جدال با زوال

روایتی از فروپاشی ذهن و تلاش برای بقا در تکثیر می‌شویم نوشته ایان رید

مریم شهبازی
گروه کتاب

تنهایی، فراموشی و مرگ در ادبیات داستانی دغدغه‌هایی جهانی و فراملی هستند؛ مضامینی که به شیوه‌های گوناگون به آثار داستانی راه پیدا می‌کنند. رمان «تکثیر می‌شویم/ We Spread» نوشته‌ ایان رید که با ترجمه‌ کوروش سلیم‌زاده از سوی نشر چشمه منتشر شده نیز در چنین بستری شکل می‌گیرد؛ در فضایی وهم‌آلود و غوطه‌ور میان واقعیت و خیال. نویسنده در این رمان از فروپاشی تدریجی حافظه و ادراک انسانی در واپسین سال‌های عمر سخن می‌گوید؛ از نوسانی دردناک میان هستی و نیستی. ایان رید، رمان «تکثیر می‌شویم» را با تکیه بر همین موضوعات و در قالب تریلری روان‌شناختی نوشته است تا نشان دهد ترس‌های درونی انسان گاهی واقعی‌تر از هر واقعیتی هستند. 
تریلری روان‌شناختی و معمایی
هسته اصلی رمان «تکثیر می‌شویم» درباره‌ پیری، ترس از فراموشی و شکنندگی ذهن در گذر زمان است؛ دغدغه‌ای مشترک و جهانی در نبرد با زوال و نیستی. رمان با روایت «پنی» آغاز می‌شود؛ زنی سالخورده که شرح زندگی‌اش را با خاطراتی از همسر درگذشته‌ و حرفه‌اش آغاز می‌کند:«هنرمند بود. نقاشی پرکار، شایسته و متمایز. دیگران را با جسارت و نبوغش تحت‌تأثیر قرار می‌داد. عاشق این بود که مخاطبانش را گیج و شوکه کند. او طی سال‌ها، زیبایی‌شناسی این آشفتگی منظم و اغراق شده را صیقل داده و تعالی بخشیده بود.» یکی از ترس‌های همیشگی‌ همسر پنی که ظاهراً طرفداران بسیاری هم داشته، مرگ و ترس از فراموشی بوده:«قبل از مرگش، زمانی که به شدت بیمار بود، ‌به من گفت که چقدر ترسیده است. می‌ترسید از یادها برود و دیگر موضوع بحث‌ها نباشد. تا پیش از آن هرگز به این ترسش اعتراف نکرده بود. هرگز. گفت وقتی خیلی به مرگ نزدیکی، وقتی حضورش را احساس می‌کنی، عمق ترس بی‌نهایت است. نمی‌خواست بمیرد. نومیدانه زمان بیشتری می‌خواست.» این نوع روبه‌رو شدن با نیستی، بخشی از همان ترسی است که نویسنده با روایت دوران پیری، زندگی شخصیت اصلی آن را با خواننده به اشتراک می‌گذارد؛ پنی برخلاف همسرش هرگز گرفتار شهرت و دلبستگی‌‌های آن نبوده و این ترس را با جنس دیگری تجربه می‌کند.
پنی بعد‌تر فضای آپارتمان شخصی‌اش و زندگی خموده‌ای را که به آن مبتلا شده به تصویر می‌کشد، البته طولی نمی‌کشد که به دنبال وقوع یک حادثه، به گونه‌ای ناگهانی سر از خانه سالمندانی خارج از شهر درمی‌‌آورد؛ مؤسسه‌ای که به شکلی غیرمنتظره، آرام و در عین حال نگران‌کننده اداره می‌شود:«تا حالا نشنیده بودم آسایشگاهی تنها چهار ساکن داشته باشد. آیا اتاقم را از قبل برای من نگه‌ داشته‌اند؟ ناگهان از دهانم می‌پرد: فقط ما شش نفر (به همراه مدیر و کارمند) در کل آسایشگاه هستیم؟ دوباره همه نگاه‌ها متوجه من می‌شود. نباید چیزی می‌گفتم!»
در برخی معرفی‌ها، «تکثیر می‌شویم» را در ژانر وحشت طبقه‌بندی کرده‌اند، منتهی نه از آن جنسی که در رمان‌های استیون کینگ، شرلی جکسون یا قدیمی‌ترهایی چون ادگار آلن پو می‌خوانیم. وحشت این رمان، از دل واقعیت برمی‌خیزد، نگرانی‌هایی که افزون بر تنهایی، از آسیب‌پذیری‌های دوران پیری و از دست دادن هویت و استقلال شخصی نشأت‌ می‌گیرد و همین سبب می‌شود تا خواننده خود را در برابر تجربه‌ متفاوتی از دلهره ببیند، دلهره‌ای واقعی و البته محتوم برای اغلب‌ انسان‌ها. هرچند پابلیشر زویکلی و استیون دبیلو بیتی، منتقدان سرشناس ادبی، در یادداشت‌هایی که در کتاب هم آمده، رمان «تکثیر می‌شویم» را در گونه تریلر روان‌شناختی با ساختار معماگونه و وهم‌انگیز جای داده‌اند. در ادبیات امروز، تریلرهای روان‌شناختی بیش از آنکه به کشمکش‌های بیرونی متکی باشند، جست‌وجویی در ذهن انسان هستند. برخلاف آثاری چون «کلکسیونر» جان فاولز که در آنها کشمکش بیرونی و حتی خشونت نیز خودنمایی می‌کند، ایان رید با لحنی آرام در فضایی وهم‌آلود ‌گام برمی‌دارد و تمرکز اصلی‌اش را بر نبرد پنی با ذهن خودش می‌گذارد و به اضطراب درونی می‌پردازد.
ایان رید در این رمان، گاهی مرز خیال و واقعیت را چنان به هم درمی‌آمیزد که مخاطب در عین سردرگمی شاید درگیر  این پرسش شود که آنچه رخ می‌دهد حقیقت عینی است یا تصویری از فروپاشی ذهنی پنی؟ این ابهام روایی به درک بهتر و ملموس مضامین اصلی رمان، به‌خصوص شکنندگی حافظه و زوال کمک می‌کند:«پرتره ناتمام هیلبرت آنجا روی میز من قرار دارد. چگونه سر از میز من درآورده است؟ به تابلو نزدیک‌تر می‌شوم و ژاکت پشمی‌ام را روی لباس خوابم می‌پوشم. آخرین‌بار کی روی آن کار کرده‌ام؟... به نظر می‌آید... فرق کرده. او فرق کرده.» از سوی دیگر، «پیری» در این اثر مفهومی، صرفاً فیزیولوژیکی نیست؛ بلکه تجربه‌ای ذهنی در مرز میان ماندن و رفتن است. 
استعاره‌ای از انسان امروز
از دیگر ویژگی‌های «تکثیر می‌شویم» ساختار روایی آن است. این رمان از زاویه‌ دید اول‌شخص روایت می‌شود و همه ‌چیز از فیلتر ذهنی پنی می‌گذرد؛ روایتی که به نظر می‌رسد در انتقال تجربه ذهنی مورد نظر نویسنده به مخاطبان مؤثر است. خواننده در این اثر تنها با یک راوی مواجه است، بنابراین امکان دیگری برای مواجهه با اتفاقاتی که روایت می‌شود، ندارد. از سوی دیگر روایت «تکثیر می‌شویم» خطی نیست و به کمک فلش‌بک‌های کوتاه به گذشته، قطعات پازل زندگی‌ پنی کنار هم قرار می‌گیرند. در این رمان خبر چندانی از مناسبات اجتماعی و حتی مسائل و اتفاقات سیاسی هم نیست و ایان رید، پنی را که به نظر استعاره‌ای از انسان معاصر است با خودش تنها می‌گذارد.
این رمان لایه‌ اولیه و آشکارش، درباره‌ زوال است و در لایه‌ پنهان‌تر، درباره‌ میل پنهان به زیستن است؛ تلاشی برای بقا در ذهن خویشتن و حتی در حافظه‌ دیگران:«روزها و سال‌ها خیلی سریع می‌گذرند. ای کاش راهی برای کند کردن سرعت همه چیز وجود داشت. این‌طور فکر نمی‌کنی؟ تا زمان بیشتری داشته باشیم. هیچ چیز مهم‌تر از زمان نیست.» ایان رید نشان می‌دهد ترس حقیقی نه از مرگ، بلکه از فراموش شدن و فراموش کردن است.
کشمکش مخاطب با این دغدغه‌های ذهنی پنی تا صفحات آخر ادامه پیدا می‌کند. پایان «تکثیر می‌شویم» به شکلی طراحی شده که خواننده خودش پاسخ سؤالاتش را پیدا کند، شکلی از پایان‌بندی که کوروش سلیم‌زاده، در مقدمه کتاب آن را احترام به خواننده خوانده و درباره‌اش نوشته است:«فکر می‌کنم پایان‌های مبهم به خواننده احترام می‌گذارند، چون به آنها امکان می‌دهند تا خودشان داستان را تکمیل کنند. برای من این رمان درباره سؤالاتی است که پاسخ قطعی ندارند. مثل اینکه هویت ما چیست یا چگونه با پایان زندگی‌مان کنار می‌آییم.» از رابرت جی. ویریسما، منقد ادبی، چند سطری در کتاب آمده که شاید تعبیری مناسب از آن چیزی باشد که ایان رید در رمان با مخاطبان خود به اشتراک می‌گذارد، آنجا که نوشته است:«تکثیر می‌شویم رازی برای حل کردن نیست، بلکه تجربه‌ای است برای زیستن.»
مترجم رمان «تکثیر می‌شویم»، ریشه این رمان را در دغدغه‌های همیشگی ایان رید و در تجربه شخصی‌اش خوانده و در مقدمه نوشته است:«رید در مصاحبه‌ای گفته، ایده اولیه رمان را از تجربه واقعی مادربزرگش که در حدود صد سالگی به یک مرکز مراقبت سالمندان منتقل شده، الهام گرفته است: مشاهده زندگی مادربزرگم در آن سن و در یک مرکز مراقبت و همچنین تأمل در پیری، جرقه اولیه داستان را زد.» نویسنده در اغلب مصاحبه‌های خود اشاره کرده که تماشای زوال حافظه در نسل پیشین، پرسش‌های فلسفی عظیمی را برای او زنده کرده و از همین تجربه‌هاست که داستان «تکثیر می‌شویم» شکل گرفته، تلاشی برای فهم اینکه چه‌ میزان از ادراک ما وابسته به دیگری است و در غیاب نگاه دیگری چگونه ذهن به بازسازی جهان می‌پردازد. رید با خلق فضایی مبهم، نشان می‌دهد مرز ذهن و واقعیت چقدر شکننده است.

 

نویسنده‌ای آشنا با ساختار ذهن

ایان رید، نویسنده‌ کانادایی متولد ‌1980، پیش از آنکه به رمان‌نویسی بپردازد، مقاله‌نویس و روزنامه‌نگار بود. کتاب‌های اولیه او نمونه‌هایی از نوشته‌های خاطره‌محور و فلسفی‌اش هستند که نشان از نگاه عمیق و تأمل‌برانگیز او به زندگی روزمره دارند. 
این آثار زمینه‌ساز رشد او در نویسندگی شدند و ویژگی‌هایی چون لحن طنزآلود و نگاه فلسفی را در آثارش تثبیت کردند. اولین رمان او «تو این فکرم که تمومش کنم/ I’m Thinking of Ending Things» با استقبال زیاد منتقدان روبه‌رو شد و در نهایت اقتباس سینمایی آن با کارگردانی چارلی کافمن ساخته شد.
 از این رمان دو ترجمه منتشر شده، «تو این فکرم که تمومش کنم» با ترجمه‌ کوروش سلیم‌زاده (نشر چشمه) و «در پی ‌پایان» به ترجمه شقایق قندهاری (انتشارات آموت). همچنین رمان Foe نیز با عنوان‌های «غریبه» با ترجمه کوروش سلیم‌زاده (نشر چشمه) و «دشمن» با ترجمه محمد غفوری (انتشارات کنار) به فارسی منتشر شده‌اند. منتقدان ادبی، شناخت او از ساختار ذهن، طنز تلخ و زبان مینی‌مالیستی‌اش را از ویژگی‌های مشترک تمام آثار ایان رید می‌دانند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و نهصد و هشت
 - شماره هشت هزار و نهصد و هشت - ۲۰ آذر ۱۴۰۴