شرکت دانش‌بنیان؛ نقطه تلاقی علم و صنعت

افرابن و راهکارهای هوش مصنوعی

شرکت فنی و مهندسی هوشمند سازان ونداد افرابن، درآبان ماه 95 با مشارکت و همکاری چندی از مهندسین و متخصصین مجرب درعلم هوش مصنوعی، رباتیک و مدیریت سیستم‌های اطلاعاتی راه‌اندازی و در مرکز رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات پارک علم و فناوری یزد مستقر شد. این شرکت به انجام فعالیت‌های فنی و مهندسی از قبیل مشاوره و تولید در زمینه اتوماسیون صنعتی، ساخت و تولید قطعات صنعتی برپایه هوش مصنوعی و انجام مطالعات و پژوهش در زمینه طراحی و توسعه تکنولوژی ماشین‌آلات صنعتی، طراحی و ساخت تابلوهای کنترل ماشین‌آلات صنعتی با استفاده از جدیدترین فن‌آوری‌ها می‌پردازد. روایت زیر ماحصل گفت‌وگوی ما با مهندس شفیعی مدیرعامل شرکت دانش‌بنیان افرابن است.

گفت‌و‌گو:
جواد اشرف

تنظیم و تدوین:
 فاطمه سادات امامی

من ریاضی بودم. دبیرستان ریاضی- فیزیک خواندم. تقریباً از پیش‌دانشگاهی به این صرافت افتادم که باید بروم مهندسی کامپیوتر و یک کاری انجام بدهم و علاقه‌ام را به‌اصطلاح پیدا کردم. در کنارش براساس آشنایی که به‌واسطه پدرم با رشته مهندسی کامپیوتر داشتم این رشته را در مقطع لیسانس دانشگاه پیام نور مهریز شروع کردم.
84 وارد دانشگاه شدم سال 89-88 بود که از مقطع لیسانس فارغ‌التحصیل شدم. همان سال ارشد قبول شدم؛ رشته هوش مصنوعی درعلوم‌ و تحقیقات کرمان، دانشگاه آزاد. در دوره لیسانس خیلی به پردازش تصویر جذب شدم و همین نقطه شروعی شد تا کار حرفه‌ای را در انجمن رباتیک دانشگاه آزاد شروع کنم. این تجربه خیلی محیطی خوبی بود برای یادگیری، چون با ربات‌ها سر و کار داشتیم و امکانات زیادی در دسترس بود. همین فعالیت در انجمن باعث شد اواخر دوره لیسانس به یک شرکت فعال در صنعت رباتیک بپیوندم و شروع کردم به کار روی بینایی ربات‌های انسان‌نما. چند سال آنجا فعالیت کردم و بعد ازآن وارد بازار کار شدم در یک شرکتی (آرینوپاک) شروع کردم به کار برنامه‌نویسی در زمینه‌ برچسب‌های هوشمند. در آنجا من مدیر تیم نرم‌افزاری آنها بودم، روی نرم‌افزاری کار می‌کردیم که مربوط می‌شد به یک سخت‌افزار فروشگاهی. آن شرکت متأسفانه به دلیل اینکه محصولش در داخل تولید نمی‌شد و از خارج وارد می‌شد، دلاری بود و به خاطر افزایش ناگهانی قیمت دلار ما دیگر نتوانستیم فروش داشته باشیم. قیمت محصول خیلی بالا رفت و فعالیت شرکت به همین دلیل کنسل شد. بعدازاین دو تجربه، شرکت خودم را تأسیس کردم و از آن زمان در شرکت افرا‌بن فعالیت می‌کنم.
بنای دانش‌بنیان
ما در بحث نرم‌افزار گرایش‌های مختلفی داریم برای قسمت کارشناسی ارشد هوش مصنوعی. جهت‌گیری خودم را از لیسانس انجام داده بودم و علاقه‌مند بودم به پردازش تصویر. پایان‌نامه کارشناسی من بحث بینایی یک ربات‌ برداشت محصول گلخانه‌ای بود. به دلیل علاقه‌ای که به این بحث داشتم ارشد گرایش هوش مصنوعی را انتخاب کردم؛ خود هوش مصنوعی قسمت‌های مختلف دارد: «NLP» دارد که بحث کار روی زبان طبیعی ماشین است. به این معنی که ماشین از صحبت انسان متوجه شود او چه می‌گوید. یک قسمت دیگر بینایی ماشین است؛ یعنی بتواند تصاویری که از جهان پیرامون می‌بیند را تفسیر کند و بفهمد چه چیزی هستند.من در کارشناسی ارشد بیشتر تمرکزم روی همان بینایی ماشین بود و پردازش تصویر. داستان افرا‌بن ازآنجا شروع شد که در اواخر دوره‌ ارشد پروژه طراحی یک محصول برای ناجا را شروع کردم. این محصول شبیه‌ساز تیراندازی بود و من جزو تیم پردازش تصویرش بودم.
این پروژه‌ای بود که با ستاد فرماندهی یزد کار می‌کردیم. روی این محصول کار می‌کردیم ولی خیلی کند پیش می‌رفت. از اواسط پروژه یکی از دوستان که مدیر پروژه بود به دلیل اینکه کار پیچیدگی داشت و نیاز بود هزینه بیشتری بشود ادامه نداد اما ما دیدیم ناجا علاقه دارد به این پروژه پس با هزینه خودمان کار را ادامه دادیم و رساندیم به محصول؛ یک نمونه‌اش هم فروش رفت. من شرط گذاشته بودم که اگر فروش رفت شرکت تأسیس می‌کنم تا کار را جدی دنبال کنیم. یک نمونه فروش رفت، بعد به ستاد فرماندهی میبد 5 خط فروختیم و خیلی‌ بازخورد مثبتی داشتیم‌ که این محصول خوب است و در ارتقاء تیراندازی به ما کمک کرده است. علاقه‌مند شدیم که روی این محصول دقیق‌تر و حرفه‌ای‌تر کارکنیم و این شد که شرکت خودم را تأسیس کردم و به همین واسطه مجوزی برای پارک علم و فناوری اقبال گرفتیم. مجوز اولیه برای محصول سامانه نشانگر هوشمند تیراندازی بود که در ادامه چون ما رفتیم و در حوزه هوش مصنوعی و پردازش تصویر گسترده‌تر کارکردیم مجوز فناوری ما هم آپدیت شد و تبدیل شد به سامانه‌های مبتنی بر بینایی ماشینی و محدود به آن سامانه هوشمند تیراندازی نماند. شرکت این‌طور تأسیس شد.
ورود افرابن به صنعت سنگ: تجربه‌ای برای ارتقا و پیشرفت محصول
 در ابتدا نیت داشتیم نشانگر هوشمند را کشوری و از ارگان‌هایی علاوه بر بوم یزد شروع کنیم که کار به علت تغییر قیمت محصول خروجی به علت نوسانات قیمت دلار همه‌گیر نشد و وقفه‌ای در این محصول افتاد. محصول بعدی ما در بحث صنعت سنگ بود.
 یک خلأیی وجود داشت در بحث «sort» سنگ‌های ساختمانی. سنگ‌های ساختمانی با چشم و توسط کارگران «sort» می‌شود. این کار سختی است چون کارگر خسته می‌شود و اجباراً باید کارگرها عوض ‌شوند و باعث می‌شود سنگ‌ها نامرتب «sort» ‌شوند. هدف ما این بود که این‌کار به‌صورت کامپیوتری و با پردازش تصویری به‌صورت استاندارد انجام شود. پروژه سنگینی بود و ما رفتیم زیر بار این پروژه.
یک سال بعد وقتی محصول رسید و یک نسخه‌اش فروش رفت ما این دفعه یک شرکت زایشی زدیم و در این‌یک سال تمرکز کردیم روی دستگاه جدید. این محصول ازنظر پیچیدگی بالابود و ما را به سمت الگوریتم‌های عمیق هوش مصنوعی یا «deep learning» برد.
2-1 سال کارکردیم روی این محصول تا به نسخه اولیه رسید و یکی از این دستگاه‌ها را فروختیم به یک شرکت سنگ بزرگ در منطقه ده‌بید و قیمت را پایین‌تر حساب کردیم تا بتوانیم دستگاه را تست کنیم. ایشان هم قبول کردند، دستگاه را گذاشتیم و شروع کردیم به تست با سنگ‌ها. نسخه «data set» که روی اینترنت پیدا شود نبود و خودمان «data set» را تهیه کردیم، آموزش دادیم و رساندیمش به آن مرحله‌ای که داشت جواب می‌داد. دو دستگاه دیگر فروش داشتیم به شمس‌آباد و یک نسخه دیگر هم به همان ده‌بید. با خودمان شرط گذاشتیم که با این سه دستگاه شروع می‌کنیم و فقط هدفمان این است که بازخورد بگیریم. به همین دلیل دستگاه را باقیمت پایین‌تری حساب کردیم تا بتوانیم سنگ‌های متنوع را ببینیم و الگوریتم‌های خودمان را اصلاح کنیم. دستگاه‌ها رفت. به‌هرحال دستگاه هوش مصنوعی است. ما همان ابتدا به‌طرف قرارداد می‌گفتیم دقت دستگاه مثلاً 85 درصد به بالا است یعنی 85 درصد را تضمین می‌کنیم ولی احتمال خطا هم در سیستم وجود دارد. چون کار بسیار پیچیده است و هر سنگ مثل یک اثرانگشت است یعنی هر سنگی یعنی حتی آن سنگی که شما فکر می‌کنید شبیه به هم هستند دقیقاً مشابه هم نیستند و تفاوت‌هایی دارند‌. می‌گفتند ما دقیقاً دو سنگ مثل هم گذاشتیم چرا یکی را زد و دیگری را اشتباه زد؟ خوب این دستگاه شما خراب است. گفتیم: نه این همان 15 درصد خطا است ولی سخت بود، کارخانه‌دار قبول نمی‌کرد. یک پولی هم هزینه کرده بود و چون از قبل یک سیستم سنتی داشتند سخت بود تا با یک دستگاه پیشرفته کار را ادامه دهند. درکش نمی‌کردند اما در کل بازخوردهایی که ما گرفتیم خوب بود؛ متوجه شدیم که دستگاه‌های ما نیاز دارد تا دقیق‌تر بررسی شود و تغییراتی در سیستم آن ایجاد گردد.این اتفاقات باعث شد ما فروش را متوقف کنیم. با اینکه مشتری داشتیم ولی گفتیم: نمی‌خواهیم در بازار اسممان خراب بشود و بگویند: آقا نه این دستگاه مثلاً دارد خراب‌کار می‌کند. فروش را متوقف کردیم و الان تقریباً داریم نزدیک می‌شویم به یک سال که داریم روی متد جدیدی کار می‌کنیم و ارتقایش می‌دهیم تا عیب‌ها را رفع کنیم. دقت دستگاه بالا برده شد و سعی کردیم آن سنگ‌هایی که به‌اصطلاح خطاست را اصلاً دستگاه «lable» نزند. به‌روزرسانی و آپدیت را هم با الگوریتم‌های «semi supervise» حل می‌کنیم. تا دستگاه نیاز به آپدیت‌های مداوم نداشته باشد، ان‌شالله این مشکلات که رفع بشود فروشمان دوباره به جریان می‌افتد. البته در بحث محصول سنگمان ما ثبت اختراع داخلی محصول را گرفتیم. جالب است که این محصول در ایران نبود و در خارج از کشور هم نبود.
 
 عدم توقف؛ رمز تولید
زمانی که فروش دستگاه سورت سنگ را متوقف کردیم شروع کردیم به گسترش محصول تیراندازی‌مان. می‌خواستیم با توجه به تجربیاتی که داشتیم بیاییم تیراندازی را هم تجاری‌سازی کنیم و هم محصول را ارتقاء دهیم. یک سال کارکردیم و یک محصول جدید از دل تیراندازی بیرون آوردیم. دقیقاً دستگاه تیراندازی چیست؟ نیروی نظامی کشور باید مهارت تیراندازی‌اش ارتقاء پیدا کند و دقیق بتواند تیراندازی کند. مخصوصاً جایی مثل ناجا که با مردم در ارتباط است و بسیار برایشان دقت تیراندازی و مهارت در تیراندازی مهم است. واقعاً هم هزینه می‌کنند نه اینکه فقط محصول ما باشد. قبل از ما شبیه‌سازهای خارجی هم بودند که خریداری کردند، دارند کار می‌کنند‌، ما از ابتدا اصلاً رفتیم که محصول بومی بسازیم که عیب و ایرادهای آن محصول‌هایی که در بازار است و ناجا دارد خریداری‌شده بود ولی خیلی کارآمد نبود.در بحث تیراندازی یک‌روال این است که پرسنل و نیروها می‌آیند به‌صورت دوره‌ای حالا ۳ ماهه یا ۶ ماهه می‌روند میدان تیر تمرین می‌کنند و بین این دوره‌های تیراندازی که دارند با یک سلاح واقعی تمرین می‌کنند ما بینش هیچ تمرین دیگری ندارند و در این مدت شما باید بتوانید به‌اصطلاح خودشان تمرین تیراندازی خشک فراهم کنید. تمرین تیراندازی خشک چیست؟ یعنی شما بیایید روی بحث هماهنگی بین اعصاب و عضله و تمرکز کارکنید تا بتوانند نشانه‌روی دقیقی داشته باشند. اینجا بود که آمدیم یک نشانگر ساختیم البته دستگاه ما دقیقاً شبیه‌ساز تیراندازی نیست، نشانگر تیراندازی است و به بحث تیراندازی خشک کمک می‌کند. ما یک سیبل داریم که این سیبل کاغذی است. همان سیبل کاغذی استانداردی است که خودشان استفاده می‌کنند، سیبل را می‌گذارند روی دستگاه ما. این سیبل یک دوربین دارد تا نظارت می‌کند از آن سمت هم یک ماژول داریم که لیزر است و بسته می‌شود زیر سلاح واقعی. زمانی که شلیک انجام می‌شود به جای اینکه گلوله واقعی شلیک شود، پالس لیزر شلیک می‌شود و می‌خورد به آن سیبل. زمانی که خورد به این سیبل آن دوربین این موقعیت را گزارش می‌کند، خب حالا جذاب‌تر شد شما شلیک می‌کنید و بلافاصله می‌بینید کجای سیبل زده‌اید و بعد می‌توانید گزارش‌گیری کنید که در طول این ماه من چقدر پیشرفت داشته‌اید و پراکندگی تیرتان چه قدر جمع شده.این روش برای کسی که می‌خواهد تمرین کند هزینه‌ای ندارد ازنظر مهمات و خطرات احتمالی که ممکن است در تیراندازی واقعی باشد. این باعث می‌شود که دوره‌های تمرین را بتوانید افزایش بدهید. هر فرد نظامی می‌تواند در دفترش این محصول را داشته باشد یا در واحدشان یک‌قسمتی را مجزا کنند به عنوان سالن تیر است. نیاز به هیچ‌چیز خاصی هم ندارد چون نه خطری دارد نه پوکه‌ای دارد، نه گلوله‌ای دارد، نه صدایی دارد و می‌توانند تمرین کنند و مهارتشان را ارتقاء بدهند. در عمل هم به ما ثابت شده است که محصول کارآمد است. ما در ستاد فرماندهی میبد این سیستم را نصب کردیم و نمرات تیراندازی ارتقاء پیدا کرد. بعد از 3-2 ماه که با سیستم ما کارکردند گفتند این سیستم در ارتقاء مهارت تیراندازی پرسنل ما مؤثر واقع‌شده است. سری دوم تغییری که ایجاد کردیم طی همین یک سال اخیر اتفاق افتاد. فکر کردیم چرا تمرکزمان فقط روی ناجا باشد؟ محصولی درست کنیم در 3 لِول؛ یک محصول خیلی تخصصی، یک محصول سرگرمی و یک محصول اسباب‌بازی تا که بتوانیم یک طیف گسترده‌تری را پوشش دهیم تخصصی‌اش بشود نیروهای نظامی و همان محصول به حالت سرگرمی درآوردیم برای قشر سنی نوجوان و جوان. انشالله روی محصول تیراندازی خودمان امسال بحث صادرات را هم داریم پیگیری می‌کنیم.

 

جستجو
آرشیو تاریخی