گرفتاری کتاب میان مرزها و موانع
افشین شحنهتبار
ناشر ایرانی-انگلیسی
حدود سه دهه است که در زمینه کتاب و ترجمه معکوس فعالیت دارم. طی اینسالها در انتشارات candle and fog بیش از 250 عنوان کتاب در حوزه ایران و با موضوعات مختلف، از ادبیات و هنر گرفته تا شاخههای دانشگاهی به زبانهایی از جمله انگلیسی، روسی، فرانسوی، ایتالیایی و اسپانیایی منتشر کردهایم. در رابطه با گفتههای پروفسور رینگنبرگ بگذارید به مواجهه و تجربه خودم اشاره کنم. برخلاف آنچه درباره مسائل و نگاه سیاسی حاکم است، مواجهه مردم کشورهای اروپایی با فرهنگ و آثار مرتبط به آن همواره با آغوش باز و بسیار خوب است. اما سیاستمداران نگاهی متفاوت و بالعکس دارند و به همین جهت اگر بخواهم به عنوان یک ناشر ایرانی در کشورهای اروپایی فعالیت کنم بیشک با موانع زیادی روبهرو میشوم. به اجبار همین شرایط است که حدود بیستوهشت سال قبل کمپانی انگلیسی دایر کردهام تا در روند انتشار آثار و برپایی جلسات من رابه عنوان یک ناشر انگلیسی بشناسند. فعالیت به عنوان ناشر ایرانی در کشورهای اروپایی، تحتتأثیر نگاه منفی سیاستمداران غربی به کشورمان کاری غیرممکن است. در چنین مسیری اگر افرادی نظیر پروفسوررینگنبرگ همراهیام نمیکردند هرگز موفق نمیشدم. به خصوص که مخاطبان هم صحبتهای فردی از جنس خودشان را خیلی راحتتر میپذیرند تا گفتههای من که ممکن است جهتدار به نظر برسد. منِ ایرانی در روند کارم باید به هزار و یک نکته توجه کنم، اینکه اگر فلان کتاب را منتشر کنم در انگلیس یا فلان کشور غربی به مشکل خاصی برمیخورم یا نه. حتی باید به بازگشت هم فکر کنم، اینکه کاری مغایر با قوانین داخلی خودمان انجام ندهم. با وجود این کار در حوزه ایرانشناسی، برای محققانی که علاقهمند فعالیت در کشورمان هستند کار دشواری است. بگذارید به نمونهای اشاره کنم؛ برای آمادهسازی و جمعآوری تصاویر کتاب «پرشیا» که تازهترین اثر پروفسور رینگنبرگ است، او به شهرهای مختلف ایران سفر کرد. کسب مجوز عکاسی برای تهیه تصاویر این کتاب کار دشواری بود، تازه در شرایطی که آقای رینگنبرگ کارهای بسیار ارزشمندی برای معرفی بخشهای مختلفی از فرهنگ و هنر ایرانی انجام داده است؛از جمله کتابی که حدود دوازده-سیزده سال قبل درباره حرم امام رضا(ع) نوشتند، کتابی که انتشار آن منتهی به اعطای عنوان خادمی فرهنگی امام رضا(ع) به ایشان شد. در ابتدا موافقت نمیکردند و اصرار به استفاده از تصاویر آرشیوی داشتند. البته بخشی از این سختگیریها به آن نگاه بدبینانهای بازمیگردد که از گذشته متوجه شرقشناسان بوده، اینکه برخی از آنان با اتهام جاسوسی هم روبهرو بودهاند. همانقدر که نگاه غربیها به ما مغرضانه است، طبیعی است که قوانین داخلی ما هم سختگیریهایی درمواجهه با محققان خارجی داشته باشد! درباره افرادی که علاقهمندی و تلاش خود به ارائه کارهای صرفاً علمی و فرهنگی را اثبات کردهاند میتوان با سهلگیری بیشتری روبهرو شد. زحمات پروفسور رینگنبرگ منجر به انتشار بیشتر از دوازده عنوان کتاب آکادمیک درباره کشورمان شده که جای قدردانی دارد. اغلب این کتابها به فرانسوی هستند چراکه زبان اول خودشان است. به لطف بیست و پنج سال تلاش مداوم ایشان ما در جغرافیای فرانسوی زبان با آرشیو ارزشمندی درخصوص معرفی ایران روبهرو هستیم. نکته قابل توجه درباره آثار پروفسور رینگنبرگ نگاه بیطرفانهای است که در آثار خود به ایران و ایرانیان دارد. آن هم در شرایطی که غربیان از امثال ایشان انتظار همراهی با سیاستهای دیکته شده را دارند.

