چالش میانجی بودن برای تلآویو!
ادامه از صفحه یک
رونن برگمن، خبرنگار و محقق مشهور اسرائیلی در موضوعات امنیتی نوشته است: «یک مقام ارشد قطری گفته است که شکست عملیات در دوحه ناشی از یک شکاف اطلاعاتی بود و این شکست میتوانست بزرگتر باشد: در ساختمانی که مورد حمله قرار گرفت، قرار بود یک مقام ارشد قطری که مسئول ارتباط با اسرائیل و حماس است حضور داشته باشد، کسی که دوستان و همکارانش به شوخی او را به دلیل بازدیدهای متعددش از اسرائیل «آقای کوهن» مینامند!»
از فاصله اهدای مدال به رئیس سازمان اطلاعات قطر تا نزدیک بودن ترور مسئول ارتباط میان اسرائیل و رئیس اطلاعات قطر، نشان از بحرانی است که در سادهترین شکل آن میتوان «مشکل میانجی شدن» نامش گذاشت.
اسرائیل از سال 2006 با ترک نوارغزه و محاصره این باریکه همواره به دنبال یک میانجی برای ارتباطگیری با حماس به عنوان بازیگر اصلی و کنترلگر نوارغزه بوده است. مصر به واسطه جبر جغرافیایی و قطر و ترکیه به عنوان بازیگران نزدیک به حماس که ارتباطات تجاری با تلآویو هم دارند میانجیهای میان حماس و اسرائیل در دو دهه اخیر بودهاند.
پس از 7 اکتبر، قطریها به میانجیگر اصلی در مذاکرات آتشبس و تبادل اسرا تبدیل شدند. تصمیمی که قطعاً یک اقدام سخت بوده و میانجی شدن میان دو سوی بحرانی 70 ساله آن هم پس از 7 اکتبر، ساده و راحت نیست. اما تصمیمات قطریها از نیمه پارسال (تابستان 1403) برخی انتقادات را از سوی فلسطینیها و حماس نسبت به قطر به دنبال داشت که اوج آن دریافت مدال از آمریکاییها بود. اما پس از شکست آتشبس دوم پس از 42 روز، (از ابتدای سال 1404) قطریها مواضعشان را نسبت به اسرائیلیها تندتر کردند و این موجب سرازیر شدن انتقادات از تلآویو به سوی دوحه شد. یکی از خواستههای اصلی اسرائیلیها از قطر، فشار بر رهبران حماس برای پذیرش طرح آتشبس مورد نظر تلآویو ولو با اخراج رهبران حماس از دوحه بود. این فشارها بر قطر و تداوم آن به تحقق نقطه اوج و استثنایی یعنی حمله اسرائیل به دوحه منجر شد.
برخی تحلیلگران اسرائیلی این فشار و رفتار دولت نتانیاهو را اشتباهی بزرگ میدانند که در نهایت به جایگزینی اسرائیل به جای ایران به عنوان دشمن و تهدید اول در کشورهای عربی منجر خواهد شد. رفتارهای کابینه نتانیاهو در عدم تحمل حتی حکومت جولانی در سوریه یا رفتار قطریها در دو سال اخیر بسیاری را در داخل اسرائیل و آمریکا نگران کرده است.

