حواشی و پیامدهای لغو کنسرت خیابانی همایون شجریان
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
ندا سیجانی
گروه فرهنگی
ازچند روز گذشته وعده کردیم، دیداردرمیدان آزادی؛ قرار بود فردا شب ساعت 22، خانواده ایران در یک جمع صمیمی و خودمانی به دورهم جمع شوند تا به قول همایون «حالمان کمی بهتر شود اما گویا بار دیگر ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به کار شدند تا کنسرت خیابانی همایون شجریان که آرزوی چند ساله او بود، محقق نشود و تنها درهمین واژه آرزو و اشتیاق باقی بماند تا عاشقانی که سالها درانتظار تماشای کنسرتی رایگان، بویژه از خانواده بزرگ شجریان بودند، درحسرت این وعده دیدار باقی بمانند.
دوستداران هنر و موسیقی و علاقمندان دهک های پایین که چند سالی به دلیل قیمتهای سربه فلک کشیده بلیتهای کنسرت از تماشای چنین برنامههای هنری محروم شده بودند و تصمیم داشتند ساعتی خوش کنند تا با جمع خانواده میهمان یک کنسرت رایگان باشند، آن هم به دعوت فرزند خلف استاد... هرچه بود گذشت و این وعده سرانجامی نداشت. جالب اینکه ازهمان ساعات ابتدایی انتشار خبر کنسرت رایگان همایون شجریان اتفاقات متعددی رخ داد.
منتقدان برگزاری کنسرت
قاسم روانبخش نماینده قم در نشست علنی مجلس شورای اسلامی در تذکری، اظهار کرد: «دولت به جای تمرکز بر موضوعات حیاتی، مشغول پرداختن به مسائل حاشیهای است؛ به عنوان مثال برگزاری کنسرت در میدان آزادی تا مردم به ظاهر خوشحال باشند؛ این رویکرد مثل بیمارانی است که نمیتوانند درد خود را درمان کنند و به جای درمان، موسیقیای پخش میشود تا درد را فراموش کنند و زمان بگذرد. آیا واقعاً راهحل مشکلات مردم همین است؟»
ابوالقاسم طالبی کارگردان «قلادههای طلا» هم درواکنش به برگزاری کنسرت رایگان همایون شجریان در میدان آزادی توئیتی در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد و نوشت: «در میدان آزادی کنسرت رایگان اجرا میشود.»
پیام همایون
همایون هم در پاسخ به بیمهری مخالفان کنسرت با انتشار ویدیویی که سوار بر موتور در میدان آزادی است، نوشت: «این اجرا خواستهای بود که سالها در دل داشتم و بارها بر زبان آورده بودم.
امروز که امکان تحقق آن فراهم شده، بر خود وظیفه میدانم به عهد و آرزوی دیرینهام پایبند بمانم و این برنامه را برای مردم و شهرم برگزار کنم.
پس از انتشار این خبر، سیل محبت و همراهی شما مرا سرشار از شکر و سپاس کرد. در عین حال میدانم برخی نیز از این اتفاق خرسند نبودند.»
او در بخشی از پیامش گفت: زندگی هر روز در جریان است؛ چه با شادی و چه با غم. با همه تلخیها و شیرینیهایش. کنسرتها و تئاترها در سالنهای شهر و چه بسا در خیابان برپا میشوند، کسبه به کار مشغولند، معلمان و دانشآموزان به کلاس میروند، تولیدکنندگان و کارگران در حال فعالیتند، دید و بازدیدها و سفرها ادامه دارد.
همه اینها در دل مشکلاتی رخ میدهد که بر کسی پوشیده نیست: فشارهای اقتصادی، نگرانیهای اجتماعی، و بیمهای بزرگتر از آیندهای نامعلوم. هیچکس نمیتواند انکار کند که ما در شرایطی دشوار زندگی میکنیم. اما درست در همین بستر سختیها و دل دشواریهاست که امید و زندگی معنا مییابد و موسیقی میتواند لحظهای آرامش، همدلی و امید بیافریند.
او در بخش دیگری افزوده است: پس لطفاً این برنامه را با تحلیلها و قضاوتها گره نزنیم. این اجرا نه تلاشی برای پوشاندن مشکلات، بلکه تلاشی برای بخشیدن لحظهای حال خوش به مردمی است که سزاوار شادیاند. باور دارم که این خواسته کوچک، حق طبیعی
برای همه ماست. ما زاده و پرورده نسلی هستیم که گفتند غمهای بزرگ را به کارهای بزرگ تبدیل باید کرد.»
اما یک روز بعد ازانتشار این پست، همایون از لغو کنسرتش خبر داد و درصفحه شخصیاش نوشت: «عزیزان آن چیزی که حدس میزدم آخر سر همان شد و در دو روز گذشته وسایل ما اجازه ورود نگرفته و به نظر میاد که توان مدیریت برای حضور جمعیت میلیونی این اجرا وجود ندارد.
جلسات و بررسیهایی که این چند روزه انجام شده کاری است که میبایست قبل از موافقت با درخواست ما در دوماه گذشته انجام میشد. به هر حال این اجرا انجام نخواهد گرفت. از همه عزیزانی که برای این آرزوی من زحمت بسیار کشیدند، سپاسگزارم.»
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم
تا درخت دوستی بر کی دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
نکتهها رفت و شکایت کس نکرد
جانب حرمت فرو نگذاشتیم
گفت خود دادی به ما دل حافظا
ما مُحٌصل بر کسی نگماشتیم
خواسته همایون شجریان تنها در کنار مردم بودن و همدلی و همنوازی بود. او بارها و بارها از مردم سرزمینش سخن گفت و برای آنها خواند و نوشت.

