مصرف خودسرانه دارو در نوجوانی باعث اختلالات شخصیتی در بزرگسالی میشود
میانبر مصنوعی به آرامش لحظهای
کیمیا آقابگلو
گروه گزارش
طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت(WHO) دسترسی خانگی و آسان نوجوانان به داروهای نسخهای یکی از مهمترین محرکها برای مصرف خودسرانه است. بسیاری از والدین از عوارض و خطراتی که استفاده اینگونه از قرصها برای مصرفکننده خواهد داشت، آگاهی ندارند. تجویز دارو با مقداری بیش از حدنیاز برای بیمار میتواند به یکی از سریعترین راههای دسترسی نوجوان و عاملی تحریک کننده تبدیل شود. سنین نوجوانی و بلوغ یکی از مهمترین مراحل شکلگیری هویت است. حتی مصرف یکباره داروهای اثربخش روی روان نوجوان ممکن است به گرفتاری در اعتیاد منجر شود؛ آزاده دلاوری درمانگر تخصصی ترک اعتیاد در گفتوگو با «ایران» میگوید: «در روانشناسی اعتیاد، نوجوانان به دلیل تکمیلنشدن رشد مغزی بویژه در ناحیه پیشپیشانی (Prefrontal Cortex)
کنترل تکانه ضعیفتری دارند و بیشتر تحت تأثیر فشار همسالان قرار میگیرند. این باعث میشود که مصرف خودسرانه دارو برایشان نهفقط یک ابزار «آرامسازی»، بلکه راهی برای فرار از احساسات مبهم و مدیریتنشده باشد ، در حالیکه بزرگسالان معمولاً با آگاهی بیشتری به دارو روی میآورند. نوجوان مهارت تنظیم هیجان کمتری دارد و همین سطح پایین مهارت مقابلهای، خطر اعتیاد را افزایش میدهد. از طرف دیگر، سیستم پاداش مغز در نوجوانان حساستر و واکنشپذیرتر است. وقتی داروی آرامبخش مصرف میشود، مغز نوجوان پاداش بیشتری دریافت کرده و الگوی
«مصرف → آرامش سریع» سریعتر در ذهن تثبیت میشود. به همین دلیل، چرخه وابستگی در نوجوانان با سرعت بیشتری شکل میگیرد و تمایل به تکرار مصرف شدیدتر است.»
مصرف خودسرانه و طولانیمدت داروهای متأثر بر روان در دوره نوجوانی میتواند بر رشد مغز اثرات ماندگار بگذارد. این دوران زمانی است که شخصیت، الگوهای شناختی و مهارتهای تنظیم هیجان شکل میگیرند. مصرف مکرر دارو میتواند فرآیندهای طبیعی یادگیری هیجانی را مختل کند و رشد سالم هویت را دشوار سازد. دلاوری توضیح میدهد: «اگر نوجوان برای مدت طولانی تنها برای تفریح و هیجان خودسرانه به مصرف قرص ادامه دهد، ممکن است در بزرگسالی الگوهای شخصیتی وابسته، اجتنابی یا مرزی شدت بگیرند. البته این به معنای آن نیست که هر مصرفی منجر به اختلال شخصیت میشود؛ اما مصرف بیرویه، بدون نظارت و همراه با سایر عوامل خطر، میتواند احتمال بروز اختلالات پایدار را افزایش دهد.
این داروها با افزایش فعالیت گابا- انتقال دهنده عصبی- و کاهش تحریکپذیری عصبی، حس آرامش فوری ایجاد میکنند. در مغز نوجوان که سیستم پاداش آن در حال شکلگیری است، این «آرامش سریع» بهعنوان یک تجربه بسیار قوی ثبت میشود. این به معنای ایجاد یک میانبُر مصنوعی است که مغز بهجای یادگیری مهارتهای طبیعی و مدیریت هیجان، به دارو وابسته میشود. همچنین، این داروها سطح دوپامین را در مسیرهای پاداش بهطور غیرمستقیم بالا میبرند یا نوسان آن را تغییر میدهند. این تغییرات، پاداشجویی بیشفعال نوجوان را تشدید میکند و باعث میشود مغز «مصرف دارو» را بهعنوان روش مؤثر مقابله با اضطراب یا فشارهای روزمره رمزگذاری کند؛ روندی که زمینهساز اعتیاد روانی و رفتاری است.»
دلاوری از ترکیب دارو با نوشیدنیهای ممنوعه یا انرژیزا که نوجوانان برای تأثیر بیشتر استفاده میکنند؛ میگوید: «ترکیب داروهای آرامبخش با الکل یک خطر جدی پزشکی است، زیرا هر دو سیستم عصبی مرکزی را سرکوب میکنند و میتوانند منجر به خوابآلودگی شدید، توقف تنفس، افت فشار خون و حتی کما شوند. نوجوانان به دلیل وزن کمتر، متابولیسم متفاوت و آستانه تحمل پایینتر، سریعتر وارد فاز خطر میشوند و ممکن است تصور کنند «مقدار کم» بیضرر است، درحالیکه همین مقدار میتواند آسیب زننده باشد. مخلوط کردن داروهای اعصاب با نوشیدنیهای انرژیزا نیز خطرناک است؛ انرژیزاها با افزایش ضربان قلب و تحریک سیستم عصبی، اثرات دارو را پنهان میکنند. این پنهانسازی باعث مصرف بیشتر، بیقراری شدید، افزایش ریسک تشنج، آریتمی قلبی و حملات پانیک میشود؛ ترکیبی که برای مغز نوجوان بسیار آسیبزاست.»
بهای سنگین مصرف ریتالین
و قرصهای آرامبخش
برخی از دانشآموزان برای حفظ تمرکز و کاهش اضطراب ناشی از امتحانات، ریتالین و قرصهای آرامبخش را به صورت خودسر مصرف میکنند. اینگونه قرصها ممکن است عوارض جدی مثل تپش قلب، بیهوشی و تشنج را برای فرد به همراه داشته باشد. دلاوری معتقد است فشار و ترس از شکست تحصیلی، یکی از مهمترین عوامل گرایش نوجوانان به داروهای آرامبخش است. او میگوید: «نوجوان که هنوز مهارت مدیریت استرس را بهخوبی نیاموخته، مصرف دارو را راه میانبُری برای رسیدن به «آرامش سریع» میبیند. احساس ناکافیبودن و مقایسه خود با دیگران این رفتار را تشدید میکند. اضطراب اجتماعی نیز از عوامل مهم دیگر برای بروز چنین رفتاری از سوی نوجوان است. نوجوانی که نمیتواند در جمع صحبت کند از قضاوت میترسد یا خودپنداری شکنندهای دارد، ممکن است دارو را بهعنوان «کمک فوری» انتخاب کند. وقتی مصرف دارو تبدیل به راهحل اصلی برای مقابله با احساسات میشود، خطر اعتیاد رفتاری و وابستگی روانی افزایش قابلتوجهی پیدا میکند.»
حضور مشاور در مدارس میتواند نقشی تأثیرگذار روی کاهش مصرف خودسرانه دارو و دیگر اثرات روانی داشته باشد. نوجوان با تصور این مسأله که از سوی والدین خود درک نمیشود نیاز به صحبت با فردی آگاه و غیر از خانواده خود دارد. ایجاد شکاف نسلی میان والدین و نوجوان به دلیل عواملی همچون بلوغ، امری طبیعی است.
قرصهای بیهویت به سادگی
در بازار سیاه فروخته میشوند
مسیر دسترسی نوجوان به دارو آسان اما پرخطر است. فروش دارو بدون نسخه و دلالی از این طریق غیرقانونی است و نهادهای مربوطه هم دراین باره هشدار دادهاند. اما قرصهای آرامبخش، خواب آور و مرتبط با اعصاب در بازار سیاه توسط دلالها در اختیار عموم گذاشته میشوند. دلاوری از خطرات فروش داروی تقلبی در بازار سیاه میگوید: «داروهای بدون بستهبندی و تاریخ مصرف مشخص، بویژه در بازار سیاه، یکی از خطرناکترین نوع مصرف داروست. این داروها ممکن است حاوی مواد فعال کمتر، بیشتر یا کاملاً متفاوت باشند. مصرف آنها میتواند منجر به مسمومیت شدید، تشنج، نارسایی کبد یا تداخلهای دارویی خطرناک شود. نوجوانان معمولاً به منبع دارو اعتماد میکنند بدون اینکه نسبت به کیفیت آن آگاهی داشته باشند. در بسیاری از موارد، داروهای تقلبی با مواد صنعتی، آرامبخشهای حیوانی یا ترکیبات ناشناخته مخلوط میشوند. این ترکیبات میتوانند اثرات غیرقابل پیشبینی بر مغز نوجوان بگذارند و حتی یکبار مصرف کافی است تا آسیب پایدار ایجاد شود. کارکرد نامشخص، دوز نامعلوم و نبود نظارت پزشکی، این نوع مصرف را در بالاترین سطح خطر قرار میدهد.»
برش
نشانههای رفتار هیجانی در نوجوان
والدین میتوانند با آگاهی از نشانههای رفتارهیجانی نوجوانان از مصرف خودسرانه آنها جلوگیری کنند. اغلب نوجوانان پیش از انجام کار خطرناک مثل مصرف خودسرانه دارو، یک سری رفتار هیجانی مشخص از خود بروز میدهند. دلاوری معتقد است این رفتارها شامل تصمیمهای ناگهانی، تغییرات شدید خلق، تمایل به تجربههای پرخطر و نوسان سریع بین هیجان و بیحوصلگی است. او میگوید: «نوجوان ممکن است ناگهان گوشهگیر شود، یا بالعکس رفتارهای تکانشی نشان دهد. این علائم نشاندهنده دشواری در تنظیم هیجان و افزایش احتمال گرایش به مصرف مواد یا داروست. والدین باید نسبت به تغییرات ناگهانی در خواب، افت تحصیلی، پنهانکاری، کاهش ارتباط، تندخویی غیرعادی و حساسیت بیشازحد به انتقاد هوشیار باشند. افزایش زمان تنهایی، تغییر دوستان و استفاده از لباسها یا وسایل پنهانسازی نیز نشانههای هشداردهندهاند. واکنش والدین باید همراه با گفتوگوی آرام، حمایت عاطفی و کمک حرفهای باشد.

