روایت کن صلابتهای مردانِ مسلمان را
روایت کن که این دنیا ببیند همت ما را
بداند پیشرفتِ بیامانِ علمِ ایران را
بگو از شهریاری، داریوش و احمدی روشن
که آوردند از هر ذره نیرویی فراوان را
نه با تحریم یا تهدید، سر را خم نمیکردند
گذر دادند از سختی تلاطمهای دوران را
کمی روشنتر از فردا بگو، از سربلندیها
بگو امیدِ رویش را، بگو فردای رویان را
بگو از آرزوهایی که در دستانمان رویید
بگو ما میتوانیم و بخوان آیات ایمان را
روایت کن از این سرو تنومند فلکآسا
بگو هرگز نخواهد دید سروِ ما زمستان را
اگر دانش ثریا باشد، ایران را چه باکی هست؟
که اهل فارس میخواهد، از آن خود کند آن را
در این کشور فراوانند تهرانی مقدمها
نمیبینند در دانش جوانانِ شتابان را؟
صدای غرش موشک طنین افکنده در حیفا
ابابیلاند و میرانند لشکرهای شیطان را
از آنِ مردمان فارس خواهد بود پیروزی
در آن روزی که اسرائیل خواهد دید پایان را
الهام نجمی