در مراسم رونمایی از کتاب «در اندیشه ایران» تأکید شد
انباشت و انتقال تجربه برای پیشرفت ایران
مراسم رونمایی از کتاب «در اندیشه ایران»؛ روایت اسحاق جهانگیری از 8 سال معاون اولی رئیس جمهور 1392 تا 1400، فرصتی شد برای گردهمایی تعدادی از وزرا و معاونان دولتهای یازدهم و دوازدهم و همراهان اسحاق جهانگیری در مرکز همایشهای کتابخانه ملی و طرح دغدغهها و پیشنهاداتی معطوف به توسعه ایران.
سخنرانان ویژه مراسم (لعیا جنیدی، هادی خانیکی، بیژن زنگنه، محمد جواد ظریف، حسین مرعشی، محمد نهاوندیان و رضا فرجی دانا) از زاویه نگاه خود، به کتاب جهانگیری، مشی سیاسی و دغدغههای او، ضرورت انباشت و انتقال تجربههای مدیران و اندیشیدن به ایران پرداختند و البته نقبی هم به شرایط فعلی کشور و ارائه پیشنهاداتی برای برون رفت از وضعیت موجود زدند.
با این حال محور مشترک در همه سخنان کوتاه میهمانان، اذعان به رویکرد مستمر اسحاق جهانگیری در پیگیری توسعه کشور بود؛ از زمان آغاز به کار در جهاد سازندگی تا نمایندگی مجلس و استانداری اصفهان تا وزارت و معاون اولی رئیس جمهور.
ایران باید در مسیر توسعه قرار گیرد
هادی خانیکی که بنا به تصریح کتاب، محل مشورت جهانگیری بخصوص در تدوین برخی متنهای سخنرانی معاون اول رئیس جمهور بوده، در سخنان کوتاه خود با تأکید بر اینکه «توسعه» محوریترین مسأله ایران است، گفت: «توسعه بدون ثبات و پیشبینیپذیری ممکن نیست و بدون گفتوگوی حکومت و جامعه و بدون ثبات پولی و مالی پایدار نمیماند.» به گفته خانیکی، «تز اصلی این کتاب این است که چطور ایران میتواند و باید در مسیر توسعه قرار گیرد. توسعه ایران ضروری است و حتی در مسائل روزمره به آن نیازمندیم.»
رضا فرجی دانا، که دوران نسبتاً کوتاهی وزیر علوم دولت اعتدال بوده هم در سخنان خود همین محور را برجسته کرد و گفت: «آنچه در لابهلای این کتاب به چشم میخورد، خط توسعه و توسعهگرایی است و از نظر من، توسعه علم در صدر این مسیر قرار دارد؛ موضوعی که آقای جهانگیری نیز به آن اشاره کرده است.»
قدرت ایران
در مردم و مدیران است
محمد جواد ظریف هم سخن خود را از نام کتاب یعنی «دراندیشه ایران» آغاز کرد و گفت: «ایران بسیار قدرتمند است ولی قدرت ایران مردم و مدیران هستند و آینده ایران به خاطر داشتن این سرمایه بزرگ بسیار روشن است. متأسفانه ما از این سرمایه بزرگ درست استفاده نکردیم. مردم باید همیشه قطب نمای ما باشند.»
او با بیان اینکه جهانگیری همیشه مظهر اعتدال بوده، افزود: «برخلاف آنچه مطرح میشود، آقایان جهانگیری و روحانی همواره در کنار هم بودند و شاید دلخوریهایی هم وجود داشت، اما همواره آقای جهانگیری به عنوان وزنه سنگینی برای اعتدال دولت در کنار آقای روحانی بود.»
لعیا جنیدی، معاون حقوقی ریاست جمهوری در دولت دوازدهم هم در سخنان کوتاه خود با مروری بر پیگیریها و همکاریهای معاون اول در تدوین لوایح مهم و بنیادین مثل لایحههای «شفافیت» و «تعارض منافع» گفت: «تمام اینها مقدمهای بود که بگویم چقدر مهم است حال که دولت، مردم و همه نهادها از ایران و مواهب کشور بهرهمند میشویم، بخش مهمی از وقتمان را در اندیشه ایران و توسعه و پیشرفت آن بگذرانیم.»
بیژن زنگنه از دیگر همکاران پیشین اسحاق جهانگیری هم انتخاب عنوان «در اندیشه ایران» برای کتاب خاطرات اسحاق جهانگیری را اقدامی شایسته خواند و گفت: «همه ما در اندیشه ایران هستیم و باید تلاش کنیم این سرزمین را سربلند نگه داریم. سند چشمانداز قابل تحقق بود اما امروز تحقق آن دشوارتر شده؛ با این حال باید همچنان تلاش کرد.»
رکورد زنی شاخصها
در دولت یازدهم
محمد نهاوندیان، معاون اقتصادی رئیس جمهور وقت هم ترجیح داد در وقت کوتاه خود با ارائه آمار و شاخصهای اقتصادی، این ادعا را زیر سؤال ببرد که «دهه 90» دهه ناموفق حکمرانی بوده است. رئیس دفتر رئیس جمهور در دولت یازدهم با طرح این سؤال که در دوره سه ساله ۹۳ تا ۹۶ این همه تغییر چگونه مدیریت شد، گفت: «متوسط رشد ۵۲ ساله تولید ناخالص داخلی کشور ۲ درصد بود اما در این سه سال متوسط رشد به ۷.۲ درصد رسید؛ متوسط تورم در دوره بلند مدت اقتصاد ایران ۲۲ درصد بود اما در سه سال ۹۴، ۹۵، ۹۶ متوسط تورم ۱۰.۱ درصد بود. به گفته وی، «تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی متوسط بلندمدت رشد ۵ درصدی داشته است اما در این سه سال ۱۰.۲ درصد بود و حتی رشد بدهی دولت به بانک مرکزی به طور متوسط در ۴۰ سال ۲۲.۶ درصد بوده اما در این سه سال ۸.۲ درصد بود.»
انباشت تجربه سرمایه بزرگ کشور
اسحاق جهانگیری هم در سخنان خود موضوع توسعه ایران را برجسته خواند و گفت: «این کتاب در واقع خوانشی است از موضوعی که به عنوان توسعه ایران دغدغه من بوده است؛ معتقدم که حوادث آنگونه که بوده است، بدون کم و کسر باید منعکس شود. نباید نگران این باشیم که ممکن است جناحی یا گروهی سوءاستفاده کند زیرا اگر نقاط ضعف خودمان را خوب نبینیم و خوب نشناسیم، به طبع راه درمان و اصلاح خوب را پیدا نمیکنیم.»
جهانگیری با بیان اینکه «انباشت تجربه بزرگترین دارایی کشورها است که متأسفانه در ایران کمتر به آن توجه میشود»، افزود: همه نهادهای قدرت باید حامی تیمی باشند که میخواهند بحران را مدیریت کنند. اگر همه مدیریتها در هماهنگی هم قرار گرفتند، ماشین به حرکت درخواهد آمد وگرنه چرخ دنده برای خود حرکت میکند و ماشین ایستاده است.»
وزیر صنایع و معادن در دولت هشتم ادامه داد: «در ۱۶ سال پس از جنگ به نقطهای رسیدیم که سند چشمانداز 20 ساله نوشتیم. یکی از بزرگترین افتخارات دوره مدیریت آقای خاتمی که گفته نشده، این است که صندوق ذخیره ارزی ایجاد کرد و به تعبیری ۱۲ تا ۱۴ میلیارد دلار پول نفت به دولت بعدی تحویل داد. در آن زمان حدود ۱۰ میلیارد دلار هم به بخش خصوصی وام ارزی داده بودیم تا سرمایهگذاری کند؛ پس از آن نفت ۳۵ تا ۱۲۰دلار بالا رفت و کشور بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد داشت اما باید پرسید آیا آن ۷۰۰ میلیارد دلار به توسعه ملی کمک کرد؟»
سه مانع توسعه
به روایت جهانگیری
اسحاق جهانگیری با طرح این پرسش که «چرا با اینکه مصمم بودیم ایران توسعه یابد ولی متناسب با شایستگی و ظرفیت خود توسعه نیافت؟»، افزود: «سه مانع اصلی بر سر راه توسعه ایران وجود دارد که اول، غلبه رویکردهای فکری بر نظام سیاستگذاری و اجرایی است. رویکردهایی هستند که تصور میکنند توسعه ایران با برخی منابع اعتقادی در تضاد است. مانع دوم، غلبه ساختارهای مدیریتی است که سبب میشود منافع کلان و ملی قربانی منافع شخصی شود. مانع سوم توسعه از منظر جهانگیری مخالفتهای خارجی است.» به گفته او در منطقه و سایر نقاط دنیا پول خرج میکنند که ایران توسعه پیدا نکند. جهانگیری پیشنیاز توسعه و عبور از مشکلات کشور را احیای سرمایه اجتماعی و تعامل مؤثر با جهان دانست و تأکید کرد: «تعامل یعنی از دنیا پول، فناوری و بازار بخواهیم.» کتاب «در اندیشه ایران» که پدرام الوندی آن را گردآوری کرده، در مدت کوتاه انتشار به چاپ چهارم رسیده است.
برش
ضرورت سازمان سیاسی برای پیشرفت
حسین مرعشی دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی که سابقه دوستی و رفاقت خود با جهانگیری را به دانشگاه کرمان در سال 1355 رساند، از ضرورت کار تشکیلاتی و انتقال تجربهها سخن گفت. مرعشی با بیان اینکه «ما با کشور و مسائل آن مسئولانه برخورد کردیم ولی پروژهای»، گفت: «نتوانستیم سازمانی برای توسعه ایجاد کنیم. سازمان سیاسی نداشتیم که تمام شخصیتهای مؤثر را مثل دانههای تسبیح به هم وصل کند. نخ تسبیح نداشتیم.» او در تأیید سخن خود به تجربه ماهاتیر محمد در مالزی اشاره کرد که به پشتوانه حزبی بیش از 25 سال این کشور را با نرخ رشد بالا اداره کرد. مرعشی در همین ارتباط گفت: «در گذشته میگفتم کاش آیتالله هاشمی به جای ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام بر کرسی ریاست یک حزب فراگیر مینشست و شخصیتهای بسیار مؤثر و تأثیرگذار تاریخ ایران را دور هم جمع میکرد.»

