هنرمندانی از ازبکستان، قزاقستان و تاجیکستان هم میهمان جشنواره اقوام در گلستان بودند
تلاقی چشم نواز رنگ های پاییزی با هنر اقوام ایرانی
زهرا کشوری
دبیر گروه زیستبوم
گلستان بهانههای بسیاری برای میهمان شدن دارد، اما خلوت بودن فرودگاهش آه از نهادت بلند میکند؛ آن هم در زمانی که میزبان هفدهمین جشنواره بینالمللی فرهنگ اقوام ایرانزمین است.
خود اهالی معتقدند گلستان برخلاف برخی استانها، شرکت ایرلاین اختصاصی ندارد و به همین دلیل، فرودگاهش کمتردد است. شرکت ایرلاین «وارش» با مرکزیت مازندران را مثال میزنند. گرگانیها میگویند پروازهای مقصد گرگان غالباً چارتر نهادها و سازمانها هستند. فرودگاه گرگان نیز محل نشست و برخاست هواپیماهای کوچک است، اما حتی ظرفیت همان هواپیماها هم کامل پر نمیشود. بیشک از دلایل خلوت بودن یکی از فرودگاههای بزرگ کشور، که چشمانداز آن دشت و کوهپایههای هیرکانی است، گرانی بلیت است، اما تنها دلیل نیست. جنگل هیرکانی مقصد بسیاری از مسافران از شهرهای ایران، بهویژه تهرانیهاست که در هر تعطیلی راهی شمال میشوند؛ اما مازندران به آنها نزدیکتر است و پس از آن گیلان. بنابراین فاصله را نمیتوان در خلوت بودن فرودگاه گلستان، با آن پاییز افسانهایاش، نادیده گرفت. گرانی بلیت نیز بر این موضوع افزوده میشود.
جشنواره روی ریل
احتمالاً به همین دلیل است که مجریان هفدهمین جشنواره بینالمللی فرهنگ اقوام ایرانزمین، بیشتر روی خط ریلی حساب کردند تا پرواز هوایی؛ خطی که واگنهایش به جنگلهای چند میلیون ساله هیرکانی بازمیشود.
مسئولان استان، از استاندار تا نمایندگان مجلس نیز در مراسم افتتاحیه جشنواره از مسئولان کشوری که اهل گرگان هستند، میخواهند نگاه ویژهای به توسعه زیرساختها به گلستان داشته باشند. آنان حتی به وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، که اهل مازندران است، یادآور میشوند که گلستان تنها نزدیک به چند دهه است از مازندران جدا شده و از این نسبت بهانهای میسازند تا از «رضا صالحیامیری» بخواهند برای گلستان نیز به اندازه مازندران تلاش کند.
پاییز رنگریز برگریز گلستان
یکی از بهانهها برای سفر به گلستان آن هم در پاییز رنگریز و برگریزاش همین نمایشگاه بینالمللی فرهنگ اقوام ایران زمین است؛ نمایشگاهی که میزبان سرخ و سفید و زرد و نارنجی و سبز اقوام ایران از سراسر کشور است. بهانهای که میتواند بسیاری را تماشاچی رنگینکمان اقوام کند. مثل پاییز گرگان که یکی از زیباترین پاییزهای کشور را رقم میزند. پاییزی که امسال مانند بسیاری از نقاط کشور دیر رسید ولی وقتی رسید، هر آنچه در چنته داشت رو کرد. رنگریز و برگریز؛ سرخ و زرد و نارنجی و سبز؛ فرشی از برگهای رنگی که انگار از کف جنگل برداشتهای و در غرفههای فرش و گلیم نمایشگاه پهن کردهای؛ این یکی از شباهتهای پاییز رنگارنگ هیرکانی با نمایشگاه است.
استقبال از جشنواره
برخلاف خلوتی دلگیر فرودگاه، جشنواره خلوت نیست. بازدیدکنندگان جشنواره هم کم نیستند. جشنوارهای که هنر دست زنان و مردان ایران را از اقصی نقاط کشور به نمایش گذاشته است؛ از سیستان وبلوچستان تا اردبیل. فقط هم به ایران مختص نمیشود. امسال کشورهای تاجیکستان، قزاقستان و ازبکستان هم در جشنواره غرفه دارند. هنرمندان صنایع دستی تاجیکستان میگویند انگار در خانه خود هستند. آنها برای اولینبار است که در این جشنواره شرکت میکنند. وسعت بالای جشنواره به شکلگیری بومگردیهای گسترده انجامیده است؛ جایی که خانههای روستایی با فضای پیرامونشان بازسازی شدهاند و ساکنان با لباسهای سنتی، صنایعدستی و محصولات بومی خود را عرضه میکنند. این نمایشگاهها هم فرصت اصلی هنرمندان برای فروش و تأمین بخشی از درآمد سالانهاند و هم مجالی مهم برای مخاطبان تا با تنوع فرهنگهای محلی کشور آشنا شوند.
عطری پنهان در سایه شیراز
فرحیپور با چند بغل گل نرگس نوبرانه به جشنواره آمده است. او میگوید در حالت معمول، نرگسهای گلستان از حوالی ۲۰ آذر گل میدهند، اما امسال بهدلیل کشت شخصی و چهار مرحله آبیاری، نوبرانهها حدود ۲۰ روز زودتر رسیدهاند. به گفته او، برداشت اصلی نرگسهای گلخانهای پس از چله آغاز میشود و فصل گلدهی تا ۲۲بهمن ادامه دارد؛ با آنکه بهدلیل آشنایی با قلق این گل، هر سال ۲۰ روز تا یک ماه زودتر از دیگران برداشت میکند.
او با اشاره به پراکندگی کشت نرگس در گلستان میگوید: «در گلخانهها تقریباً همیشه گل وجود دارد و اطراف آنها نرگس کاشته میشود. در مسیرهایی مثل علیآباد و دلند هم بسیاری در باغهایشان نرگس میکارند، اما نه در حد تولید انبوه و گسترده.»
او درباره چرایی شناخته نبودن نرگس گلستان مثل نرگس شیراز و بهبهان هم میگوید: «آنجا شرکت تعاونی دارند و برای تبلیغات هزینه میکنند.»
فرحیپور نبود زیرساختهای فنی و حمایتی را از چالشهای اصلی نرگسکاری میداند و میگوید: «حتی یک مهندس ناظر متخصص نداریم که بتواند به پرسشهای دقیق پاسخ دهد. تقویت نرگس فرآیندی زمانبر است و نتیجه آن سال بعد دیده میشود، نه همان سال؛ موضوعی که بسیاری از تولیدکنندگان به آن توجه نمیکنند.»
او با اشاره به افزایش قیمت پیاز نرگس، این موضوع را عاملی برای فشار بر تولیدکنندگان میداند، اما تأکید میکند مشکل اصلی بازار نیست، چراکه نرگس گلستان مشتری خوبی دارد و از نظر کیفیت و بازار ظرفیت بالایی دارد. به گفته فرحیپور، کمبود اصلی این محصول، شناختهشدن، حمایت فنی و سرمایهگذاری هدفمند است.
او همچنین به چالش مشترک محصولات کشاورزی گلستان اشاره میکند و میگوید همزمانی عرضه با اوج تولید شیراز باعث افت ناگهانی قیمتها میشود؛ مشکلی که نرگس گلستان نیز از آن بینصیب نیست.
سنگ روی سفره
در هفدهمین نمایشگاه بینالمللی فرهنگ اقوام، غرفهای با ظروف سنگی طبیعی، نگاه بسیاری از بازدیدکنندگان را به خود جلب کرده است؛ آثاری که با ظرافت و حوصله از دل سنگهای رودخانهای بیرون آمدهاند؛ موضوعی که البته یک تناقض و دلنگرانی را در ذهن برخی از مخاطبان میکارد؛ آیا برداشت سنگ از کف رودخانه به طبیعت ضرر نمیزند؟ حامد الازمن، به همراه همسرش، دو هنرمند صنایع دستی از روستای الازمن شهرستان علیآباد کتول، سازنده این ظروف هستند. آنها از سنگی که دیگر هنرمندان از آن جواهرات میسازند، ظروف کاربردی خانه تولید میکنند.
او درباره آثارش میگوید:«کارهای من بیشتر ظروف سنگی مثل آجیلخوری و کاسههای شکلاتخوری هستند. سنگهایی که استفاده میکنم عقیق، مرجان، عقیق شجر و کوارتز هستند؛ سنگهایی کاملاً طبیعی که هم زیبایی دارند و هم دوام بالا.»
الازمن معتقد است در زمانی که بیشتر وسایل مصرفی به سمت محصولات مصنوعی رفتهاند، استفاده از مواد طبیعی ارزش بیشتری پیدا کرده است. به گفته او، «این سنگها کاملاً طبیعیاند و نانو شدهاند، به همین دلیل ضدآب و از نظر بهداشتی هم مناسب استفاده روزمرهاند. برای پذیرایی یا هدیه دادن، انتخاب متفاوت و ماندگاری هستند.»
نواربافی قزلباشها و ترکمنها
از شهرستان گنبدکاووس ۱۰ هنرمند در جشنواره حضور دارند. به گفته مریم آقآتابای، رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی این شهرستان، این هنرمندان در رشتههایی مانند زیورآلات سنتی ترکمن، نمدمالی، نواربافی، بستهبندی صنایع دستی و چرم فعالیت میکنند و آثارشان را عرضه کردهاند.
او با اشاره به تنوع قومی گلستان، نواربافی را از هنرهای زنده اقوام استان میداند و میگوید:«این هنر در میان ترکمنها و اقوام قزلباش در شهرستانهایی مانند مینودشت رواج داشته و بیشتر در تزئین پوشاک سنتی کاربرد دارد.»
آقآتابای، جشنواره فرهنگ اقوام را فرصتی مهم برای معرفی هنرمندان بومی، حفظ هنرهای سنتی و ارتباط مستقیم تولیدکنندگان با مخاطبان عنوان میکند.
بهانه پشت بهانه
همزمان با هفدهمین جشنواره بینالمللی فرهنگ اقوام، کورس پاییزی اسبدوانی گنبدکاووس هم در حال برگزاری است. بهانه دیگری میتواند تو را بعد از مسابقه به پای میل گنبد که در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسیده است، ببرد. گلستان برای پذیرایی از گردشگری، بهانه زیاد دارد. این موضوع را آنها که بافت تاریخی گرگان را از نزدیک دیدهاند و در کوچههای تاریخی آن قدم زدهاند هم تأیید میکنند. هرچند فرودگاهش خلوت است و تعداد مسافرانش کم.
برش
حسرت بزرگِ شنیدن در سکوت
موسیقی اقوام ایرانی جلوهای روشن از تکثر فرهنگی است؛ آینهای که هویت قومی، تاریخی و جغرافیایی ایران کهن را بازتاب میدهد و روایتگر حافظه جمعی مردمانی است که قرنها با ساز و صدا زیستهاند. این موسیقی ۱۷سال است در جشنوارهای ملی و بینالمللی در گلستان گرد هم میآید؛ جایی که نغمههای لُری، ترکی، کردی، بلوچی و گیلکی، نسل به نسل منتقل شده و مانند نخهایی رنگین، تار و پود فرهنگ ایرانی را به هم پیوند میزنند.
موسیقی اقوام صرفاً ساز و ملودی نیست؛ صدای تاریخ، جغرافیا و زیست مردم است. از کوه و کویر تا دشت و دریا، این صداها در گلستان به هم میرسند و در نهایت «یک صدا» شکل میگیرد: «صدای ایران».
۱۷ سال، یک حسرت: چرا نمایشگاه موسیقی اقوام ایران در گلستان، فاقد سالن اختصاصی است؟ نبود این فضا باعث شده صدای بلندگوها به جای لذت، گاهی آزاردهنده باشد و شأن این میراث شنیداری کاسته شود. آیا این گنجینه زنده فرهنگی، شایسته مکانی نیست که هر نوا در سکوت و خلوص خود شنیده شود؟ ایجاد سالن، تنها یک نیاز فنی نیست؛ ادای احترامی است به هویت چندصدایی ایران و تلاشِ بیوقفه دستاندرکاران.

