استاد دانشگاه شهید بهشتی در گفت‌و‌گو با «ایران» مطرح کرد

تمایل اروپا و ایران به راه میانه

احتمال تعامل بیشتر از اجرایی شدن اسنپ بک است

رضا عدالتی پور- گروه دیپلماسی/ حیدر علی مسعودی، استاد دانشگاه شهید بهشتی، در گفت‌و‌گو با روزنامه ایران تأکید می‌کند که جمع‌بندی کنونی ایران و غرب حول پرونده هسته‌ای، بیش از هر چیز معطوف به جلوگیری از فعال شدن مکانیزم ماشه است. به گفته او، اروپا با هدف حفظ میراث دیپلماسی چندجانبه خود و نقش برجسته در برجام، تلاش می‌کند از این ابزار دیپلماتیک به عنوان مانور برای نزدیکی و اثرگذاری بر آمریکا و پیشبرد مذاکرات استفاده کند، نه برای بازگرداندن تحریم‌ها. از سوی دیگر، ایران نیز با پیشبرد تعامل محدود با آژانس و امکان ورود مشروط به مذاکرات مستقیم با آمریکا، مسیر دیپلماسی را باز نگه داشته است. مسعودی جمع‌بندی می‌کند که با توجه به تحرکات دیپلماتیک اخیر و هماهنگی نسبی اروپا و آمریکا، احتمال فعال نشدن مکانیزم ماشه بیشتر از بازگشت تحریم‌هاست و دو طرف تمایل دارند پرونده هسته‌ای ایران از مسیر گفت‌وگو پیش رود.

حدود ۱۰ روز دیگر جلسه شورای امنیت درباره بازگشت یا عدم بازگشت تحریم‌های سازمان ملل برگزار می‌شود. به نظر شما اروپا در روند پرونده هسته‌ای ایران چه رویکردی نسبت به مکانیزم ماشه اتخاذ خواهد کرد؟
به نظر من، اگر بخواهیم مسأله را از منظر اروپا بررسی کنیم، اروپایی‌ها احساس می‌کنند که در کوران تحولات بین‌المللی تا حدودی کنار گذاشته شده‌اند. با توجه به رویکردهای دولت آقای ترامپ، تلاش شد که از پرونده‌ها و موضوعات مختلف بین‌المللی برای خود فضایی دیپلماتیک و قدرتمند ایجاد شود. پرونده هسته‌ای ایران برای اروپا اهمیت ویژه‌ای دارد، چرا که مذاکرات هسته‌ای در اوایل دهه ۸۰ میلادی با ابتکار سه کشور اروپایی آغاز شد و در واقع اتحادیه اروپا رسیدن به توافق برجام را میراث دیپلماتیک خود می‌داند. به خصوص که اروپا مدعی و نماد دیپلماسی چندجانبه بین‌المللی است، یکی از مهم‌ترین دستاوردهای این دیپلماسی، برجام بود. وضعیت فعلی برجام روشن است و اروپا تلاش می‌کند تا آن میراث را دوباره بازیابی کرده و نقش خود را در این پرونده تقویت کند. از زاویه دیگری، اهمیت پرونده هسته‌ای ایران برای اروپا به مزیت‌هایی برمی‌گردد که این قاره نسبت به آمریکا در این پرونده دارد این مزیت‌ها شامل داشتن روابط رسمی دیپلماتیک با ایران و برگزاری جلسات متعدد در هفته‌ها و ماه‌های گذشته، حتی پس از حمله اسرائیل و جنگ ۱۲ روزه است و دوم مشارکت اروپا در برجام که امکان فعال‌سازی مکانیزم ماشه را از طریق منابع اروپایی فراهم می‌کند. به نظر من، هدف اروپا از برجسته کردن موضوع مکانیزم ماشه، ایجاد یک مانور دیپلماتیک و تقویت نقش خود در مقابل مسائل روسیه و اوکراین است؛ جایی که نقش اروپا در گذشته کمتر مورد توجه قرار گرفته بود. با توجه به روندهای جهانی هرچه جلوتر می‌رویم، شاهد نزدیکی مواضع اروپا و آمریکا حول دو مسأله هستیم؛ آمریکا در پرونده روسیه و اوکراین به اروپا نزدیک‌تر شده و اروپا در پرونده هسته‌ای ایران با آمریکا همسانی بیشتری نشان می‌دهد. با اینکه پیش‌تر، توقف مذاکرات احیای برجام پس از حمله روسیه به اوکراین رخ داد و اکنون روسیه و اروپا تلاش می‌کنند با پرونده هسته‌ای ایران در تعامل با آمریکا و تأثیرگذاری بر روندهای جهانی چانه‌زنی دیپلماتیک انجام دهند.

با توجه به نکاتی که فرمودید، به نظر می‌رسد اروپا نقش خود را در پرونده هسته‌ای ایران و مکانیزم ماشه حفظ کرده و نمی‌خواهد این کارت دیپلماتیک را از دست بدهد. نظر شما درباره این رویکرد چیست؟
این مؤید همان تحلیلی است که پیش‌تر اشاره شد. اروپایی‌ها تهدید به فعال‌سازی مکانیزم ماشه کردند و آن نامه را به شورای امنیت ارائه دادند. امید آنها این است که ایران یا همه شروط سه‌گانه اروپا برای جلوگیری از فعال شدن مکانیزم را بپذیرد، یا یک راه میانه از طریق روسیه و چین و قطعنامه‌هایی که آنها پیشنهاد می‌کنند دنبال شود. این مسیر نهایتاً می‌تواند منجر به آن شود که ایران بپذیرد با آمریکا، اروپا یا گروه 1+5 دوباره مذاکراتی داشته باشد تا یک راه دیپلماتیک برای کنترل برنامه هسته‌ای و نظارت‌پذیر کردن آن ایجاد شود. بنابراین، به نظر می‌رسد اروپا نمی‌خواهد نقش خود را از دست بدهد، منافع آنها در فعال کردن مکانیزم ماشه نیست و احتمالاً به دنبال یافتن یک راه میانه برای پیشبرد دیپلماسی هستند.

با این توضیح، آیا ایران برای مذاکره با آمریکا و اروپا شرط گذاشته و طرف غربی خواستار مذاکره است؟ این در مغایرت با اخبار و سیگنال‌هایی است که در این مدت منتشر شده است.
در رابطه با اینکه تمایل یا عدم تمایل از کدام سمت است، نگاه من همان است که در پاسخ به سؤال اول مطرح کردم: شروطی که برای فعال شدن دیپلماسی هسته‌ای اروپایی‌ها مطرح می‌شود، یک جنبه ابزارسازی دارد و به نوعی بازتاب رقابت‌ها و تعاملاتی است که بین خود اروپا و آمریکا وجود دارد. این جنبه از اهمیت بالایی برخوردار است، صرف نظر از نوع تعاملات بین اروپا و آمریکا؛ اروپایی‌ها می‌خواهند نشان دهند که همچنان پیش‌برنده و مروج دیپلماسی چندجانبه بین‌المللی هستند. این ابزارسازی‌ها بخشی از بده‌بستان‌ها و تعاملاتی است که در مذاکرات و پرونده‌های هسته‌ای انجام می‌شود. به نظر من، بدون اینکه این ایده کاملاً مبتنی بر شواهد باشد، اروپا و آمریکا از نظر دیپلماتیک مواضع خود را در پرونده‌های روسیه و اوکراین و پرونده هسته‌ای ایران به هم نزدیک کرده‌اند. وقتی درخواست برای مذاکرات مستقیم با آمریکا از زبان اروپایی‌ها مطرح می‌شود، می‌توان گفت که این در واقع خواست آمریکایی‌هاست که از طریق اروپایی‌ها بیان می‌شود. جزئیات دقیق این مذاکرات، رسانه‌ای نشده و اطلاع عمومی از آنها محدود است؛ مثلاً نمی‌دانیم آیا اروپایی‌ها درخواست مذاکرات جامع کرده‌اند یا خیر.
با این حال، شواهد نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها تمایل به مذاکره دارند و ممکن است برخی مواد و شروط اضافی که بعد از جنگ ۱۲ روزه مطرح شده، در این مذاکرات مد نظر باشد. در عین حال، در مواضع جسته و گریخته مقامات ایران، مثل اشاره اخیر آقای دکتر عارف، مشخص شده که ایران می‌تواند مذاکرات مستقیم با آمریکا را در شرایط خاص دنبال کند. بنابراین، به نظر می‌رسد ایران به سمتی حرکت می‌کند که شروط اروپا را تا حدی پوشش دهد، تا ببینیم آیا این روند به نتیجه و گشایشی در پرونده منجر خواهد شد یا خیر. بحث تعامل با آژانس نیز به نوعی حل شده و شامل همان شرط سوم، یعنی تعیین تکلیف اورانیوم‌های غنی‌شده ۶۰ درصد، خواهد بود. تنها بخش باقی‌مانده، شرط مذاکرات مستقیم است. بر اساس توصیه و پیش‌بینی من، ایران احتمالاً یک مذاکرات مشروط با آمریکا را اعلام خواهد کرد و در سفر رئیس‌جمهوری به نیویورک در چند روز آینده یا بعد از آن، چراغ سبز برای مذاکرات داده خواهد شد. اما اینکه این مذاکرات محدود است یا جامع باید منتظر بود و دید.
 
یعنی امکان دارد در این فاصله ۱۰ روزه شاهد این اتفاق باشیم؟ چون الان نشانه مشخصی از مذاکره وجود ندارد.
ببینید، این‌هایی که می‌گوییم همه گمانه‌زنی است. به هر حال نگاهی که من مطرح می‌کنم، هم جنبه توصیف وضعیت موجود دارد و هم جنبه تجویزی؛ یعنی برخلاف نگاهی که عرض کردم، یک نگاه دیگر هم هست که معتقد است اروپا دیگر بازیگر چندانی در عرصه بین‌المللی نیست و اهمیت چندانی ندارد. بر اساس این نگاه، ممکن است گفته شود که از ترس فعال شدن و بازگشت حقوقی تحریم‌ها، ما کارت‌های خود را بازی نکنیم و بگذاریم اتفاق بیفتد. اما فکر می‌کنم این استدلال راه درستی نیست. با توجه به کوتاه بودن زمان، در بسیاری موارد دیده‌ایم که دیپلماسی این قدرت را دارد که در دقیقه ۹۰ تغییرات جدی رقم بزند و وضعیت را جهت دهد. وقتی شاهد بازگشت حقوقی تحریم‌ها و قطعنامه‌های چندگانه تحریمی برای ایران باشیم، ریسک همکاری با ایران به‌شدت افزایش پیدا خواهد کرد و همین ارتباطات حداقلی که بین ایران و برخی کشورهای منطقه و برخی کشورهای فرامنطقه‌ای مانند چین وجود دارد، تحت فشار قرار خواهد گرفت. درباره نشانه هم  اگر عزمی برای حرکت در این روند نبود، دلیل نداشت که در یک فرآیند پیچیده بعد از جنگ توافق با آژانس در دستور کار قرار گیرد.

ایران چه چشم اندازی 
برای مکانیسم ماشه دارد؟
واقعاً نشانه‌های تغییر بنیادینی در نوع نگاه و فرهنگ راهبردی ایران نسبت به موضوعات بین‌المللی دیده نمی‌شود. اما بعد از انتصاب آقای دکتر لاریجانی به دبیری شورای عالی امنیت ملی، به نظر می‌رسد آن نگاهی که معتقد بود اروپایی‌ها اهمیتی ندارند، تا حدودی کنار گذاشته شده است. برداشت کلی من این است که تماس‌ها و ارتباطات دیپلماتیکی که بین ایشان و برخی مقامات اروپایی در هفته‌های گذشته انجام شده، نشان می‌دهد که ایران چه به عنوان مقدمه مذاکره با آمریکا و چه به موازات آن، تمایل دارد کانال‌های دیپلماتیک خود با اروپایی‌ها را همچنان برقرار نگه دارد.  ایران مساله تعامل با آژانس را حل کرده و مسأله مذاکره مستقیم با آمریکا یک مسأله سیاسی و دیپلماتیک است. اگر اروپایی‌ها این شرط را مطرح می‌کنند، طبیعتاً می‌توانند روند مذاکره را تسهیل کرده و ایران و آمریکا را ترغیب کنند تا با فعالیت دیپلماسی و ورود به مذاکرات با مواضع معتدل، نتیجه را ببینند.
بنابراین، اگر قرار بود امتیازی داده شود، همین تعامل با آژانس بوده و خیلی فراتر از این نیست. مسأله مذاکره مستقیم با آمریکا تحت تأثیر عوامل مختلفی است؛ در طرف ایران، تمایل شاید مبهم باشد و مواضع صریح چندان دیده نمی‌شود، اما احتمالاً وجود دارد. در طرف آمریکایی هم به نظر می‌رسد تمایل به شکل و ماهیت تعاملات غیرمستقیم گذشته زیاد نبوده، اما با یک فرمت جدید یا شیوه مذاکرات مستقیم ممکن است بتوان آنها را ترغیب کرد. در پایان، اگر بخواهیم به جمع‌بندی برسیم، عزم دو طرف برای فعال نشدن مکانیزم ماشه بیشتر از فعال شدن مکانیزم است و طبیعتاً شانس فعال نشدن مکانیزم هم تا حدی بیشتر است.

صفحات
  • صفحه اول
  • سیاسی
  • دیپلماسی
  • جهان
  • اجتماعی
  • اقتصادی
  • بورس
  • دولت چه کار می‌کند
  • حوادث
  • ورزشی
  • علم و فناوری
  • ایران زمین
  • گفت و گو
  • توسعه
  • کتاب
  • گزارش
  • فرهنگی
  • صفحه آخر
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و سی و شش
 - شماره هشت هزار و هشتصد و سی و شش - ۲۶ شهریور ۱۴۰۴