زوایای پنهان یک جنگ
کتاب دام آشیل: صدام حسین، سیا و ریشههای حمله آمریکا به عراق روایتی تازه از حمله آمریکا به عراق دارد
سمیرا دردشتی
روزنامهنگار
جنگ میان عراق و آمریکا اگرچه در لحظه حمله از نظر بسیاری از ناظران اجتنابناپذیر شده بود و رسانهها و رهبران جهان به آستانهای رسیده بودند که تنها راه مهار صدام را حمله به عراق میدانستند اما حمله به عراق از سوی آمریکا باتوجه به همکاریهای گذشته میان دو کشور و دشواریهای یک عملیات نظامی تمام عیار در خاورمیانه برای برخی نیز دور از ذهن بود.
بیست سال قبل از آنکه دونالد رامسفلد، وزیر دفاع در حمله دولت جورج دبلیو بوش به عراق نقش محوری ایفا کند، به بغداد سفر کرد تا با صدام حسین دیدار کند. سال ۱۹۸۳ بود و سازمان سیا به تازگی به طور مخفیانه اشتراکگذاری اطلاعات میدانی با عراق درباره نیروهای ایرانی را آغاز کرده بود تا به صدام کمک کند از شکست در جنگ خونینی که در سال ۱۹۸۰ علیه تهران به راه انداخته بود، جلوگیری کند. این کمکها علیه یک دشمن مشترک به گرم شدن دوباره روابط آمریکا با عراق که در دهه ۱۹۷۰ به دلیل جنگ اعراب با اسرائیل، تحریم نفتی اوپک و روابط بغداد با مسکو تیره شده بود، انجامید. ریگان که امیدوار بود بر این پیوندهای تازه بیفزاید، رامسفلد را که در آن زمان یک مدیر تجاری با سابقه و برجسته در حزب جمهوریخواه بود و سوابق خدمت در کنگره را نیز داشت و به عنوان مقام ارشد در دولتهای نیکسون و فورد نیز خدمت کرده بود، به عنوان فرستاده ویژه به عراق اعزام کرد. او همراه خود نامهای دوستانه از طرف ریگان برای صدام برد. این امر رابطه میان دو کشور را به نوعی بازسازی کرد و این امید را ایجاد کرده بود که آمریکا متحدی جدید در منطقه داشته باشد.
هرچند بعدها با مشکوک شدن صدام به حسن نیت آمریکاییها بار دیگر ورق برگشت و دور تازهای از تنش میان دو کشور آغاز شد. با حمله صدام به کویت در ۱۹۹۰ تا جنگ خلیج فارس و پیامدهای آن شامل برقراری منطقه پرواز ممنوع و اختلافات بر سر بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل و اتهامات دروغین دولت بوش مبتنی بر وجود ذخایر سلاحهای کشتار جمعی در عراق و... کلافی سردرگم در روابط میان دو کشور ایجاد شد. ایالات متحده که در گذشته چشمبر روی استفاده عراق از سلاح شیمیایی علیه سربازان ایرانی و روستاهای کردستان بسته بود و در مواردی فعالانه به پنهانکاری آن کمک کرده بود اما به ناگاه با بهانه نابودی سلاحهای شیمیایی به عراق حمله کرد. تهاجمی که کوفی عنان دبیرکل وقت سازمان ملل، آن را غیرقانونی و ناقض منشور سازمان ملل دانست.
کتاب «دام آشیل: صدام حسین، سیا و ریشههای حمله آمریکا به عراق» نوشته استیو کال، از تازهترین پژوهشها در حوزه تاریخ امنیتی و سیاست خارجی ایالات متحده است. کال که به عنوان یکی از مهمترین روزنامهنگاران و پژوهشگران امنیت ملی آمریکا شناخته میشود و پیشتر نیز با آثاری همچون «جنگهای پنهان: تاریخ محرمانه سیا، افغانستان و بنلادن» و «اداره کل اس: سیا و جنگهای مخفی آمریکا در افغانستان و پاکستان» شهرت یافته بود، در این کتاب به سراغ یکی از مناقشهبرانگیزترین رخدادهای آغاز هزاره سوم یعنی حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ رفته است. در حالی که بسیاری از پژوهشهای پیشین بر انگیزهها و خطاهای دولت بوش تمرکز داشتند، کال با بهرهگیری از منابع دستاول و نوارهای صوتی جلسات محرمانه صدام، به بازسازی دو سوی ماجرا هم در بغداد و هم در واشنگتن میپردازد.
ساختار کتاب
کتاب «دام آشیل» به لحاظ زمانی به سه بخش تقسیم شده است. آغاز آن با قدرتگیری صدام در سال ۱۹۷۹ است. او اندکی پس از برنامه پنهانی تسلیحات هستهای عراق را راهاندازی میکند. مقطع دوم جنگ خلیج فارس ۱۹۹۱ و جدالهای بعدی درباره خلع سلاح عراق است و نهایتاً رویارویی سرنوشتساز با ایالات متحده پس از حوادث ۱۱ سپتامبر و سالهای بعد از آن را روایت میکند.
استیو کال در یکی از بخشهای این کتاب بررسی میکند که چگونه آغاز و تداوم تهاجم به کویت جایگاه جهانی صدام را دگرگون کرد. او نشان میدهد اقدامات عراق در این مقطع، همزمان با تغییر آرایش قدرت در دوران پساجنگ سرد با فرصتهای تازه اتحادها ناسازگار بود. این اثر بر پایه انبوهی از روایتهای دستاول بنا شده است. نویسنده بیش از صد مصاحبه با افراد کلیدی درگیر در ماجراها، از جمله جعفر ضیاء جعفر، رهبر برنامه هستهای عراق انجام داده است. همچنین طیف متنوعی از منابع دیگر که در پاورقیها درج شده را به کار گرفته تا از تکصدایی روایت تا حد ممکن جلوگیری کند. کال از خلال این دیدگاههای گوناگون تصویری دقیق و چندلایه از صدام و رویدادهای سرنوشتساز ارائه میدهد و پژوهشی موشکافانه را در قالب روایتی خواندنی به مخاطب عرضه میکند. جزئیات روایت چه کلان و چه خرد در طول کتابی پرحجم جذابیت را حفظ میکنند. برای نمونه شرح کال از رخدادهای پایان جنگ اول خلیج فارس و تصمیم بغداد برای نابودی مخفیانه بخشهای عمدهای از زرادخانه و زیرساختهای سلاحهای کشتار جمعی بدون ثبت و مستندسازی کامل، از بخشهای خواندنی کتاب است. همانگونه که اشاره میکند، این تصمیم یکی از سرنوشتسازترین لحظات در مسیر حرکت صدام و آمریکا به سوی فاجعه بود. کتاب «دام آشیل» سرشار از شخصیتپردازیهای زنده، دیالوگهای پرکشش و توصیفهایی از غرور عمیق، خشونت عظیم و شجاعت چشمگیر است که خوانندگان علاقهمند به موضوعات تاریخی، امنیتی و بینالمللی را مجذوب میکند. برای نمونه در فصلی تأثیرگذار، تصمیم صدام برای گسیل خشم خود به منطقه کردستان در قالب عملیات انفال روایت میشود. روایتی که پیامدهای سهمگین این سیاست را نشان میدهد که چگونه مردم بسیاری در نتیجه این اقدام به کام مرگ و نیستی کشیده شدند. این کتاب از آن جهت اهمیت دارد که نشان میدهد چگونه سوءبرداشتهای مکرر، توهمات ریشهدار و ناتوانی رهبران دو کشور در درک یکدیگر، شرایطی را پدید آورد که برخورد نظامی را تقریباً اجتنابناپذیر کرد. کال همزمان که روایت تازهای از صدام حسین ارائه میدهد، سیاستگذاریهای متناقض و گاه فاجعهآمیز آمریکا از زمان ریگان تا بوش پسر را نیز تحلیل میکند. او در ارزیابی خود از تیم بوش و همخوانی نئومحافظهکاران، رسانهها و اندیشکدههایی که طبل جنگ را میکوبیدند، صریح است. کتاب او سرزنش در مورد جنگ را با وادار کردن خواننده به دست و پنجه نرم کردن با چگونگی تجمع و بزرگ شدن تنشها بین دو کشور طی سالها تحت صفآرایی در حال تغییر تصمیمگیرندگان آمریکایی از دولتهای هر دو حزب سیاسی، آغاز میکند. برداشتی که نویسنده به دست میدهد، این است که حتی اگر بوش در مارس ۲۰۰۳ حمله تمامعیار را آغاز نمیکرد و به جای آن به ادامه سیاست مهار ادامه میداد، دیر یا زود ممکن بود برخی دیگر از پیامدهای خشونتبار و ناخوشایند، اجتنابناپذیر باشد. در واقع تحلیل کال آن نقطه عطف فاجعهبار را نه در حمله بوش به عراق بلکه در حمله صدام به کویت در ۱۹۹۰ میداند که صحنه را برای دوازده سال درگیری خصمانه منجر به اقدام نسنجیده بوش برای یافتن راهحل فراهم کرد.
در دو سوی جنگ
استیو کال روایت خود را از اولین سالهای قدرتگیری صدام آغاز میکند و با دقت نشان میدهد چگونه ذهنیت او در تعامل با آمریکا شکل گرفت. صدام از همان ابتدا جهان را از دریچهای آمیخته به بدگمانی و نظریههای توطئه مینگریست. زمانی که ایالات متحده در جنگ ایران و عراق به او کمک کرد اما همزمان ماجرای ایران-کنترا فاش شد، احساس خیانت در او ریشه گرفت. از نگاه صدام واشنگتن بازیگری غیرقابل اعتماد بود که میتوانست هر لحظه او را قربانی منافع پنهان خود کند. همین بدبینی بعدها در تصمیم او برای حمله به کویت و نیز در تردیدهایش نسبت به بازرسیهای تسلیحاتی نقش داشت.
از سوی دیگر آمریکا نیز بارها در درک صدام شکست خورد. ریگان ابتدا به او به عنوان وزنهای علیه ایران اتکا کرد اما برخی از اتفاقات مانند ماجرای ایران_کنترا او را گیج و خشمگین کرد. بوش پدر تا لحظه حمله صدام به کویت میکوشید رابطه دوستانه با او را حفظ کند اما ناگهان مسیر را تغییر داد و جنگ خلیج فارس را آغاز کرد. کلینتون نیز در سالهای بعدی به دنبال براندازی صدام بود اما با طرحهای نیمبند و ناکام بیش از آنکه خطری واقعی برای رژیم او باشد، توهمات صدام را تقویت کرد. در نهایت بوش پسر که در فضای پس از یازده سپتامبر به دنبال «تمام کردن کار ناتمام» پدرش بود، گزینه جنگ را انتخاب کرد. کال با جزئیات نشان میدهد چگونه سوءبرداشتهای متقابل میان بغداد و واشنگتن به تراژدی انجامید. صدام تصور میکرد آمریکا به خوبی میداند او برنامههای سلاحهای کشتار جمعی را برچیده است و تهدیدهای واشنگتن صرفاً تبلیغاتی است. او همچنان وانمود میکرد که این سلاحها را دارد تا ایران را بازدارندگی کند. همین پنهانکاری و بدبینی او باعث شد بازرسان سازمان ملل هم نتوانند تصویری شفاف به دست آورند و جامعه اطلاعاتی آمریکا بدترین سناریو را فرض کند.
کتاب به جنبه انسانی و حتی عجیب زندگی صدام در سالهای پایانی میپردازد. او در حالی که عراق زیر فشار تحریمها و تهدید حمله قرار داشت، در ویلاهای مخفی وقت میگذراند، از ترور هراس داشت و مشغول نوشتن رمانهایی با مضامین سیاسی و تاریخی بود. آثار ادبی او که با نام مستعار منتشر میشدند، از جمله زبیبه و پادشاه، در واقع بازتابی از ذهنیت او نسبت به خود، مردم عراق و دشمنان خارجی بودند. کال با نقل این جزئیات نشان میدهد صدام بیش از آنکه یک استراتژیست نظامی سرد و حسابگر باشد، فردی گرفتار توهمات و وسواسهای شخصی بود. در کنار این تصویر از صدام، کال نقدی جدی به سیاستهای آمریکا وارد میکند. او نشان میدهد چگونه اقدامات مخفی ناکام، حمایت از اپوزیسیون بیاعتبار مانند احمد چلبی و فقدان تماس مستقیم دیپلماتیک، همگی به تقویت سوءبرداشتها کمک کردند. حتی زمانی که برخی در دولت کلینتون به ضرورت گفتوگو با صدام پی برده بودند، ترس از اتهام ضعف سیاسی مانع شد. بدین ترتیب، واشنگتن در تاریکی گام برمیداشت و نهایتاً با ارزیابیهای غلط از وضعیت تسلیحاتی عراق وارد جنگ شد.
خطاهای ناشی از سوءگیری
«دام آشیل» روایتی تازه از حمله آمریکا به عراق ارائه میدهد و به گونهای توأمان پرسشهای بنیادی درباره ماهیت سیاست خارجی و اطلاعاتی آمریکا را نیز مطرح میکند. یکی از نکات کلیدی کتاب این است که خطاها و سوءبرداشتها صرفاً ناشی از ضعف اطلاعاتی نبودند، بلکه ریشه در ماهیت تعاملات انسانی و محدودیتهای ادراکی رهبران داشتند. صدام و سیاستمداران آمریکایی هر یک در چهارچوبی از توهمات، فشارهای داخلی و ترسهای شخصی تصمیم میگرفتند. به تعبیر کال، جهان سیاست خارجی بیشتر شبیه عرصهای از خطاهای انسانی بود تا اینکه یک بازی شطرنج دقیق باشد.
از منظر مطالعات امنیتی کتاب نمونهای آموزنده از شکست اطلاعاتی به شمار میرود. تحلیلگران آمریکایی پس از تجربه دستکم گرفتن برنامههای عراق در اوایل دهه ۱۹۹۰، این بار مصمم بودند خطا را تکرار نکنند. همین سوگیری ذهنی موجب شد شواهد مبنی بر نابودی تسلیحات در اواخر دهه ۱۹۹۰ نادیده گرفته شود. کال یادآوری میکند که حتی نزدیکترین افراد به صدام نیز نمیدانستند یا باور نداشتند که او برنامهها را متوقف کرده است. این وضعیت نشان میدهد که گاه حتی بهترین سرویسهای اطلاعاتی نیز ممکن است در برابر حفاظت از اطلاعات کشورهای کوچکتر دچار خطاهای اجتنابناپذیر شوند.
نقدها و ارزیابیها
اگرچه این اثر زاویهای جدید در نگاه به صدام و خطاهای آمریکا در جنگ با عراق میگشاید، با این حال کتاب خالی از ایراد نیست. کال به دلیل محرمانه بودن اسناد هنوز ناچار بوده بیشتر بر مصاحبهها و تاریخ شفاهی تکیه کند که خطراتی همچون خطاهای حافظه، روایتهای شخصی جهتدار، سوگیری فردی و محدودیتهای دامنه پژوهش را در پی دارد. مسائلی که احتمالاً بر برخی از بخشهای داستان کال اثر گذاشته است. با این حال او به ندرت ادعاهای خود را تنها بر یک یا دو منبع بنا میکند و با انجام بیش از صد مصاحبه، معمولاً پشتوانه کافی برای استناد فراهم آورده است. همچنین برخی منتقدان بر این باورند که نویسنده بیش از حد بر زندگی شخصی دانشمندان عراقی یا جزئیات رماننویسی صدام پرداخته است که گاهی چیز جدیدی به ایده اصلی اثر اضافه نمیکند.
کتاب کال همچون «رویارویی با صدام حسین» اثر ملوین لفلر به این نتیجه میرسد که دولت جورج دبلیو بوش با اغراق در شواهد مربوط به سلاحهای کشتار جمعی عراق و ارتباطات احتمالی بغداد با القاعده به «ترسافکنی بیپروا» روی آورد. یکی از منتقدان یادآور شده است که اگر کال «دام آشیل» را در سال ۲۰۰۲ منتشر کرده بود، احتمالاً زندگی حرفهایاش پایان مییافت زیرا تصویر او از صدام بهعنوان رهبری انسانی اما مشکلساز و نه صرفاً یک کاریکاتور از شرارت میتوانست او را در مظان اتهام «دفاع از صدام» قرار دهد. این تحلیل خالی از منطق نیست و در واقع نشان میدهد چرا نقدهای کتاب در رسانههایی با گرایشهای سیاسی کاملاً متفاوت به شکلی کمسابقه مثبت بوده است و منتقدان با گرایشهای مختلف سیاسی آن را اثری منصفانه دانستهاند که نه در دام جانبداری از آمریکا افتاده و نه صدام را صرفاً کاریکاتوری از شرارت معرفی کرده است.
روزنامه «نیویورک تایمز» نوشت که این کتاب «تصویری صمیمیتر از اندیشههای دیکتاتور (صدام حسین) درباره سیاست جهانی، قدرت داخلی و رابطهاش با ایالات متحده ارائه میدهد؛ تصویری که تاکنون دیده نشده بود.» روزنامه «واشنگتن پست» نیز استدلال میکند هرچند کتاب تصویری جامع از صدام ارائه میدهد اما نتوانسته انگیزههای واقعی سازمان سیا را بهدرستی نشان دهد. کال در مصاحبهای در مارس ۲۰۲۴ با PBS گفت که روایتهای خود صدام همان بخش گمشدهای بود که آمریکاییها برای درک جنگ عراق نیاز داشتند. کتاب «دام آشیل: صدام حسین، سازمان سیا و ریشههای حمله عراق به آمریکا» اثر استیو کال در مجموع با ترکیب منابع دستاول، روایتهای جذاب و تحلیلهای ژرف، به فهم تازهای از یکی از پرهزینهترین جنگهای تاریخ معاصر آمریکا یاری میرساند. کال نشان میدهد که چگونه ترکیب توهمات صدام حسین و خطاهای اطلاعاتی و سیاسی واشنگتن، مسیری تراژیک را رقم زد که به حمله ۲۰۰۳ و پیامدهای ویرانگر آن انجامید. این اثر ما را با چهرهای ملموستر از صدام آشنا میکند و یادآور میشود که سیاست خارجی، عرصهای مملو از خطاهای انسانی و سوءبرداشتهای متقابل است.
روایتگر متفاوت
استیو کال، روزنامهنگار، تاریخنگار، استاد دانشگاه و مدیر پروژههای مختلف تحقیقاتی در آمریکا است. او تا سال ۲۰۲۲ رئیس دانشکده روزنامهنگاری دانشگاه کلمبیا بود و همزمان بهعنوان استاد روزنامهنگاری با کرسی هنری آر. لوس در همان دانشگاه تدریس میکرد. او نویسنده ثابت نشریه «نیویورکر» نیز بوده و از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ ریاست اندیشکده «نیو آمریکا» را بر عهده داشته است. پس از پایان دانشگاه، کال فعالیت خود را با نوشتن در «پاسادنا ویکلی» آغاز کرد. سپس مقالات عمومی برای مجله کالیفرنیا نوشت. در سال ۱۹۸۵ وارد واشنگتن پست شد و بهعنوان نویسنده مطالب عمومی در بخش «استایل» کار کرد. دو سال بعد، بهعنوان خبرنگار مالی روزنامه در نیویورک منصوب شد. او به همراه دیوید وایس مجموعهای از گزارشها درباره «کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا» منتشر کرد که برای آنها در سال ۱۹۹۰ جایزه پولیتزر در بخش گزارش تفسیری و نیز جایزه «جرالد لوب» در بخش روزنامههای بزرگ را دریافت کردند.
او در سال ۱۹۸۹ به دهلی نو رفت و بهعنوان «رئیس دفتر جنوب آسیا» در واشنگتن پست منصوب شد. کال تا سال ۱۹۹۵ بهعنوان خبرنگار خارجی خدمت کرد و در سال ۱۹۹۵ به ضمیمه یکشنبه روزنامه منتقل شد و از ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸ ناشر آن بود. طی این سالها او فعالیت خود را به عنوان مدرس دانشگاه، عضو هیأت نویسندگان و دبیر تحریریه ادامه داده است و از ابتدای سال ۲۰۲۴ بهعنوان «سردبیر ارشد میهمان» در نشریه اکونومیست فعالیت دارد.
استیو کال طی چهار دهه اخیر به یکی از معتبرترین صداها در حوزه روزنامهنگاری تحقیقی و تاریخ امنیتی بدل شده است. او دو بار برنده جایزه پولیتزر شده و همواره به خاطر دقت در گردآوری منابع و توانایی روایتگری پیچیدگیهای سیاست خارجی ستوده شده است. همچنین او تا کنون دو جایزه باشگاه مطبوعات خارجی، جایزه جان کنت گالبرایت از مرکز قلم آمریکا، جایزه کتاب آرتور راس، جایزه لیوینگستون، جایزه روزنامهنگاری رابرت اف. کندی، جایزه کتاب سال تجاری فایننشال تایمز و گلدمن ساکس و جایزه لیونل گلبر را نیز به خانه برده است.
آثار پیشین او نشان داده بود که کال توانایی منحصر به فردی در ترکیب روایتهای میدانی با تحلیلهای کلان دارد. کتابهایی چون «معامله قرن: فروپاشی شرکت AT&T/ The Deal of the Century: The Breakup of AT&T» (1986)، «عقاب در خیابان: بر اساس گزارش برنده پولیتزر از نبرد کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا با والاستریت/Eagle on the Street: Based on the Pulitzer Prize-Winning Account of the SEC’s Battle with Wall Street» (1991)، «جنگهای پنهان: تاریخ محرمانه سیا، افغانستان و بنلادن، از تهاجم شوروی تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۱/ Ghost Wars: The Secret History of the CIA, Afghanistan, and Bin Laden, from the Soviet Invasion to September 10, 2001» (2004)، «بنلادنها: خانوادهای عربی در قرن آمریکایی/ The Bin Ladens: An Arabian Family in the American Century» (2012) و «اداره کل اس: سیا و جنگهای مخفی آمریکا در افغانستان و پاکستان، ۲۰۰۱–۲۰۱۶/ Directorate S: The C.I.A. and America’s Secret Wars in Afghanistan and Pakistan, 2001–2016» (2018) از مهمترین آثاری هستند که تا کنون از کال منتشر شده است.
با این همه تفاوت اصلی دام آشیل با آثار گذشتهاش در آن است که کال این بار به سراغ پروندهای رفته که هنوز هم بر سیاست آمریکا و خاورمیانه سایه افکنده است. حمله ۲۰۰۳ به عراق بهرغم گذشت بیش از دو دهه همچنان یکی از پرهزینهترین و بحثبرانگیزترین تصمیمات سیاست خارجی واشنگتن به شمار میرود. دهها کتاب و مقاله در نقد آن نوشته شده از دلایل ساختگی درباره سلاحهای کشتار جمعی گرفته تا نقش نومحافظهکاران در دولت بوش و کوشیده شده تا این اقدام سیاستخارجی آمریکا توجیه، نقد یا دستکم قابل فهم شود. با این حال تلاش کال زاویهای تازه ارائه دهد که معطوف به بازسازی ذهنیت و جهانبینی صدام حسین و ترکیب آن با خطاهای اطلاعاتی و سیاسی آمریکا است.
دسترسی کال به حدود دو هزار ساعت از نوارهای ضبطشده جلسات صدام که پس از سقوط رژیم او به دست آمریکاییها افتاده بود، وجه تمایز مهم این اثر است. این نوارها امکان نادری برای شنیدن صدای رهبر عراق و اطرافیانش فراهم میآورد، بیآنکه صرفاً به روایتهای غربی محدود شده باشد. از این رو کتاب در سنت تاریخنگاری امنیت ملی آمریکا جایگاهی ویژه دارد و تلاشی برای فهم دشمن نه صرفاً به مثابه «تهدید» یا «دیگری» بلکه به عنوان انسانی با ترسها، توهمات و اشتباهات فردی است.

