پرویز پیران تصویری انتقادی و در عین حال امیدبخش از جامعه ایران ارائه داد

شرایط مهیای توسعــــه پایــــدار

توانمندی های نسل جدید، تجربه های انباشته متخصصان و سرمایه های طبیعی بستری برای توسعه انسان محور ایجاد کرده است

هر ساله انجمن جامعه‌شناسی ایران با همکاری دانشکده علوم‌اجتماعی دانشگاه تهران، همایش «کنکاش‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران» را برگزار می‌کند. امسال نیز ششمین دوره این سمپوزیوم طی چهار روز با حضور اندیشمندان علوم اجتماعی در حال برگزاری است. در مراسم افتتاحیه، دکتر پرویز پیران، جامعه‌شناس برجسته و استاد پیشکسوت دانشگاه، با طرح مفهوم «جامعه لحظه‌ای»، تصویری انتقادی و در عین حال امیدبخش از وضعیت کنونی جامعه ایران ارائه کرد؛ تصویری که در آن هم بحران‌های تاریخی و فرهنگی کشور نمایان است و هم نشانه‌های بالقوه برای برون‌رفت از این وضعیت به چشم می‌خورد. سخنان او نه صرفاً گزارشی از یک نظریه جامعه‌شناختی، بلکه تلاشی برای بازاندیشی در بنیان‌های ذهنی و رفتاری جامعه ایرانی است؛ جامعه‌ای که به باور او در آستانه نوعی «خودکاوی جمعی» قرار گرفته است.

اعظم فردوست
گروه اندیشه

ایران در مستعدترین دوران
برای توسعه پایدار
دکتر پیران در آغاز سخنان خود با تأکید بر این نکته که «شرایط برای توسعه پایدار در ایران بیش از هر زمان دیگری فراهم است» گفت که توانمندی نسل جدید، تجربه انباشته‌شده متخصصان و سرمایه‌های انسانی و طبیعی کشور و ثروتی که ایران دارد بستری بی‌سابقه برای توسعه انسان‌محور ایجاد کرده است. او افزود: «در تاریخ ایران هرگز چنین شرایطی برای توسعه پایدار فراهم نبوده است.» با این حال به باور وی، کشور در «دوران گذار» دشواری است که دردهای بسیاری را به ما تحمیل کرده است.
این جامعه‌شناس با انتقاد از ضعف «خرد جمعی» در تاریخ معاصر ایران گفت که در 150 سال گذشته نه‌تنها نتوانسته‌ایم به خرد جمعی دست پیدا کنیم، بلکه سرمایه تاریخی آن را نیز از دست داده‌ایم. او یادآور شد که اندیشمندان، روشنفکران و متخصصان در صورتی می‌توانند اثرگذار باشند که تجربه و دانش خود را با «خرد جمعی» پیوند دهند، امری که به گفته او هنوز در جامعه ما نهادینه نشده است.
 
سرنوشت جامعه لحظه‌ای شده
پیران با مرور پیشینه پژوهش‌های خود با همکاری دانشجویانش، درباره ساختار اجتماعی ایران توضیح داد که طی ۲۷ سال تحقیق به پنج نظریه رسیده‌اند: نظریه راهبرد و سیاست سرزمینی، نظریه معماری خرد و کلان، نظریه آبادی، نظریه امتناع از مشارکت و نظریه ویژگی‌های شخصیت فردی و جمعی بازمهندسی‌شده ایرانیان. جمع‌بندی این نظریه‌ها به این نتیجه منتهی شد که بخش مهمی از مشکلات کنونی ناشی از نوع مواجهه جامعه ایران با مدرنیته است. او گفت: «مدرنیته زبان توسعه است و گریزی از آن نیست؛ بنابراین باید مواجهه‌ای درست و سنجیده با آن داشته باشیم.»
به باور این استاد دانشگاه، جامعه ایران در ۱۵۰ سال اخیر مواجهه درستی با مدرنیته نداشته که نتیجه آن بروز شکاف‌های اجتماعی عمیق، فرسایش سرمایه اجتماعی و شکل‌گیری جامعه‌ای «بی‌افق» شده است. او با استناد به تحلیل‌ کارشناسان علوم اجتماعی گفت: «امروز حدود ۷۰ درصد جامعه برای بقای روزمره تلاش می‌کند.» همین وضعیت، به تعبیر پیران، موجب شکل‌گیری «جامعه لحظه‌ای» شده است؛ جامعه‌ای که در آن آینده‌نگری از میان رفته و کنش‌ها تابع واکنش‌های لحظه‌ای‌اند.
پیران ویژگی‌های «جامعه لحظه‌ای» را چنین برشمرد: نبود آینده‌نگری، تضعیف اخلاق اجتماعی، فرسودگی نهادها، کاهش روابط عاطفی، سودمحوری در ارتباطات، تناقض در حافظه جمعی و مدیریت واکنشی و ناقص که موجب تکرار زخم‌ها و تروماهای اجتماعی می‌شود. نتیجه این روند، به گفته او، تنزل جامعه به سطح تنازع بقاست.
 
کوچک شدن طبقه متوسط
در جامعه تروماتیک
این استاد جامعه‌شناسی، یکی از تبعات اصلی جامعه لحظه‌ای را «تضعیف طبقه متوسط» عنوان کرد. او معتقد است که طبقه متوسط سنتی که حامل آرمان‌های دموکراسی، توسعه و خردورزی بود، جای خود را به شبه‌طبقه‌ای داده است که «رفتار لمپنیستی» دارد و دیگر دغدغه‌ای برای آرمان‌های جمعی ندارد. او گفت: «گروه‌های جدیدی جایگزین معلمان، دانشگاهیان و هنرمندانی شده‌اند که پیش‌تر نمایندگان طبقه متوسط بودند؛ این گروه‌های جدید نسبت به منافع ملی و خرد جمعی بشدت بی‌توجه‌اند.»
پیران با اشاره به پیامدهای روانی و فرهنگی این وضعیت، از جامعه ایران به‌عنوان یکی از پنج جامعه تروماتیک جهان یاد کرد و گفت: «خشونت در اشکال روحی، روانی و اجتماعی‌اش جامعه را به‌شدت آسیب‌پذیر کرده و آن را به جامعه‌ای لحظه‌ای و ترومایی بدل کرده است.»
 
بازسازی خرد جمعی و عرفان پویا
به باور این استاد جامعه‌شناسی، برای برون‌رفت از این وضعیت، اولین گام «شکل‌گیری جریان خودکاوی» است. او گفت: «در ۱۵۰ سال گذشته، از سوی دشمنان خارجی، افکار عمومی ایرانیان به‌گونه‌ای مهندسی شد که باور کنند نمی‌توانند خود را مدیریت کنند، بنابراین نباید استقلال داشته باشند!» پیران این القائات را بخشی از پروژه‌ بیرونی دانست که با هدف تضعیف اعتماد به‌نفس جمعی ایرانیان طراحی شده است. به گفته او، حتی بسیاری از چهره‌های فرهنگی و علمی داخلی هم در این روند ناخواسته نقش داشته‌اند و به تحقیر هویت ایرانی دامن زده‌اند. پیران با تأکید بر ضرورت «روان‌کاوی جمعی جامعه» گفت که بسیاری از ویژگی‌هایی که به عنوان صفات منفی ایرانیان معرفی شده، در واقع سازوکارهای دفاعی و انطباقی در برابر فشارهای تاریخی بوده‌اند.
او در ادامه به «عرفان پویا» به عنوان یکی از مؤلفه‌های از دست‌رفته فرهنگ ایرانی اشاره کرد و گفت: «به ما القا شد که عرفان مانع توسعه است و در این مسیر حتی برخی متفکران داخلی نیز همراه شدند. در حالی که عرفان پویا و جنگنده ما، مانند عرفان سهروردی، بایزید بسطامی و مولوی، یکی از نیروی محرکه جنبش‌های اجتماعی، تاریخی ایران بوده است.»
او بازسازی «عرفان پویا» را یکی از الزامات نوزایی فرهنگی و اجتماعی ایران دانست و تأکید کرد که بدون بازگشت به روح پویای عرفان ایرانی، نمی‌توان مسیر توسعه انسان‌محور را طی کرد.
 
شرط توسعه: نقد بی‌پروا و جدی
این استاد پیشکسوت در جمع‌بندی سخنان خود، بر ضرورت نقد جدی و بی‌پروا جامعه‌شناسان و متخصصان تأکید کرد: «تا زمانی که نقد بی‌رحمانه نداشته باشیم، نمی‌توانیم جامعه توسعه‌یافته بسازیم. جامعه‌شناسی بدون نقد معنا ندارد.» پیران ضعف جامعه‌شناسی در ایران را در همین ناتوانی از نقد ارزیابی کرد و افزود: «برای همگامی با دستاوردهای بشری، ابتدا باید آنها را به‌خوبی بیاموزیم و سپس توان نقد داشته باشیم.»
به باور او، اگرچه «جامعه لحظه‌ای در ایران» پایدار شده است، اما نشانه‌های امید همچنان وجود دارد. فاصله‌گرفتن جامعه از شبه‌مدرنیته، افزایش گرایش به مدرنیته واقعی و نقش‌آفرینی زنان و بالارفتن آگاهی جامعه، از جمله عوامل امیدبخش در مسیر آینده ایران است. سخنان دکتر پیران در این همایش، بیش از هر چیز دعوتی بود به بازاندیشی، خودکاوی و بازسازی بنیان‌های فکری جامعه‌ای که در آستانه تحولات امیدبخشی قرار دارد.

 

بــــرش

زنان؛ کلید توسعه ایران
دکتر پیران با اشاره به تغییرات اجتماعی دهه‌های اخیر، زنان را «کلید توسعه ایران» معرفی کرد. او گفت: «چهل سال پیش، پیش‌بینی کرده بودم که کلید توسعه ایران در دست زنان است.» به باور او، زنان ایرانی به دلیل مواجهه با فشارهای اجتماعی بیشتر، ویژگی‌هایی از توان تصمیم‌گیری، خلاقیت و تاب‌آوری را در خود پرورانده‌اند که آنان را به نیروی اصلی تحول در جامعه آینده ایران بدل کرده است. پیران به پژوهشی اشاره کرد که در ۵۱ روستا و ۶۰ شهر ایران انجام داده‌اند و نتیجه آن نشان می‌دهد که «در خانواده‌های ایرانی، زنان یا تصمیم می‌گیرند یا تصمیم را می‌سازند» و آن را نشانه‌ای از تحول ساختاری در جامعه ایران تفسیر کرد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و پنجاه و چهار
 - شماره هشت هزار و هشتصد و پنجاه و چهار - ۱۶ مهر ۱۴۰۴