شاخص کل سهام ۱.۱ درصد دیگر افزایش یافت
سبزپوشی لرزان بورس تهران
بازار سهام هفته را در ادامه مسیر صعودی آغاز کرد؛ مسیری که گرچه نشانههای بهبود را در نماگرهای اصلی بازار نشان میدهد، اما در عمق خود همچنان حامل تردید و رفتوبرگشت سرمایهگذاران میان امید و نگرانی است. معاملات روز گذشته نیز با همین الگو پیش رفت؛ شروعی قدرتمند و مثبت، اما با افزایش فشار فروش در ساعات پایانی که از نگاه بسیاری نشانهای از شکنندگی اعتماد عمومی به بازار است.
شاخص کل بورس روز گذشته با رشد ۱.۱ درصدی به سطح ۳ میلیون و ۱۷۵ هزار واحد رسید. همزمان، شاخص کل هموزن که تصویر دقیقتری از کلیت بازار و رفتار سرمایهگذاران خرد ارائه میدهد، ۰.۸ درصد افزایش یافت و تا محدوده ۹۲۲ هزار واحد بالا رفت. به این ترتیب، هر دو نماگر اصلی در مسیر مثبت حرکت کردند و بیش از نیمی از نمادهای بازار سبزپوش بودند؛ ۵۷ درصد نمادها با رشد قیمت مواجه شدند و ارزش صفهای خرید به حدود ۸۷۷ میلیارد تومان رسید.
با این حال، وزن اصلی نگرانیها در نقطهای کاملاً متفاوت قرار دارد: جریان نقدینگی. در حالی که رنگ سبز در تابلوی معاملات دیده شد، ورود پول حقیقی به سهام بسیار اندک بود؛ تنها حدود ۶۶ میلیارد تومان. این عدد برای بازاری با ارزش معاملات چند هزار میلیاردی، چیزی بیش از یک ورود خُرد و کماهمیت محسوب نمیشود.
در مقابل، صندوقهای طلا همچنان مقصد اصلی ورود سرمایههای خرد هستند؛ جریانی که از نگاه کارشناسان نمادی از تداوم نااطمینانیهاست. روز گذشته بیش از ۱۲۰۰ میلیارد تومان پول حقیقی وارد صندوقهای مبتنی بر طلا شد؛ پانزدهمین روز متوالی جریان ورودی مثبت. طی این مدت، مجموع خالص خرید حقیقیها در این صندوقها حالا به حدود ۱۲ همت رسیده است. این رفتار نشان میدهد سرمایهگذاران ترجیح میدهند بخشی از دارایی خود را به پناهگاه امنتری منتقل کنند؛ ابزاری که عموماً در دورههای ریسک سیاسی یا نوسانات ارزی، جذابیت بیشتری مییابد.
شاخص اطمینان بورسان نیز تصویر مشابهی ارائه میدهد. این شاخص که حاصل نظرسنجی از مدیران دارایی است، در محدوده ۵۰ واحد قرار دارد؛ درست در نقطه میانی. تعبیر این عدد روشن است: نیمی از مدیران اعتقاد دارند بازار سهام در یکسال آینده از تورم عقب خواهد ماند و نیمی دیگر انتظار بازدهی بالاتر از تورم دارند. چنین تقسیم نظری معمولاً در دورههایی دیده میشود که بازار با ابهامات جدی روبهروست و اجماعی بر سر مسیر آینده وجود ندارد.
در میان مهمترین ریسکهای فعلی، سه محور بیش از همه توجه فعالان بازار را به خود جلب کرده است: ابهامات بودجه، سیاست ارزی و نرخ بهره. بودجه سال آینده با پرسشهایی درباره کسری و نحوه تأمین آن همراه است و این مسأله نگرانکننده است، زیرا میتواند در تعیین نرخ بهره، سیاستهای مالیاتی و جهتگیری دولت در بازارهای مختلف اثرگذار باشد. سیاست ارزی نیز همچنان محل گمانهزنی است؛ از سمت سیاست ارز چندنرخی تا جهتگیری بانک مرکزی در مدیریت بازار. در نهایت، نرخ بهره واقعی – که بهنوعی حداقل بازده بدون ریسک را تعیین میکند – عاملی کلیدی در تصمیم سرمایهگذاران بین بازار سهام و سایر گزینههاست.
با وجود تمام این ابهامات، یک عامل مهم میتواند از ریزش سنگین قیمتها جلوگیری کند و کف نسبی برای بسیاری از سهمها بسازد: ارزندگی. گزارشهای متعدد نشان میدهد نسبت قیمت به سود در بخش قابلتوجهی از بازار همچنان پایین است و بسیاری از شرکتها در سطوح ارزندهای معامله میشوند. این موضوع سبب شده فشار فروش نتواند بهراحتی قیمتها را به محدودههای پایینتر بکشاند.
با این حال، برای آنکه بازار وارد فاز صعودی پایدار شود، نیاز به محرکهای تازه و واقعی احساس میشود؛ محرکهایی که بتوانند تردید فعلی را به اطمینان تبدیل کنند و جریان نقدینگی جدید را به سمت سهام هدایت نمایند. تا آن زمان، بازار سهام احتمالاً به همین الگوی رفتوبرگشتی ادامه خواهد داد؛ سبزپوشیهای محتاطانه در کنار نوسانات ناشی از اخبار و انتظارات.

