«ایران» بررسی میکند؛ علل رشد بداخلاقیها و افزایش قانونگریزی در محیطهای ورزشی
وقتی اخلاق قربانی درآمدهای نجومی میشود
سینا حسینی/ افزایش هنجارشکنیها و رشد چشمگیر بداخلاقیها در محیطهای ورزشی ایران، نشاندهنده ناکارآمدی رویکرد فرهنگی حاکم بر این حوزه است و ضرورت بازنگری جدی در سازوکارها و سیاستهای مرتبط را آشکار میسازد. تجربه نشان میدهد نوع برخورد مدیران باشگاهها و دیگر عوامل درگیر با ورزش، تاکنون نتوانسته است موجب کاهش ناهنجاریها شود. رفتارهای هیجانی برخی مدیران، مربیان و بازیکنان، همراه با عملکرد برخی رسانههای باشگاهی، باعث شده است بداخلاقیها به سکوها و هواداران منتقل و انواع و اقسام رفتارهای پرخطر و ناهنجار در محیطهای ورزشی مشاهده شود.
اگرچه ارکان قضایی فدراسیونهای ورزشی با اعمال جرایم نقدی و محرومیتهای انضباطی تلاش داشتهاند از تکرار خشونتها جلوگیری کنند، اما استمرار این اتفاقات تلخ و بروز ناهنجاریهای اجتماعی نشان میدهد شیوه برخورد انضباطی با این پدیده، کارایی لازم را ندارد. در نتیجه، افراد قانونگریز بدون کوچکترین واهمه از پیامدهای رفتار غیرحرفهای، به ادامه رفتار غلط و پرخطای خود میپردازند تا به اهداف شخصیشان دست یابند.
بررسیهای میدانی نشان میدهد عوامل متعددی در رشد هنجارشکنیها و اخلاقگریزیها نقش دارند که میتوان آنها را در سه بخش بررسی کرد:
بخش اول؛ عوامل فردی: مرور رفتارهای فردی بیانگر این حقیقت تلخ است که خودمحوری برخی ورزشکاران و مربیان، ضعف مهارتهای کنترل هیجان و مدیریت خشم، نقش بسیار مؤثری در شکلگیری این فضا دارد.
بخش دوم؛ عوامل سازمانی و مدیریتی: ضعف نظارت و کنترل مدیران باشگاهها و فدراسیونها، نبود فرهنگ سازمانی مبتنی بر اخلاق و احترام به قوانین، تمرکز بیش از حد روی نتایج و درآمدزایی و کمتوجهی به رفتار حرفهای و ورزش منصفانه، همراه با شیوههای انضباطی ناکارآمد یا ناقص که اثر بازدارنده کافی ندارند، همگی زمینهساز ناهنجاریها هستند.
بخش سوم؛ عوامل رسانهای و فرهنگی: پوشش و برجستهسازی رفتارهای غیراخلاقی به جای رفتارهای حرفهای، ترویج هیجانزدگی و پرخاشگری از طریق رسانههای ورزشی و شبکههای اجتماعی و الگوسازی منفی برای هواداران و نسلهای جوان، از مهمترین عوامل شکلگیری این رفتار نابهنجار به شمار میرود.
کارشناسان و صاحبنظران با نقد این رفتارها، بر ضرورت افزایش سختگیری برای اصلاح فضای موجود تأکید دارند، اما بخش عمده راهکار به توسعه زیرساختهای اخلاقی و فرهنگی بازمیگردد. ایجاد پیوستهای فرهنگی و آموزشی در کنار اقدامات انضباطی، تنها مسیر حل ریشهای این معضل است. مادامی که نگاه درآمدزایی به بیانضباطی و هنجارشکنی وجود داشته باشد و بازیگران این پدیده از طریق درآمدهای هنگفت و بدون حساب و کتاب منتفع شوند، تکرار رفتارهای غیراخلاقی اجتنابناپذیر بوده و امیدی به بهبود وضعیت موجود در محیطهای ورزشی نخواهد بود.
برونرفت از وضعیت کنونی، مستلزم اتخاذ روشهای کارآمد، علمی و اثرگذار در عرصه ورزش است و بدون تردید شعاردرمانی و اقدامات نمایشی هیچگونه تأثیری در اصلاح این روند نخواهد داشت. توجه همزمان به عوامل فردی، سازمانی و رسانهای، همراه با بازنگری در شیوههای مدیریت، نظارت و فرهنگسازی، تنها راهکار واقعی برای ایجاد فضایی سالم، اخلاقمحور و حرفهای در ورزش ایران است.
پرخاشگری از زمین به سکوها منتقل میشود
عبدی: با جریمه نمیتوان
در استادیومها فرهنگسازی کرد
پریسا غفاری/ افزایش بداخلاقی و قانونگریزی در ورزشگاهها، بویژه استادیومهای فوتبال، به یکی از چالشهای جدی فرهنگی در ورزش تبدیل شده است. میزان خشونت و رفتارهای پرخاشگرانه در محیطهای ورزشی به حدی افزایش یافته که اکنون اکثریت قریب به اتفاق چهرههای ورزشی معتقدند برای بهبود این وضعیت نیازمند تصمیمی جدی هستیم، چرا که ادامه این روند میتواند به بروز اتفاقات ناخوشایند در آینده منجر شود. حسین عبدی، از مربیان بااخلاق فوتبال ایران، با ابراز نگرانی از وضعیت موجود در برخی ورزشگاهها و محیطهای ورزشی به خبرنگار «ایران» میگوید:«آموزش هواداری، حلقه مفقوده فوتبال ایران است. آموزش باید برای تمام ارکان فوتبال وجود داشته باشد، زیرا اصلاح فرهنگ فوتبال تنها به تماشاگران و بازیکنان محدود نمیشود. وقتی در یک باشگاه شاهد درگیریهای پرخاشگرانه بین یک مدیر عالی ورزشی و یک چهره سرشناس ورزشی هستیم، همین رفتار خشونتآمیز به بازیکنان و تماشاگران نیز منتقل میشود.»
متن کامل گفتوگوی «ایران» با حسین عبدی را در ادامه میخوانیم.
چرا فضای فوتبال اینقدر پرتنش شده است؟
وقتی افرادی وارد فوتبال شدند که اطلاع چندانی از این رشته نداشتند و تنها به دلیل جذابیت، معروفیت و مسائل مالی در دو دهه گذشته به این حوزه وارد شدند، بیفرهنگی در فوتبال نهادینه شد و طرفداران نیز از آنها حمایت کردند. حضور این افراد، بویژه در باشگاههای بزرگ، باعث شد کار از دستشان خارج شود و بخش دیگری نیز از این قضیه سوءاستفاده کنند.
اما اکنون شبکههای مجازی هم در ایجاد بیفرهنگی بیتأثیر نیستند؟
بله. در گذشته نگاه هواداران به عملکرد فوتبال در زمین و نوع رفتار بازیکنان بود، اما اکنون توجه و واکنشها بیشتر به عملکرد در شبکههای مجازی معطوف شده است، جایی که اخلاقمداری کمتر مورد توجه قرار میگیرد. همین امر باعث شده رفتار پرخاشگرانه از زمین به سکوها منتقل شود و ذهنیتها نه بر اساس عملکرد تیم، بلکه بر اساس واکنشها در صفحات مجازی شکل گیرد.
اکنون حرمتها به نحوی در سکوها شکسته شده که افراد بزرگی چون کریم باقری و علی دایی نیز واکنش نشان میدهند؟
وقتی نگاهها و استوریها در صفحات اجتماعی به نسلهای گذشته تغییر میکند، تبعات آن شامل هواداران نیز میشود و سابقه درخشان افراد زیر سؤال میرود، در حالی که در جهان برای این بازیکنان احترام قائل هستند. ما که مدعی تمدن چند هزار ساله هستیم، حداقل نکات اخلاقی را رعایت نمیکنیم و هر روز اسطورههای خود را در استادیومها تخریب میکنیم. البته این نوع رفتارها بیشتر در استادیومهای تیمهای پرطرفدار دیده میشود. به نظر من، باشگاهها خود باید فرهنگسازی کنند.
این باشگاهها مگر کانون هواداران ندارند؟
بله، چند سالی است کانون هواداران تشکیل شده و روی این موضوع کار میکند تا لیدرها به شکل منسجمتر و با شعارهایی با شدت کمتر هدایت شوند. در فوتبال، تقابل تنها در زمین نیست، بلکه جدال سختتری در سکوها رخ میدهد. اما آیا در رأس کانون هواداران، فرد فرهنگی به کار گرفته شده؟ این موضوعی است که باشگاهها باید به درستی اقدام کنند.
به نظر میآید جریمههای میلیاردی کمیته انضباطی بیشتر به نفع درآمدزایی فدراسیون است تا رفع خشونت؟
جرایم انضباطی تنها مسکن هستند و باید ریشهیابی صورت گیرد. با جریمه نمیتوان در استادیومها فرهنگسازی کرد. باشگاهها خود باید طرفدارانشان را آرام و اصلاح را از درون آغاز کنند. فدراسیون نمیتواند مستقیماً در فرهنگسازی باشگاهها دخالت کند. شاید تنها راه چاره به جای جریمه، تشویق تیمهایی باشد که به شکل فرهنگی و متعارف رفتار میکنند، چه در زمین و چه در سکوها. اعطای تسهیلات حتی مادی میتواند ذهنیتها را تغییر دهد و مسابقات به جای تنش، فقط جنبه رقابت پیدا کنند.
هیچ کاری برای فرهنگ در ورزش انجام ندادهایم
ابوالقاسم پور: فرهنگسازی با شعار و حرف ایجاد نمیشود
گروه ورزشی/ فرهنگ در ورزش مظلوم واقع شده و در حال حاضر عرصه ورزش در مسیر بیراههای قرار گرفته است؛ مسیری که ما باید تلاش کنیم آن را به مسیر اصلی خود بازگردانیم. بهنام ابوالقاسمپور، سرپرست مدیرعاملی باشگاه استقلال خوزستان، در گفتوگو با «ایران» توضیح داد: «در حال حاضر همه چیز در ورزش به برد و باخت خلاصه شده است. وقتی ما بخواهیم در فضای ورزشگاهها و استادیومها شعارهای فرهنگی بدهیم یا فعالیتهای تبلیغاتی در این زمینه انجام دهیم، در حقیقت هیچ کاری انجام ندادهایم. این وضعیت به معنای آن است که هر کسی تنها کار خود را انجام میدهد و شعار «فرهنگی شدن ورزش» صرفاً در حد حرف باقی میماند.»
او در ادامه توضیح میدهد: «اگر تمام کسانی که در عرصه مدیریتی باشگاه فعالیت میکنند، در کنار مسئولیتهای حرفهای خود، مسئولیت فرهنگی و ارزشی نسبت به خود و جامعه را نیز بر عهده بگیرند، بدون شک یک خروجی ارزشمند در ورزش کشور خواهیم داشت.»
ملیپوش اسبق تیم ملی فوتبال همچنین معتقد است: «برخی افراد زیرکانه وارد حیطه هواداران میشوند تا از این طریق هم محبوبیت کسب کنند و هم در نتیجه بازیها تأثیر بگذارند. با اینکه در دههای زندگی میکنیم که تمام زندگی ما تحت تأثیر فضای اینترنت و شبکههای اجتماعی قرار گرفته است؛ بهنحوی که حتی بازیکنان جوان و جویای نام، برای اینکه در فضای مجازی فالوئر بیشتری داشته باشند و با ایجاد حواشی به چهره تبدیل شوند، حاضرند به بازیکنان شاخص یا نامدار توهین کنند.»
ابوالقاسمپور درباره جریمههای کمیته انضباطی فدراسیونها نیز میگوید: «جریمههای نقدی نمیتوانند خشونت و بیفرهنگی را از استادیومها برطرف کنند؛ ابتدا باید کار را از باشگاهها شروع کرد. وقتی گذاشتن هر استوری قانونی نیست و برای بازیکن جریمهای در نظر گرفته نمیشود، هر بازیکن هر پستی را منتشر میکند. در حالی که بازیکنان به خوبی میدانند که از دست دادن پول برایشان اهمیت دارد! جریمه بازیکن از سوی فدراسیون نیز تأثیری ندارد، زیرا این جریمه معمولاً توسط باشگاه پرداخت میشود و برای بازیکن، هزینهای واقعی محسوب نمیشود. بهترین راه، به نظر من، محرومیت هواداران از پنج جلسه بازی خانگی است که بسیار مؤثرتر از جریمه نقدی است. به هر حال، هوادار هر تیم نیاز دارد هیجانات خود را در ورزشگاه تخلیه کند و بازی تیم محبوبش را از نزدیک مشاهده کند. وقتی محرومیت در پیش باشد، او از هر چیزی خواهد گذشت؛البته به شرط آنکه هیچ استثنایی برای تیمها در نظر گرفته نشود و مسئولین شهری یا مدیران و مقامات ارشد، بخششی برای آنها اعمال نکنند.»
مدیران باید به سمت اخلاقمداری بروند
کامران پولادی
دبیرفراکسیون ورزش مجلس
جرایم نقدی میتواند بازوی بازدارندهای برای بیاخلاقیها و بیفرهنگیها در ورزش باشد، البته به شرط آنکه مطابق با میزانی از بیاخلاقی تعیین شود و مدیران نیز مکلف به اجرای آن باشند. این مسائل باید توسط باشگاهها و رؤسای هیأتها پیگیری شود. وقتی در فوتبال دنیا بازیکنی میتواند گلزنی کند اما به خاطر رسیدگی به مصدومیت بازیکن حریف از این کار صرفنظر میکند، پس فوتبالیستهای ما نیز میتوانند اخلاق و فرهنگ را در زمین بازی به اجرا بگذارند؛ آن هم ایرانیانی که غنی از فرهنگ و تمدنی چندین هزار ساله هستند.
کشوری موفق است که فرهنگ دارد؛ اما اگر در ورزش ایران فرهنگ در حال اضمحلال است و بیاخلاقی جای آن را گرفته، علتش ملاحظهکاری و رعایت رواداری در برخورد با خاطیان است. در حالی که فوتبالیستها الگوی جوانان و کودکان ایران هستند و معمولاً به این مسئولیت توجه کافی ندارند. ورزشکاران، ستارهها و مدیران ورزش باید بدانند که اگر ستاره شدهاند یا به جایگاه مدیریتی رسیدهاند، این موقعیتها با پول بیتالمال فراهم شده است و بنابراین وظیفه دارند منبع نشر فرهنگ و اخلاق باشند.
برخورد جدی در انتظار متخلفان
محمدعلی قدوسی
مسئول دپارتمان حقوقی فدراسیون فوتبال
اجرای نظم عمومی ورزشی و تحقق عدالت ورزشی دو رکن اساسی هستند که فلسفه تشکیل ارکان قضایی در هر فدراسیون را شکل میدهند. بدون تردید، جذابیت فوتبال تنها در برگزاری مسابقاتی با استانداردهای فنی و تخصصی خلاصه نمیشود؛ بلکه رعایت قوانین و اصول اخلاقی توسط تمامی دستاندرکاران—از بازیکن و مربی گرفته تا تماشاگر—زیبایی و شور رقابتها را چند برابر میکند. انتظار میرود کسانی که به هر نحو به فوتبال ملی خدمات ارزشمند ارائه کردهاند، توجهی ویژه به نظم عمومی و اخلاق ورزشی داشته باشند. در حوزه ارکان قضایی فدراسیون فوتبال و مطابق با مقررات جاری، هرگونه رفتار یا عبارتی که اعتبار فوتبال و دستاندرکاران آن را خدشهدار کند، اخلاق ورزشی را نقض کند، موجب آشوب یا تشویش اذهان عمومی شود، یا تماشاگران را به اقدامات خلاف قانون تشویق کند، تخلف محسوب شده و با دقت و قاطعیت مورد رسیدگی قرار میگیرد. آثار این تصمیمات قانونی بر افراد متخلف تحمیل میشود تا عدالت ورزشی رعایت شود. بنابراین، همه ما، فارغ از جایگاه و مسئولیت خود، موظفیم از اجرای نظم و تحقق عدالت ورزشی حمایت کنیم و تمام توان خود را در رعایت قوانین، مقررات و اخلاق حرفهای به کار گیریم تا فوتبال ملی با سلامت، شفافیت و اخلاق مداری ادامه یابد.
افزایش هزینه قانونگریزی تنها راه درمان
مصطفی پور دهقان
عضو فراکسیون ورزش مجلس
افزایش هزینه قانونگریزی تنها راه درمان
مقوله فرهنگسازی در ورزش دو وجه دارد. اول آنکه خود باشگاهها، بهعنوان متولیان اصلی حوزه ورزش، باید بهطور دقیق برنامهریزی کنند تا همه دستاندرکاران، از جمله مدیرعامل، بازیکنان، مربیان، رسانههای باشگاه و سایر عوامل مرتبط، در چهارچوب مشخص عمل کنند و سیاستگذاری کلان باشگاه را رعایت کنند و از خط قرمزهای تعریف شده عبور نکنند.
چنانچه فردی از مجموعه عوامل باشگاه قانون را زیر پا گذاشت، سیستم تنبیه و تشویق باید بدون ملاحظه اعمال شود تا کسی جرأت نکند با رفتار نامعقول و نابجا، سیستم باشگاه را زیر سؤال ببرد. قطعاً تبعیت از چهارچوبهای قانونی میتواند فضای حاکم بر ورزشگاهها را بهبود بخشد.
بخش دیگر به سیستم نظارت فدراسیونهای ورزشی و دستگاههای ورزش بازمیگردد.
اگر فدراسیونهای ورزشی بدون اغماض با بداخلاقیها و افراد قانونگریز برخورد کنند، قطعاً کسی جرأت نمیکند به سمت رفتارهای خلاف قانون و اخلاق حرکت کند.
وقتی بدون در نظر گرفتن رنگها و نامها با متخلفان و قانونگریزان برخورد کنیم، دیگر افراد به خود اجازه نمیدهند به سمت قانونگریزی بروند.
ورزش ما نیاز به تصمیمی جدی و مهم دارد. وقتی عدهای علاقهای به رعایت قانون ندارند و با پرخاشگری و بداخلاقی، به دنبال مسموم کردن فضای ورزش هستند، باید بدون کوچکترین مصلحتاندیشی با آنها طبق قانون برخورد شود تا فضای ورزش از لوث این قانونگریزان پاک شود.
مطمئناً با پافشاری بر اجرای قانونمداری و تبعیت از قانون، دیگر اجازه نخواهیم داد که جایگاه اسطورهها مورد آسیب قرار گیرد.
از طرفی، برخورد جدی با افراد متخلف، فضای ورزشگاهها و محیطهای ورزشی را به سمت محیطی هدایت میکند که خانوادهها بتوانند بهراحتی به تماشای مسابقات ورزشی بنشینند و از تماشای رویدادهای ورزشی لذت ببرند.
اگر ورزش را تمیز کنیم، لطف بزرگی به خانوادهها کردهایم، زیرا آنها با آرامش خاطر میتوانند به محیطهای ورزشی بیایند و کوچکترین دغدغهای بابت آسیبهای اجتماعی نداشته باشند.
باید فضا را به سمتی ببریم که هیچ فردی جرأت قانونگریزی به خود ندهد و اگر کسی قانون را زیر پا گذاشت، با او چنان برخورد شود که سایرین جرأت تکرار آن را نداشته باشند.
وقتی هزینه تخلف بالا رود، قطعاً همه به رعایت قانون و اخلاقمداری ترغیب میشوند و دیگر نیازی به خط و نشانهای بیهوده نخواهد بود.
ما باید با آسیبشناسی کامل و شناسایی نقاط ضعف، فرهنگسازی ایدهآل را پیش ببریم و فضا را به سمتی هدایت کنیم که همه خانوادههای ایران از حضور در استادیومها استقبال کنند، نه اینکه بهخاطر عدهای قانونگریز از این فضا متواری شوند.
جرایم نقدی به تنهایی بازدارنده نیست
زهرا محسنیفرد
جامعهشناس و استاد دانشگاه
فحاشی و بیاخلاقیها، به معنای بخشی از رفتارهای خشونتآمیز، مختص همه فضاهای ورزشی نیست. به این معنا که شدت فحاشی و بداخلاقی در ورزشگاههای فوتبال با ورزشهایی مانند والیبال، تنیس، دوومیدانی یا شطرنج متفاوت است. به همین دلیل، نمیتوان به طور کلی گفت که فرهنگ ورزشی با نوعی بیادبی و بیاخلاقی همراه است؛ بلکه این مسأله بسته به ورزش و فضای اجتماعی خاص، متفاوت است.
اتفاقاً در برخی رشتهها، مانند کشتی، شاهد انباشت ارزشهای اخلاقی نیز هستیم. اینکه یک رشته ورزشی متعلق به کدام طبقه و فضای اجتماعی است، مؤلفه تأثیرگذارتر و تعیینکنندهتری نسبت به سن است. این اثر آنقدر پررنگ است که فرد هنگام ورود به آن فضا، فارغ از سن، مطابق با قوانین و مناسبات همان فضا رفتار میکند. بنابراین، نمیتوان ایراد بیاخلاقیها را به نسل نوجوان و جوان نسبت داد.
با این حال، این پرسش مطرح است که چرا با افزایش بیادبی و خشونتهای کلامی در جامعه، این رفتارها به نسل جوان نیز کشیده شده است؟ پاسخ این است که این موضوع مانند بسیاری از مسائل اجتماعی چندعاملی است. یکی از عوامل مهم، رسانههای اجتماعی مصرفی نوجوانان است که بدور از خشونت نیست. به طور مثال، سریالها و برنامههای شبکه نمایش خانگی یا برخی برنامه های تلویزیونی چه میزان خشونت، شوخیهای نادرست و عبور از خطوط قرمز را ارائه میدهند؟
از سوی دیگر، نوجوانان، مانند سایر اقشار جامعه، با ملال و کسالت روبهرو هستند، اما نیاز آنها به فرار از ملال و جستوجوی دوپامین بیشتر است. بنابراین، گاهی رویکرد آنها به فحاشی یا بیادبی کلامی، نوعی تلاش برای فرار از ملال است و حتی تصور میکنند که این رفتار «جالب» یا «هیجانانگیز» است. این رفتارها نوعی سرمایه نمادین برای آنها محسوب میشود و تنها مختص پسران نیست؛ حتی دختران نوجوان نیز گاهی همین رفتارها را نشان میدهند. در این میان، رابطه مستقیمی با ورزش وجود ندارد.
جریمههای نقدی برای خاطیان ورزشی، هرچند بازدارنده و کامل نیست، اما اهمیت دارند؛ زیرا حداقل به عنوان تخلف ثبت و دیده میشوند. ممکن است کارکرد این جریمهها بازدارندگی نباشد، بلکه صرفاً هزینه تخلف را به فرد تحمیل کنند. تقویت بازدارندگی، به اقدامات و سیاستهای مکمل دیگری نیاز دارد.
مسأله انتخاب رویکرد برای نزدیکی فرهنگ با ورزش، فراتر از یک یادداشت کوتاه است و نیازمند یک طرح ملی است. بخشهای مختلفی که مأموریت فرهنگی و اجتماعی دارند، باید این موضوع را به دقت بررسی کنند و توصیف و تبیین دقیقی از وضعیت ارائه دهند. جامعهشناس میتواند با داشتن سناریوهای مختلف، مداخله اجتماعی مناسبی طراحی کند. اما طراحی مداخله اجتماعی زمانی مؤثر است که جامعه و مردم خواهان تغییر وضعیت باشند. وقتی انواع سناریوها و تحلیلها موجود باشد، جامعهشناس میتواند نسخهای دقیق و عینی با طراحی مناسب نظامهای اجتماعی ارائه دهد.
اتفاقات در ورزشگاهها بازتاب فشار جامعه است
هوشنگ نصیرزاده
کارشناس مدیریت
هرآنچه در ورزشگاهها رخ میدهد، ناشی از بازتاب فشار جامعه است. فدراسیون فوتبال روی این موضوعات حساسیت دارد و نمیخواهد این اتفاق تلخ بیفتد اما نباید توقع داشت ورزشگاهها خاموش باشند.
از نظر جامعه شناسی ورزشگاهها محل تخلیه هیجانات منفی است به همین دلیل گاهی حاکمیت کشورهای اروپایی بابت بعضی از ناهنجاریهای داخل ورزشگاهها حساسیت به خرج نمیدهند، مگر در مواردی که شعارها حکایت از تبعیض نژادی، جنسی و قومیتی باشد و باعث انزجار بین فرهنگها و قومیتها شود. اگرچه همیشه بکار بردن الفاظ رکیک در ورزشگاهها محکوم است، ولی نباید توقع داشت تماشاگران برای تشویق بیایند، آنها دنبال تخلیه خود هستند. با این توصیف نباید نگران بود که چرا در ورزشگاهها چنین اتفاقاتی رخ میدهد. بعضیها اشتباه فکر میکنند ورزشگاهی خوب است که در آن شعارهای پاک و خوب داده شود. درحالی که اگرهیجانات منفی در ورزشگاه بروز داده نشود، جامعه تخلیه نمیشود. بیان حرفهای منفی و ناسزا ازدید روانشناسی جدید گاهی تراپی و درمان به حساب میآید. به همین دلیل بعضیها با گفتن الفاظ رکیک دچار آرامش میشوند.
حتی خط و نشان باشگاهها هم بازتاب مشکلات جامعه است. اگر جریمه نقدی بازدارنده نیست به خاطر این است که جریمهها نقدی از باشگاهها گرفته نمیشود. یعنی باشگاهها جریمههایشان را با طلبهایشان از تبلیغات محیطی با فدراسیون تسویه میکنند. توقف بازی یکی دیگر از راهکارهای جلوگیری از بداخلاقیها است. در قانون آمده بازی بدون تماشاگر، و بعد کسرامتیاز، اما آقایان در فدراسیون اول میگویند کسرامتیاز بعد بازی بدون تماشاگر.

