عملکرد سینوسی تیم ملی فوتبال در مسیر آماده‌سازی جام جهانی ۲۰۲۶

قلعه‌‌ای روی شن روان

سینا حسینی/ کارنامه فنی امیر قلعه‌نویی به روایت آمار، حقیقت تلخی را فاش می‌کند؛ حقیقتی که دیگر نمی‌توان با شعار و مصاحبه آن را پنهان کرد. تیم‌های تحت هدایت قلعه‌نویی در برابر حریفان هم‌سطح، ناتوان از موفقیت‌اند و این ضعف اگر ادامه یابد، در جام جهانی می‌تواند به فاجعه‌ای برای فوتبال ایران بدل شود. آمار و ارقام رسمی و دوستانه تیم ملی نشان می‌دهد که فوتبال ایران دچار افتی محسوس شده است؛ افتی که اگر علاجی برایش اندیشیده نشود، در مسیر پیش‌رو چالش‌های بزرگ‌تری را به همراه خواهد داشت. صعود زودهنگام به جام جهانی ۲۰۲۶ اگرچه روی کاغذ موفقیت به نظر می‌رسد، اما پشت این صعود، واقعیتی پر از نوسان پنهان است. شاگردان امیر قلعه‌نویی در این مسیر، عملکردی پر فراز و نشیب داشته‌اند؛ نشانه‌ای روشن از بحرانی فنی که تیم ملی را احاطه کرده است.

1-  شکست‌های هشداردهنده

 تیم ملی ایران در جریان رقابت‌های مقدماتی و دیدارهای دوستانه سه شکست را تجربه کرده است. شکست اول برابر قطر، قهرمان جام ملت‌های آسیا بود؛ نقطه‌ای که زنگ خطر را برای اولین‌بار به صدا درآورد. دومین شکست در برابر ازبکستان رقم خورد، همان تیمی که در فینال تورنمنت کافا نیز بر ایران غلبه کرد و جام قهرمانی را از دستان شاگردان قلعه‌نویی ربود. سومین ناکامی برابر روسیه رقم خورد، جایی که تیم ملی در اولین دیدار دوستانه ماه اکتبر در ولگوگراد تن به شکست داد تا سومین ضربه سنگین در مسیر آماده‌سازی به ثبت برسد.  این سه شکست، پیام روشنی داشتند؛ تیم قلعه‌نویی توان لازم را برای موفقیت در بازی‌های حساس ندارد. حریفانی که در رده‌بندی فیفا پایین‌تر از ایران قرار دارند، با هوشمندی و نظم تاکتیکی تیم ملی را مغلوب کردند. نتیجه آن‌که تیم قلعه‌نویی از نظر فنی با مشکلات عمیق و ساختاری روبه‌روست و اگر این معضلات برطرف نشود، ایران در مصاف با تیم‌های بزرگ در جام جهانی ۲۰۲۶ با بحرانی واقعی مواجه خواهد شد.

 

2- تساوی‌هایی بدتر از شکست
 تیم ملی در بازی‌های مقدماتی جام جهانی و دیدارهای دوستانه در فیفادی‌های سپتامبر و اکتبر ۲۰۲۵ سه بار برابر حریفان نه‌چندان قدرتمند تن به تساوی داده است. دو تساوی از این سه دیدار برابر ازبکستان بود؛ تیمی که برای اولین‌بار موفق به صعود به جام جهانی شده است. سومین تساوی نیز برابر تاجیکستان در رقابت‌های کافا رقم خورد؛ نتیجه‌ای که با واکنش تند منتقدان همراه شد و زنگ خطر را برای تیم قلعه‌نویی دوباره به صدا درآورد.

 

3- ۹ پیروزی لرزان
 هرچند تیم قلعه‌نویی تاکنون در ۱۵ بازی اخیر خود ۹ پیروزی به‌دست آورده است، اما این بردها آن‌قدر لرزان و شکننده‌اند که نمی‌توان آنها را نشانه‌ای از ثبات دانست. بسیاری از این پیروزی‌ها با شانس و بی‌برنامگی همراه بوده‌اند؛ پیروزی‌هایی که بیش از آن‌که حاصل قدرت باشند، محصول ضعف حریف بوده‌اند. همین روند باعث شده است تا منتقدان، عملکرد کادرفنی را نگران‌کننده توصیف کنند و از آینده تیم ملی بیم داشته باشند.

 

4- دروازه‌ای لرزان
در چهارچوب دروازه نیز اوضاع چندان بهتر نیست. تیم ملی در مجموع ۱۵ بازی اخیر تنها ۶ بار موفق به کلین‌شیت شده است؛ آماری ناامیدکننده برای تیمی با ادعای قهرمانی. علیرضا بیرانوند، دروازه‌بان اصلی تیم ملی، در ۱۰ حضور خود تنها ۴ کلین‌شیت داشته و در ۶ دیدار دروازه‌اش باز شده است. اشتباهات فردی او و بی‌نظمی خط دفاعی، بارها باعث باز شدن دروازه تیم ملی‌مان مقابل حریفان شده است. پیام نیازمند نیز در تورنمنت کافا در ۴ بازی فقط یک بار دروازه خود را بسته نگه داشت و سید حسین حسینی تنها در یک دیدار موفق به ثبت کلین‌شیت شد. مجموع این آمار نشان می‌دهد تیم ملی در پست دروازه‌بان نیز با بحران ثبات روبه‌روست.

 

5- بحران گلزنی
 تیم ملی در خط حمله نیز پرنوسان ظاهر شده است. مهاجمان امیر قلعه‌نویی در ۱۵ بازی اخیر تنها در ۸ بازی نیمه اول موفق به گلزنی شده‌اند و در ۷ بازی در نیمه دوم. زودترین گل در دقیقه ۱۲ و دیرترین گل در دقیقه ۸۳، هر دو توسط مهدی طارمی به ثمر رسیده‌اند.
 منتقدان این آمار را نشانه‌ آشکار بحران گلزنی دانسته‌اند؛ بحرانی که در تورنمنت کافا به اوج رسید. جایی که تیم ملی برابر افغانستان تنها در دقیقه ۲۷ موفق به گلزنی شد و در دیدار با هند تا دقیقه ۵۹ دروازه حریف را باز نکرد. چنین عملکردی در برابر تیم‌های درجه‌ دو آسیا، پرسشی بزرگ را پیش می‌کشد، اگر برابر این تیم‌ها این‌گونه ناتوانیم، برابر قدرت‌های جهانی چه خواهیم کرد؟

 

6-  خط دفاعی فرسوده
 یکی از نگران‌کننده‌ترین بخش‌های کارنامه تیم ملی، ضعف فاحش در خط دفاعی است. ایران با وجود ۲۸ گل زده در ۱۵ بازی اخیر، ۱۴ گل نیز دریافت کرده است؛ آماری که برای تیمی مدعی، زنگ خطر جدی است. عملکرد مدافعان به‌قدری ضعیف بوده که حتی قلعه‌نویی نیز به آن اذعان کرده است، اما فقط اذعان کافی نیست. این ضعف هنوز پابرجاست و همچنان گریبان تیم ملی را گرفته است.

 

7- آینده نگران کننده
 با وجود تمام این آمار نگران‌کننده، امیر قلعه‌نویی همچنان با اعتمادبه‌نفسی عجیب از آینده‌ای روشن سخن می‌گوید. اما اعداد و واقعیات، زبانی سرد و بی‌رحم دارند. آنها فریاد می‌زنند که تیم ملی ایران در سراشیبی خطرناکی قرار دارد که اگر بی‌تفاوت از کنار آن بگذریم، مقصدش سقوطی سنگین خواهد بود؛ سقوطی که شاید حتی صعود به جام جهانی نیز نتواند تلخی آن را پنهان کند.

 

نباید نقد تیم ملی یک طرفه باشد

 جهانگیر کوثری
بازیکن سابق فوتبال

می‌توان توقع موفقیت از تیم ملی داشت، اما مشروط بر آن که شرایط ایده‌آل برای آماده‌سازی فراهم باشد. در حال حاضر، اما فضای مطلوبی برای تیم ملی وجود ندارد. با این حال، نمی‌توانیم موفقیت‌هایی که تیم ملی در مدت اخیر به دست آورده را نادیده بگیریم. به اعتقاد من، نقاط ضعف تیم ملی به مراتب کمتر از نقاط قوت آن است.
 فوتبال بیش از آن که یک ورزش صرف باشد، یک پدیده اجتماعی است و تحت تأثیر فضای عمومی جامعه مورد قضاوت قرار می‌گیرد. نباید نقد تیم ملی یک‌طرفه باشد؛ لازم است با نگاهی واقع‌بینانه شرایط را بسنجیم. انتقاد همیشه وجود دارد، اما باید دید آیا شرایط ما با کشورهای منطقه مانند قطر، امارات، ازبکستان و حتی هند یکسان است یا خیر؟ تحریم‌های طولانی‌مدت، محدودیت در میزبانی مسابقات و عدم امکان بازی در داخل کشور، شرایط ما را متفاوت کرده است. وقتی مجبوریم با تانزانیا در کشور دیگری بازی کنیم، یعنی شرایط ایده‌آل نیست.
 تجربه عربستان مثال روشنی است؛ تیم ملی آنها برای آماده‌سازی به مادرید می‌رود و با تیم‌های بزرگ بازی می‌کند، اما ما چگونه می‌توانیم تیم خود را با نگاه یکسان با چنین کشورهایی مقایسه کنیم؟ شرایط امروز فوتبال ما طبیعی نیست. برنامه‌ریزی‌ها و استراتژی‌ها تحت تأثیر محدودیت‌ها و شرایط غیراستاندارد قرار گرفته‌اند. جامعه نیز به دلیل تنش‌های اقتصادی نسبت به فوتبال دیدی محافظه‌کارانه پیدا کرده است.
 بنابراین، باید همه عوامل را در کنار هم در نظر گرفت و سپس قضاوت کرد. تا زمانی که امکانات و شرایط مشابه رقبا نداشته باشیم، نمی‌توانیم ارزیابی دقیقی از وضعیت فوتبال ارائه دهیم. خط‌ کش سنجش را باید تغییر دهیم. فوتبال، برخلاف والیبال، کشتی یا تکواندو، ورزشی منحصر به فرد است؛ موفقیت آن نه تنها به مهارت فنی، بلکه به روح و روان بازیکنان و نگاه جامعه وابسته است. پس تنها با واقع‌بینی می‌توان به درک درست رسید.