گفتگو با دکتر مهدی شفیعی از مدیران نخبه جوان دانش‌بنیان کشور

از ماندن تا آبادانی


سید مجتبی قافله‌باشی
گفت وگو

دکتر مهدی شفیعی متولد سال 67 در سبزوار است و تحصیلات دبیرستانی‏اش را هم در شهر خود به پایان رسانده است. دوره کارشناسی را در دانشگاه صنعتی شریف در رشته مهندسی صنایع آغاز کرد و پس از پایان آن، با امتیاز استعداد درخشان بدون کنکور در دوره کارشناسی ارشد پذیرفته شد. به صورت مشابه به این دلیل که شامل شرایط استعدادهای درخشان می‏شد بدون کنکور به دوره دکتری دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف راه پیدا کرد. اما دلیل مصاحبه با دکتر شفیعی، تحصیلات ایشان نیست. بالاخره کم نیستند افرادی که دارای مدارک علمی بالای دانشگاهی هستند. دلیل اصلی گفتگوی ما، توسعه یک  شرکت دانش بنیان و تبدیل آن به یک هلدینگ  موفق به اسم آتیه پردازان ظهور شریف است که  توانسته در حوزه صنایع مختلف از جمله تولیدکننده تجهیزات با تکنولوژی بالا در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی  توسط ایشان موفقیتهای باارزشی را بدست بیاورد. از این جهت، شرکت دانش‏بنیان ایشان بدون آورده مالی قابل توجه، ظرف چند سال رشد بسیار بالای را تجربه کرده و حالا نیز با حدود 150 نفر نیروی خبره به یکی از همکاران شرکت‌های دولتی نفت و گاز تبدیل شده است.  


با توجه به اینکه نخبه علمی محسوب می‏شوید حتماً به راحتی می‏توانستید برای تحصیل و حتی زندگی به خارج از کشور بروید. اما چه شد که هم تحصیلات‌تان را در ایران ادامه دادید و هم زندگی و کارتان را در ایران تعریف کردید؟
راستش را بخواهید اوایل ورود به دانشگاه دوست داشتم برای تحصیل خارج بروم اما مادرم راضی نبود. همین مسئله باعث شد تا تحصیلاتم را در ایران ادامه بدهم. بعد هم که عاقل‏تر شدم دیدم باید در داخل ماند تا پیشرفت را رقم زد. به این ترتیب از دوران کارشناسی ارشد وارد فعالیت‌های فناورانه شدم. ما یکسری از بچه‏های دانشگاه صنعتی شریف بودیم که نسبت به ارزش‌های انقلاب و مسائل مردم دغدغه داشتیم. اما هر کسی دوست داشت وارد حوزه‏ای شود و در جایی کاری کند. با خود گفتیم چرا پراکنده شویم و با هم کار نکنیم؟ بعد هم صحبت کردیم که در حوزه‏های مختلف آدم زیاد داریم اما شاید در حوزه فناوری، افراد متخصص با نگاه ارزشی و پای کار در شرایط سخت کمتر داشته باشیم. لذا تصمیم گرفتیم در حد توان‌مان کاری کنیم تا عملکردمان برای دیگران نیز الگو شود.
معمولاً شروع کار در حوزه‏های فناورانه، مبهم و پیچیده است. از چه نقطه‏ای شروع کردید و چگونه کار را ادامه دادید؟
آن زمان حدود سال‌های 89 و 90 درهای شرکت‌های دفاعی خیلی روی شرکت‌های دانش‏بنیان باز بود. سراغشان رفتیم و دانش فنی را که از عهده‏اش برمی‏آمدیم برایشان ارائه کردیم. خوشبختانه رویکردشان همکاری با مجموعه‏های دانشی بود و لذا یکی دو پروژه برای ما تعریف کردند. همین پروژه‏ها باعث شد تا جانی بگیریم و اعتماد به نفسی پیدا کنیم. سال 92 و 93 بود که دیگر بودجه‏هایشان کم شد. ضمن این‏که دیدیم نیروهای علاقمند در این حوزه زیادند اما برعکس آن، در حوزه فناوری‌های غیرنظامی کارهای روی زمین مانده زیادی وجود دارد. بررسی کردیم و متوجه شدیم در حوزه‏های آب، نفت و معدن ظرفیت بسیار زیادی برای کار وجود دارد. خوبی کار با صنایع دفاعی نیز این است که کار را محکم و پایه‏ای یاد می‏گیریم. لذا می‏توانستیم بر پایه دانش فنی که توسعه داده بودیم وارد این حوزه‏ها نیز بشویم. بنابراین با تمرکز بر فناوری‏های مشترکی که در این حوزه‏ها وجود دارد شرکت را در این بخش‏ها فعال کردیم.
به نظر شما صرف برخورداری از دانش فنی برای موفقیت در یک حوزه کفایت می‏کند؟ چون خیلی از افراد تحصیلکرده هستند که به امید تجاری‌سازی یک ایده فنی، شرکتی را راه می‏اندازند اما در نهایت موفقیتی به دست نمی‏آورند.
خیر، اتفاقاً خود من دانش فنی زیادی در این حوزه‏ها نداشتم. با توجه به زمینه تحصیلی، در زمینه‌های مرتبط به مهندسی صنایع مثل بازاریابی، مدیریت پروژه، ارتقای بهره‏وری و غیره شناخت داشتم و به صورت ویژه در زمینه مدیریت استراتژیک و بازاریابی کار کرده بودم. مسئله همینجاست که دانش فنی، تنها بخشی از عامل موفقت است و نه همه آن. برای مثال داشتن یک تیم خوب و هماهنگ با تخصص‌های گوناگون مدیریتی، حقوقی و فنی از آن هم واجب‏تر است.
این را هم بگویم که زندگی بچه‏های ما به سختی می‏چرخد اما به دلیل همین اعتقادات مشترک پای کار هستند. البته بنده نیز نسبت به مسائل معیشتی دوستانم وظیفه‏ای دارم و لذا داریم تلاش می‏کنیم تا بچه‏ها را سهام‌دار شرکت بکنیم.
در نهایت، آیا از مسیری که انتخاب کرده‏اید راضی هستید؟
نه تنها خودم راضی هستم بلکه دیگران را هم به حرکت در همین مسیر تشویق می‏کنم. به عنوان استاد مدعو در دانشگاه شریف درس می‏دهم و بین حرفهایم با بچه‏ها در مورد ماندن و کار کردن در ایران صحبت می‏کنم. چون این نگاه برایمان ارزشمندتر از کسب درآمد به هر قیمتی است و امروز هم با عمل‌مان این مسئله را ثابت کرده‏ایم. خدا را شکر الان هم بسیار راضی هستیم و وقتی می‏بینیم در حال رشد در یک مسیر مفیدی هستیم و در برخی امور از شرکت‌های مطرح دنیا جلو می‏زنیم، چرا باید کشورمان را رها کنیم و توان‌مان را صرف تقویت کشورهایی کنیم که برخی علناً با ما دشمنی می‏ورزند؟ انشالله باید از 4000 شرکت دانش‏بنیان به 400 هزار شرکت برسیم.
در مورد محصولات و پروژه‏هایتان صحبت کنید. بالاخص فعالیت‌هایی که در حوزه صنایع نفت و گاز داشته‏اید.
عمده فعالیت‌های ما در دو حوزه آب و انرژی شکل گرفت. در حوزه آب، پروژه‏هایی در زمینه تصفیه آب و شیرین‏سازی آن در نقاط مختلف کشور داشته‏ایم. در حوزه انرژی نیز علاوه بر صنعت نیروگاهی، پروژه‏های خوبی را ببرای پالایشگاه‏ها و پتروشیمی‌های کشور به انجام رسانده‏ایم. همانطور که که گفتم تلاش کردیم تا وارد فناوری‌هایی شویم که در این حوزه‏ها مشترک هستند. برای مثال یکی از فناوری‌هایی که استفاده می‏کنیم فناوری الکتروکلرونیشن است. این دستگاه آب را گندزدایی می‏کند تا به عنوان سیّال خنک‏کننده فرآیندها در مبدل‏های حرارتی استفاده شود. معمولاً پالایشگاه‏های نفت و گاز از آب دریا برای خنک کردن فرآیندهای خود استفاده می‏کنند و اگر این آب مشخصات مناسب را نداشته باشد ورود رسوب جلبک‏ها به دستگاه‏ها آسیب می‏زند و کل یک پالایشگاه عظیم را تعطیل می‏کند.
در صنایع نفت و گاز، فهرستی از تجهیزات و تهیه‏کنندگان آنها وجود دارد که مورد اعتماد امور بازرگانی و تدارک کالای اهالی نفت و گاز است. معمولاً هم ورود به این لیست کار چندان آسانی نیست. لذا بفرمایید ورودتان به صنعت نفت و گاز چگونه بود؟ با نهادهای مرتبط تماس گرفتید و به راحتی وارد کار شدید؟
البته لطف خدا همیشه شامل حال ما بوده و افراد دلسوز بر سر راه ما قرار گرفته‏اند. اما همانطور که گفتید ورود به این عرصه‏ها نیازمند حمایت‌های نهادی و دانستن نکات مختلفی است. اولین برخورد ما با شرکت ملی گاز در مورد استفاده از همین فناوری الکتروکلرونیشن بود. این تجهیزات مثل تمامی تجهیزات صنعت نفت مشمول تحریم بود و با واسطه وارد می‏شد و خدمات پس از فروش هم نداشتند. لذا خیلی از این تجهیزات خراب شده و گوشه‏ای افتاده بود.
سال 96 ابتدا به دکتر پاکسرشت مدیر پژوهش و فناوری شرکت ملی گاز نامه نوشتیم و محصول و کاربرد آن را معرفی کردیم. ایشان هم لطف نمود و نامه ما را پاراف کرد و برای یکی از واحدهای پالایشگاهی در عسلویه ارسال نمود. به این ترتیب مسیر مذاکره ما باز شد.
با متولّی حوزه آبگیر یکی از فازها صحبت کردم. می‏گفتند کار شما خوب است ولی تجهیزات ساخت ایران در حدّی نیست که بتواند مسئله ما را حل کند. همه هم خاطرات دانشجویی‏شان را تعریف می‏کردند و در آخر هم می‏گفتند باید از جوان حمایت کرد! شاید باورشان نمی‏شد که ما چنین دستگاهی را تولید کرده‏ایم. حتی از دستگاه ما بازدید هم نکردند. حتی اجازه بازدید از فازهای پالایشگاه گازی پارس جنوبی را به ما نمی‏دادند. در نهایت اجازه بازدید را به ما دادند. اما در هیمن بازدید یک نفر از نیروهای حراست به ما چسبیده بود و اجازه سوال و پرسش از نیروهای فنی را نمی‏داد. کم کم متوجه شدیم سازوکار ما در خیلی مراکز ایراد دارد و شرکت‏ها را بر اساس تجربه قبلی ارزیابی می‏کنند و برای شرکتی که نوپا است و محصول جدیدی دارد سازوکاری ندارد.
پس مسئله شما نحوه ورود به این بازار در بار اول بود. چون اگر موفق به این کار می‏شدید بسیاری از درها به روی شما گشوده می‏شد.
بله همین‏طور بود. در اواخر سال 96 در نمایشگاهی که با حمایت فن‏بازار تخصصی گاز شکل گرفته بود در عسلویه شرکت کردیم. قبل از آن گفتیم احتمالاً نمایشگاه کوچکی است و به دردمان نمی‏خورد اما وقتی بررسی کردیم متوجه تخصصی شدن آن شدیم و نظرمان برگشت. بعدتر هم پی بردیم که حضور در این نمایشگاه، مفیدترین حضور ما در نمایشگاه‏های مختلف بوده است. در آن نمایشگاه آقای خراط مسئول این فن‏بازار تخصصی را بدون شناخت قبلی دیدیم. آقای خراط از فناوری ما پرسید و در نهایت پیشنهاد داد می‏توانیم این فناوری را در آبگیری‏هایمان استفاده کنیم. همان روز ایشان هماهنگ کرد تا چند فاز را ببینیم. این بار اوضاع فرق داشت و به راحتی سوالات‌مان را پرسیدیم. پس از آن هم مهندس خراط خودش از کارگاه ما بازدید کرد و نسبت به توانمندی ما قانع شد. در نهایت هم با پیگیری‌های ایشان توانستیم اولین قرارداد خود را منعقد کنیم.  پس از آن تجهیزات مورد نظر را با 70 درصد قیمت خارجی ساختیم و با گارانتی در خدمت خط فرآیند تولید قرار دادیم. خدا رو شکر تا این زمان نیز مشکلی برای این دستگاه‏ها به وجود نیامده است.

 

 

جستجو
آرشیو تاریخی