عصر تضاد و کشمکش

یکی از نکته‌های پررنگ در این کتاب، روایتی است از تجربه تلخ و گیج‌کننده مردمان خاورمیانه؛ زمانی که نظم کهن عثمانی-اسلامی، با همه روابط اجتماعی و شیوه‌های حکومتی‌اش، در هم شکست و مسیر تازه‌ای پیش پایشان قرار گرفت. سال‌هاست که برای توصیف این دوران از واژه‌هایی چون «مدرنیزاسیون» و «غربی‌سازی» استفاده می‌شود؛ اما نویسنده با نگاهی دقیق نشان می‌دهد که این اصطلاحات نه‌تنها بار ارزشی و قضاوت‌های فرهنگی به دوش می‌کشند، بلکه گاهی از حقیقت نیز فاصله می‌گیرند. به همین دلیل، او واژه «تحول» را برمی‌گزیند؛ واژه‌ای که بهتر می‌تواند تلاش اصلاح‌طلبان قرن نوزدهم را بازتاب دهد و تغییرات آن روزگار را در ادامه دگرگونی‌های پیشین منطقه بنشاند، زیرا این اولین بار نبود که خاورمیانه با «تحول» روبه‌رو می‌شد. ظهور و تثبیت امپراطوری عثمانی در قرن‌های پانزدهم و شانزدهم خود انقلابی بزرگ بود. در همان دوران، استقرار تشیع در ایران نیز یک تغییر بنیادین به شمار می‌رفت. در قرن نوزدهم، اما، نگاه حاکمان منطقه به اروپا نه از سر شیفتگی کامل به «غربی‌سازی»، بلکه بیشتر از روی نیاز عملی بود؛ آنها می‌خواستند توان نظامی خود را تقویت و ابزارها و شیوه‌های سازماندهی مدرن اروپایی را ـ آن هم به‌صورت گزینشی ـ وارد ارتش‌هایشان کنند.  باری همان‌گونه که کتاب نشان می‌دهد، این «گزینش محدود» خیلی زود از دست سیاستمداران و فرماندهان خارج شد. با گسترش شمار مدیران و افسرانی که این اصلاحات را پذیرفته بودند، موج تحول به سرعت حوزه‌های دیگر جامعه را نیز دربر گرفت و چهره خاورمیانه را دگرگون ساخت. کتاب در فصل چهارم به اولین گام‌های دگرگونی می‌پردازد؛ گام‌هایی که با اصلاحات سلطان سلیم سوم و محمود دوم در امپراطوری عثمانی و البته با برنامه‌های بلندپروازانه محمدعلی پاشا در مصر آغاز شد. این دوره، نقطه شروعی بود که در آن حاکمان به ضرورت تغییر پی بردند و کوشیدند با ابزارهای نوین، قدرت کهن خود را حفظ  کنند.
فصل پنجم اما صحنه شتاب گرفتن این روند است؛ عصر «تنظیمات» در عثمانی و سلطنت اسماعیل در مصر. در اینجا کتاب نشان می‌دهد چگونه هزینه‌های فزاینده و سلطه بازرگانان اروپایی بر بازارهای محلی، دو دولت را به سمت ورشکستگی کشاند؛ سرانجامی که در مصر به اشغال مستقیم بریتانیا ختم شد. در فصل ششم، تمرکز روایت بر پیامدهای اشغال مصر توسط بریتانیا تا آستانه جنگ جهانی اول است. همزمان، در سوی دیگر منطقه، ایران قاجار تحت سلطنت ناصرالدین‌شاه قرار داشت؛ دوره‌ای پر از تضاد و کشمکش که نویسنده با دقت آن را کنار تحولات عثمانی و مصر قرار می‌دهد تا تفاوت‌ها و ویژگی‌های خاص ایران در اواخر قرن نوزدهم روشن‌تر شود.
فصل هفتم کتاب پرده از صداهایی کنار می‌زند که در برابر موج تغییر ایستادند یا دست‌کم خواستار آن بودند که اصلاحات، ریشه در سنت‌های اسلامی داشته باشد. فصل هشتم ما را به دو جنبش مشروطه‌خواهی می‌برد؛ دو حرکت همزمان، اما متفاوت. در عثمانی، «ترکان جوان» قانون اساسی را دوباره زنده کردند. این گروه از افسران و کارمندان آموزش‌دیده در نهادهای مدرن، با عزم نجات امپراطوری، بر صحنه سیاست گام نهادند. کتاب ابتدا سیاست‌های آنان را تحلیل می‌کند و سپس به معرفی جریان‌های رقیب هویت‌ساز می‌پردازد که درست در آستانه جنگ جهانی اول، هر یک برای به دست آوردن وفاداری مردم رقابت می‌کردند.
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و پنجاه
 - شماره هشت هزار و هشتصد و پنجاه - ۱۲ مهر ۱۴۰۴