زندگی احمد محمود نوشتن بود. وقتی مینوشت در این دنیا نبود. باور کنید زمانی که داشت مینوشت با او حرف میزدید، جوابتان را میداد اما بعد یادش نبود که حرف زده است. احمد محمود ساعت هفت صبح میآمد و در اتاق کارش مینشست تا ظهر کار میکرد، بعد میآمد ناهار میخورد و یک ساعت میخوابید و بعد دوباره پایین میآمد و کار میکرد و ساعت هشت شب که میشد، میگفت من دیگر احمد محمود نیستم و میشد مرد خانه. میآمد پیش ما مینشست و زندگیمان را میکردیم. جور خاصی بود که نمیتوانم برای شما بگویم چگونه بود. همیشه و همیشه برایم بهترین کلمه این است که آدم شریفی بود.
بابک اعطا، فرزند احمد محمود در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا