یک جامعه شناس در گفت و گو با « ایران» از دلایل ماندگاری آیین شب چله می گوید
یلدا، سازوکاری ارگانیک برای تسلسل فرهنگی
سمیه افشینفر- گروه گزارش / شب یلدا (یا چله) فقط یک مناسبت تقویمی نیست، پدیدهای اجتماعی ـ فرهنگی است؛ پدیدهای که مجموعهای از رفتارها، نمادها، باورها و تعاملات را در خود دارد. از دیدگاه جامعهشناسی، هر آیین جمعی مثل یلدا کارکردهایی اجتماعی هم دارد و فراتر از یک تفریح و دورهم جمعشدن معمولی است؛ جامعهشناسان معتقدند این آیینها زمینهای برای بازتولید همبستگی اجتماعی، هویت جمعی و انتقال فرهنگی بین نسلها هستند. اگر در روزگاری خانه مادربزرگ محل برگزاری این آیین باستانی بود، امروز کافیشاپها، رستورانها و حتی فضای مجازی در برگزاری این جشن نقشی اساسی دارند. یلدا ریشه در تاریخ این مرز و بوم دارد، اما آیا با گذشت هزاران سال هنوز کارکرد خود را حفظ کرده است؟
انسان از همان آغاز، موجودی اجتماعی بوده که برای معنا دادن به زندگی و ارتباط با دیگران، از نمادها و آیینها استفاده کرده است. دکتر مصطفی آبروشن، جامعهشناس و استاد دانشگاه با بیان این مطالب به «ایران» میگوید: «سنت در نگاه جامعهشناسی، مجموعهای از رفتارها، باورها و مناسک تکرارشونده است که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و در بستر زمان، حس تداوم و ثبات را در جامعه ایجاد میکند. یکی از این سنتهای کهن ایرانی، یلدا است؛ شبی که طولانیترین شب سال محسوب میشود و نشانهای از پیروزی نور بر تاریکی است.» این استاد دانشگاه با بیان اینکه از منظر جامعهشناسی فرهنگی، آیینی مانند یلدا تنها یک جشن ساده نیست؛ میگوید: «یلدا نوعی میدان تعامل اجتماعی است که افراد خانواده و گروههای اجتماعی را به شکلی سمبلیک و عاطفی به هم پیوند میدهد.
در جهانی که چرخه زندگی روزمره با سرعت زیاد و فشارهای فردی و اقتصادی همراه است، آیینهایی مثل یلدا فرصتی برای توقف، بازاندیشی و تجدید ارتباط هستند.» آبروشن معتقد است: «حضور گرد مادربزرگ یا بزرگ خانواده، خوردن هندوانه و انار و خواندن شعرهای حافظ، بهظاهر رویدادی ساده است، اما در بعد اجتماعی، بازتولید نوعی سرمایه اجتماعی محسوب میشود؛ یعنی همان اعتماد، صمیمیت و پیوندی که جوامع برای بقا به آن نیاز دارند.» او میگوید: «آیینها مکانیزمهایی هستند که انسجام جمعی را تقویت میکنند، چون افراد را از منِ فردی به ما جمعی پیوند میزنند.
یلدا دقیقاً چنین نقشی دارد. وقتی افراد خانواده در کنار هم مینشینند و لحظه مشترکی را جشن میگیرند، نهتنها یک سنت را تکرار میکنند، بلکه احساس تعلق به تاریخ، سرزمین و یکدیگر را نیز بازتولید میکنند. کودکی که در شب یلدا با شور و شادی، صدای قصهگویی پدربزرگ را میشنود، به طور ناخودآگاه در حال یادگیری الگوهای فرهنگی، ارتباطی و عاطفی جامعه خود است.» به نظر این جامعهشناس، یلدا بهانهای برای گفتوگوست، برای کنار گذاشتن دلخوریها، مرور خاطرات جمعی و حفظ شبکههای خانوادگی در دنیایی که روابط مجازی و فردگرایی در حال گسترش است. او میگوید: «این مناسک، بهویژه در شرایط مدرن که خانوادهها کوچکتر شدهاند و تعاملات رودررو کاهش یافته، نقشی جبرانی و التیامبخش دارند. در واقع یلدا نه فقط حافظه فرهنگی، بلکه عامل پیونددهنده نسلهاست و به خانواده فرصت بازسازی روابط و بازتولید احساس همبستگی میدهد.»
انسان نیازمند ریشه است
آبروشن در پاسخ به این پرسش که چرا با وجود گسترش رسانههای جهانی و نفوذ فرهنگهای بیگانه، آیینهایی چون یلدا همچنان زنده و پررنگ ماندهاند، میگوید: «پاسخ را باید در ساختار هویتی این سنتها جستوجو کرد. رسانهها گرچه الگویی از سبک زندگی جهانی و مصرفی را ترویج میکنند، اما انسان نیازمند ریشه است؛ نیازمند احساسی از تعلق و معنا که در سنتها ریشه دارد. یلدا حامل نشانههایی از هویت ایرانی و پیوند با طبیعت است؛ نماد چرخه زمان، تغییر فصلها و امید به روشنایی. شرکت در چنین آیینی نوعی اعلام حضور فرهنگی است در برابر یکدستی فرهنگ جهانی.» این جامعهشناس توضیح میدهد: «از نظر جامعهشناسی ارتباطات، این نوع آیینها ابزار مقاومت فرهنگی محسوب میشوند، یعنی جوامع از طریق بازآفرینی این مناسک، مرز میان ما و دیگران را بازتعریف میکنند. در واقع، در جهانی پرسرعت و دیجیتال که روابط انسانی به تماسهای مجازی تقلیل یافته، آیینهایی چون یلدا، یادآور ارزش تماس انسانی، گفتوگو و حضور فیزیکی هستند.» به اعتقاد این استاد دانشگاه، حتی رسانههای نوین نیز به نوعی به بقای این سنتها کمک کردهاند؛ او میگوید: «شبکههای اجتماعی فرصتی فراهم کردهاند تا مردم تصاویر، اشعار و لحظات یلداییشان را با دیگران به اشتراک بگذارند و این میراث را در فضای دیجیتال بازتولید کنند. در نهایت، اهمیت ماندگاری سنتهایی نظیر یلدا را باید در توانایی آنها برای سازگاری با زمان دانست.
آیینی که نتواند خود را با تغییرات فرهنگی، اقتصادی و تکنولوژیک تطبیق دهد، بهتدریج فراموش میشود. در مقابل، یلدا نشان داده که انعطافپذیر است. شاید دیگر همه در خانههای چند نسلی زندگی نمیکنند، اما خانوادهها با تلفن تصویری، شبکههای اجتماعی یا گردهماییهای کوچک، همان روح جمعی را تکرار میکنند. این موضوع نشان میدهد که کارکرد اجتماعی یلدا ثابت مانده، با ایجاد حس پیوند، امید و بازتعریف رابطه انسان با زمان و دیگران، نسل جوان نیز با افزودن خلاقیتها از تمهای مدرن و موسیقی تا تزئین سفرههای یلدایی به سبک نو در واقع نوعی بازتعریف فرهنگی را رقم زده است؛ مفهومی که در جامعهشناسی فرهنگی به معنای احیای سنت در قالب جدید است. بنابراین ماندگاری یلدا نه از روی تعصب، بلکه از سر نیاز اجتماعی است؛ نیازی برای معنا داشتن در دنیایی پیچیده و تغییرپذیر.» آبروشن میگوید: «چنین آیینهایی به انسان یادآوری میکنند که فارغ از هر پیشرفت تکنولوژیک، ریشههای عاطفی، تاریخی و فرهنگی ما همان ستونهایی هستند که هویت و دوام جامعه بر آنها استوار است. سنتهایی مانند یلدا واجد لایههای چندگانهای از معنا و کارکرد هستند که از سطح آیینی و خانوادگی فراتر میروند و به سطح نمادین، هویتی و نظام اجتماعی رسوخ میکنند. تحلیل جامعهشناختی این پدیدهها نشان میدهد که علیرغم تحولات سریع جهانی، این آیینهای بومی از کارکرد خود در تولید انسجام اجتماعی و حفظ هویت فرهنگی نمیافتند، بلکه از رهگذر همین تحولات، بازتعریف و نوسازی میشوند.»
نیاز جامعه به همزیستی پویا میان سنت و مدرنیته
این استاد دانشگاه با بیان اینکه پایداری آیینهایی چون یلدا گواه آن است که جامعه مدرن نه به حذف سنت، بلکه به همزیستی پویا میان سنت و مدرنیته نیازمند است. میگوید: «به طور کلی هر آیین اجتماعی به تقویت وجدان جمعی و تثبیت ارزشهای مشترک میانجامد؛ به عبارت دیگر، جامعه از طریق مناسک، حضور خود را در ذهن اعضا بازتولید میکند. یلدا در بستر فرهنگی ایران دقیقاً چنین نقشی دارد.
در واقع دوام سنتهایی نظیر یلدا در عصر رسانه و جهانیشدن، دلالت بر سازگاری فرهنگی بالای آنها دارد؛ در فضای مجازی، آیینها به صورت پویا خود را با شرایط جدید بازسازی میکنند، یلدا از تجربهای خانگی به رویدادی فرهنگی در سطح ملی و جهانی بدل شده است. این بازنمایی دیجیتال، نوعی هویت فرهنگی نوین خلق میکند هویتی که هم ایرانی است و هم معاصر، هم ریشه در گذشته دارد و هم زبان روز را میفهمد. چنین پدیدهای نمونهای روشن از جهانیسازی متکثر است که در آن فرهنگهای محلی، بازتولید میشوند.» این جامعهشناس با تأکید بر این نکته که آیینهایی نظیر یلدا حامل سرمایه فرهنگی هستند؛ میگوید: «این آیینها حامل سرمایههای فرهنگی هستند زیرا مشارکت در آنها نشانهای از تعلق نمادین و فرهنگی به شبکهای از معانی و ارزشهاست. این سرمایه، بستر تمایز و در عین حال ابزار همگرایی اجتماعی است.
خانوادههایی که یلدا را گرامی میدارند، در واقع به یادگیری فرهنگی و انتقال بیننسلی ارزشها عمل میکنند و این خود شکلی از بازتولید سرمایه فرهنگی است. بنابراین یلدا تنها مناسکی ساده نیست، بلکه سازوکاری ارگانیک برای تسلسل فرهنگی به شمار میآید.»
بــــرش
پدیده عجیب یلدای لاکچری
تا چند سال پیش یلدا یادآور دورهمیهای خانه مادربزرگ بود و دانههای انار، عطر مهربانی را در فضای خنده و شادمانی خانواده پخش میکرد. اما چند سالی است که از چند هفته مانده به طولانیترین شب سال، بلاگرها با تبلیغاتشان نوید آمدن یلدا را میدهند، برای همین «یلدای لاکچری» در سالهای اخیر به یکی از پدیدههای خاص فضای مجازی ایران تبدیل شده است. جایی میان سنت و تجمل، نوستالژی و نمایش مدرن آن در صفحات و شبکههای مجازی فراگیر شده است. یلدا گاهی با تجمل و تشریفات زیادی همراه شده است؛ جشن و دورهمی برگزار میشود که نمایش سبک زندگی خاصی است. در دنیای شبکههای اجتماعی، یلدای لاکچری نشانههایی دارد، دکور و سفره خاص و رنگارنگ، رومیزهای مخمل قرمز یا مشکی، شمعهای کریستالی، دیزاین با گل رز و انار طلایی، ظروف سنتی با اکسسوری مدرن، خوراکیهای خاص و شیک، دسرهای یلدایی با طراحی هنری (ماهی قرمز، انار برشخورده قلبی، هندوانه مینیاتوری) شیرینیهای تمدار (مثل لباس شب یلدایی و فال حافظ شکلاتی!) لباسهای قرمز، سبز تیره یا طلایی، عکاسی حرفهای با نورپردازی سینمایی و... این تجملات بیشتر به بکگراند عکسهای اینستاگرامی تبدیل میشود، اما از روح ساده و معنوی یلدا فاصله دارد. در یلدای لاکچری همه چیز از حالت سنتی ساده خارج میشود، مصرفگرایی جای اصالت و صمیمیت را میگیرد و زبان لوکس و مدرن جایگزین زبان مهر و دوستی میشود، همینجاست که یک سنت فرهنگی به صحنه نمایش در شبکههای اجتماعی تبدیل میشود.
1
در سنتهای قدیمی، «یلدا برون» یا «شب چلهای بردن» آیین سادهای بود. خانواده داماد، در شب یلدا میهمان خانه تازهعروس بودند و هدایایی نمادین به همراه میآوردند؛ آجیل زمستانه، انار، هندوانه، کدو تنبل، نقل که همه روی سینی یا طبق چیده میشد و اعضای خانواده آنها را به خانه عروس میبردند. این رسم، بهانهای برای دیدار، ابراز محبت و تقویت پیوندها بود، اما امروز گویی یلدا برون به مسابقهای برای نمایشی لاکچری تبدیل شده است؛ نمایشی که برای برگزاری آن هزینههای هنگفتی گاه تا 500 میلیون تومان پرداخت میشود.
2
مادربزرگهای قدیمی هنوز هم برای دورهمیهای یلدایی خود چندان تشریفاتی قائل نیستند، ظرفهای مسی و گلسرخی قدیمی هنوز جذاب و زیبا هستند و اصالت را دارند. اما در یلدای لاکچری ظرف هم مهم است. از چند هفته مانده به طولانیترین شب سال ظروف یلدایی با جنسهای سفالی و برنجی در بازار به چشم میخورد که با قیمتهایی از 750 هزار تا 20 میلیون تومان به فروش میرسند.

