«ایران» بررسی می‌کند؛ کارشکنی‌های فراوان برای حضور تیم ملی ایران در آمریکا

جام جهانی با قانون جنگل

گروه ورزشی / در آستانه برگزاری جام جهانی ۲۰۲۶، فضای رسانه‌ای جهان بار دیگر آکنده از بحث‌ها و گزارش‌هایی است که نشان می‌دهد رفتارهای سیاسی و مدیریتی آمریکایی‌ها این رویداد بزرگ جهانی را تحت‌الشعاع قرار داده است؛ تا جایی که بسیاری این دوره از رقابت‌ها را «سیاسی‌ترین جام جهانی تاریخ» می‌دانند. رفتارها و مواضع جنجالی دونالد ترامپ و دیگر سیاستمداران آمریکایی در روند برگزاری مسابقات و در مقابل، سکوت معنادار فیفا موجی از واکنش‌ها و انتقادهای گسترده را در رسانه‌های بین‌المللی برانگیخته است. اکنون منتقدان بر این باور پافشاری می‌کنند که اینفانتینو در برابر رفتارهای سیاسی و سیاست‌های بحث‌برانگیز ترامپ تسلیم شده و جام جهانی را به رویدادی بدل کرده که قرار است به دور از قواعد معمول و شبیه «قانون جنگل» برگزار شود. صاحب‌نظران معتقدند این حواشی، در کنار تصمیمات بحث‌برانگیز برگزارکنندگان، فضای جام جهانی ۲۰۲۶ را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده و پرسش‌هایی جدی درباره حدود استقلال نهادهای ورزشی و میزان نفوذ سیاست در بزرگ‌ترین تورنمنت فوتبال جهان مطرح می‌کند.

خط و نشان جدی ایران و مصر برای فیفا 
در واکنش به حواشی ایجاد شده برای بازی در سیاتل

بازی زشت را تمام کنید!

سینا حسینی / نامگذاری دیدار ایران و مصر در جام جهانی ۲۰۲۶ به عنوان «روز افتخار» توسط کمیته محلی سیاتل، طوفانی از اعتراض‌های گسترده در محافل خبری و ورزشی به راه انداخت، به گونه‌ای که فدراسیون‌های فوتبال ایران و مصر صراحتاً فیفا را تهدید کردند که در صورت تأیید رسمی این نامگذاری، بازیکنان دو کشور واکنش جدی نشان خواهند داد.
همه‌چیز از تصمیم جنجالی کمیته محلی سیاتل برای حمایت از همجنس‌گرایان آغاز شد؛ اقدامی که با قوانین فیفا و فرهنگ کشورهای حاضر در این مسابقه بشدت در تضاد است. بند ۴ اساسنامه فیفا به‌روشنی هرگونه تبعیض مبتنی بر گرایش جنسی را ممنوع کرده و فیفا را مکلف به بی‌طرفی در مسائل سیاسی، مذهبی و ایدئولوژیک می‌سازد.
 همچنین، بند ۳ اساسنامه چهارچوب رعایت حقوق بشر و احترام به فرهنگ‌های ملی را تعیین کرده است. بنابراین، تحمیل هر نماد ایدئولوژیک بدون توافق تیم‌ها، نه تنها مغایر اصول فیفا است، بلکه تجاوز آشکار به حاکمیت فرهنگی کشورهای عضو محسوب می‌شود.
بر این اساس، فدراسیون فوتبال ایران با ارسال نامه‌ای به فیفا خواستار ارائه توضیح درباره تصمیم کمیته محلی سیاتل شد. مهدی تاج نیز در گفت‌وگو با یک برنامه تلویزیونی تأکید کرد که فدراسیون ایران به هیچ وجه کوتاه نخواهد آمد و فیفا موظف است مطابق درخواست ایران و مصر، نامگذاری را به کلی منتفی کند.
موضع فدراسیون فوتبال مصر نیز مشابه طرف ایرانی است. یکی از مقامات ارشد این فدراسیون اعلام کرده است که تیم ملی مصر حاضر نیست نام کشورش با برنامه‌ای پیوند بخورد که با ارزش‌های ملی و مذهبی آن مغایرت دارد. فدراسیون مصر همچنین هشدار داده است که در صورت اجرای چنین برنامه‌ای در زمین مسابقه، واکنش جدی نشان خواهد داد.
چهره‌های عمومی مصری نیز به این اقدام واکنش تند نشان داده‌اند. «لمیس الحدیدی»، مجری سرشناس شبکه قاره ۲۴، این تصمیم را زننده و نامناسب خوانده و تأکید کرده است که جامعه مصر مجبور به پذیرش نمادهایی که با هنجارها و اخلاقیات ملی در تضاد است، نخواهد بود.
رسانه‌های بین‌المللی در آمریکا و اروپا، با اشاره به تصمیم جنجالی کمیته محلی سیاتل و مخالفت ایران و مصر، روایت‌های متنوعی ارائه کرده‌اند؛ اما در بسیاری از این گزارش‌ها هیچ نقدی به تصمیم مذکور وارد نشده و رفتار دوگانه رسانه‌ها به وضوح نمایان است.
 با این حال باید توجه داشت که تصمیم کمیته محلی هنوز به صورت رسمی از سوی فیفا تأیید نشده است، اما نکته عجیب این است که فیفا تاکنون واکنشی نسبت به اعتراض ایران و مصر نشان نداده که ابهامات درباره سیاست دوگانه این نهاد و اینفانتینو در قبال رفتار آمریکایی‌ها را برجسته می‌کند.
این رخداد نمونه‌ای آشکار از تقابل ارزش‌های جهانی با هنجارهای فرهنگی است. ورزش، که همواره عرصه‌ای برای اتحاد و رقابت سالم بوده، اکنون در معرض تبدیل شدن به ابزار ایدئولوژیک قرار گرفته است. 
کارشناسان هشدار می‌دهند که چنین اقدامات یکجانبه می‌تواند پیامدهای اجتماعی و سیاسی گسترده‌ای داشته باشد و ضرورت رعایت بندهای ۳ و ۴ اساسنامه فیفا را بیش از پیش نمایان می‌سازد.

 

ابهام ویزا؛ سایه‌ای  بر تیم ملی ایران
ستاره‌های  تیم ملی و جام جهانی پرابهام!

 محمدرضا رحیم‌پور/ در حالی که تب و تاب جام جهانی ۲۰۲۶ در آمریکا، کانادا و مکزیک رو به افزایش است، ابهامی جدی بر فراز تیم ملی فوتبال ایران شکل گرفته است؛ ابهامی که احتمال غیبت چند ستاره کلیدی در ترکیب امیر قلعه‌نویی را مطرح می‌کند.
مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، در یک برنامه زنده تلویزیونی با اشاره به اینکه «احتمال عدم صدور ویزا برای برخی از بازیکنان وجود دارد و فهرست جایگزین در حال تهیه است»، در عمل یک خبر جنجالی را مطرح کرد. این اظهارات که با وعده‌های پیشین فیفا در تضاد است، موجی از نگرانی و گمانه‌زنی درباره حذف احتمالی برخی ملی‌پوشان را به وجود آورده است.
ماجرا از تورنمنت کافا آغاز شد؛ جایی که پس از شکست ۲ بر صفر مقابل ازبکستان در فینال، جانی اینفانتینو، رئیس فیفا به رختکن تیم ملی رفت و وعده داد:«حضور ایران در آمریکا تضمین شده و مشکلی پیش نخواهد آمد.» تاج نیز در همان زمان با لبخند تأکید کرد که «با حمایت فیفا، موضوع ویزا حل شده است»، اما اکنون تنها چند ماه بعد، صحبت از «فهرست انتظار» به میان آمده است.
با وجود اینکه محدودیت‌های سیاسی آمریکا از جمله ممنوعیت سفر برای اتباع ۱۲ کشور از جمله ایران همچنان پابرجاست، فیفا اخیراً در بیانیه‌ای رسمی اعلام کرده که ویزا برای بازیکنان و اعضای کادر فنی تیم‌های ملی صادر خواهد شد اما صحبت‌های اخیر مسئولان فدراسیون موجی از ترس را به همراه داشته است.
اگرچه معافیت‌هایی برای ورزشکاران در نظر گرفته می‌شود، اما تاج هشدار داده این معافیت‌ها ممکن است برای بعضی از بازیکنان کافی نباشد.
این موضوع احتمالاً برای برخی از چهره‌های مطرح تیم ملی چالش‌برانگیز باشد، در حالی که بازیکنانی که دارای تابعیت یا پاسپورت غیرایرانی هستند، شانس بیشتری برای رفع موانع دارند؛ از جمله علیرضا جهانبخش با تابعیت هلندی، سردار آزمون با پاسپورت روسی، مهدی طارمی با پاسپورت پرتغالی و علی قلی‌زاده با پاسپورت بلژیکی.
فوتبال ایران که سودای شگفتی‌سازی در فوتبال جهان را دارد، نباید قربانی مسائل سیاسی شود. در صورت بی‌توجهی به حل این موضوع، احتمال حضور در جام جهانی بدون چند ستاره کلیدی، می‌تواند به کابوسی برای هواداران تبدیل شود.

 

فرصتی که نباید از دست برود
۸۰۰۰ بلیتِ ۵۰۰ دلاری فقط برای ایرانی‌های خارج‌نشین!

هیجان قرعه‌کشی جام جهانی ۲۰۲۶ هنوز فروکش نکرده بود که مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، با یک اظهارنظر جنجالی درباره فروش بلیت، بحث تازه‌ای به‌راه انداخت. او اعلام کرد: «برای هر بازی تیم ملی ۸۰۰۰ بلیت می‌فروشیم و میانگین قیمت هر بلیت ۵۰۰ دلار است.» موضوعی که علاوه بر قیمت بالا، به دلیل محدودیت صدور ویزا برای ایرانی‌های داخل کشور، واکنش‌های زیادی را برانگیخت؛ چرا‌که در عمل فقط ایرانی‌های مقیم خارج امکان خرید از سایت فدراسیون را دارند.
با وجود اینکه فروش بلیت‌ها به‌طور رسمی توسط فیفا انجام می‌شود، فدراسیون‌ها سهم اختصاصی خود را دریافت می‌کنند. فیفا در هر جام جهانی حدود ۱۰ درصد ظرفیت هر مسابقه را در اختیار تیم‌های حاضر می‌گذارد تا به هوادارانشان بفروشند؛ رقمی حدود ۵ تا ۸ هزار بلیت برای هر بازی مرحله گروهی. بر اساس اعلام فیفا، تا پایان فاز دوم فروش نزدیک به دو میلیون بلیت فروخته شده و فاز سوم از ۲۱ آذر تا ۱۳ دی در قالب قرعه‌کشی تصادفی ادامه دارد. قیمت بلیت‌ها از ۱۵ دلار تا بیش از ۱۰۰۰ دلار بسته به دسته‌بندی و محل بازی متغیر است و میانگین واقعی برای مسابقات داغ حدود ۲۰۰ تا ۵۰۰ دلار است؛ بویژه مسابقات ایران در لس‌آنجلس و سیاتل که به دلیل حضور گسترده ایرانی‌های مقیم آمریکا احتمالاً گران‌تر خواهد بود.
سهم بلیت تیم‌ها معمولاً به صندلی‌های بهتر و موقعیت مناسب‌تر اختصاص دارد و به همین دلیل فدراسیون‌ها ترجیح می‌دهند خودشان آنها را بفروشند تا هم درآمد مستقیم داشته باشند و هم هواداران نزدیک به تیم را در جایگاه‌های اصلی مستقر کنند.
با این حال، واقعیت این است که ایرانیان داخل کشور به دلیل مشکل ویزا در عمل از خرید بی‌نصیب می‌مانند و این برنامه بیشتر به نفع ایرانی‌های خارج‌نشین تمام می‌شود؛ آن‌هم در شرایطی که خرید مستقیم از سایت فیفا برای کسانی که پاسپورت یا حساب خارجی دارند راحت‌تر و حتی ارزان‌تر است.  به نظر می‌رسد بخش زیادی از اظهارات تاج خطاب به جامعه دو‌تابعیتی داخلی و مهاجران مقیم ایالات متحده باشد تا هواداران ایرانی خارج از ایران!

 

تدارکات طلایی برای جام جهانی
قلعه‌نویی با غول‌های اروپا دست به یکی کرد؟

 رئیس فدراسیون و سرمربی تیم ملی فوتبال ایران اعلام کرده‌اند که برنامه‌ریزی برای انجام دیدارهای تدارکاتی در دستور کار قرار گرفته است.
به گفته امیر قلعه‌نویی، بلافاصله پس از قرعه‌کشی جام جهانی ۲۰۲۶ که ایران را در گروه G با تیم‌های بلژیک، مصر و نیوزیلند هم‌گروه کرد، مذاکرات با مربیان مطرح فوتبال جهان آغاز شده و پیشنهاد برگزاری بازی تدارکاتی به آنها ارائه شده است: «بلافاصله بعد از قرعه‌کشی با مربیان تیم‌های پرتغال، اسپانیا، کرواسی و مراکش صحبت کردیم. بسیاری از تیم‌ها برنامه‌های‌شان را سریع بسته بودند و ما نمی‌خواستیم فرصت را از دست بدهیم.» این سخنان در حالی مطرح می‌شود که مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، از پیشرفت مذاکرات با اسپانیا و پرتغال خبر داده و گفته است:«اسپانیا قرار است به قطر سفر کند و احتمال دارد بعد از بازی با قطر با ما روبه‌رو شود.» با وجود این وعده‌ها، هنوز خبر رسمی از قطعی شدن دیدارهای تدارکاتی منتشر نشده است، با این حال نباید فراموش کرد که این بازی‌ها در فیفا‌دی‌های پیش‌ رو برگزار می‌شوند و نقش حیاتی در آماده‌سازی تیم ملی ایفا خواهند کرد. طبق تقویم فیفا، تنها دو پنجره اصلی تا آغاز جام جهانی باقی مانده و این فرصت طلایی برای قلعه‌نویی است تا ترکیب اصلی را مقابل حریفان قدرتمند بیازماید، نقاط ضعف دفاعی و هجومی را اصلاح کند و مسیر عبور از گروه را هموار سازد. دیدار احتمالی با پرتغالِ کریستیانو رونالدو و برونو فرناندز یا اسپانیای جوان و پرتحرک، می‌تواند شبیه‌سازی مناسبی از مصاف با بلژیک باشد. از سوی دیگر، اسپانیا با توجه به هم‌گروهی با عربستان و پرتغال و همچنین هم‌گروهی با ازبکستان، قطعاً به دنبال رویارویی با تیم‌های آسیایی برای شناخت بیشتر فوتبال قاره خواهد بود؛ موضوعی که می‌تواند شانس ایران را برای هماهنگی این دیدار افزایش دهد. بازی با تیم‌های بزرگ بیش از هر زمان دیگری در دسترس به نظر می‌رسد، چرا که آنها نیز علاقه‌مند به رویارویی با ایران هستند. اکنون باید منتظر ماند و دید فدراسیون فوتبال تا چه اندازه قادر است این فرصت را به شکلی مؤثر و عملی به سرانجام برساند.

 

انتخاب پرریسک تیم ملی در سایه مانع‌تراشی‌های سیاسی

 پس از قرعه‌کشی جام جهانی ۲۰۲۶ و هم‌گروهی تیم ملی فوتبال ایران با بلژیک، مصر و نیوزیلند، مسأله انتخاب کمپ تدارکاتی مناسب، اولین چالش مهم و حساس پیش ‌روی فدراسیون فوتبال است. در این دوره ۶۴ کمپ در سه کشور آمریکا، مکزیک و کانادا در اختیار تیم‌ها قرار گرفته و فدراسیون‌ها موظفند محل استقرار اصلی خود را پیش از آغاز رقابت‌ها انتخاب کنند.
براساس اظهارات مسئولان فدراسیون، به نظر می‌رسد کمپ ایرواین در ایالت کالیفرنیا گزینه اصلی ایران باشد. فاصله نزدیک ۱۲ دقیقه‌ای این کمپ به فرودگاه و همچنین مسافت ۵۶ کیلومتری با لس‌آنجلس که میزبان دو مسابقه ایران در مرحله گروهی است، از مهم‌ترین مزیت‌های این انتخاب عنوان شده است. برگزاری دو مسابقه در لس‌آنجلس و یک مسابقه در سیاتل، از لحاظ فنی، استقرار در ایرواین را منطقی کرده است. این کمپ امکانات مدرن و دسترسی مناسبی به استادیوم‌ها دارد که از این نظر بهترین گزینه برای تیم ملی محسوب می‌شود.
با این حال، این انتخاب در شرایطی انجام می‌شود که سایه مسائل مربوط به صدور ویزا و کارشکنی‌های دولت آمریکا همچنان بر برنامه‌های اجرایی تیم ملی سنگینی می‌کند. انتخاب کمپ در خاک آمریکا می‌تواند از نظر لجستیکی ایده‌آل باشد، اما هر گونه مشکل یا تصمیمات امنیتی و اداری در آنجا می‌تواند بر آمادگی تیم قلعه‌نویی تأثیر بگذارد.
تیم ملی در ادوار گذشته نیز در فرآیند انتخاب کمپ همیشه با چالش‌هایی مواجه بوده است. اکنون با افزایش تعداد تیم‌ها، رزرو کمپ‌های ایده‌آل دشوارتر شده و تجربه نشان داده کشورهای میزبان معمولاً اولویت را به تیم‌های بزرگ‌تر می‌دهند.
در دوره‌های پیشین، کارلوس کی‌روش شخصاً برای انتخاب کمپ اقدام می‌کرد تا در سریع‌ترین زمان ممکن گزینه مناسب را قطعی کند. 
با افزایش حساسیت رسانه‌ها روی تیم‌های بزرگ، فیفا نیز معمولاً انعطاف بیشتری برای آنها قائل می‌شود و این موضوع کار را برای ایران پیچیده‌تر کرده است.
علاوه بر مسائل ویزا، احتمال فشارهای سیاسی و تصمیمات غیرورزشی نیز وجود دارد؛ موضوعی که می‌تواند فراتر از وعده‌های فیفا عمل کند. در صورتی که تغییر کمپ ضروری شود، این مسأله برای تیمی که به دنبال عبور از گروهی دشوار است، یک ریسک جدی محسوب می‌شود.
با وجود مزایا، این انتخاب پرریسک است و فدراسیون باید گزینه‌های پشتیبان مانند کمپ‌های کانادا را به طور جدی بررسی کند چرا که جام جهانی بدون تنش‌های سیاسی، رویایی قابل لمس بود که سیاست‌های کشور میزبان آن را برای ما با چالش روبه‌رو کرده است.

 

حق تفاوت فرهنگی در برابر یکسان‌سازی هویتی

 فرشید فرحناکیان
حقوقدان

نام‌گذاری مسابقه ایران و مصر در جام جهانی ۲۰۲۶ به عنوان «دیدار افتخار» در حمایت از دگرباشان جنسی و جنسیتی، موجی از واکنش‌ها را در ایران و مصر برانگیخته است. در نگاه اول، این تصمیم آمریکا بخشی از سیاست گسترده‌تری برای حمایت از دگرباشان جنسی (LGBTQ) است؛ اما از منظر ایران، مسأله نه مخالفت با حقوق بشر، بلکه اعتراض به تحمیل فرهنگی و استفاده سیاسی از فوتبال است. تفاوت این دو رویکرد، کلید تحلیل حقوقی و رسانه‌ای ماست.
 بی‌طرفی ورزشی زیر سایه یک پیام فرهنگی
فیفا سال‌هاست ادعا می‌کند که فوتبال باید «بی‌طرف از سیاست» بماند. این اصل در جریان بحران‌های سیاسی متعدد، از جنگ روسیه و اوکراین تا انتقادها علیه قطر ۲۰۲۲، بارها زیر سوال رفته است؛ اما نام‌گذاری یک بازی رسمی تحت عنوان «دیدار افتخار» (Pride Match) به معنای القای یک پیام اجتماعی و فرهنگی مشخص است. ایران می‌تواند با تکیه بر اصول خود فیفا بگوید: اگر فوتبال سیاسی نیست، چرا یک مسابقه بین‌المللی زیر پرچم یک جنبش اجتماعی که محل اختلاف جدی در بسیاری از نقاط دنیا؛ حتی در خود ایالات متحده و شخص ترامپ و هم‌حزبی‌هایش بوده، برگزار می‌شود؟
 حق تفاوت فرهنگی؛ اصل فراموش‌شده در اساسنامه فیفا
اساسنامه فیفا در مواد 3، 4 و 5 از یک‌سو بر عدم تبعیض تأکید دارد؛ اما از سوی دیگر، اصل احترام به تنوع فرهنگی، دینی و اجتماعی را هم به رسمیت می‌شناسد. ایران می‌تواند با استناد به این اصل استدلال کند که مفاهیمی چون هویت جنسی و روابط انسانی در فرهنگ‌ها و نظام‌های حقوقی مختلف متفاوت تعریف می‌شود. هیچ عضو فیفا نباید ناخواسته به نماد یک جنبش اجتماعی تبدیل شود. استقلال فرهنگی کشورها بخشی از هویت همان تنوعی است که فیفا ادعا می‌کند از آن دفاع می‌کند؛ بنابراین اعتراض ایران، واکنشی حقوقی به تعارض میان تنوع واقعی و یکسان‌سازی فرهنگی است؛ نه مخالفت با حقوق بشر.
 مسیر حقوقی اعتراض در چهارچوب فیفا
ایران می‌تواند مطابق ماده ۵۷ اساسنامه فیفا پیگیر رد اعتراضش در فیفا در دیوان مستقل داوری ورزش به نام (CAS) باشد؛ با این استدلال اصلی که فیفا نمی‌تواند ارزش‌های فرهنگی یک‌جانبه را به یک عضو مسلمان تحمیل کند؛ آن‌هم در بستری که به‌ظاهر قرار بود غیرسیاسی بماند.
حتی اگر احتمال موفقیت نهایی بالا نباشد؛ طرح اعتراض دو کارکرد مهم دارد: (1) بازدارندگی: فیفا مجبور می‌شود روایت ایران را در نظر بگیرد و از افراط در اجرای تبلیغاتی مسابقه بپرهیزد. (2) چانه‌زنی: ایران می‌تواند در مذاکره پشت‌پرده اجرای نرم‌تر و کم‌نمادتر این عنوان را مطالبه کند.
 پیام ایران: دفاع از استقلال؛ نه نفی حقوق بشر
ایران می‌تواند و باید پیام خود را دقیق تنظیم کند: اعتراض ایران؛ نه علیه افراد دگرباش، بلکه علیه سیاسی‌سازی فوتبال و تحمیل فرهنگی است. ایران از «حق تفاوت» دفاع می‌کند؛ حقی که بخش جدایی‌ناپذیر از حقوق بشر جهانی است. همان‌طور که ایران ارزش‌های خود را به دیگران تحمیل نمی‌کند، انتظار دارد میزبان جام جهانی نیز ارزش‌های فرهنگی خاص را بر تیم‌های مسلمان تحمیل نکند.
روشن‌ساز کلام
در این چهارچوب، اعتراض ایران نه‌تنها مشروع و حقوقی است، بلکه بخشی از دفاع از «استقلال هویتی» کشور است. ایران می‌تواند نشان دهد که مسأله، مخالفت با آزادی یا حقوق بشر نیست، بلکه مسأله حفظ حریم فرهنگی در برابر روندی است که فوتبال را تبدیل به سکوی یک پیام ایدئولوژیک می‌کند. این اعتراض، حتی اگر منجر به لغو عنوان «دیدار افتخار» (Pride Match) نشود، می‌تواند اجرا و پیام مسابقه را متعادل‌تر و غیرسیاسی‌تر کند و این، برای ایران یک موفقیت قابل‌دفاع است.حق تفاوت فرهنگی در برابر یکسان‌سازی هویتی
نام‌گذاری مسابقه ایران و مصر در جام جهانی ۲۰۲۶ به عنوان «دیدار افتخار» در حمایت از دگرباشان جنسی و جنسیتی، موجی از واکنش‌ها را در ایران و مصر برانگیخته است. در نگاه اول، این تصمیم آمریکا بخشی از سیاست گسترده‌تری برای حمایت از دگرباشان جنسی (LGBTQ) است؛ اما از منظر ایران، مسأله نه مخالفت با حقوق بشر، بلکه اعتراض به تحمیل فرهنگی و استفاده سیاسی از فوتبال است. تفاوت این دو رویکرد، کلید تحلیل حقوقی و رسانه‌ای ماست.
 بی‌طرفی ورزشی زیر سایه یک پیام فرهنگی
فیفا سال‌هاست ادعا می‌کند که فوتبال باید «بی‌طرف از سیاست» بماند. این اصل در جریان بحران‌های سیاسی متعدد، از جنگ روسیه و اوکراین تا انتقادها علیه قطر ۲۰۲۲، بارها زیر سوال رفته است؛ اما نام‌گذاری یک بازی رسمی تحت عنوان «دیدار افتخار» (Pride Match) به معنای القای یک پیام اجتماعی و فرهنگی مشخص است. ایران می‌تواند با تکیه بر اصول خود فیفا بگوید: اگر فوتبال سیاسی نیست، چرا یک مسابقه بین‌المللی زیر پرچم یک جنبش اجتماعی که محل اختلاف جدی در بسیاری از نقاط دنیا؛ حتی در خود ایالات متحده و شخص ترامپ و هم‌حزبی‌هایش بوده، برگزار می‌شود؟
 حق تفاوت فرهنگی؛ اصل فراموش‌شده در اساسنامه فیفا
اساسنامه فیفا در مواد 3، 4 و 5 از یک‌سو بر عدم تبعیض تأکید دارد؛ اما از سوی دیگر، اصل احترام به تنوع فرهنگی، دینی و اجتماعی را هم به رسمیت می‌شناسد. ایران می‌تواند با استناد به این اصل استدلال کند که مفاهیمی چون هویت جنسی و روابط انسانی در فرهنگ‌ها و نظام‌های حقوقی مختلف متفاوت تعریف می‌شود. هیچ عضو فیفا نباید ناخواسته به نماد یک جنبش اجتماعی تبدیل شود. استقلال فرهنگی کشورها بخشی از هویت همان تنوعی است که فیفا ادعا می‌کند از آن دفاع می‌کند؛ بنابراین اعتراض ایران، واکنشی حقوقی به تعارض میان تنوع واقعی و یکسان‌سازی فرهنگی است؛ نه مخالفت با حقوق بشر.
 مسیر حقوقی اعتراض در چهارچوب فیفا
ایران می‌تواند مطابق ماده ۵۷ اساسنامه فیفا پیگیر رد اعتراضش در فیفا در دیوان مستقل داوری ورزش به نام (CAS) باشد؛ با این استدلال اصلی که فیفا نمی‌تواند ارزش‌های فرهنگی یک‌جانبه را به یک عضو مسلمان تحمیل کند؛ آن‌هم در بستری که به‌ظاهر قرار بود غیرسیاسی بماند.
حتی اگر احتمال موفقیت نهایی بالا نباشد؛ طرح اعتراض دو کارکرد مهم دارد: (1) بازدارندگی: فیفا مجبور می‌شود روایت ایران را در نظر بگیرد و از افراط در اجرای تبلیغاتی مسابقه بپرهیزد. (2) چانه‌زنی: ایران می‌تواند در مذاکره پشت‌پرده اجرای نرم‌تر و کم‌نمادتر این عنوان را مطالبه کند.
 پیام ایران: دفاع از استقلال؛ نه نفی حقوق بشر
ایران می‌تواند و باید پیام خود را دقیق تنظیم کند: اعتراض ایران؛ نه علیه افراد دگرباش، بلکه علیه سیاسی‌سازی فوتبال و تحمیل فرهنگی است. ایران از «حق تفاوت» دفاع می‌کند؛ حقی که بخش جدایی‌ناپذیر از حقوق بشر جهانی است. همان‌طور که ایران ارزش‌های خود را به دیگران تحمیل نمی‌کند، انتظار دارد میزبان جام جهانی نیز ارزش‌های فرهنگی خاص را بر تیم‌های مسلمان تحمیل نکند.
روشن‌ساز کلام
در این چهارچوب، اعتراض ایران نه‌تنها مشروع و حقوقی است، بلکه بخشی از دفاع از «استقلال هویتی» کشور است. ایران می‌تواند نشان دهد که مسأله، مخالفت با آزادی یا حقوق بشر نیست، بلکه مسأله حفظ حریم فرهنگی در برابر روندی است که فوتبال را تبدیل به سکوی یک پیام ایدئولوژیک می‌کند. این اعتراض، حتی اگر منجر به لغو عنوان «دیدار افتخار» (Pride Match) نشود، می‌تواند اجرا و پیام مسابقه را متعادل‌تر و غیرسیاسی‌تر کند و این، برای ایران یک موفقیت قابل‌دفاع است.

 

رفتار میزبان برخلاف اساسنامه

هوشنگ نصیرزاده
کارشناس حقوقی

کمیته برگزاری مسابقات در سیاتل، بر اساس تصورات و گرایش‌های اعضا پیش از برگزاری، چنین تصمیمی را اتخاذ کرده‌اند و این موضوع هرگز به معنای تأیید رسمی آن از سوی فیفا نیست. با این حال باید توجه داشت که این‌گونه رفتارها معمولاً به روابط پشت‌پرده و مداخله‌جویی جریان‌های تندرو ارتباط پیدا می‌کند. با مطالعه رفتار ترامپ، به این باور می‌رسیم که رئیس‌جمهوری آمریکا نیز در خصوص این مسأله حساسیت‌هایی دارد و اساساً همجنس‌گرایی را قبول ندارد. اما ماجراجویی شهردار سیاتل ـ که عضو کمیته محلی برگزاری مسابقات در این شهر است ـ موجب این نامگذاری شده است. بدون تردید اگر موضوع را کالبدشکافی کنیم، درمی‌یابیم که فشارهای بیرونی در نامگذاری این بازی تأثیرگذار بوده است؛ بنابراین باید با در نظر گرفتن این مجموعه عوامل با موضوع برخورد کرد. قطعاً اعتراض فدراسیون‌های ایران و مصر به این مسأله تأثیرگذار خواهد بود و فیفا را وادار به عقب‌نشینی می‌کند. نکته مهم اینجاست که باید در اعتراض رسمی خود به مفاد مندرج در اساسنامه استناد کنیم و با توجه به بندهای ۳ و ۴ اساسنامه به فیفا گوشزد کنیم که این اتفاق خلاف قوانین جاری است و میزبان باید به قانون احترام بگذارد و از چهارچوب آن فراتر نرود. تصور می‌کنم اگر با استناد به اساسنامه فیفا پیگیری‌های لازم را انجام دهیم، قطعاً به نتیجه خواهیم رسید.

 

 

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • بورس
  • دولت چه کار می‌کند
  • حوادث
  • ورزشی
  • علم و فناوری
  • ایران زمین
  • گفت و گو
  • اندیشه
  • کتاب
  • گزارش
  • توسعه
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و نهصد و هفت
 - شماره هشت هزار و نهصد و هفت - ۱۹ آذر ۱۴۰۴