در حافظه موقت ذخیره شد...
وداع با استاد احمد پژمان از تالار وحدت تا شیراز
پرواز جاودانه خالق موسیقی «خانه ای روی آب»
همه آمده بودند؛ از دوستان و یاران قدیمیتا عاشقانی که سالها با آثار ماندگار احمد پژمان زیستهاند. تالار وحدت صبح جمعه ۴ مهرماه، مملو از جمعیتی بود که برای آخرین دیدار و وداع با احمد پژمان، دور هم جمع شده بودند. علیاکبر شکارچی، مجید انتظامی، اردشیر کامکار، هوشنگ کامکار، پشنگ کامکار، فاطمه مهاجرانی، بهمن فرمانآرا، حسین علیزاده، ستار اورکی، منوچهر شاهسواری، علی بوستان، مانی جعفرزاده، بابک رضایی، اسحاق شکری، حمیدرضا دیبازر، سوسن اصلانی، محمدرضا درویشی، کیهان کلهر، ارسلان کامکار، محمد الهیاری و... در آیین تشییع زندهیاد احمد پژمان حضور داشتند.
او به دوران آشنایی خود با استادش اشاره کرد و افزود:«من و احمد پژمان چندین سال با هم دوست بودیم. روزی رفتم وی را ببینم که دیدم دستگاههای بزرگی گذاشته بود؛ از او پرسیدم، گفت اینها سینتی سایزر است، گفتم چه کاربردی دارد، کاری کرد که از این هنرنماییاش حیرتزده شدم. وقتی هم گفتم دوباره بشنوم، گفت پاک کردم. اینها ویژگیهایی است که نشأت گرفته از خلاقیت و آشناییاش با علم موسیقی کلاسیک است. او با همه موسیقیها آشنایی داشت و در عین انسانیت و بزرگی نقش بسیار مهمیدر موسیقی ایفا کرد. زمانی هم که در آمریکا برای او بزرگداشت گرفتند، شنیدم با چه عظمتی این رویداد برگزار شده است. میدانم شما ایرانیان عزیز هم از مرگ احمد پژمان ناراحت هستید، چون وقتی من خبر را شنیدم، در بیمارستان بستری شدم. به هر حال کارهای خوب یا بد یک هنرمند بعد از مرگش در دنیا خواهد ماند و اگر کار خوبی انجام داده باشد، پروازش جاودانه باقی میماند، همانطور که احمد پژمان تا ابد برای ما جاودانه خواهد شد.»
محمدرضا درویشی، موسیقیدان، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی نواحی هم در ادامه این مراسم تشییع گفت:«حدود پنجاه سال پیش که دانشجوی سال اول دانشکده هنرهای زیبا بودم و آقای هوشنگ کامکار هم سال چهارم همین مجموعه بود، ما درسی با مرحوم داریوش صفوت به نام «آشنایی با موسیقی ایرانی» داشتیم. در آن زمان مرحوم صفوت گفت:«طراوت برون مینماید از سر درون»؛ در عرصه هنر طراوت برون چه هست؟ به نظر من آثار فرهنگی و هنری ارزشمند و آن سر درون هم باطن هنرمند است که اگر نباشد، آثار درجه یک بیرون نمیآید و مرحوم احمد پژمان دربرگیرنده چنین ویژگیهای ارزشمندی بود.»
بهمن فرمانآرا، کارگردان پیشکسوت سینمای ایران هم با بیان خاطراتی از همکاری با مرحوم پژمان گفت:«ارتباط من با احمد از سر فیلم «شازده احتجاب» شروع شد. وقتی به خانه او رفتم به من گفت تا حالا موزیک برای فیلم نساخته و من به او گفتم چه میخواهم و چه سازهایی را نمیخواهم. بنابراین آهنگسازی فیلم را قبول کرد.»
اوافزود:«وقتی توضیح دادم چه سازهایی را برای این فیلم میخواهم و نمیخواهم، فیلم را دو بار دید و بعد از یک ماه آمد و گفت آهنگ فیلم را ساخته است. ما در یکی از بخشهای رادیو جمع شده بودیم و علی رهبری هم پذیرفته بود که اجرای اثر را به عهده داشته باشد. کار انجام شد و من بسیار همکاری خوبی با احمد داشتم.»
فرمانآرا ادامه داد:«حدود دو ماه پیش که به لسآنجلس رفته بودم، به احمد زنگ زدم و به ملاقاتش رفتم. گرچه حال خوبی نداشت اما بازهم او را هنرمند توانمندی دیدم که همچنان تواناییاش آشکار بود. او موقع خداحافظی حتی با تمام سختیها به طبقه پایین آمد و به من گفت باز هم بیا و من هنوز خودم را نمیبخشم که نتوانستم دوباره به احمد سر بزنم.»
شریف لطفی، آهنگساز و مدرس موسیقی هم در این مراسم گفت:«آشنایی من با احمد پژمان به ۵۰ سال پیش بازمیگردد. او انسان دلپذیری بود و من افتخار رفاقت با این هنرمند را داشتم. احمد پژمان را باید در وجه انسانی و موسیقاییاش یافت.
یلدا ابتهاج نیز در ادامه مراسم عنوان کرد:«کمتر از یک ماه پیش برای سومین سالگرد درگذشت پدرم، شنیدم که استاد پژمان دار فانی را وداع گفتند، به همسرش گفتم اگر امکانی برای انتقال پیکر وی به ایران وجود دارد، آماده همکاری هستم و چقدر خوب که همسرش شیرین بانو نهایت همکاری را در این زمینه انجام داد.»او افزود:«ما کم شدیم و دیگر دلهای ما برای موسیقی این سرزمین نمیتپد و این نشانه مهجوریت موسیقی و موزیسینهای ماست. این مراسم از دید من کم (است) و شایسته است در جایی بهتر، فکرشدهتر و با دلهایی که برای احمد پژمان میتپد، برنامه داشته باشیم. احمد پژمان بزرگ موسیقی ماست و با شرافت آن را نگه داشت.»
ابتهاج توضیح داد:«اگر به موسیقی ارزشهای بیشتری میدادیم، نیاز نبود احمد پژمان به آمریکا برود اما امروز خوشحالیم این اتفاق افتاده است. او با خلاقیتی مثالزدنی موسیقی ما را گسترش داد و شایسته است نهتنها امروز، بلکه در خانههای خودمان و به نسل جوان اینها را منتقل کنیم.»
شیرین بذله، همسر مرحوم احمد پژمان هم در بخش پایانی مراسم وداع گفت:«خیلی خوشحالم که به یاری همه دوستان آرزوی احمد پژمان را برآورده کرده و پیکر او را در ایران به خاک میسپارم. از کمکهای بیدریغ همه دوستان قدردانی میکنم که بدون آنها چنین امری میسر نبود.»

