درباره انیمیشن «رفقای بد۲» و مفهوم «خوب» و «بد»

نیشگون آدم هایی که بخشیدن بلد نیستند

انیمیشن «۲ The Bad Guys» به کارگردانی پیر پریفل، در نگاه اول ادامه‌ای سرگرم‌کننده بر ماجراهای یک گروه خلافکار حیوانی است؛ گروهی که می‌خواهند گذشته پرهیاهوی خود را فراموش کنند و دوباره در قالب «آدم‌های خوب» در دل جامعه جا بگیرند، اما تلاششان ناکام می‌ماند؛ جامعه آنها را نمی‌پذیرد، گذشته همچون سایه‌ای روی زندگی جدیدشان سنگینی می‌کند و خیلی زود ناچار می‌شوند مجدد به بازی «کار بزرگ» کشیده شوند. آیا کسی که روزی خلاف کرده، باید تا ابد «خلافکار» بماند؟ آیا جامعه امکان بخشش و بازگشت را فراهم می‌کند یا مهر «بد بودن» برای همیشه بر پیشانی‌اش حک می‌شود؟ این تعمق ساده، ما را به قلمرو جامعه‌شناسی سینما می‌برد؛ جایی که انیمیشن، فراتر از سرگرمی کودکانه، به آینه‌ای برای بازاندیشی درباره روابط اجتماعی، برچسب‌زنی و حتی زبان روزمره بدل می‌شود.

محسن سلیمانی‌فاخر
منتقد سینما

زبان و سینما از نگاه یاکوبسن 
رومن یاکوبسن، زبان‌شناس ساختارگرا، برای زبان شش کارکرد اصلی تعریف کرده بود:ارجاعی، عاطفی، ترغیبی، شاعرانه، همدلانه و فرازبانی. نکته مهم در نظریه او این است که هر پیام زبانی یا تصویری فقط «یک معنا» ندارد، بلکه همزمان چند کارکرد را فعال می‌کند. در 2 The Bad Guys این کارکردها به‌ خوبی درهم تنیده شده‌اند:
کارکرد عاطفی: گرگ، مار، کوسه و دیگر اعضای گروه به‌رغم ظاهر حیوانی و سابقه خلافکارانه‌شان، عواطف انسانی و ضعف‌های روزمره دارند. مخاطب با آنها همدلی می‌کند و دلش می‌خواهد جامعه به آنها فرصت دوباره بدهد.
کارکرد شاعرانه: فرم بصری پرانرژی، شوخی‌های تصویری و ضرباهنگ تند صحنه‌ها، یادآور این است که زبان سینما فقط «چه گفتن» نیست بلکه «چگونه گفتن» هم هست. زیبایی در خود فرم نهفته است.
کارکرد ترغیبی: فیلم تلویحاً مخاطب را دعوت می‌کند به این پرسش فکر کند که آیا می‌توان گذشته را بخشید و به دیگری فرصت دوباره داد؟
کارکرد ارجاعی: در سطح اجتماعی، داستان به مسأله واقعی بازگشت مجرمان سابق به جامعه اشاره دارد؛ معضلی که بسیاری از نظام‌های عدالت کیفری با آن دست و پنجه نرم می‌کنند.
به بیان دیگر، یاکوبسن به ما یادآور می‌شود حتی یک انیمیشن سرگرم‌کننده نیز چندلایه است و می‌تواند همزمان عاطفی، اخلاقی، اجتماعی و زیباشناسانه عمل کند.
 
رفقای بد و زبان روزمره
اما تحلیل وقتی جذاب‌تر می‌شود که ماجرای «رفقای بد» را با مفهوم خشونت سازمان‌یافته علیه زبان روزمره پیوند دهیم. همان‌طور که زبان رسمی همواره سعی می‌کند زبان خیابانی، عامیانه یا روزمره را به حاشیه براند و با برچسب «سخیف» یا «بی‌ادبانه» سرکوب کند، در این فیلم هم جامعه تنها یک وجه از شخصیت‌های حیوانی را می‌بیند:«مجرم بودن.»
زبان روزمره سرزنده است؛ پر از شوخی، بازیگوشی و خلاقیت، اما در ساختار رسمی تحقیر می‌شود. «رفقای بد» هم همین‌طورند:پرهیاهو، خنده‌دار و سرزنده، ولی جامعه برچسب «بد» به آنها زده و نمی‌خواهد وجوه دیگرشان را ببیند.
اینجا می‌توان از نظریه برچسب‌زنی ادوین لمرت هم بهره گرفت:«وقتی جامعه فردی را یک‌بار «مجرم» خطاب کند، این برچسب چنان قدرتمند می‌شود که حتی پس از تغییر رفتار و بازگشت به زندگی عادی، همچنان او را در همان موقعیت نگه می‌دارد. نتیجه؟ تکرار جرم یا بازگشت ناخواسته به همان نقش.»
فیلم با طنز و کنش قهرمانانه نشان می‌دهد این چرخه چطور شکل می‌گیرد و چگونه می‌توان علیه آن مقاومت کرد. همان‌طور که زبان روزمره با لطیفه، کنایه و خلاقیت در برابر خشونت زبان رسمی مقاومت می‌کند، «رفقای بد» هم با شوخی و عمل قهرمانانه تلاش می‌کنند از زندان برچسب‌ها فرار کنند.
 
بازاندیشی در مفهوم «خوب» و «بد»
2 The Bad Guys به ‌ظاهر پیامی مستقیم یا شعاری ندارد، اما به ‌طور ضمنی ما را به بازاندیشی درباره مرزهای «خوب» و «بد» دعوت می‌کند. اگر قرار باشد گذشته هر کس تا ابد معیار قضاوت امروز او باشد، آن‌گاه هیچ مجالی برای تغییر و امیدی برای بازگشت باقی نمی‌ماند.
از این زاویه، فیلم نه فقط درباره حیوانات کارتونی، بلکه درباره ما انسان‌هاست؛ درباره زندانیان سابق، حاشیه‌نشینان یا حتی گویش‌ها و زبان‌های روزمره‌ای که همواره زیر تیغ قضاوت رسمی‌اند. آیا جامعه می‌تواند به دیگری اعتماد کند یا همیشه او را به‌عنوان «دیگری طرد شده» نگاه خواهد کرد؟
 
عاقبت سرنوشت‌های برچسب‌زده
2 The Bad Guys بیش از آنکه یک انیمیشن کودکانه باشد، نوعی درس جامعه‌شناسی تصویری است. کارکردهای چندگانه زبان در نظریه یاکوبسن به ما کمک می‌کند بفهمیم چرا این اثر، هم سرگرم‌کننده است، هم عاطفی، هم اخلاقی و هم اجتماعی و مفهوم خشونت علیه زبان روزمره نشان می‌دهد داستان «رفقای بد» استعاره‌ای است از سرنوشت صداها و زبان‌هایی که همیشه در حاشیه‌اند.
پیام پنهان فیلم ساده است:حتی «بدها» هم می‌توانند قهرمان باشند. اما این پیام فراتر از اخلاق فردی، به پرسشی اجتماعی و فرهنگی بدل می‌شود:آیا ما به‌عنوان جامعه، آماده‌ایم به «دیگری» فرصت دوباره بدهیم؟ اگر نه، خشونتی که علیه زبان روزمره و «رفقای بد» اعمال می‌کنیم، دیر یا زود به خود ما بازخواهد گشت.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و سی و پنج
 - شماره هشت هزار و هشتصد و سی و پنج - ۲۵ شهریور ۱۴۰۴