رئیس مرکز سالمندشناسی کشور:
مواجهه با سالمندی، سیاست و راهبرد منسجم می خواهد
تا سقوط در سراشیبی سالمندی چیز زیادی نمانده است. طبق تازهترین برآوردهای مرکز آمار ایران و سازمان ملل، امسال جمعیت افراد بالای 60 سال کشور به حدود 10 میلیون و 200 هزار نفر یعنی نزدیک به 12 درصد کل جمعیت میرسد. پیشبینیها نشان میدهد که این رقم تا میانه قرن حاضر به بیش از 30 درصد خواهد رسید. این تحول جمعیتی، پیامدهای گسترده اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی به همراه خواهد داشت. سازمان جهانی بهداشت امسال با تأکید بر محله محوری شعار این هفته را «سالمندان پیشرو در حرکتهای محلی و جهانی برای رسیدن به آرزوها، رفاه و حقوق خویش» اعلام کرده است.
نظام سالمندی ایران دارای کاستیهای کلیدی است که نیازمند توجه و برنامهریزی فوری است. به گفته دکتر احمد دلبری، مشاور عالی سازمان بهزیستی در امور سالمندان، رئیس مرکز سالمندشناسی ایران و انجمن علمیطب سالمندان، ایران با سرعتی کمسابقه به سمت یک جامعه سالمند حرکت میکند. اما شواهد رسمیو پژوهشهای دانشگاهی نشان میدهد که زیرساختها و سیاستهای موجود برای مواجهه با این موج جمعیتی کافی نیست. دلبری درباره مهمترین کمبودها و چالشهای حوزه سالمندی به «ایران» میگوید: «خلأ راهبرد و سیاستگذاری یکی از مهمترین کمبودها در این حوزه است. نبود برنامههای بلندمدت و جامع در این عرصه به چشم میخورد، هنوز سند ملی سالمندان بهطور کامل اجرایی نشده و استراتژی منسجمیبرای مواجهه با پیامدهای سالمندی در سطح ملی وجود ندارد. از طرفی با ضعف هماهنگی بین دستگاهها هم مواجه هستیم. تعدد نهادهای متولی (بهزیستی، وزارت بهداشت، سازمان بیمهها و…) بدون یک سیاست واحد موجب دوبارهکاری و اتلاف منابع شده است.» دلبری فقدان قوانین حمایتی جامع و عدم ضمانت اجرای قوانین موجود را از دیگر کمبودها برمیشمارد: «حقوق معیشتی، حمایتهای روانی و اجتماعی سالمندان و موارد مختلف مربوط به این گروه از افراد جامعه به شکل پراکنده در قوانین موجود دیده میشود و پشتوانه اجرایی قدرتمند ندارد. همچنین خدمات مراقبتی و بهداشتی کافی برای این موج سالمندی که با آن روبهرو خواهیم شد، وجود ندارد. هزینههای سلامت سالمندان چندبرابر افراد دیگر است آنها بهطور متوسط شش برابر سایر گروههای سنی هزینه درمانی دارند، اما فقط 29 درصد از آنها از بیمههای تکمیلی برخوردار هستند.»
15 هزار تخت برای 10 میلیون سالمند
سالمندی در بسیاری از مواقع با از کارافتادگی همراه است. گاهی تغییر سبک زندگی هم باعث شده تا برخی از خانوادهها امکان نگهداری از سالمند را در خانه نداشته باشند برای همین وجود مراکز مراقبت از سالمندان با قیمتهای مناسب بیش از پیش در جامعه احساس میشود. دلبری با تأیید این موضوع کمبود شدید زیرساخت اقامتی را از دیگر محدودیتهای دوران سالمندی میداند و میگوید: «تغییر سبک زندگی، مهاجرت فرزندان و اشتغال گسترده اعضای خانواده سبب شده حمایت خانوادگی از سالمندان کاهش یابد. از طرفی با کمبود محیطهای دوستدار سالمند در سطح جامعه مواجه هستیم. شهرها و روستاهای ایران هنوز برای سالمندان ایمن و دسترسپذیر نیستند؛ از پیادهروها و حملونقل عمومیتا خدمات فرهنگی و تفریحی برای استفاده سالمندان مناسبسازی نشدهاند. در نتیجه، امکان حضور اجتماعی و فعالیت بدنی سالمندان محدود میشود و حس انزوا در آنها تشدید میشود. کل تختهای آسایشگاهی سالمندان در ایران حدود 15 هزار تخت است، اما جمعیت سالمندان (60 سال به بالا) در سال 1404 به حدود 10 میلیون و 200 هزار نفر میرسد. یعنی در حال حاضر به طور میانگین برای هر 680 سالمند فقط یک تخت آسایشگاهی وجود دارد. در حالیکه در کشورهای توسعهیافته این نسبت حدود 1 به 18 است. این عدد بهخوبی نشان میدهد که ظرفیت فعلی تختهای شبانهروزی در مقایسه با جمعیت روبهرشد سالمندان بسیار پایین است و نیاز به توسعه گسترده خدمات مراقبت در منزل و محلهمحور را کاملاً توجیه میکند.»
نیاز روزافزون به مراقبت طولانیمدت مورد دیگری است که رئیس مرکز سالمندشناسی به آن اشاره میکند: «با افزایش بیماریهای مزمن و ناتوانی جسمی، نیاز به پرستاری و توانبخشی خانگی و روزانه رو به افزایش است، اما زیرساخت آن شکل نگرفته است. همچنین با کمبود نیروی متخصص در حوزه سالمندی هم مواجهایم، تعداد پزشکان، پرستاران، روانشناسان و مددکاران اجتماعی آموزشدیده در حوزه سالمندی بسیار کمتر از استانداردهای بینالمللی است.» دلبری با اشاره به بحران رفاه و پایداری اقتصادی در مورد آن به کاهش نسبت پشتیبانی صندوقهای بازنشستگی اشاره میکند و در مورد آن توضیح میدهد: «در حالی که نسبت مطلوب 6 تا 7 نفر شاغل به ازای یک بازنشسته است، این رقم در ایران در سازمان تأمین اجتماعی 4.5 ، صندوق بازنشستگی کشوری 0.5 و سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح 0.83 است؛اعدادی که خطر ورشکستگی را هشدار میدهند.» دلبری با بیان اینکه با افزایش فقر در سالمندی مواجه هستیم، توضیح میدهد: «پژوهشها از دو برابر بودن میزان فقر در میان سالمندان نسبت به جمعیت عمومیخبر میدهند. سهم سالمندان فاقد مسکن شخصی از 8 درصد در سال 1385 به حدود 20 درصد در 1400 رسیده است که فشار مضاعفی بر هزینههای زندگی وارد میکند.» اما فقط مسائل اقتصادی به سالمندان فشار نمیآورد، به گفته رئیس مرکز سالمندشناسی کشور نمیتوانیم از چالشهای اجتماعی و روانی که زندگی سالمندان را تهدید میکند چشمپوشی کنیم. تنهایی و انزوا یکی از مهمترین مسائلی است که امنیت روانی سالمندان را تهدید میکند. او میگوید: «نزدیک به 50 درصد سالمندان احساس تنهایی میکنند و حدود 30 درصد بدون همسر هستند. بیش از 4800 سالمند سرراهی یا مجهولالهویه شناسایی شدهاند. آمارها همچنین از نرخ حدود 50 درصدی انواع آزار و غفلت در گزارشهای ثبتشده، حکایت دارد.»
راهکارهای اورژانسی
برای حل معضلات سالمندی
رئیس انجمن علمیطب سالمندان در پاسخ به اینکه برای حل این مشکلات چه اقدامات اورژانسی باید انجام شود، میگوید: «در مرحله اول باید به شناسایی فوری سالمندان در معرض خطر بالا از جمله سالمندان تنها، سالمندان دارای بیماری مزمن یا معلولیت شدید و سالمندان در مناطق دوردست اقدام کنیم. در مرحله بعدی باید با سازمانهای محلی، خانههای بهداشت، پایگاههای سلامت برای گردآوری داده محلهای همکاری کنیم. ارائه خدمات حمایتی روانی-اجتماعی فوری از قبیل راهاندازی خطوط مشاوره تلفنی رایگان ویژه سالمندان و خانوادههای آنها از اهمیت برخوردار است. همچنین ارائه جلسات گروهی روانشناسی یا مددکاری اجتماعی در محلات برای کاهش احساس تنهایی باید در برنامههای سالمندان قرار گرفته شود. همچنین تقویت مراقبت خانگی و خدمات در محل، عقد قرارداد با پرستاران محلی یا داوطلبان آموزشدیده برای مراجعه در منزل برای مراقبت جسمیو پیگیری درمانهای مزمن، تأمین تجهیزاتی ساده و ارزان مثل واکر، عصا، داروهای ضروری برای منزل، پوشش بیمهای برای خدمات مراقبت خانگی روانی و جسمانی به صورت آزمایشی در چند استان پرجمعیت باید در دستور کار قرار گیرند.» دکتر دلبری تأکید میکند: «ایجاد مراکز پاتوق سالمندی مانند مراکز مهر و گفتوگو، استفاده از فضاهای موجود در ادارات بهزیستی، خانههای فرهنگی، مساجد یا مدارس برای برگزاری چند ساعته نشستهای سالمندان، برنامههای سادهای مثل گفتوگو، ورزش سبک، آموزش سلامت، کارگاههای دستی و گفتوگو بیننسلی که هزینه بالایی نداشته باشند؛ در تقویت امنیت روانی و اجتماعی سالمندان تأثیرگذار است.» به گفته مشاور سالمندان سازمان بهزیستی کشور، آموزش خودمراقبتی و پیشگیری با تدوین و توزیع بروشورها، فیلمهای کوتاه آموزشی درباره جلوگیری از افتادن، مراقبت از بیماریهای مزمن، تغذیه مناسب، سلامت روان، خواب، برگزاری کارگاههای آموزشی محلی برای سالمندان، خانوادهها و کارکنان مراکز بهداشتی باید در برنامهها قرار بگیرد. همچنین تأکید بر اهمیت فعالیت جسمیمناسب و ارتباط اجتماعی به عنوان پیشگیری از افسردگی و دیگر اختلالات روانی-اجتماعی و جلب مشارکت نهادهای مختلف از جمله تعامل با شهرداریها برای بهبود فضای شهری، پیادهروها، روشنایی محله و حملونقل عمومیمناسب سالمندان، همکاری با رسانهها برای اطلاعرسانی عمومیدرباره وضعیت سالمندان و ضرورت توجه به آنها؛ درگیر کردن خیرین، مراکز خیریه، مؤسسات غیر دولتی جهت حمایت مالی، فرهنگی، مشاورهای از جمله اقدامات دیگری است که میتوانیم برای حل بحران سالمندی به کار ببریم.
دلبری راهاندازی خط مشاوره تلفنی ویژه سالمندان تنها در چند شهرستان بزرگ و راهاندازی 5 تا 10 مرکز پاتوق محلهای سالمندان در شهرهای بزرگ را از جمله ضروریترین اقدامات ارزیابی میکند.

