علمی دارند کار می‌کنند. چه کسانی‌ دارند این کار را پیش می‌برند؟ جوانان مؤمن، فخری‌زاده و شهریاری نماز‌شب‌خوان؛ اینها دارند پیش می‌برند کار را؛ یعنی علم و معنویت این‌جور به هم آمیخته شده. این نکته‌ مهمی است که به آن باید توجه کرد.»(7)
راه توجه به این نکته و مزیت کلیدی انقلاب اسلامی که حرف نو و جذابی برای همه خداباوران و حقیقت‌طلبان در سرتاسر جهان دارد، روایت هنرمندانه این تجربیات و پیشرفت‌ها است. نهضت تاریخ شفاهی و روایت‌نویسی پیشرفت‌ها و فراز و فرودهایی که داشته‌ایم، قدم اول این حرکت است؛ چرا که بقیه قالب‌های هنری هم از این سرچشمه جاری و ساری می‌شوند. همچنین ضرورت دارد دانشمندان و نخبگان علوم انسانی ما چگونگی رسیدن به این پیشرفت‌ها را صورت‌بندی علمی کنند تا مورد استفاده دانشمندان کشورهای دیگر قرار بگیرد چرا که این خط مبارک با تولید ادبیات نظری خودش می‌تواند زیربنای گفتمان تمدنی ما برای آینده و آیندگان را فراهم کند.(8)
 
پی‌نوشت:
1) صحیفه امام، جلد ۵، صفحه ۲۶۱
2) بیانات در دیدار اعضای بسیجی هیأت علمی دانشگاه‌ها 02/04/1389
3) کتاب سلول‌های بهاری روایت دکتر بهاروند
4) بیانات در دیدار بسیجیان 05/09/1401
5) بیانات در بازدید از پژوهشکده‌ی رویان 25/04/1386
6) بیانات در دیدار بسیجیان 05/09/1401
7) دیدار با دانشمندان، متخصصان، کارشناسان و مسئولان صنعت هسته‌ای کشور 21/03/1402
8) قابل ذکر است این یادداشت برای اولین بار در رسانه KHAMENEI.IR در تاریخ 14 تیر 1402 منتشر شد.

 

جستجو
آرشیو تاریخی