به خدای این دیوان پناه می‌برم

اکنون که به سنی رسیده‌ام که شب‌ها دیگر آرامش لازم برای یک خواب راحت ندارم و در صبح چنین شبی هنگام برخاستن از خواب دیگر توان کافی برای انجام کارهای روزانه‌ام را در خود نمی‌یابم آیا می‌توانید تصور کنید از چه چیز آرامش لازم برای رسیدن به خوابی آسوده در یک شب طولانی و توان لازم برای فعالیت در یک روز سخت کاری را کسب می‌کنم؟ از دیوان حافظی که شما آن را برای من به عنوان هدیه بی‌نظیر فرهنگی فرستاده‌اید و غزلیات منتخبی از آن را به شکلی دلنشین و معجزه‌آسا به زبان مادری‌ام فرانسه ترجمه کرده‌اید، یاری می‌گیرم. این دیوان که همیشه بالای سرم در کتابخانه کوچکی پشت تختخوابم قرار دارد، پناهگاه و مددرسان من شده است. هنگامی که به شرایط مأیوس کننده‌ای که توصیف کردم، می‌رسم، به خدای این دیوان راهنما و راهبر پناه می‌برم.


بخشی از آخرین مکاتبه آندره‌ژید نویسنده معروف فرانسوی با پروفسور محمود حسابی به بهانه سالروز درگذشت این دانشمند ایرانی