۱- ظهور و گسترش اسلام
پشت این شکوه و اقتدار، نارضایتی گستردهای نهفته بود. دین رسمی زرتشتی، که زمانی روح جامعه ایرانی بود، در اواخر قرن ششم بیش از آنکه در میان مردم زنده و پرشور باشد، به آیینی تشریفاتی برای نخبگان درباری بدل شده بود. در بسیاری از مناطق، بویژه در غرب امپراطوری، مردم گرایش بیشتری به مسیحیت و یهودیت داشتند. همین فاصله میان حکومت و تودهها، پیوند دینی و وفاداری سیاسی مردم را به سستی کشانده بود.
در حقیقت، هم بیزانس و هم ساسانیان در آستانه ضعف و فرسودگی بودند که اسلام در مرزهایشان سر برآورد. اما میراث این دو قدرت بر جهان اسلام ماندگار شد: اسلام در شکلگیری نهادهای حکومتی خود از دیوانسالاری ایرانی تأثیر پذیرفت، در اندیشه و دانش از فلسفه یونانی بهره برد، و حتی مفاهیم شاهی و شکوه سلطنتی را از دربارهای قسطنطنیه و تیسفون به یادگار برد. از همین رو، اسلام را باید نتیجه تعامل و پیوند با تمدنهای کهن اطرافش نیز دانست.
عربستان پیش از اسلام
در جنوب خاورمیانه، شبهجزیره عربستان گسترهای پهناور و عمدتاً خشک بود. تنها در نواحی حاصلخیز یمن و چند واحه پراکنده، میشد نشانههایی از کشاورزی و آبادی یافت. مردم این سرزمین، عربها، ریشهای کهن و سامی داشتند، اما منشأ دقیق آنان در هالهای از راز و تاریخ پنهان مانده است.
برخلاف امپراطوریهای منظم و سازمانیافته بیزانس و ساسانی، عربستان در آستانه قرن هفتم میلادی فاقد هرگونه مرکزیت سیاسی یا نظام اداری یکپارچه بود. بزرگترین واحد اجتماعی در این سرزمین قبیله بود؛ جایی که فرد پیش از هر چیز خود را عضو قبیلهاش میدانست. هر قبیله همچون یک دنیای مستقل عمل میکرد؛ با پیوندهای خویشاوندی و باور به یک نیای مشترک، انسجام مییافت و در رقابت یا همپیمانی با قبایل دیگر زندگی میکرد. این ساختار قبیلهای، گرچه پراکندگی سیاسی به همراه داشت، اما روحیهای از همبستگی و هویت جمعی را در دل جامعه عرب پرورش میداد؛ زمینهای که بعدها نقش مهمی در پذیرش و گسترش اسلام ایفا کرد.
اکثر ساکنان عربستان، کوچنشینانی دامدار بودند که شتر، گوسفند و بز پرورش میدادند. محدودیت مراتع، آنها را مجبور میکرد که همواره در جستوجوی چراگاههای تازه در حرکت باشند. این شرایط، رقابت بر سر منابع محدود را شدت میبخشید و دشمنیهای دیرینه میان قبایل را شعلهور میکرد. جنگ و دفاع از قبیله، بخشی از سبک زندگی بود و همه مردان موظف به جنگاوری بودند. داستانهای دلاوری جنگجویان نامدار، در حافظه جمعی قبایل جاودانه میماند. همین تجربه گسترده اعراب در میدان نبرد، یکی از عوامل مهم در موفقیت و سرعت گسترش اسلام در سالهای اولین ظهور آن بود.

