۲۰ سال بعد از قتل مادرزن

داماد در شب یلدا آزاد شد

گروه حوادث: مرد جوان که ۲۰ سال قبل در جریان یک اختلاف خانوادگی مادرزنش را کشته بود سرانجام با رضایت پسر مقتول از زندان آزاد شد.

به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، پرونده این قتل خانوادگی در یکی از شهرهای استان خراسان رضوی تشکیل شد. مرد 27 ساله وقتی برای بازگرداندن همسرش که قهر کرده بود به خانه مادرزنش رفت در یک درگیری خونین زن میانسال را با ضربات چاقو به قتل رساند. وی پس از دستگیری به قصاص محکوم شد. اما هربار که برای اجرای حکم پای چوبه دار می‌رفت بنا به دلایلی حکم اجرا نمی‌شد تا اینکه با گذشت 20 سال از این ماجرا و در حالی که دختران مقتول از قصاص دامادشان گذشت کرده بودند و تنها پسر مقتول بر اجرای حکم دامادشان اصرار داشت سرانجام او نیز راضی به گذشت شد و با مراجعه به دادگاه گفت: «می‌خواستم قاتل مادرم به مجازات برسد اما چند شب قبل و مصادف با روز مادر خواب عجیبی دیدم. مادرم به خوابم آمد و از من خواست دامادمان را ببخشم. من هم به حرمت مقام مادر از اجرای حکم قصاص او گذشت کردم اما باید دیه بپردازد. می‌خواهم این پول را صرف ایتام و نیازمندان کنم.» 
بدین ترتیب با این بخشش بزرگ مرد زندانی از مجازات مرگ نجات یافت اما وی که توانایی پرداخت دیه درخواستی را نداشت همچنان در زندان بود تا اینکه سرانجام با کمک نیکوکاران مبلغ درخواستی دیه فراهم و به خانواده مقتول پرداخت شد. 
بدین ترتیب مرد زندانی در شب یلدا توانست از زندان آزاد شود و پس از 20 سال از پشت دیوارهای بلند زندان قدم به دنیای جدیدی گذاشت که برایش تازگی داشت. او با مشاهده فرزندش که در آن زمان 5 ساله بود و حالا جوانی 25 ساله است وی را در آغوش گرفت و در حالی که گریه می‌کرد، گفت: «در تمام این سال‌ها نتوانستم برای فرزندم پدری کنم و فقط او را از پشت شیشه می‌دیدم امیدوارم بتوانم این سال‌هایی را که کنارش نبودم جبران کنم.»
مرد میانسال ادامه داد: «27 ساله بودم که به خاطر یک لحظه عصبانیت و اشتباه به زندان افتادم و 20 سال با کابوس مرگ دست و پنجه نرم کردم جوانی‌ام بر باد رفت، زندگی‌ام نابود شد. حالا در میانسالی با تجربه‌ای بزرگ آزاد شدم. در این سال‌ها در زندان خیاطی یاد گرفتم و در کنارش صبوری آموختم الان تنها آرزویم سفر به خانه خداست. دلم می‌خواهد به مکه بروم و توبه کنم و از خدا بخواهم توانی به من بدهد تا گذشته را جبران کنم و پدر خوبی برای فرزندم باشم.»
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و نهصد و هفده
 - شماره هشت هزار و نهصد و هفده - ۰۱ دی ۱۴۰۴