بازخوانی تصویر خانواده در انیمیشن‌های ایرانی به بهانه اکران «یوز»

قصه‌‌هایی که هوای «خانه» دارند

صحبت از نسل زِد این اواخر نُقل محافل است؛ نسلی که کنکاش کارشناسان خانواده برای تحلیل رفتارها و خواسته‌هایشان گاه بی‌نتیجه است؛ به همین خاطر نیز بحث ها کلافه‌شان می‌کند و راهکاری برای درک آنها ندارند. همان نسلی که به‌سرعت در پی تغییرات هستند و اساساً یکنواختی را پذیرا نیستند. از همین منظر مناسبات والدین و فرزندان هم دستخوش تغییراتی جدی شده و شکل‌گیری هویت نسل جدید بیش از هر زمان دیگری تحت‌تأثیر رسانه‌های نوین و شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته است. در این میان، اهمیت سینما بویژه با تولید انیمیشن‌های سینمایی، عیان می شود که البته نقشی دوگانه ایفا می‌کند؛ هم بستری برای بازنمایی ارزش‌های خانوادگی و فرهنگی فراهم می‌آورد و هم به‌عنوان محصولی سرگرم‌کننده و پرطرفدار، با استقبال خانواده‌ها مواجه می‌شود. یکی از محورهای مهم در قالب انیمیشن‌های ایرانی بازنمایی تصویر خانواده است؛ این روزها انیمیشن «یوز» به کارگردانی رضا ارژنگی و تهیه‌کنندگی احسان کاوه روی پرده است، فیلمی که هم‌زمان به موضوع خانواده و البته هویت (به ویژه نزد جوان ایرانی) توجه جدی دارد. به همین بهانه به بررسی چند انیمیشنی که «خانواده» تصویری پررنگ در آنها داشته‌اند، پرداخته‌ایم.

زهرا منصوری
خبرنگار سینما

«پسر دلفینی» را محمد خیراندیش و محمدامین همدانی ساخته‌اند؛ فیلمی که نگاهی کلان به مفهوم خانواده دارد. در این فیلم همه تلاش‌ها برای یافتن خانواده است. این فیلم سرگذشت پسری است که پس از حادثه‌ای تلخ، از خانواده انسانی‌اش جدا و در دریا و میان موجودات مهربانش بزرگ می‌شود. هرچند در ظاهر ماجرا سرشار از صحنه‌های پرهیجان و ماجراجویانه است اما آنچه در داستان بیشتر نمود پیدا می‌کند، اشتیاق بی‌پایان کودک برای بازگشت به ریشه‌های خانوادگی است. در تک‌تک تلاش‌های او برای شناختن خود، جست‌و‌جوی مادر به‌عنوان چراغ راه دیده می‌شود. این فیلم خانواده را نه فقط به‌عنوان یک جمع، بلکه به شکل «حس خانه» و سرچشمه هویت معرفی می‌کند؛ جایی که حتی در دورترین آب‌ها، قلب کودک هنوز به آغوش مادر وابسته است. پسر دلفینی مسیری پر از ماجرا را می‌پیماید که مفهوم «خانه» و «پیوند مادری» را پررنگ‌تر می‌کند.
محسن عنایتی و مصطفی مزرعتی حسن‌آبادی گرچه در اولین گام سراغ روایتی تاریخی در «بنیامین» رفتند اما نمی‌شود رگه‌های پررنگ خانوادگی این انیمیشن را نادیده گرفت. فیلم اساساً بر حول محور رابطه یک کودک و مادرش می‌چرخد. «بنیامین» اثری است که داستان، رابطه صمیمی و عاطفی بنیامین و مادرش را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که چگونه عشق و پیوند خانوادگی می‌تواند نیرویی برای مقاومت در برابر مشکلات باشد. تلاش بنیامین برای نجات مادرش، نشان‌دهنده مسئولیت‌پذیری فرزندان در قبال والدین است و از سوی دیگر فداکاری مادر و پناه‌بودن خانواده را نشان می‌دهد. ماجرای فیلم در روزگار سلطه فرعون روایت می‌شود، عصری تاریک که بنی‌اسرائیل زیر بار بردگی و رنج روزگار می‌گذرانند. در این میان، پسری نوجوان به نام بنیامین همراه با مادرش و دوست صمیمی‌اش، آشر، زندگی می‌کند. اما یک اشتباه ساده از سوی آشر، سرنوشت را تغییر می‌دهد، مادر بنیامین به دست سربازان فرعون گرفتار می‌شود.
«فیلشاه» به کارگردانی هادی محمدیان و تهیه‌کنندگی حامد جعفری پدیده سال ۹۷ بود؛ فیلمی با مضامین قرآنی و درباره ماجراهایی است که در جنگلی در آفریقا رخ می‌دهد. رئیس گله فیل‌ها صاحب فرزندی می‌شود که همه انتظار دارند جانشین رئیس باشد، اما برخلاف تصور، این فیل که «شادفیل» نام دارد بسیار دست و پاچلفتی است و هیکل بزرگش اغلب باعث خرابکاری می‌شود. این انیمیشن خانواده را هم سرچشمه چالش نشان می‌دهد و هم تکیه‌گاهی برای رشد؛ در جای‌جای این فیلم می‌بینیم که شادفیل در دل ماجراهای پرخطر و همراهی با دیگران، معنای واقعی مسئولیت و حفاظت از خانواده و جمع را متوجه می‌شود.
«ببعی قهرمان» فیلمی از حسین صفارزادگان و میثم حسینی در مقام کارگردان، به تهیه‌کنندگی محمدمهدی مشکوری است؛ فیلمی که اتفاقاً از روی نسخه سریالی آن به نسخه سینمایی‌اش رسیدند. این فیلم همان‌طور که در تلویزیون موفق بود در سینما هم پرتوفیق ظاهر شد؛ اثری بر محور خانواده که درباره ببعی‌ای است که رویای پرواز دارد و می‌خواهد در آموزشگاه خلبانی ثبت‌نام کند، اما موانعی پیش روی او قرار دارد. در این فیلم تصویری روشن از خانواده به‌عنوان پشتوانه و حامی دیده می‌شود. قهرمان کوچک با آرزوهایش قد می‌کشد و خانواده فرصت پرواز به او می‌دهد. این اثر، بیش از هر چیز، کودک را در مرکز توجه قرار می‌دهد، اما هم‌زمان یادآوری می‌کند که هیچ قهرمانی بدون ریشه‌های خانوادگی نمی‌تواند پیشرفت کند.
مرکز انیمیشن سوره در ادامه فعالیت‌های خود در سال‌های گذشته سه انیمیشن تولید کرده است که هر کدام از آنها پیوندی با مفهوم خانواده دارند و خانواده و پیرنگ‌های هویتی همواره از اولویت‌های این مرکز در تولید محتوا بوده است. انیمیشن سینمایی «لوپتو» اولین گامی بود که این مرکز در این عرصه برداشت؛ فیلمی به کارگردانی عباس عسکری و تهیه‌کنندگی محمدحسین صادقی که داستان اسباب‌بازی‌هایی را روایت می‌کند که توسط بیماران آسایشگاه روانی ساخته می‌شوند و در ژانر کمدی و ماجراجویانه، مفاهیمی چون امید و کارآفرینی را نشان می‌دهد.
از منظر خانوادگی این فیلم رابطه میان پدر و پسر را به تصویر می‌کشد، رابطه‌ای که بسیاری از تماشاگران در زندگی روزمره تجربه‌اش کرده‌اند. خانواده در «لوپتو» به‌عنوان بنایی برای مقابله با سختی‌های واقعی زندگی تصویر می‌شود. این فیلم همدلی در لحظه‌های دشوار توسط خانواده را به‌خوبی ترسیم می‌کند.
«مسافری از گانورا» دیگر تولید این مرکز در همین امتداد بود. در این انیمیشن، خانواده نقش بنیادینی در شکل‌گیری شخصیت‌ها و پیشبرد داستان ایفا می‌کند. این اثر با تمرکز بر روابط خانوادگی، بویژه رابطه مادر و فرزند به بررسی چالش‌ها و پیچیدگی‌های مختلف می‌پردازد. این اثر درباره سه دوست به نام‌های سهیل، ستار و امید است که در ماجراجویی با فضایی‌ها تلاش می‌کنند به یافتن ملکه آنان کمک کنند. در این فیلم می‌بینیم که مادر سهیل با وجود محدودیت‌های جسمی‌اش، همواره در کنار پسرش است و او را در مواجهه با چالش‌ها و تصمیم‌گیری‌های دشوار یاری می‌کند.
«رویاشهر» به‌عنوان سومین ضلع از این مثلث از سوی مرکز انیمیشن سوره تولید شد؛ انیمیشنی به کارگردانی محسن عنایتی و تهیه‌کنندگی مصطفی مزرعتی حسن‌آبادی که درباره نوجوانی به نام آرات است؛ پسری سرشار از رویاهای قهرمانانه که آرزو دارد شهرش را از خطر برهاند. در این فیلم خانواده به‌عنوان زمینه‌ساز شخصیت و انگیزه‌های او عمل می‌کند. رفتارها، انتخاب‌ها و مسئولیت‌پذیری‌های آرات نشان‌دهنده ارزش‌ها و تربیت اولیه‌ای است که در محیط خانواده آموخته است.
حالا انیمیشن سینمایی «یوز» تازه‌ترین اثری است که با روایتی فانتزی، کودکان و نوجوانان را به سینماها فرامی‌خواند و این‌بار هم یکی از مضامین کلیدی فیلم «خانواده» است. هر چند داستان فانتزی این انیمیشن درباره یک یوزپلنگ تنها در آمریکاست اما وقتی این کاراکتر با پرسش اساسی درباره هویت و ریشه خود مواجه می‌شود، همزمان دو موضوع برایش پررنگ می‌شود؛ یکی وطن و دیگری خانواده. تلاش کاراکتر یوز برای عبور از موانع و بازگشت به مام میهن خط اصلی داستان فیلم است اما سرانجام این سفر، دیدار دوباره او با اعضای خانواده خود است. روایت فیلم از منظر اهمیت خانواده زمانی به اوج می‌رسد که یوز جوان، تصمیم به تشکیل خانواده می‌گیرد و حتی بچه‌دار هم می‌شود تا در همراهی با همسر و فرزندانش، سفری جذاب به اقصی نقاط ایران را تجربه کرده و این‌گونه یکی از فرازهای تماشایی این انیمیشن شکل می‌گیرد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و پنجاه و چهار
 - شماره هشت هزار و هشتصد و پنجاه و چهار - ۱۶ مهر ۱۴۰۴