در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی مطرح شد
گفتوگو و همدلی؛ محور زیست فرهنگی ایرانیان
یکشنبه ۳۰ آذرماه، نشست «پاسداشت یلدا در فرهنگ و تمدن ایران» در محل انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد. در این نشست، دکتر محمود شالویی رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، دکتر میرجلالالدین کزازی چهره ماندگار زبان و ادب فارسی، بلرام شکلا رایزن فرهنگی سفارت هند در ایران و دکتر اردشیر صالحپور استاد پژوهش هنر و عضو شورای علمی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، پیرامون جایگاه آیین یلدا در فرهنگ ایرانی و معنای اندیشهای این جشن کهن سخن گفتند. سخنرانان بر این نکته تأکید داشتند که فرهنگ ایرانی، شیوهای از زیستن مبتنی بر گفتوگو، همنشینی، پیوند با طبیعت و معناجویی در گردش زمان است.
مهدیه ساداتنقیبی
گروه اندیشه
فرهنگ ایرانی بر همبستگی اجتماعی تأکید دارد
محمود شالویی با اشاره به ویژگیهای بنیادین فرهنگ ایرانی گفت: «فرهنگ ایرانی، فرهنگ گفتوگو و صمیمیت است و این ویژگی را میتوان در آیینها و سنتهای مختلف، از جمله مراسم شب یلدا، بهروشنی مشاهده کرد. این آیینها بهدلیل پشتوانه فرهنگی عمیق خود توانستهاند در طول تاریخ زنده بمانند.
شالویی شب یلدا را شبی نمادین و خجسته دانست که یادآور «روشنی و درخشندگی» است و افزود: «با وجود تغییر سبک زندگی و گسترش فضای مجازی که گاه موجب فاصلهگرفتن دوستان نزدیک و نزدیکترشدن ناآشنایان به یکدیگر شده است، مراسم یلدا همچنان ایرانیان را گردهم میآورد تا پیوندهای انسانی را زنده نگه دارند. یلدا نشان میدهد که فرهنگ ایرانی هنوز توان بازسازی صمیمیت و همنشینی را دارد و همین ویژگی راز ماندگاری آن است. شب یلدا در فرهنگ ایرانی، شبی خجسته و مبارک بهشمار میآید و افزون بر این، بهعنوان شب میلاد نیز شناخته میشود؛ واژه «یلدا» در زبان سریانی نیز به همین معناست.
آیینها، حافظ اندیشه و هویت ایرانیاند
میرجلالالدین کزازی در سخنرانی خود به جشن و آیین «زایش مهر» پرداخت و با تشریح ریشههای تاریخی و اسطورهای شب یلدا، این آیین را برخاسته از ژرفای زبان، فرهنگ و اسطوره ایرانی دانست. او توضیح داد: یلدا واژهای سامی و سریانی است که با واژههایی چون ولادت، والد، ولد و مولود همریشه است و از همینرو این شب را «شب زایش مهر» نامیدهاند. اما پرسش اساسی این است که مهر چیست یا کیست؟ مهر یکی از چهرههای نمادین سامانه مینَوی در فرهنگ ایرانی است که پیشینه آن به روزگاران باستان و به زمانی پیش از زرتشت بازمیگردد. مهر از چهرههای آیینی برتر در سامانه باورشناختی کهن بود؛ آیینی که پیش از مزدیسنا رواج داشت و هرچند زرتشت برخی نشانههای آن را کنار نهاد، اما پارهای از چهرهها، از جمله مهر، به سبب ارج و ارزش والای خود در سامانه زرتشتی پذیرفته شدند.
این پژوهشگر فرهنگ ایران افزود: «مهر ایزد پیوند و پیمان و پاسدار راستی است. در اوستا آمده است که مهر شبانگاهان، زمانی که مردمان خفتهاند، خانمانهای آریایی را میپاید تا کسی پیمان نشکند یا به دروغ نیالاید و بامدادان بر گردونه زرین خود در آسمان میتازد و روانهای پاک را از زندان تیره تن رها کرده و به آسمان برین، یعنی گروتمان، میبرد. مهر همچنین رهاننده است؛ رهاننده مردمان از دوزخ گیتی و رساننده آنان به بهشت مینو.»
کزازی تصریح کرد: «آیین مهر از ایران به سرزمینهای باختری رفت و چنان گسترش یافت که تاریخدانان را به شگفتی واداشت. هرچند با برآمدن آیین ترسایی در ظاهر از میان رفت، اما در ژرفای فرهنگ ترسایی همچنان زنده ماند و دگرگونیهای زبانی و فرهنگی بسیاری را رقم زد که نمونههایی از آن هنوز در زبانهای اروپایی دیده میشود.
او در بخش دیگری از سخنانش به پیوندهای کهن فرهنگی ایران و هند اشاره کرد و گفت: «ایرانیان و هندوان پیوندی دیرینه دارند و در فرهنگ و پیشینه با یکدیگر خویشاوندند. در روزگاران کهن، این دو قوم در سرزمینی یگانه میزیستند، اما با برآمدن زرتشت و گسترش آیین مزدیسنا، آیین پیشین فرو افتاد و گروهی از پیروان آن به هند کوچ کردند و از همینجا جدایی میان ایرانیان و هندوان پدید آمد. در ایران نشانههای این کیش کهن اندک است، اما در هندوستان این نشانهها هم دیرینهاند و هم گرانسنگ و میتوان آنها را در «وداها» باز یافت. این همریشگیها نشان میدهد فرهنگ ایرانی از آغاز، فرهنگی گفتوگومحور و فراتر از مرزهای جغرافیایی بوده است.
مراسم شب یلدا، میراث مشترک تمدنهای شرقی است
بلرام شکلا، رایزن فرهنگی سفارت هند در ایران، با اشاره به جایگاه شب یلدا در سنتهای مشترک فرهنگی ایران و هند گفت: «شب یلدا نشان میدهد که جانبخش تمام زندگان روی زمین، یعنی خورشید، دوباره جان میگیرد و تابش آن افزوده میشود. از همینرو، این مناسبت تنها متعلق به یک ملت یا یک قوم نیست، بلکه میراث تمام عالم، بویژه مشرقزمین و خصوصاً آریاییهای این ناحیه است؛ مردمانی که از ستارهشناسان و گاهشناسان برجسته بهشمار میرفتند.»
او با اشاره به شواهد تاریخی افزود: «مهرپرستی از ایران به هندوستان راه یافته است. در هند، قوم برهمنان بنا بر برخی منابع از ایران به هندوستان دعوت شدهاند و گاهشناسان بزرگ هندی نیز به این پیوندها اشاره کردهاند. مهر همان «مِترا» است و واژه «میترا» در وداها و «میهر» در دیگر متون کهن هندی آمده که همتای واژه مهر در فرهنگ ایرانی است.»
شکلا با بیان اینکه جشن یلدا یکی از پیوندهای خجسته میان ایرانیان و هندیان است، گفت: « در وداها نام خدایان آمده و یکی از این نامها «میترا» است. در ریگودا، میترا نگاهبان تمام عالم معرفی میشود که با چشمانی که هرگز پلک نمیزند، بر جهان نظارت دارد.»
رایزن فرهنگی سفارت هند در ایران با اشاره به جایگاه یلدا در گاهشماری سنتی هند اظهار کرد: در تقویم کهن هندوستان، این شب زمانی بسیار مهم است؛ هنگامی که خورشید از برج کمان به برج جدی منتقل میشود. در هند این مناسبت را «ماکار سانکرانتی» مینامند و آن را بسیار فرخنده میدانند. همانگونه که در ایران یلدا نشانه افزایش نور و غلبه روشنایی است، در هند نیز آیینی چون ماکار سانکرانتی آغاز برکت و زندگی محسوب میشود. چنین آیینهایی نشان میدهند که فرهنگهای کهن آسیایی، طبیعت، معنویت و زندگی اجتماعی را در منظومهای واحد درک میکردهاند.
آیینها برای تداوم فرهنگ و حفظ هویت شکل میگیرند
اردشیر صالحپور در سخنانی با محوریت «جایگاه معرفتی شب یلدا» تأکید کرد: «اگرچه واژه «یلدا» ریشهای سریانی و غیرایرانی دارد، اما معنا و جان آن کاملاً ایرانی است و در زبان فارسی بر زایش، زندگیبخشی، آگاهی و آغاز دوباره دلالت دارد؛ مفاهیمی که با تاریخ کهنسال ایران، سرشار از مهر، شادی، جذبه و شور زندگی، پیوندی عمیق دارند. نوروز، مهرگان، تیرگان و یلدا همگی نشان میدهند که ایرانیان نبض طبیعت را میشناختند و به دانش نجوم و گاهشناسی تسلط داشتند. حتی در شعر و ادب فارسی نیز، از نجوم و اعتدالهای فصلی تا تقابل شب و روز، بازتاب همین جهانبینی است. جشن در ریشهشناسی خود به ستایش یزدان پاک بازمیگردد و هرگاه ما جشن میگیریم، در حقیقت خداوند را میستاییم.»
داریوش بزرگ نیز در کتیبه خود میگوید: «اهورامزدا را میستایم که شادی را برای مردمان آفرید» و از همینرو، شادی در فرهنگ ایرانی فریضهای آیینی است؛ چنانکه در آیین مهر، شادی نماد اهورایی و غم نماد اهریمنی بهشمار میآید.
صالحپور با تأکید بر کارکرد اجتماعی آیینها گفت: «آیینها برای تداوم فرهنگ و حفظ هویت شکل میگیرند و سفره یلدا، با فال حافظ، شاهنامهخوانی، قصهگویی، موسیقی اقوام و نمادهای رنگین، نمونهای روشن از این تداوم فرهنگی است. انار، آتش، رنگ سرخ و گل نرگس، همگی نماد زایش، روشنایی و امیدند. شب یلدا شبی ویژه برای همنشینی، شادی، بازسازی پیوندهای انسانی و تأکید بر هویت فرهنگی است؛ شبی که باید قدر آن را دانست و آن را بهعنوان بخشی از حافظه تاریخی و معرفتی ایران پاس داشت.»

