پنجره طلایی جمعیت ایران در حال بسته شدن؛ آیا اقتصاد ایران آماده است؟
هشدار درباره پایان «سود جمعیتی»
ایران تنها چند سال فرصت دارد تا خود را برای یکی از بزرگترین چالشهای آینده نزدیک آماده کند:«سالخوردگی جمعیت.» با بسته شدن پنجره طلایی نیروی کار جوان، کشور چگونه میخواهد از ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی جلوگیری کند و موتور رشد اقتصادی را روشن نگه دارد؟ پاسخ در الگوگیری از تجارب جهانی و سرمایهگذاری روی دو عنصر کلیدی نهفته است:«پسانداز» و «نسل جوان.»
جدیدترین گزارش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید، از سال ۱۴۰۶ سهم نیروی کار کاهشی میشود و اگر از همین امروز چارهای اندیشیده نشود، کشور با بحرانهای جدی اقتصادی و اجتماعی روبهرو خواهد شد.
در گزارش «پاسخ به گذار جمعیتی در ایران: لزوم تقویت الگوهای پسانداز، سپردهگذاری و سرمایهگذاری» عنوان شده است: تغییرات سنی میتوانند به شکلگیری دو دوره «سود جمعیتی» منجر شوند. در دوره اول، نیروی کار افزایش یافته و از فشار اقتصادی بر خانوادهها کاسته میشود. در دوره دوم، سالمندان با پسانداز، سرمایهگذاری و مصرف منابع ناشی از دوره اشتغال، به رشد اقتصادی کمک میکنند. در ایران فرصتهای حاصل از سود جمعیتی اول در حال پایان یافتن است که این موضوع بسیار حائز اهمیت است.
تجارب جهانی چه میگویند؟
آلمان و دیگر کشورهای اروپایی با گسترش بیمههای خصوصی بازنشستگی، تقویت سازوکارهای پسانداز خانوار و جذب مهاجران، برای جبران کمبود نیروی کار، تجربههای موفقی را رقم زدند. کرهجنوبی نیز با اجرای سیاستهای پسانداز اجباری، سرمایهگذاری در آموزش و مهارتآموزی جوانان و زنان و توسعه فناوریمحور برای افزایش بهرهوری، به تقویت پایههای اقتصادی خود پرداخت. در ایالاتمتحده، تنوعبخشی به منابع صندوقهای بازنشستگی از طریق سرمایهگذاری در سهام، اوراق و املاک، به همراه تشویق سالمندان به مصرف و سرمایهگذاری هدفمند، ابزارهای کلیدی پایداری نظام حمایتی بوده است. همچنین چین با ایجاد صندوقهای پسانداز بازنشستگی فردی، گسترش بیمههای اجتماعی و تمرکز بر سلامت سالمندان، سعی کرده آینده مالی و رفاهی جمعیت خود را تضمین کند.
الگوبرداری ایران از دنیا
با توجه به این تجارب جهانی، ایران نیز ناگزیر است برای عبور از مرحله حساس گذار جمعیتی و پیشگیری از بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، از این درسآموختهها بهره گیرد. به طور خلاصه پیشنهادهای این گزارش برای مقابله با بحرانهای ناشی از گذار جمعیتی در کشور، مواردی چون اصلاحات در نظام بازنشستگی و تأمین اجتماعی، اتخاذ سیاست بهداشتی مناسب در جهت بهبود سطح مرگ و میر، تقویت پسانداز و انباشت ثروت در چرخه عمر و سرمایهگذاری در سرمایه انسانی نسل جوان و زنان را شامل میشود.
گزارش پیش رو به این نکته اشاره کرده است که از سال 1390 تا 1420 گروههای سنی میانسال بیشترین رشد جمعیتی را دارند، اما از سال 1425 رشد جمعیت سالمند غالب میشود. با توجه به اینکه در دوره میانسالی، درآمد افراد معمولاً به بالاترین سطح خود میرسد، تقویت پسانداز در این دوره، از یک سو به رفاه سالمندان در آینده کمک میکند و از سوی دیگر به افزایش سرمایهگذاری در سالهای آتی و رشد اقتصادی کشور منجر میشود.
تحول ساختار سنی جمعیت ایران
ساختار سنی جمعیت کشور در حال تغییر است. کودکانی که در دهههای 1350 و 1360 به دنیا آمدند، اکنون وارد میانسالی شدهاند و بزودی به سالمندی میرسند. پیشبینی میشود از حدود سال 1445، نرخ رشد جمعیت ایران منفی شود. در چند دهه گذشته، ایران دگرگونیهای عمیقی در ساختار سنی خود تجربه کرده است. این تحولات عمدتاً حاصل کاهش سریع نرخ باروری از اوایل دهه 1370، افزایش امید به زندگی و حرکت نسلهای پرجمعیت زاد و ولد دهه 1360 به سمت میانسالی و سالمندی است. این روند، ساختار سنی کشور را به سوی سالخوردگی جمعیت سوق میدهد و پویاییهای تازهای در رفتار اقتصادی گروههای سنی مختلف ایجاد میکند.
فرآیند گذار سنی
تغییرات جمعیتی گروههای سنی و نرخ رشد آن در فرآیند گذار سنی در چهار مرحله رخ میدهد که گذار سنی در ایران را نیز توضیح میدهد. مرحله اول یا پرباری کودکی، با رشد جمعیت کودکان بویژه در سنین زیر 15 سال رخ میدهد. در ایران پس از کاهش مرگ و میر کودکان طی دوره 1365-1355، جمعیت خردسال «9-0» سال افزایش یافت. مرحله دوم یا مرحله جوانی، 15 تا 20 سال دیرتر از مرحله اول شروع میشود. این مرحله در ایران در دهه 1385-1375 رخ داد که مصادف با اوج نرخ رشد مثبت جمعیت 29-20 سال بود. مرحله سوم یا مرحله میانسالی، از 20 تا 30 سال پس از مرحله جوانی آغاز میشود. در دهه کنونی، کشور شاهد رشد سریع گروه سنی 40 تا 65 سال است. مرحله چهارم یا مرحله سالمندی، پس از کاهش میزان باروری به سطوح پایینتر از حد جانشینی شروع میشود و هنگامی آغاز میشود که نسلهای خیززاد و ولد به سنین بازنشستگی برسند.
از منظر چرخه عمر، ساختار سنی جمعیت میتواند تأثیر مهمی بر وضعیت اقتصادی کشور داشته باشد. از این منظر، فرض بر آن است که درآمد افراد در آغاز (دوران کودکی) و پایان زندگی (سالمندی) کم است و آنها در این دورهها به خانواده یا دولت وابستهاند. در مقابل، افراد در سنین میانسالی و اشتغال درآمد بیشتری دارند و برای دوران سالمندی پسانداز میکنند.
رشد و کاهش گروههای سنی در ایران
یکی از شاخصهای مهم برای تحلیل تغییرات ساختار سنی جمعیت، «نرخهای رشد سهمی ویژه سنی» است. این شاخص نشان میدهد هر گروه سنی خاص به چه سرعتی نسبت به کل جمعیت رشد یا کاهش یافته است. بر اساس دادههای موجود، بین سالهای 1390 تا 1405، گروه سنی 30 تا 49 سال بیشترین سهم را در رشد جمعیت دارند، اما از 1405 تا 1420، این سهم کاهش مییابد و گروه سنی 50 تا 64 سال در مرکز تغییرات جمعیت قرار میگیرد. از حدود سال 1420، جمعیت سالمند، یعنی 65 تا 84 سال به سرعت افزایش مییابد و پس از 1440، با رشد سریع سالمندان بالای 85 سال مواجه خواهیم شد.
ایران در حال حاضر در سود جمعیتی اول قرار دارد و تا 1406 از رشد اقتصادی ناشی از نیروی کار بهرهمند است و با افزایش فرصتهای پسانداز و سرمایهگذاری در دوره حاضر، امکان بهره بردن از سود جمعیتی و توسعه پایدار فراهم میشود. شاخص سود جمعیتی نشان میدهد چگونه تغییر ساختار سنی جمعیت میتواند به رشد اقتصادی کمک کند. با شروع گذار سنی و از اواسط مرحله اول آن، یعنی دوره کودکی، تأثیرات مثبت تغییرات جمعیتی در اقتصاد بیننسلی و رشد اقتصادی آغاز میشود. این تأثیرات در مراحل جوانی شتاب میگیرد، در مرحله میانسالی به اوج میرسد و در مرحله سالمندی افت میکند. با این حال آثار مثبت و بلندمدت آن در دوران سالخوردگی همچنان ادامه مییابد.
بــــرش
بحران نیروی کار در 1406
در ایران، سود اول جمعیتی یعنی بهرهبرداری از افزایش نیروی کار جوان از سال 1367 شروع شد و احتمالاً تا حدود سال 1406 به پایان میرسد. این دوره اگرچه باعث رشد حدود 2 درصدی اقتصاد شده، اما دورهای گذراست. سود جمعیتی اول در ایران، در مقایسه با بسیاری از کشورهای در حال توسعه مانند اتیوپی، نیجریه، آفریقای جنوبی، برزیل، چین، هند، پاکستان و بنگلادش در مدت زمان کوتاهتر و با شدت بیشتری تحقق یافته است. دلیل این امر احتمالاً مدت زمان کوتاهتر بین کاهش مرگ و میر و باروری، کاهش زیاد و سریع باروری و در نتیجه تغییرات شدیدتر در سهم سنین کار و ساختار سنی در ایران بوده است.
بعد از پایان مرحله اول، سهم جمعیت نیروی کار کاهش مییابد. اما سود دوم جمعیتی که نتیجه پسانداز، سرمایهگذاری و بهرهوری بیشتر است، در سال 1410 تا 1430 میتواند بیش از 3 درصد رشد اقتصادی ایجاد کند. این سود کاهش نیروی انسانی را با افزایش سرمایه جبران میکند.
در مجموع، افزایش ثروت چرخه عمر و سود دوم جمعیتی در کشورهای رو به پیشرفت از جمله ایران، فرصتی است که میتواند برای بالا بردن استانداردهای زندگی نسلهای کنونی و آینده به طور یکسان از آن بهرهبرداری شود. تغییرات ساختار سنی اگر با سیاستگذاری درست همراه باشد، فرصتی برای بهبود اقتصاد، افزایش رفاه و انتقال بهتر ثروت میان نسلهاست. سالمندی لزوماً بحران نیست، بلکه نیازمند برنامهریزی آگاهانه است تا به یک فرصت تبدیل شود. اقتصاددانان و جمعیتشناسان امروز باید به جای تمرکز صرف بر مزایای دوره رشد جمعیت، پویایی جدید ناشی از سالخوردگی و پیامدهای مالی، اجتماعی و ساختاری آن را به درستی درک و مدیریت کنند. در چنین شرایطی تأخیر در اصلاح نظام بازنشستگی، افزایش سن بازنشستگی و فراهم کردن زمینه مشارکت سالمندان در بازار کار، توانست فشار بر نظام تأمین اجتماعی را کاهش دهد.

