«ایران» کارنامه دولت پزشکیان در نسبت با نهاد علم را به بحث گذاشت

وفاق دولت با دانشگاه

در دولت چهاردهم در دانشگاه چه خبر است؟ یک پاسخ به این سؤال این است که در دولت چهاردهم اخبار خاصی درباره دانشگاه شنیده نمی‌شود. می‌دانیم که در جامعه ما، بی‌خبری اغلب خوش خبری است. منظور از اینکه «در دولت چهاردهم در دانشگاه خبری نیست» این نیست که دانشگاه دچار رکود شده یا کارهای علمی دچار وقفه شده است. منظور از بی‌خبری، این واقعیت است که این روزها برخلاف سال‌های گذشته، خبرهای داغ و جنجالی از دانشگاه شنیده نمی‌شود، خبرهایی که خوراکی برای رسانه‌های خارج از ایران فراهم و جامعه را نگران و ملتهب می‌کرد که واقعاً در دانشگاه چه خبر است؟ 
پس وقایع سال های گذشته، دانشگاه در کنش و واکنش نسبت به تحولات بیرون از دانشگاه دچار هیجان‌ها و فعل‌وانفعالاتی شد که بعید به نظر می‌رسید به راحتی کرانه بگیرد و محیط‌های دانشگاهی روی آرامش را به خود ببینند. نشست‌ها و تجمعات اعتراضی دانشجویان کمتر تحمل می‌شد و هر تجمع اعتراضی می‌توانست تابلویی باشد برای دانشجویان حاضر در آنجا به سمت جلسات توضیح خواهی. بعدها وقتی دولت چهاردهم روی کار آمد، مشخص شد که فهرست دانشجویان توبیخ شده، اخراج شده یا اخطار گرفته به خاطر مسائل مختلف، از نوع پوشش تا شرکت در نشست‌های اعتراضی و مانند این‌ها، فهرست کوتاهی نبوده است. این همه درحالی اتفاق افتاد که سمت دیگر نهاد دانشگاه، یعنی اساتید و اعضای هیأت علمی هم بی‌تنش نبود. از همان سال 1400 مسأله برخی اساتید که احتمالاً صدای بلند و شنیدنی در جامعه داشتند، حل شد به این صورت که بسیاری از آن اساتید به طور کامل از دانشگاه اخراج شدند و بعدها با تغییر دولت هم حاضر به بازگشت نشدند. برخی به دنبال وقایع سال های گذشته از دانشگاه کنار گذاشته شدند، بعضی‌ها به دلیل مشکلاتی که اداری خوانده می‌شد یا مسأله‌های دیگر. برخی برای پست‌های اینستاگرامی، برخی برای مصاحبه‌ها و یادداشت‌های رسانه‌ای و مانند اینها. مهم نبود که استاد مورد نظر، نخبه است یا نیست، مهم نبود که پول این ملت و سرمایه‌های علمی و انسانی این ملت صرف شده است تا یک استاد تربیت یافته و پرورش یابد. حتی وقتی برخی از اعضای سابق هیأت علمی دانشگاه‌های فردوسی مشهد، بعد از اخراج بدون معطلی جذب بهترین دانشگاه‌های آمریکا و انگلستان شدند، کسی اهمیتی به موضوع نداد. استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل بعد از اخراج از دانشگاه تهران جذب یکی از بهترین دانشگاه‌های آمریکا شد، باز هم کسی برایش اهمیتی نداشت. در دانشگاه تربیت مدرس، شهید بهشتی، شریف و مانند اینها هم می‌شد اساتیدی پیدا کرد که کسی اهمیتی نمی‌داد که این چهره یک سرمایه علمی یا نخبه علمی کشور است.
رأی مردم در انتخابات ریاست جمهوری 1403 این رویه را تغییر داد. با رأی مردم، رئیس‌جمهوری متفاوتی انتخاب شد و به دنبال او، وزیر علوم متفاوتی انتخاب شد. اولین دستورکار وزارت علوم دولت جدید که دولت وفاق ملی بود، وفاق با دانشگاه بود. این وفاق با دو سازوکار دنبال شد؛ تلاش برای بازگشت سرمایه‌های چندین ساله علمی به دانشگاه، تلاش برای بازگشت دانشجویانی که به دلیل علمی و اجتماعی، از دانشگاه بیرون مانده بودند.
آن بی‌خبری که اشاره شد، یعنی اگر هر روز یا هر هفته یک خبر از اخطار به فلان استاد، اخراج فلان استاد، احضار فلان دانشجو به کمیته انضباطی، درگیری و بحث در دانشگاه‌ها به دلیل پوشش و مانند اینها دیده نمی‌شوند، ناشی از همین وفاق است.
برپایه همین وفاق بود وقتی سال گذشته محمدحسین خالقی، دانشجوی مظلوم دانشگاه به دست سارقان به قتل رسید، تلاش‌های رسانه‌های معاند برای تبدیل این خشونت به نزاع سیاسی و اجتماعی بین دانشگاه و بیرون دانشگاه به نتیجه نرسید.
البته این وضعیت به این معنی نیست که فضای آموزش عالی هیچ مشکلی ندارد و دولت چهاردهم نسبت به دانشگاه کاری کارستان کرده است که قبلاً اصلاً نمونه‌اش وجود نداشت. چنین ادعایی در میان نیست. ادعا این است که در دولت چهاردهم دانشگاه یک مسأله نیست. در دولت چهاردهم، آن‌طور که پزشکیان دیروز گفت، دانشگاه حلال مشکلات است، بازوی دولت و جامعه برای عبور از کوره راه‌های صعب و سخت ناترازی‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی.

 

یادداشت

سه تغییر محسوس دانشگاه‌ در دولت چهاردهم

سید رحیم ابوالحسنی
استاد  دانشگاه تهران

در دولت چهاردهم شاهد سه تغییر محسوس در فضای دانشگاه‌ها بوده‌ایم. اولین تغییر، مربوط به موضوع ورود و خروج دانشجویان و کادر دانشگاه و سخت‌گیری‌هایی است که درباره پوشش دانشجویان، بویژه دختران دانشجو وجود داشت. از روزی که وزیر جدید علوم کار خود را در این وزارتخانه آغاز کرد، این سخت‌گیری‌ها به‌طور محسوسی برطرف شد و دیگر شاهد آن نوع سخت‌گیری‌ها و برخوردهای سلیقه‌ای درباره پوشش دختران نیستیم. مشکلاتی که در زمینه پوشش ایجاد می‌شد و گاه به اهانت به دانشجویان منجر می‌شد، امروز در دولت چهاردهم به طرز چشمگیری کاهش یافته است، تا جایی که می‌توان گفت عملاً از میان برداشته شده است. این تحول، بازتابی از تغییر کلی فضای جامعه نیز هست که بنا به ماهیت دانشگاه‌ها در این نهاد بسیار سریع‌تر به نتیجه رسید.
دومین تغییر مربوط به بازگشت دانشجویانی است که در سال‌های گذشته، به دلایل مختلف از جمله اخطار یا حتی حکم اخراج ناچار به ترک دانشگاه شدند. وزیر محترم علوم در گفت‌وگویی اعلام کرده بود که پیگیری این پرونده‌ها در دستور کار دولت و این وزارتخانه قرار دارد. آن‌گونه که در دانشگاه گفته می‌شود، فقط پرونده یک نفر باقی مانده که پرونده این دانشجو هم در حال حل‌وفصل است. در نتیجه این روند، فضای دانشگاه‌ها به‌مراتب آرام‌تر و کم‌تنش‌تر شده است و از تضاد و تعارضی که پیش‌تر وجود داشت، دیگر خبری نیست.
سومین مورد تغییرات محسوس در دانشگاه‌ها در دولت چهاردهم، که فرآیندهای آن درحال انجام است و امید است هرچه زودتر به نتیجه برسد اقداماتی است که در زمینه جذب اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها در حال انجام است. بر اساس رویکرد جدید جذب هیأت‌های علمی، قرار است افراد متخصص و دارای صلاحیت علمی واقعی در رأس بررسی‌ها قرار بگیرند و با اصل قرارگرفتن شاخص‌های علمی، افراد به واقع شایسته و دارای تخصص وارد دانشگاه شوند. 
انتظار می‌رود مرکز جذب و گزینش اساتید نیز با نگاهی متساهل‌تر و روادارانه‌تر عمل کند و ملاک اصلی را تخصص علمی قرار دهد تا شاهد تکرار سخت‌گیری‌های غیرضروری گذشته نباشیم. این سه تغییر، بویژه در حوزه رفتار با دانشجویان و جذب اساتید، موجب شده است که امروز فضای دانشگاه‌ها به سمت ثبات و آرامش حرکت کند. به دیگر سخن، امروز شاهد شکل‌گیری فضایی محترمانه، انسانی و همراه با درک متقابل در محیط‌های علمی و دانشگاه‌ها هستیم. همان‌طور که گفته شد، این فضا در جامعه نیز بازتاب یافته، اما در دانشگاه‌ها نمود بیشتری پیدا کرده است.

 

بازگشت مرجعیت به دانشگاه

هاجر اصغری
 عضو انجمن علوم سیاسی دانشگاه  تربیت مدرس

مسعود پزشکیان در روزهایی زمام دولت را دست گرفت که دانشگاه حال و روز خوبی نداشت. 
دانشگاه نه یک نهاد زنده و پویا که ملجأ و پناه همه باشد، بلکه گاه به دستگاهی دولتی در کنار سایر دستگاه‌های دولتی تبدیل شده بود. نگاه خاص به دانشجویان و اعضای هیأت علمی غلبه داشت. 
برای بازگرداندن پویایی به فضای راکدی که وصفش رفت، چیزی بیشتر از سخن‌درمانی نیاز بود. گام‌های عملی برای بازگشت به همان نقطه‌ای که برای خیلی از دانشجویان و اساتید خود واجد هزار اماو اگر و چرا بود، گویی بازگشت از صفر کلوین به صفر سانتی‌گراد. برای این 270 و اندی درجه، نخست باید محرومان از تحصیل به آغوش دانشگاه بازمی‌گشتند و اساتید قطع ارتباط شده به کلاس‌ها. اما این تنها نمای سازوکاری بود که باطنش دور کردن برخی دست‌ها از فضای دانشگاه بود. دانشگاهیان باید خود داور زمین دعوایی می‌شدند که سال‌ها در آن با هم گفت‌وگو و مباحثه و گاه مشاجره و نزاع کرده بودند. اقدام اصلی دولت چهاردهم نه بازگرداندن دانشجویان محروم و اساتید قطع ارتباط شده، بلکه بازگرداندن مرجعیت دانشگاه به دانشگاهیان بود. پس از این، از هر چه به عنوان دستاورد دولت چهاردهم در عرصه دانشگاه‌ها نام برده شود، میوه‌های همین درخت است.
در این میان فراموش نکنیم که دانشگاه تنها به صفر سانتی‌گراد بازگشت و مشکلات بودجه و دسترسی به منابع علمی به‌روز شده و کمبود خوابگاه و نبود فضای کافی آزمایشگاهی و کیفیت پایین غذای دانشجویی و فهرستی از این دست که گویا پایان ندارد، دردهایی است که هنوز ناله‌کنندگانش سمفونی بزرگی را تشکیل می‌دهند.
به‌رغم صدای بلند سمفونی ناراضیان از کیفیت دانشگاه، دولت چهاردهم دانشگاه را از تن بیماری که نای بلند شدن نداشت، دوباره جان گام برداشتن داد و امید این است که از پی این گام‌ها، دانشگاه دوباره خود را بسازد. در پایان این همه نهیب، از زدن سوزنی به دانشگاه چاره نیست؛ دانشگاهیان نباید فراموش کنند که بالا بردن جایگاه دانشگاه در دستور کار سیاستگذاران، نیاز به آن دارد که چهره‌ای از دانشگاه کارآمد را در عمل بنمایانند که نه همه کلیدها، لااقل برخی از کلیدهای توسعه را در دست دارد. برای این بازیابی چهره، باید به هر چه دانشگاه را باکیفیت می‌کند فکر کرد، از اصلاح سهمیه‌ها تا اصلاح نظام جذب هیأت علمی و از بازاندیشی در نحوه ارتقای اساتید تا نحوه حمایت هدفمند از دانشجویان نخبه.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و شصت و پنج
 - شماره هشت هزار و هشتصد و شصت و پنج - ۲۹ مهر ۱۴۰۴