نگاهی به سریال «هزار و یک شب»
آغــــاز یک داستــــان پررمز و راز
محمد جلیلوند
منتقد سینما و تلویزیون
قصههای فولکلور، منبع فوقالعادهای برای اقتباس به حساب میآیند که میتوان در مدیومهای مختلف نمایشی از آن بهره گرفت. کاری که در کشورهای مختلف جهان از شرق تا غرب و شمال تا جنوب صورت گرفته و فیلمنامههای زیادی بر این اساس شکل گرفتهاند. ادبیات کشورمان نیز چنته پری از قصههای جذاب و متکی بر تخیل دارد که کمتر مورد استفاده سینماگران قرار گرفته است. داستانهای هزار و یک شب یکی از جذابترین آنهاست که بیشتر قصههای آن در ایران باستان رخ میدهد. جایی که قهرمان آن پس از کشتن همسر خائن خود، هر شب یکی از دختران سرزمینش را به عقد خود درآورده و صبح روز بعد میکشد! این کار تا جایی ادامه پیدا میکند که تنها شهرزاد و دنیازاد دختران وزیر باقی میمانند.
شهرزاد به شهریار میگوید که خواهرش هر شب با شنیدن قصه او میخوابد و میخواهد که امشب هم قصهای برای خواهرش بخواند. جذابیت قصه و شکل روایت شهرزاد، شهریار را مجاب میکند که به او فرصت دهد تا شبهای دیگر نیز قصههای خود را ادامه دهد. چنین قصه جذاب و سرشار از تخیلی برای روایت روی پرده سینما یا صفحه کوچک، کار سخت و پیچیدهای است که در عین حال نیاز به صرف هزینه کلان و جلوههای ویژه بصری بسیار دارد. اما یک روش دیگر هم وجود دارد که طی آن فیلمنامهنویس دست به اقتباسی آزاد و فارغ از زمان و مکان از کتاب زده و آن را به زمان حال میآورد؛ با خلق شخصیتهای تازهای که معادل شخصیتهای اصلی و مکمل کتاب به حساب آمده و قصهای جذاب و تماشایی را شکل میدهند. کاری که مصطفی کیایی و نغمه ثمینی در سریال هزار و یک شب انجام داده و روایت تازهای از این قصههای اساطیری را ارائه دادهاند.
تازهترین سریال در حال پخش پلتفرم فیلیمو که نخستین سریال بینالمللی آن به حساب آمده و بازیگرانی هم از سینمای ترکیه را با خود دارد. کیایی برای روایت به روز این قصه کهن، قصهای را شکل داده که شخصیتهای اصلی آن ما به ازایی از شخصیتهای کتاب به حساب میآیند. در قسمت نخست که حکم مدخل را برای سریال داشته و نقشی کلیدی در جذب مخاطب دارد، به زمان گذشته رفته و تصویری از شهریار هزار و یک شب را میبینیم که جلوی چشمانش دختری جوان گردن زده میشود. سپس به زمان حال آمده و چند داستان فرعی کلید زده میشوند که قطعاً همه آنها در قسمتهای بعدی در یک نقطه به یکدیگر متصل میشوند. مهمترین آن، داستان مسعود مدبر، چاپخانهدار ورشکستهای است که ما به ازای وزیر هزار و یک شب بوده و دوست قدیمی و دشمن امروزیاش در ازای پرداخت بدهیهای کلان او، تقاضای ازدواج با دختر کوچکاش نیلوفر را میکند! یک داستان فرعی قوی و جاندار که رگ و ریشه آن به گذشته بازگشته و عشقی قدیمی که اینک به زخمی کهنه تبدیل شده، در آن موج میزند.
در طرف دیگر، دختران مدبر (آشیان و نیلوفر) قرار دارند که هر کدام داستانک خاص خود را دارند؛ اولی خبرنگاری باهوش و جستوجوگر است که میتواند ما به ازای شهرزاد قصهگو باشد که همیشه مراقب نیلوفر است که در عین حال شباهتهایی با دنیازاد دارد. آشیان در جریان گم شدن دختران جوانی که قصد خودکشی داشتهاند، سرنخهایی پیدا میکند که در سکانس پایانی قسمت نخست به یک نقطه عطف تبدیل میشود. علاقه نیلوفر به روایت هزار و یک شب برای کودکان کار در مجموعهای فرهنگی، ایده مناسبی برای گره زدن او به این قصه جذاب با گرههای کنجکاویبرانگیز است.
رأس سوم این خانواده سه نفره، خود مدبر است که گذشته
پر ابهامی داشته و برای بیرون بردن دختران خود از مهلکهای که گرفتارش شده به آب و آتش میزند. سروش دانشجوی نخبه دانشگاه دیگر شخصیت کلیدی سریال محسوب میشود که رابطه عاشقانهاش با نیلوفر میتواند در ادامه، تنش فیلمنامه را بالا ببرد. نویسندگان هزار و یک شب، شخصیتهای اصلی خود را در همین قسمت نخست به خوبی معرفی کرده و خط و ربط میانشان را مشخص میکنند؛ بدون آن که درگیر مطولگویی شده و از ایجاز غافل شوند.
قصه هزار و یک شب از آن دسته قصههایی است که قابلیت جذب مخاطب خارج از مرزهای ایران را دارد؛ به ویژه در کشورهای همسایه که مهمترین آن ترکیه محسوب میشود. به همین خاطر هم علاوه بر فیلمنامه، هزار و یک شب نیاز به وجوه چشمگیر تکنیکال نیز دارد؛ اتفاقی که در قسمت اول نیز شاهد آن بوده و غنای بصری کار، نگاه تماشاگر را معطوف به خود میکند. گروه بازیگران، دیگر عامل کلیدی برای جذب و نگه داشتن تماشاگر محسوب میشود که از این حیث سریال فوق دست پری دارد. بازیگرانی همچون: پرویز پرستویی، هدیه تهرانی، بهرام رادان، پدرام شریفی و سحر دولتشاهی که قصه با آنها شروع شده و هر کدام وزنهای برای سریال به حساب میآیند. به ویژه پرستویی که جان بخشیدن به یکی از خاکستریترین شخصیتهای هزار و یک شب را به عهده گرفته و میتواند دومین موفقیت بزرگ خود در سال جاری را پس از شکارگاه رقم بزند.
هزار و یک شب در قسمت اول و در روایت قصه خود موفق نشان داده و پتانسیل تبدیل شدن به یکی از پرتماشاگرترین سریالهای پلتفرمی امسال را دارد.

