«ایران» بررسی میکند؛ چالش خداحافظی ستارههای بزرگ دنیای فوتبال در جام جهانی ۲۰۲۶
پایان اعجوبهها
گروه ورزشی/ جام جهانی ۲۰۲۶ نقطه عطفی در تاریخ فوتبال جهان خواهد بود؛ تورنمنتی که نهتنها آغاز رقابت نسلی تازه را رقم میزند، بلکه پایانی احساسی برای دورهای طلایی از ستارههای بیبدیل فوتبال است. خداحافظی احتمالی لیونل مسی و کریستیانو رونالدو، دو بازیکنی که بیش از یک دهه روایت اصلی فوتبال ملی و باشگاهی را شکل دادند، تنها یک رویداد ورزشی نیست؛ بلکه پایان عصری است که جذابیتهایش فراتر از مستطیل سبز تعریف میشد. نبود این سوپراستارها، بیتردید بخشی از جاذبههای طبیعی بازیهای ملی را کاهش میدهد؛ اما ساختار پیچیده فوتبال مدرن که بر پایه اقتصاد، برندینگ و اسپانسرینگ استوار است، اجازه نمیدهد خلأ چنین بزرگی ادامهدار باشد. نهادهای مالی و جریانهای تأثیرگذار صنعت فوتبال، سالهاست برای روز پس از مسی و رونالدو برنامهریزی کردهاند و بهزودی تمرکز خود را بر ساختن چهرههای جدید و برندهای تازه خواهند گذاشت تا چرخه اقتصادی این صنعت بیوقفه ادامه یابد. این گذار نسلی تنها مختص فوتبال جهان نیست؛ فوتبال ایران نیز در آستانه آغاز دورانی تازه قرار دارد. میانگین سنی بالای تیم ملی نشان میدهد جام جهانی ۲۰۲۶ آخرین نمایش برای بسیاری از بازیکنانی است که در یک دهه گذشته ستونهای ثابت تیم ملی بودهاند. نسلی که با هدایت کارلوس کیروش چهره شد، اکنون آرامآرام به پایان مسیر نزدیک میشود و فوتبال ایران را برای بازسازی جدی و ورود نسل جدید آماده میکند. این شرایط، فوتبال ایران را در آستانه یک دگردیسی اجتنابناپذیر قرار میدهد؛ دگردیسیای که اگر با برنامهریزی و نوسازی ساختارهای پایه همراه شود، میتواند شکوفایی نسل آینده را تضمین کند. اما اگر این تغییر تنها به خداحافظی ستارهها محدود بماند و جایگزینی هدفمند برای آنها صورت نگیرد، چالشی جدی در مسیر تیم ملی ایجاد خواهد شد. فوتبال ملی چه در جهان و چه در ایران با یکی از مهمترین نقاط انتقال نسل مواجه است؛ نقطهای که پایان یک دوره پرافتخار را با آغاز پویشی تازه درهم تنیده و سرنوشت فوتبال سالهای آینده را رقم خواهد زد.
مسعود اقبالی با اشاره به خداحافظی ستارههای ملی
بعد از جام جهانی در گفتوگو با «ایران»مطرح کرد
رده های پایه ستون پشتوانه سازی
مهری رنجبر / مسعود اقبالی، مدرس بینالمللی فیفا معتقد است ساختن نسل جدید در تیم ملی فوتبال ایران به شرط توجه به ردههای پایه ممکن است. البته بازیکنان رده پایه باید زیر نظر مربیان کاربلد تربیت شوند وگرنه وضعیت از این هم بدتر میشود. به بهانه احتمال خداحافظی برخی ستارههای نامدار در پایان رقابتهای جام جهانی 2026 با مدیر آکادمی استقلال و مدرس بینالمللی فیفا گفتوگویی تحلیلی داشتیم تا چالشهای مرتبط با این حوزه را بررسی کنیم.
با پایان جام جهانی 2026، دوره حضور نسل فوتبالیستهای فعلی ایران در تیم ملی رو به پایان است. ایران باید چه رویکردی داشته باشد تا در جام جهانی 2030 و 2034 موفق شود؟
بهترین روش برای پشتوانهسازی تیم ملی، توجه بسیار عمیق به آمادگی مدارس فوتبال سطوح مختلف باشگاههاست. باید مصوبهای از وزارت ورزش و فدراسیون صادر شود تا همه باشگاهها موظف به توجه به ردههای پایه باشند. تا زمانی که به قاعده هرم توجه نشود، همین وضعیت رو به وخامت میرود. تنها راه داشتن تیم ملی قدرتمند برای جام جهانی 2030 و 2034، شکلدهی آکادمیهاست.
رویکرد ما در تیمهای ملی پایه باید چگونه باشد؟ آیا تیم ملی از بازیکنان تیمهای پایه استفاده میکند؟
اول باید جلوی جریان لابیگری و رانت گرفته شود؛ یعنی همه باشگاهها باید بهترین بازیکنانشان را از طریق شبکه استعدادیابی جذب کنند و سرمربیان تیمهای نونهالان، نوجوانان، جوانان و امید باید بازیکن به تیمهای ملی معرفی کنند. تا وقتی لابیگری از بین نرود و جای آن را شایستهسالاری نگیرد، شک نکنید باشگاهها و تیم ملی متضرر خواهند شد. یکی از دلایلی که تیمهای نونهالان، نوجوانان، جوانان و امید ما در مسابقات شکست میخورند این است که بازیکنان جنبه گلخانهای دارند؛ انتخاب بازیکنان خیلی وقت ها با رابطه انجام میشود نه لیاقت. مربیان باشگاهها بازیکنان را از طریق افراد ذینفوذ معرفی میکنند. البته جدای از این، عدهای را نیز دلالها وارد تیمها میکنند. در باشگاهها نیز مربیانی که جابهجا میشوند در همین وضعیت قرار دارند و اگر با دلالها همکاری نکنند تهدید میشوند. به همین خاطر بعضی مربیان فوتبال مجبور هستند با شبکههای مافیایی همکاری کنند.
در حالی که استعدادهای زیادی در کشور وجود دارد؟
استعداد در همه جای دنیا هست، اما کشف استعدادها باید توسط بهترین متخصصان صورت بگیرد، نه مربیانی که از جنبههای دوستی، رفاقتی، قومی و قبیلهای کار میکنند؛ روشهایی که به فوتبال آسیب میزنند.
در این دوره، ستارههای بزرگ دنیا مثل مسی و رونالدو هم دوره قهرمانیشان تمام میشود. نبود آنها جذابیت فوتبال را کم میکند؟
هر ستاره و اسطورهای دورهای دارد. هرچند رونالدو و مسی هم در جام جهانی 2026 حضور دارند اما شک نکنید تواناییهای قبلی را ندارند. اما بسیاری برای تماشای بازی آنها و حتی یک لحظه نمایش و حرکت جالبشان فوتبال را تماشا میکنند. البته برخی از بازیکنان حاضر در جام جهانی شاید شاخص نباشند، اما در تیمهای بزرگی توپ میزنند. شاید دیگر مسی یا رونالدویی با آن لحظات استثنایی نداشته باشیم. بههرحال هر دهه یک بازیکن بزرگ میآید و سپس غروب میکند. در واقع طلوع و غروب ستارهها یک دهه طول میکشد. مهم این است که فوتبال دنیا خیلی پیشرفت کرده، اما فوتبال ایران از آن جا مانده است. تیمهای بزرگ مثل آرژانتین، انگلیس، برزیل و آلمان در واگنهای اول قطار فوتبال دنیا هستند اما فوتبال ایران از فوتبال دنیا فاصله گرفته است. ایران در همه مؤلفههای تکنیکی، تاکتیکی، فیزیکی و جنبههای روانشناختی عقب مانده است. حتی برخی بازیکنان لیگ برتر و ملیپوش ما توانایی پاس دادن زیر فشار حریف را ندارند؛ چون در سطح پایه درست آموزش ندیدهاند. فوتبال ایران در زمینه زیرساختها نیز مشکل دارد. در ایران هنوز نمیتوانیم چمن طبیعی درست کنیم، هنوز نمیتوانیم یک ورزشگاه استاندارد بسازیم. باید برای ورزش هزینه شود؛ زیرساختها افزایش پیدا کند، به جنبه علمی توجه شود و از متخصصان استفاده شود.
در دنیا نگاه به آکادمیها چگونه است؟ فاصله فوتبال ایران با دنیا چقدر است و چطور میتوان این فاصله را کم کرد؟
فقط کافی است مسئولان ورزش سری به آکادمی لاماسیای اسپانیا یا آکادمی اسپایر قطر بزنند تا ساختار و امکانات عظیم، پروسه تربیت و پیشرفت بازیکنان و برنامهریزی تمرینی را ببینند. با یک جستوجوی کوچک هم بهراحتی میتوان این مسائل را مشاهده کرد، اما متأسفانه توجهی به آن نمیشود و برای آنان مهم نیست. با یک مقایسه کوچک میتوان فهمید آکادمیهای بزرگ دنیا چه میکنند و ابزار و پارامترهای آن چیست. وزارت ورزش خیلی راحت میتواند با فرستادن دو متخصص به آن کشورها، این مسائل را درک کند. با یک سرمایهگذاری منطقی میتوان این امکانات را فراهم کرد. در ایران هم سرمایهگذاری میشود اما پولها هدر میرود. اگر افراد دلسوز این کار را دنبال کنند، شک نکنید ظرف 10 سال تیم ملی فوتبال ایران یکی از بهترین تیمهای آسیا میشود. ژاپن، کرهجنوبی، استرالیا، عربستان و قطر چه کار میکنند؟ مسئولان ورزش ما هم همان کارها را انجام دهند.
بزرگترین خیانت به مملکت، عدم توجه به نسل جوان است؛ زیرا بدون توجه به نسل جوان در همه زمینهها مسیر رشد و پیشرفت مسدود می شود.
نگاهی به میانگین سنی تیمهای حاضر در جام جهانی
پاناما پیرترین تیم جام جهانی، اروگوئه جوانترین
محمدرضا رحیمپور/ با نزدیک شدن به جام جهانی 2026 که برای اولینبار با حضور 48 تیم برگزار خواهد شد، وبسایت معتبر ترانسفرمارکت به بررسی میانگین سنی تیمهای ملی راه یافته به این مسابقات پرداخته است. این آمار که بر اساس ترکیب فعلی تیمها و تا دسامبر 2025 بهروزرسانی شده، تصویری جالب از ترکیب جوانی و تجربه در تیمهای مختلف ارائه میدهد.
در این میان، تیمهای جوانتر عمدتاً از قاره آمریکای جنوبی و برخی کشورهای اروپایی هستند. اروگوئه با میانگین سنی 23.6 سال، جوانترین تیم حاضر در جام جهانی است. حضور استعدادهای درخشانی همچون داروین نونیز و رونالد آرائوخو، آیندهای روشن را برای این تیم رقم زده است. غنا با میانگین 25 سال و اکوادور با 25.1 سال در زمره جوانترین تیمها قرار داشته و از پتانسیل بالایی برخوردارند.
تیمهای مطرح اروپایی نظیر نروژ (25.9 سال)، هلند و آلمان (هر دو 26.5 سال)، فرانسه (26.6 سال) و انگلیس (26.7 سال) نیز میانگین سنی نسبتاً پایینی دارند. این جوانی در کنار ارزش بالای بازار این تیمها، آنها را به مدعیان اصلی قهرمانی تبدیل کرده است.
در مقابل، تیمهایی مانند پاناما (29.5 سال)، مراکش (29.4 سال)، کلمبیا و الجزایر (هر دو 29.2 سال) با اتکا به تجربه بازیکنان خود، در گروه تیمهای مسنتر قرار میگیرند. ایران نیز با میانگین سنی حدود 29.1 سال، چهارمین تیم پیر جام است.
به طور کلی میانگین سنی تیمهای برتر اروپایی و آمریکای جنوبی پایینتر (حدود 27-26 سال) است که نشان از سرمایهگذاری و نسلسازی موفق در این کشورها دارد.
ارزشمندترین تیمهای حاضر در جام جهانی
حکمرانی غولهای اروپا
با نزدیک شدن به تب و تاب جام جهانی ۲۰۲۶، سایت معتبر ترانسفرمارکت آخرین بهروزرسانی خود از ارزش بازار تیمهای ملی فوتبال را منتشر کرد. این ارزیابی که بر پایه عملکرد بازیکنان در سطح باشگاهی و پتانسیلهای بالقوه آنها صورت گرفته، نشان میدهد که در حال حاضر، تیمهای اروپایی به لطف در اختیار داشتن ستارگان جوان و گرانقیمت، جایگاههای برتر را به خود اختصاص دادهاند.
در صدر این فهرست، انگلیس با ارزشی بالغ بر ۱.۵ میلیارد یورو قرار دارد. نسل طلایی سهشیرها، با تکیه بر مهرههایی همچون جود بلینگام (با ارزش تخمینی ۱۸۰ میلیون یورو)، فیل فودن و دکلان رایس، امیدوار است تا به انتظار طولانیمدت خود برای کسب عنوان قهرمانی، که از سال ۱۹۶۶ به طول انجامیده، پایان بخشد.
فرانسه، نایبقهرمان جام جهانی ۲۰۲۲، با در اختیار داشتن ستارگانی نظیر کیلیان امباپه، مایکل اولیسه و ادواردو کاماوینگا، با ارزشی نزدیک به ۱.۲ میلیارد یورو در جایگاه دوم قرار دارد. این تیم همچنان بهعنوان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در نظر گرفته میشود.
اسپانیا، قهرمان یورو ۲۰۲۴، با درخشش استعدادهایی همچون لامین یامال، پدری و رودری، با ارزشی تقریبی ۱ میلیارد یورو، رتبه سوم را به خود اختصاص داده است.
پرتغال با اتکا به بازیکنانی نظیر برناردو سیلوا، روبن دیاز و ژوائو فلیکس و برزیل با در اختیار داشتن وینیسیوس جونیور و رودریگو، در رتبههای بعدی قرار دارند. با این حال، برزیل به دلیل میانگین سنی بالاتر بازیکنانش، در جایگاه پایینتری قرار گرفته است.
آلمان، هلند، ایتالیا و آرژانتین (قهرمان فعلی جام جهانی با حضور لیونل مسی و لائوتارو مارتینز) نیز در جمع ۱۰ تیم برتر این ردهبندی جای گرفتهاند. این ارقام، گواهی بر عمق استعدادها و سرمایهگذاری هنگفت باشگاههای بزرگ اروپایی روی بازیکنان ملی است.
با توجه به افزایش تعداد تیمهای حاضر در جام جهانی ۲۰۲۶ به ۴۸ تیم، رقابت برای کسب عنوان قهرمانی سختتر از همیشه خواهد بود. با این حال، به نظر میرسد تیمهایی که از ارزش بازار بالاتری برخوردارند، شانس بیشتری برای رسیدن به موفقیت در این رویداد بزرگ خواهند داشت.
رونالدو – مسی؛ جام 2026
احتمالاً آخرین سکانس یک افسانه
گروه ورزشی/ جام جهانی ۲۰۲۶ میتواند شاهد واپسین تقابل دو اسطوره بیبدیل تاریخ فوتبال، لیونل مسی و کریستیانو رونالدو، باشد. ستارگانی که قریب به دو دهه، سیمای فوتبال جهان را ترسیم و عصری را به نام خود رقم زدند. هر دوی ایشان، در صورت حضور، به اولین بازیکنانی بدل خواهند شد که حضور در شش دوره جام جهانی، از ۲۰۰۶ تاکنون را تجربه میکنند.
رقابت این دو در عرصه ملی، برخلاف رقابتهای باشگاهی، بسیار محدود بوده است؛ تنها دو دیدار دوستانه در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۴. سرنوشت برای این دو بازیکن به شکلی رقم خورده که تاکنون در یک تورنمنت رسمی ملی رودرروی هم قرار نگرفتهاند، اما اکنون احتمال دارد تقدیر، این دو رقیب دیرینه را در مسیر نیمهنهایی مسابقات آمریکا – کانادا – مکزیک در برابر یکدیگر قرار دهد؛ شاید برای آخرین بار.
رونالدو در تیم ملی پرتغال، نوسانات قابل توجهی را از سر گذرانده است؛ از قهرمانی در اروپا و لیگ ملتها گرفته تا ناکامیهای پیدرپی در جام جهانی، شامل حذفهای زودهنگام و نیمکتنشینی تلخ در قطر. وی هنوز در مراحل حذفی جام جهانی موفق به گلزنی نشده است و این مهم، احتمالاً بزرگترین افسوس دوران ملیاش خواهد بود. در طرف مقابل، مسی پس از سالها ناکامی و شکست در فینالها، سرانجام به آرزوی دیرینه خود، فتح جام جهانی، دست یافت و جام ۲۰۲۲ را بالای سر برد تا تصویر پایانیاش با رقیب دیرینهاش متفاوت باشد.
چنانچه این جام، آخرین حضور این دو اسطوره باشد، جامعه جهانی فوتبال باید خود را برای خداحافظی با ایشان آماده سازد. لحظهای که هیچ هواداری تمنای دیدنش را ندارد؛ لحظه وداع با اسطورهای که سالها با او زیسته است. رونالدو و مسی هر کدام داستان پایان خود را به نگارش درخواهند آورد؛ شاید یکی با جام و دیگری با حسرت، اما بیشک هر دو با احترامی جاودانه.
چه بسا در آینده، زمانی که مسی و رونالدو دیگر در مستطیل سبز حضور نداشته باشند، آنگاه درک نماییم که چه دورانی را سپری کردهایم؛ دورانی که هر گل، هر الکلاسیکو و هر جام، بخشی از بزرگترین رقابت تاریخ فوتبال بود. شاید ۲۰۲۶ آخرین پرده این نمایش بیبدیل باشد؛ پردهای که هیچکس خواهان پایین آمدنش نیست.
اعتراض مشترک ایران و مصر به نامگذاری ضد اسلامی
باختر: تهران و قاهره باید هماهنگ اعتراض کنند
گروه ورزشی/در آستانه برگزاری جام جهانی فوتبال ۲۰۲۶، فدراسیونهای فوتبال ایران و مصر به طور مشترک به فیفا اعتراض کردهاند. اعتراض آنها متوجه برنامهریزیهای انجام شده برای دیدار حساس دو تیم در مرحله گروهی این رقابتهاست که در شهر سیاتل و با عنوان «Pride Match» برای حمایت از حقوق جامعه غیررسمی دگرباشان برنامهریزی شده است.
اتحادیه فوتبال مصر با صدور بیانیهای رسمی، هرگونه اقدام، پوشش یا نماد حمایتی از این جامعه را در جریان این دیدار ممنوع اعلام کرده و این بیانیه را به فیفا ارسال کرده است. این بیانیه بر حفظ ارزشهای فرهنگی و اجتماعی مصر تأکید دارد و هشدار میدهد که هرگونه تخلف، با پیگرد انضباطی و درخواست اعمال مقررات فیفا همراه خواهد بود.
ایران نیز با نامهای رسمی به فیفا، این اقدام را «حرکتی غیرمنطقی» خوانده و خواستار تغییر آن شده است. هر دو فدراسیون با استناد به ماده ۴۲ اساسنامه فیفا که بر جلوگیری از «پیامهای تحریکآمیز سیاسی یا اجتماعی» تأکید دارد، اجرای نمادهای رنگینکمانی را تهدیدی برای فضای رقابتی میدانند.
رسانههای مصری این تصمیم را «هماهنگ با ارزشهای ملت» ستودهاند، در حالی که رسانههای غربی آن را نشانه «رویکرد محافظهکارانه» مصر تفسیر کردهاند.
رسول باختر، کارشناس حقوقی ورزشی، با تأکید بر همکاری دوجانبه، اظهار کرده: «راهکار، اتحاد فدراسیونهای ایران و مصر است تا با مکاتبه مشترک به فیفا، درخواست تغییر دهند. فیفا، به عنوان برگزارکننده، میتواند این نام را بدون مشکل تغییر دهد.»
این اعتراض مشترک، با توجه به حساسیتهای فرهنگی مشابه دو کشور در مسائل خانوادگی و مذهبی، میتواند فضا را آرامتر کند. فیفا هنوز پاسخی رسمی نداده است. این اقدام کاملاً سیاسی و غیرموجه فیفا در حالی صورت میگیرد که سازمان لیگ انگلیس هم پیشتر چنین ماجرایی داشت اما با توجه به اعتراض گسترده بازیکنان مسلمان شاغل در این لیگ، این حرکت ضد ارزشی را برچید و حالا باید منتظر ماند و دید آیا فیفا بازهم سر تعظیم مقابل سیاست فرود خواهد آورد یا اینکه یکبار هم شده منطقی و قانونی عمل خواهد کرد.

