بعد از سوریه و غزه، مدیترانه میدان جدید منازعه میان تلآویو-آنکارا شده است
پــــروژه مهــــار ترکیــــه
علیرضا حجتی
دبیر گروه بینالملل
رابطه ترکیه و رژیم صهیونیستی شاید به طور بیسابقهای در حال عزیمت به نقطه اوج خصومت است. تحولات 2 سال گذشته الگوی روابط آنکارا- تلآویو را به رقابت و سپس به دشمنی تغییر شکل داده است.
اگر پس از سقوط دولت بشار اسد، سوریه به میدانی برای تقابل فزاینده اردوغان و نتانیاهو تبدیل شد، مدیترانه شرقی حالا آوردگاه دیگری از زمین جدید درگیری است که نتانیاهو برای ترکیه تدارک دیده است؛ جایی که رهبران کشورهای رقیب ترکیه در شرق مدیترانه یعنی یونان و قبرس روز دوشنبه در بیتالمقدس اشغالی تشکیل جلسه دادند و نخست وزیر رژیم صهیونیستی از این فرصت برای هشدار به ترکیه و رجب طیب اردوغان استفاده کرد.
نتانیاهو که در کنار میتسوتاکیس نخست وزیر یونان و نیکوس کریستودولیدس رئیس جمهوری قبرس ایستاده بود، با اشارهای تلویحی به ترکیه گفت: «کسانی که خیال میکنند میتوانند امپراطوریها و سلطه خود را بر سرزمینهای ما دوباره برقرار کنند، باید این را فراموش کنند.»
تلآویو و آنکارا به عنوان دو بازیگری که در سوریه سیاستهای حداکثری را دنبال کرده و حاضر به واگذاری نقش خود در این کشور نیستند، به نظر میرسد امتداد این رقابت خصمآمیز را به مدیترانه کشاندهاند. حملات بیامان اسرائیل به زیرساختهای سوریه، تحرکات رژیم صهیونیستی برای تغییر ژئوپلیتیک سوریه با نقشآفرینی در سویدا و همکاری با نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد)، رقابت ترکیه و اسرائیل را به منطق «حاصل جمع صفر» سوق داده و ادامه این روند حتی میتواند درگیری آنها را اجتنابناپذیر کند.
بعد از سوریه و غزه، مدیترانه رزمگاهی است که اسرائیل و ترکیه تلاش میکنند با استفاده از اهرم ژئوپلیتیکی، یکدیگر را تحت فشار قرار دهند. ترکیه از طریق تلاشهای خود برای نقشآفرینی در طرح صلح ترامپ و نزدیک شدن به حماس، ذیل نیروهای تثبیت کننده صلح در فلسطین به دنبال این است که جای پای خود را در نزدیکی مرزهای اشغالی محکم کند. در سوی دیگر، رژیم صهیونیستی با راهبرد جدید خود که حضور در قبرس است، مرزهای ترکیه را تحت تأثیر قرار داده است.
تایمز اسرائیل در گزارشی نوشت: «اردوغان مدتهاست که برای پیوستن به نیروی حافظ صلح بینالمللی تحت حمایت آمریکا در غزه تلاش میکند، اما اسرائیل مانع این اتفاق شده است. روابط یونان با ترکیه که مدتهاست دچار مشکل است همچنان بر سر اختلافات تاریخی، مرزهای دریایی، منابع انرژی و حریم هوایی بر فراز مدیترانه شرقی متشنج است. بخش شمالی قبرس، جزیرهای با اکثریت یونانی، از سال ۱۹۷۴ تحت تصرف ترکیه قرار دارد.»
جروزالم پست هم درباره نشست سهجانبه نتانیاهو با رؤسای جمهوری قبرس و یونان تحلیل کرد این بخشی از یک همکاری سهجانبه است که به طور پیوسته در حال تغییر ماهیت است. به نوشته این روزنامه عبری، این همکاری حدود ۱۵ سال پیش، پس از وخامت روابط اسرائیل با ترکیه شکل گرفت، هرچند که در ابتدا در چهارچوب همکاریهای انرژی و دیپلماسی منطقهای مطرح شده بود اما آنچه زمانی تلویحی بود، اکنون آشکارتر شده و نگرانیها در مورد نیات ترکیه به طور فزایندهای دستور کار سهجانبه را تعیین میکند.
جروزالم پست در ادامه تحلیل خود نوشت: «یک دهه پیش، گاز طبیعی توجیه لازم برای ایجاد روابط نزدیکتر با یونان و قبرس را فراهم میکرد. خطوط لوله گاز، مسیرهای صادراتی و اتصال شبکههای برق، راههایی برای تعمیق همکاری بین سه طرف بودند، بدون اینکه صراحتاً آن را به عنوان اتحادی علیه ترکیه مطرح کنند. اما امروز، با کمرنگ شدن یا تغییر شکل پروژههای انرژی و تشدید تنشهای منطقهای، آن احتیاط جای خود را به صراحت بیشتری داده است. همکاری امنیتی به ستون اصلی این رابطه تبدیل شده است.»
در سوی دیگر داستان هم نشست سهجانبه بیتالمقدس، زنگ خطر را برای ترکیه به صدا درآورده است؛ موضوعی که در رسانههای این کشور بازتاب زیادی پیدا کرده است.
نشریه «ترکیه امروز» در واکنش به نشست نتانیاهو با رهبران یونان و قبرس در یادداشتی تحلیلی هشدار داد مدیترانه شرقی به یکی از مناطقی تبدیل شده است که ساختار آنارشیک نظام بینالملل در ربع اول قرن بیست و یکم به وضوح در آن آشکار شده است. مبارزه برای تسلط بر منابع انرژی در میان بازیگران منطقهای از منافع اقتصادی فراتر رفته و به بخش جداییناپذیری از تلاش دولتها برای «امنیت هستیشناختی» تبدیل شده است.
به نوشته این روزنامه ترک، دهمین اجلاس سهجانبه که در تلآویو بین اسرائیل، یونان و دولت قبرس یونانینشین (قبرس جنوبی) برگزار شد، نشان میدهد که این روند به سطح بالاتری رسیده است. این ساختار سهجانبه، استراتژی «مهار مجدد» را با محوریت «دفاع و امنیت» در برابر دیدگاه ترکیه در مورد حوزههای دریایی، آنگونه که در دکترین «میهن آبی» ترکیه تجسم یافته است، دنبال میکند. انگیزه اساسی این اتحاد، جلوگیری از جهش ترکیه از جایگاه قدرت منطقهای به «یک بازیگر جهانی» با محدود کردن فضای مانور آن در مدیترانه شرقی است.
لفاظیهای نتانیاهو که مستقیماً آنکارا را با این جمله هدف قرار میدهد که «کسانی که رویای امپراطوری را در سر میپرورانند باید آن را فراموش کنند»، کمتر یک اعلامیه سیاست خارجی منطقی و بیشتر یک چالش ایدئولوژیک و واکنشی برای حفظ وضع موجود منطقهای است. با این حال، این واکنش، معضل امنیتی در منطقه را عمیقتر میکند و مسابقه تسلیحاتی را اجتنابناپذیر میسازد.
ترکیه امروز نوشت: «خطوط گسل ژئوپلیتیکی در مدیترانه شرقی در سالهای اخیر، فراتر از رقابت کلاسیک بر سر منابع رفته و منطقه را در مارپیچ «امنیتیسازی» گرفتار کرده است. ملموسترین و شاید خطرناکترین نمود این مارپیچ، تغییر همکاری بین اسرائیل، یونان و قبرس یونانینشین از مرحله لفاظی سیاسی به مرحله انتقال پیشرفته توانمندی نظامی و ادغام دفاعی است. این فرآیند را باید به عنوان نظامیسازی وضع موجود در منطقه تفسیر کرد و آن را به عنوان تلاشی برای ایجاد «مانع تکنولوژیکی» در برابر حاکمیت ترکیه در مناطق دریایی تحت دکترین «میهن آبی» خود تعریف کرد.»
دیپلماسی «گنبد آهنین» که در قلب این معماری دفاعی جدید قرار دارد، چیزی بیش از یک قرارداد فروش تسلیحات است؛ این یک حرکت استراتژیک با هدف تغییر نامتقارن موازنه نظامی در منطقه به ضرر ترکیه است.
تصمیم اسرائیل برای عرضه این سامانه به قبرس یونانینشین و مذاکراتش با یونان در مورد پروژههای دفاعی مشابه، یک سپر «دفاع فعال» در برابر برتری آنکارا در زمینه پهپادها و هواپیماهای بدون سرنشین و قابلیتهای موشکی در منطقه است. از دیدگاه فنی، استقرار گنبد آهنین در جزیره قبرس و خط دریای اژه با هدف محدود کردن انعطافپذیری عملیاتی ترکیه و به حداقل رساندن توانایی نیروی هوایی و دریایی ترکیه برای «انتقال نیرو» در مواقع تنش انجام میشود. این وضعیت یک «معضل امنیتی» معمول ایجاد میکند که در آن هزینههای دفاعی به یک مسابقه تسلیحاتی تبدیل میشود؛ گامهایی که طرفین برای افزایش امنیت خود برمیدارند، منطقه را به بیثباتی کامل میکشاند.

