جابری انصاری، معاون پیشین وزارت خارجه:
اولویت، تحکیم قدرت داخلی از طریق ترمیم شکافها است
حسین جابری انصاری، معاون پیشین وزارت خارجه معتقد است: «تکیه بر قدرت ملی ایران، تحکیم پیوند مستحکم بین دولت و ملت و ترمیم شکافهای داخلی، مهمترین عنصر قدرت ایران خواهد بود. هرگونه توافقی، هرگونه خروجی از بنبست، بدون این عنصر اساسی معنای واقعی ندارد.»
جابری انصاری در بخش دوم گفتوگوی خود با خبرگزاری ایرنا با موضوع «بررسی تحولات منطقه بعد از 7 اکتبر»، درباره این ادعا که جمهوری اسلامی ایران بعد از هفتم اکتبر و تحولات رخداده، بهنوعی تضعیف شده، آیا این تحلیل قابل تأمل است؟ گفت: «بیتردید شکلی از حضور و نفوذ ایران در منطقه دستخوش تحولات و تغییراتی شده است. راه درست این نیست که واقعیتها را انکار کنیم. در بستر تحولات اخیر که در لبنان، سوریه و در عموم منطقه رخ داد، شرایط حضور و نفوذ ایران تغییر کرده است؛ در این تردیدی نیست اما از سوی دیگر در جنبههایی نیز بهبود یافته است. معتقدم تقریباً از سقوط صدام در عراق تا تحولات پسا هفت اکتبر، ایران از نظر سختافزاری در منطقه غرب خود تا مدیترانه و منطقه جنوبی تا بابالمندب و دریای سرخ از حضور و نفوذی استثنایی و جدید برخوردار شد. اما همواره گفتهام که همزمان با افزایش حضور و نفوذ سختافزاری، حضور و نفوذ نرمافزاری ایران در طول این سالها با صدمات، چالشها و لطماتی مواجه بوده است.»
مدیرعامل ایرنا، افزود: «اگر بخواهیم توازنها را ببینیم از زاویه حضور و نفوذ، ایران با ایستادگی در برابر اسرائیل، این رژیم طغیانگر و توسعهطلب که به دنبال هژمونی و سیطره بر کل منطقه است و با ایستادگی در برابر ماشین جنگی کشتار و جنایتی که رخ داد، نقشی ویژه ایفا کرد. این وضعیت در افکار عمومی جهان و بویژه در افکار عمومی منطقه تأثیر گذاشت؛ ایران در آن شرایط استثنایی نیرویی زنده بود که ایستادگی کرد و حتی از جیب خود برای مقابله با ماشین جنگی اسرائیل که برای خود حد یقف قائل نبود، هزینه داد. از این منظر، معتقدم هرچند حضور و نفوذ سختافزاری ایران در یک تا دو سال اخیر دستخوش تغییراتی شده اما حضور و نفوذ نرمافزاری ایران بهعکس، افزایش و بهبود یافته است. در بستر سختترین شرایط منطقه، برای افکار عمومی عربی و اسلامی روشن شد که نیروی زنده و نقشآفرین در منطقه، ایران است و همین مسأله معادلات و بالانسهایی را ایجاد کرد.»
ضرورت ترمیم شکافها
سفیر پیشین ایران در لیبی در پاسخ به این سؤال که آیا با توجه به تحولات پس از ۷ اکتبر به نسخه جدیدی برای سیاستهای منطقهای نیاز داریم؟ توضیح داد: «اولین مسأله، تحکیم قدرت داخلی از طریق ترمیم شکافهایی است که به مرور زمان میان بخشهایی از جامعه و نخبگان ایران با حکومت به وجود آمده است. تأکید میکنم، این یک ضرورت تاریخی برای حفظ قدرت ایران است، مسألهای بسیار تعیینکننده و سرنوشتساز که باید موضوع اجماع نخبگان کشور قرار گیرد و از دستورکار مناقشات و دعواهای حیدریـنعمتی و جدالهای بیهوده بر سر قدرت خارج شود. این باید به یک مسأله ملی تبدیل شود؛ مسألهای مبتنی بر حفظ امنیت ملی و منافع ایران.»
جابری انصاری با اشاره به ضرورت ارتباط با دولتها تأکید کرد: «در کنار آن، باید به خواستههای ملت نیز توجه داشت. توجه به مطالبات عمومی و اجماعی ملت باید بخشی از سیاست خارجی کشوری مانند ایران باشد؛ کشوری که برآمده از یک انقلاب گسترده مردمی است و ماهیتی مردمی دارد. بنابراین، هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی، توجه به عنصر مردم امری ضروری و دارای اهمیت است. از همین زاویه است که میتوان برخی از اجزای سیاستهای ما در طول دو یا سه دهه گذشته را مورد آسیبشناسی و واکاوی مجدد قرار داد.» مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره اینکه ورود آمریکا به جنگ با ایران و حمله به تأسیسات هستهای چه تأثیری در بیاعتمادی میان دو کشور داشته است، افزود: «شاید تعبیر بهتر این باشد که بگوییم ایران و مجموعه سیاستمداران، مذاکرهکنندگان و تصمیمگیران ایران، واقعبینتر شدند. یعنی اگر در برخی مفروضات، تردیدهایی یا مناقشات جدی وجود داشت، در پرتو این جنگ و تجربه واقعی که اتفاق افتاد و همچنین سرنوشت برجام، طرف ایرانی واقعبینتر شد.»
چگونه از بنبست مذاکراتی
خارج شویم؟
جابری انصاری درباره اینکه چگونه میتوان از بنبست مذاکراتی ایجادشده بعد از جنگ 12روزه خارج شد، توضیح داد: «تکیه بر قدرت ملی ایران، تحکیم پیوند مستحکم بین دولت و ملت و ترمیم شکافهای داخلی، مهمترین عنصر قدرت ایران خواهد بود. هرگونه توافقی، هرگونه خروجی از بنبست، بدون این عنصر اساسی معنای واقعی ندارد. برداشت استراتژیک طرف مقابل و تصویرش از واقعیت ایران این است که ایران دچار جنبههایی از ضعف در سیاست داخلی است.»
وی ادامه داد: «آنها به لحاظ منطقهای نیز معتقدند که به هر حال، در وضعیت ژئوپلیتیک ایران در منطقه غرب آسیا تغییراتی ایجاد شده است. بنابراین، با مجموع این شرایط، طرف مقابل چنین تلقی استراتژیکی دارد که اکنون زمانی است که میتوان سیاستها و خواستههای یکجانبه خود را به ایران تحمیل کرد. اما این بازی را چگونه باید بر هم زد؟ در سطح سیاست خارجی، ما باید دریچههای توافق را باز بگذاریم؛ همانگونه که تاکنون نیز چنین کردهایم، چه در تعامل با سازمانهای بینالمللی، چه با طرفهای بینالمللی.»
این دیپلمات باسابقه تأکید کرد: «ما برای توافقی که مبتنی بر منافع دو طرف و تأمینکننده منافع و مصالح ملت و دولت ایران باشد، آمادگی داریم. این مسیر را نباید ببندیم؛ چه از نظر گفتمانی، چه از نظر ادبیات سیاسی و چه از نظر دریچههای واقعی گفتوگو و مذاکره. اما آنچه از لحاظ منطق استراتژیک اساسی است و باید در اولویت قرار گیرد، پایان دادن به شرطبندی اصلی اسرائیلیها و آمریکاییهاست. شرطبندی اصلی آنها این است که عنصر کانونی ضعف ایران، مسأله داخلی و شکافهای ایجادشده بین بخشهایی از جامعه ایران با حکومت و دولت است. این شرطبندی اساسی دشمنان ایران باید خاتمه پیدا کند، این امری است که در اختیار ما و نیروهای سیاسی کشور است، نیروهایی که وفادار به کشور، جمهوری اسلامی و ایران هستند. ملت ایران و قاطبه نخبگان ملت ایران در جنگ ۱۲روزه تحمیلی این وفاداری را بهدرستی نشان دادند.»
انتظار طرف مقابل؛ دگردیسی
یا فروپاشی
جابری انصاری در پایان این گفتوگو افزود: «آخرین سخن من به عنوان یک کارشناس کوچک، یک نفر از مردم عادی هشتاد و چند میلیون ایرانی این است که انتظار طرف مقابل از ایران این است که باید فشار را آنقدر ادامه دهند و توافق معناداری با ایران نکنند تا یکی از دو اتفاق بیفتد: یا ایران دچار دگردیسی بنیادین در سیاست و در واقعیتهایش شود و به منطق هژمونخواه ایالات متحده آمریکا و اسرائیل تن داده و تبدیل شود به زائدهای از زوائد موجود از دید آنها در منطقه و جهان؛ یا ایران دچار فروپاشی شود به این معنی که نظام جمهوری اسلامی و حتی ایران به عنوان یک واحد ملی بزرگ که منشأ تغییرات و تحولات بوده از هم بپاشد. تا مادامی که چنین برداشت استراتژیکی در طرف مقابل وجود دارد، ما باید به قدرت ملی و به پیوند مستحکم میان اجزای جامعه ایران تکیه کنیم، دعواها و مناقشات جانبی را کنار بگذاریم، فریب بازیها و جنگهای روانی دشمن و بوقهای آنها را نخوریم و اجازه دهیم شرایطی فراهم شود که راه برای توافقهایی مبتنی بر منافع و امنیت درازمدت دولت و ملت ایران گشوده شود.»

