نگاهی به سریال «محکوم»

عشــق، مــرگ و عــدالت

سریال «محکوم» یکی از تازه‌ترین تولیدات شبکه نمایش خانگی است که توانسته در همان قسمت‌های ابتدایی خود توجه مخاطبان بسیاری را جلب کند. اثری که از همان ابتدا نشان داد قرار نیست تنها در سطح یک ملودرام خانوادگی ساده باقی بماند، بلکه تلاش دارد لایه‌های پیچیده‌تری از درام، تعلیق و حتی نقدهای اجتماعی را به نمایش بگذارد. اگرچه قسمت اول بیشتر درگیر معرفی شخصیت‌ها و روابط میان آنها بود و به همین دلیل چندان پرکشش و گیرا آغاز نشد، اما کارگردان و نویسنده، آگاهانه زمینه‌هایی فراهم کردند که در قسمت‌های بعدی ثمر داد و داستان را به سمت فضایی پرتنش‌تر و جذاب‌تر هدایت کرد.

علی نعیمی
منتقد سینما

حادثه شوکه‌کننده مرگ تابان، دختر خسرو، نقطه عطفی بود که روایت «محکوم» را از یک ملودرام خانوادگی به یک تریلر جنایی تمام‌عیار بدل ساخت. این اتفاق نه‌تنها مسیر زندگی شخصیت‌های اصلی را زیر و رو کرد، بلکه حال‌ و هوای کلی سریال را نیز تغییر داد و مخاطب را به مرحله‌ای تازه از همراهی با داستان کشاند. از این لحظه به بعد، قصه به‌ تدریج رنگ و بوی کارآگاهی و معمایی به خود گرفت و کاراکتر پلیس با بازی پژمان جمشیدی در مرکز توجه قرار گرفت. چنین تغییر لحن و ژانری اگرچه ریسکی بزرگ محسوب می‌شود، اما در «محکوم» توانست به‌ خوبی عمل کند و جذابیت‌های تازه‌ای به اثر بیفزاید.

شخصیت‌پردازی
شخصیت‌پردازی در «محکوم» یکی از نقاط قوت برجسته آن است. نسرین به‌عنوان محور اصلی قصه، شخصیتی چندلایه دارد. او در جایگاه یک مادر نگران، یک قاضی با موقعیت اجتماعی حساس و زنی با گذشته‌ای پر از شکست و چالش، چهره‌ای به‌شدت انسانی و در عین حال پرتناقض پیدا کرده است. کشمکش میان وظیفه شغلی و احساسات مادری‌اش، او را به یکی از پیچیده‌ترین شخصیت‌های سریال‌های اخیر تبدیل کرده است. در کنار او خسرو، با بازی کوروش تهامی قرار دارد که همزمان پدر داغدار، همسر و تراپیست است. او نیز درگیر تضادهای عمیق درونی است و حضور همسر سابقش، ناهید، بر این بحران‌ها می‌افزاید. این دو شخصیت اصلی به همراه فرزندانشان و روابط پیچیده‌ای که دارند، موتور محرک اصلی روایت هستند و مخاطب را وادار می‌کنند هر بار نگاه تازه‌ای به ماجرا داشته باشند.
کارگردانی سیامک مردانه در اولین تجربه‌اش را می‌توان یکی از شگفتی‌های «محکوم» دانست. او با بهره‌گیری از زبان بصری نزدیک به نوآر، فضایی تیره و پرتعلیق خلق کرده است. استفاده از نورپردازی تاریک، رنگ‌های سرد، دکورهای بسته و نماهای بارانی و ابری، فضایی را به وجود آورده که با مضمون قصه کاملاً هماهنگ است. این انتخاب‌های بصری باعث می‌شود حتی زمانی که روایت در ظاهر آرام پیش می‌رود، تماشاگر حس تعلیق و اضطراب را از دست ندهد. این نوع فضاسازی در شبکه نمایش خانگی کمتر دیده می‌شود و به همین دلیل «محکوم» توانسته در این بخش یک هویت مستقل برای خود بسازد.

مضمون
از نظر مضمون نیز سریال فراتر از یک قصه جنایی ساده حرکت می‌کند. موضوع عشق والدین به فرزندان، تقابل عقل و احساس در موقعیت‌های بحرانی و حتی نقد غیرمستقیم به ساختارهای قضایی از مهم‌ترین تم‌های اثر هستند. اینکه نسرین در مقام یک قاضی تا چه اندازه ممکن است تحت‌تأثیر عواطف مادری قرار بگیرد و مرز میان عدالت و احساسات کجاست، از جمله پرسش‌هایی است که سریال مطرح می‌کند و همین مسأله بُعد اجتماعی و اخلاقی تازه‌ای به آن می‌بخشد. علاوه بر این، «محکوم» به سراغ تابوهایی رفته که در سریال‌های نمایش خانگی کمتر به آن پرداخته شده است. ورود مستقیم به فضای دادگاه و سیستم قضاوت، آن‌هم با تمرکز بر یک قاضی زن، جسارتی است که می‌تواند نقطه عطفی در آثار مشابه محسوب شود.
نکته مهم دیگر، هوشمندی سازندگان در بهره‌گیری از عناصر کلاسیک درام است. مرگ ناگهانی یکی از شخصیت‌ها در همان ابتدای روایت، کشمکش‌های عاطفی و خانوادگی و گره‌های معمایی که به تدریج باز می‌شوند، همه از تکنیک‌هایی هستند که همواره درام‌نویسی را زنده نگه داشته‌اند. این المان‌ها در «محکوم» به شکلی نسبتاً باورپذیر طراحی شده‌اند و همین امر باعث شده مخاطب با وجود برخی ضعف‌ها در ریتم یا دیالوگ‌ها، همچنان با قصه همراه بماند.

ژانر
با توجه به سه قسمت ابتدایی، می‌توان پیش‌بینی کرد که «محکوم» در ادامه نیز با اتفاقات تکان‌دهنده و پیچیدگی‌های تازه روبه‌رو شود. ترکیب فضای جنایی با لحن ملودراماتیک، حضور بازیگران شناخته‌ شده و محبوب، کارگردانی متفاوت و البته پرداخت به موضوعات کمتر دیده ‌شده در شبکه نمایش خانگی، همه دست به دست هم داده‌اند تا این سریال به اثری قابل‌توجه تبدیل شود. اگر روند کنونی ادامه یابد، «محکوم» می‌تواند نه‌تنها در میان مخاطبان عام محبوبیت پیدا کند، بلکه در سطحی جدی‌تر به‌عنوان نمونه‌ای جسور در بازنمایی مسائل اجتماعی و قضایی نیز مورد توجه قرار گیرد.
در مجموع، «محکوم» سریالی است که با شروعی نسبتاً محتاطانه، به‌ تدریج خود را پیدا کرده و توانسته درام و تعلیق را در هم بیامیزد. اگرچه هنوز با اثری بی‌نقص فاصله دارد، اما همین مسیر رو به رشد و نگاه متفاوت به ژانر، آن را به یکی از امیدبخش‌ترین تولیدات اخیر شبکه نمایش خانگی تبدیل کرده؛ سریالی که تماشایش نه فقط به‌ دلیل قصه معمایی و مرموزش، بلکه به‌ خاطر دغدغه‌های انسانی و اجتماعی‌اش ارزشمند است.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و سی و نه
 - شماره هشت هزار و هشتصد و سی و نه - ۳۰ شهریور ۱۴۰۴