«یونایتد میدلیست» یا «خاورمیانه متحد»
زهرا کشوری
دبیر گروه زیست بوم
«یونایتد میدلیست» یا «خاورمیانه متحد»؛ من خیلی به این ترکیب و دو کلمه فکر میکنم؛ از جنگ ۱۲روزه به این سو، بیشتر فکر میکنم. چرا خاورمیانه ای ها متحد نمیشوند؟ چرا یک یونایتد میدلیست به خودشان هدیه نمیدهند؟ مخاطب این سؤال، دولتها نیستند. تکلیف آنها را که «سهراب سپهری» خیلی وقت پیش مشخص کرد و گفت: «جای مردان سیاست بنشانید درخت تا هوا تازه شود» فصلالخطاب بود. مخاطب این سؤال همیشه مردم بودهاند: مردم ایران، ترکیه، افغانستان، عراق، عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس.
این سؤال را یکبار در گفتوگو با علی مشهدی، عضو هیأت علمی دانشگاه قم و دکترای حقوق بینالملل محیطزیست هم پرسیدم: چرا در خاورمیانه انجمنهای محیطزیستی قوی مثل اروپا وجود ندارد که بتوانند درباره خسارتهایی که جنگهای اسرائیل بر محیطزیست منطقه وارد کرده واکنش نشان دهند؟ او پای معادلات سیاسی را پیش کشید، اما به نظرم چیزی در این جهان و هستی وجود دارد که میتواند هر معادلهای را بههم بزند؛ معجزهای به نام هنر و فرهنگ مشترک. یونسکو مدتهاست قصد دارد با ثبت جهانی پروندههای مشترک، ریشههای مشترک را یادآور شود تا بار جنگ و جنگافروزی را کم کند. در خاورمیانه اما این ثبت جهانی گاهی به یک مسابقه تبدیل شده است. در میان آن همه اختلاف و رقابت رقتانگیز، یک دختر فلسطینی-هلندی کاری کرده که میتواند جرقهای باشد؛ گامی هرچند بسیار کوچک اما ارزشمند.
او بدون هیچ شرحی چند عکس منتشر کرد. سادهانگاری است اگر فکر کنیم چیدمان این عکسها، که هیچ توضیحی ندارند، فقط از زیبایی فرش ایرانی، خوشبویی گلاب ایرانی یا خوشمزگی تافی مینو ناشی میشود، یا از تختهنرد و یک روزنامه قدیمی چاپ ایران. بویژه اینکه در رونمایی از عطرش هم در کنار یک مدل ایرانی ایستاد. او دارد از نزدیکی مردم ایران و جهان عرب میگوید. او دارد نخهای نامرئی و پارهنشدنی یکپارچگی میدلیست را یادآوری میکند؛ مرکز جهان.
«بلا حدید» فقط یک مدل نیست که چهرهای دلخواه بازار از زن را به جهان نشان دهد؛ او پیش از این به خاطر حمایت از فلسطین و واکنش گروهها و مؤسسات لابی حامی اسرائیل، از آگهی تبلیغاتی آدیداس حذف شد.
حدید در رشته گفتوگوهایی رسانهای گفته است، از زمانی که به موضعگیری در حمایت از فلسطینیان برخاسته، دوستان زیاد و موقعیتهای شغلی فراوانی را از دست داده است: «دوستانی داشتم که مرا کاملاً رها کردند، حتی دوستانی که هفت سال با آنها شام آخر هفته را میخوردم، حالا نمیگذارند وارد خانهشان شوم.»
حالا هم میتوان گفت او دارد به «یونایتد میدلیست» فکر میکند؛ که پارههای تنش میشوند ایران، فلسطین، سوریه، ترکیه، عراق، افغانستان و …. آیا چنین قابهای کوچکی میتوانند جرقهای برای تصور یک «خاورمیانه واحد» باشند؟ نمیدانم. اما میدانم در منطقهای که تفاوتها بعضی وقتها آنقدر بزرگنمایی شدهاند که به جنگ داخلی و شکافهای عمیق رسیدهاند -مثل افغانستان- فرهنگ یکی از معدود چیزهایی است که هنوز توان التیام دارد. فرهنگ میتواند زخم جدایی را آرامتر و بیصدا درمان کند؛ نه با شعار و سیاست، بلکه با نمادهایی که مردم را به یاد ریشههای مشترکشان میاندازد.
این تصاویر نه بیانیه سیاسیاند و نه وعدهای بزرگ، اما نشان میدهند که چهرههای هنری و سلبریتیها میتوانند دنیایی را به تصویر بکشند که در آن ایران، جهان عرب و دیگر کشورهای منطقه به عنوان یک منظومه فرهنگی بههمپیوسته دیده میشوند.
شاید این فقط چند عکس ساده باشد، اما میتوان آن را آغازی نمادین برای احیای ایده «خاورمیانه واحد» دانست؛ ایدهای که پیش از سیاست، از خانهها، رایحهها، دستسازهها، بازیها و زیباییهای مشترک مردم منطقه شروع میشود. ما خاورمیانهایها، زیباییهای مشترک زیادی داریم.


