سعهصدر، برنامهمندی و دعوت به مشارکت؛ تصویری واقعی از حکمرانی در شرایط دشوار
فاطمه مهاجرانی
سخنگوی دولت
نشست سهساعته چهارشنبه گذشته رئیسجمهوری با جمعی از دبیرانکل احزاب، شخصیتهای برجسته و نخبگان سیاسی، بیش از آنکه یک جلسه تشریفاتی یا صرفاً گفتوگومحور باشد، نمودی عینی از رویکرد دولت چهاردهم به حکمرانی در شرایط پیچیده امروز ایران بود؛ یعنی در شرایطی که انباشت ناترازیهای ساختاری، فشارهای خارجی، مطالبات اجتماعی و محدودیتهای منابع، تصمیمگیری را دشوار و پرهزینه کرده است.
در این نشست رئیسجمهوری پیش از هر چیز شنونده بود. شنیدن نقدها، گلایهها و پیشنهادها با سعهصدر، بدون قطع سخن ناطقان و بدون پیشداوری درباره رویکرد سیاسی آنان به ویژه درباره دولت، نه یک رفتار نمادین بلکه بخشی از باور دولت به «مشارکت واقعی» است. این رویکرد از جنس نمایش نیست؛ بلکه ناشی از این درک است که هیچ دولتی، حتی با منسجمترین برنامهها، بدون شنیدن صداهای متنوع و متکثر جامعه قادر به عبور پایدار از بحرانها نخواهد بود.
برخی تلاش کردهاند دعوت دولت به مشارکت نخبگان در حل مشکلات را به نادرست، معادل فقدان برنامه یا تردید در تصمیمگیری جلوه دهند؛ در حالیکه رئیسجمهوری در همین نشست با صراحت تأکید کرد که دولت چهاردهم دارای برنامههای راهبردی مشخص است و این برنامهها در حوزههایی چون آموزش، بهداشت و درمان، حملونقل، انرژی، محیط زیست، سیاست خارجی و رفع ناترازیها در حال اجراست. واقعیت آن است که برنامهمندی، الزاماً به معنای ادعای دانستن همه پاسخها برای همه مشکلات نیست؛ بلکه به معنای داشتن مسیر، اولویت و چهارچوب تصمیمگیری است.
در همین چهارچوب، سخن صریح رئیسجمهوری قابل توجه است؛ آنجا که گفتهاند: «وقتی میگویم من نمیدانم یا نمیتوانم، به معنای بیبرنامگی یا بیسوادی نیست، بلکه به معنای فهمیدن مرز تخصص است.»
این جمله نه نشانه ضعف، بلکه بیانگر نوعی بلوغ در حکمرانی است؛ پذیرش این حقیقت که اداره کشور در دنیای امروز نیازمند کار جمعی، اتکای واقعی به دانش تخصصی و پرهیز از تصمیمات شتابزده و فردمحور است.
متعاقب این رویکرد، رئیسجمهوری در این نشست تصویری کلان از وضعیت کشور ارائه داد و با پذیرش صادقانه دشواریها، یادآور شد که دولت چهاردهم عامل ناترازیهای موجود نیست، بلکه وارث آنهاست. با وجود این، وارث بودن به معنای انفعال نیست. اقدامات صورتگرفته برای تولید انرژیهای تجدیدپذیر، کنترل فلرسوزی در نفت و گاز، توسعه کریدورهای ترانزیتی، اصلاح تدریجی اما پیگیر ساختار انرژی، برنامهریزی برای کاهش آلودگی هوا و مدیریت علمی منابع آب، نشان میدهد دولت مسیر اصلاح را آغاز کرده و با وجود محدودیتها، از آن عقبنشینی نکرده است.
در حوزه آموزش و جوانان نیز تأکید رئیسجمهوری بر اصلاحات ساختاری، نوسازی فضاها و تحول در روشهای آموزشی، نشانه نگاه بلندمدت دولت به مسائل این حوزه است. اینگونه اصلاحات ذاتاً زمانبر هستند و به طریق اولی ثمرات آنها یکشبه نمایان نمیشود. اما آغاز این مسیر، خود نشانه مسئولیتپذیری در برابر آینده کشور است.
در بخش سیاست خارجی، رئیسجمهوری با ترسیم مرزی روشن میان تعامل عزتمندانه و پذیرش تحمیلهای بیگانه، بار دیگر بر اصول سیاست خارجی دولت تأکید کرد؛ اصولی که بر صلحطلبی، گفتوگو و تعامل با همسایگان، در کنار ایستادگی در برابر قلدری و تحقیر مبتنی است. این موضعگیری، پیام روشنی، همزمان به داخل و خارج دارد؛ اینکه دولت به دنبال تنش نیست، اما عزت ملی را نیز معامله نمیکند.
نکته مهم دیگر این نشست، تأکید مکرر رئیسجمهوری بر وحدت و انسجام ملی بود. پذیرش تنوع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور و باور به اینکه همه ایرانیان، با هر سلیقه و دیدگاهی، بخشی از راهحل هستند نه بخشی از مسأله، از ارکان اصلی گفتمان دولت چهاردهم است. دعوت به مشارکت احزاب، دانشگاهها و نخبگان برای ارائه راهکارهای عملی، نه یک تعارف سیاسی، بلکه تلاشی برای نهادینهسازی عقلانیت جمعی در سیاستگذاری است.
دولت معتقد است عبور از چالشهای انباشته کشور، نه با شعار، نه با حذف صداهای منتقد و نه با تصمیمات عجولانه ممکن است. این مسیر نیازمند زمان، گفتوگو، همدلی و مشارکت واقعی است. نشست اخیر، نمادی از همین باور بود؛ از دولتی که میشنود، برنامه دارد، از نقد نمیهراسد و اصلاح را در تدبیر و صبوری دنبال میکند.
این مسیر شاید پرهزینه و دشوار باشد اما راهی است که به آیندهای پایدارتر، عادلانهتر و منسجمتر برای ایران ختم خواهد شد؛ انشاءالله.

