ضرورت بازسازی برند جشنواره هنرهای تجسمی جوانان
هنـرمند به مثابه نخبـه
سعید اسلامزاده
روزنامهنگار حوزه هنر
متخصصان فن در مبحث برندسازی معتقدند که برند صرفاً در نشان (لوگو) خلاصه نمیشود و هر آنچه از احساسات و تجربیات مخاطب در مواجهه با یک نام خاص در ذهن میآید و موجب تمایز آن کالا و محصول با خدمات مشابه میشود و مفهومی قابل لمس نیست، همانا برند است. درواقع بسیاری از رفتارهای مربوط به یک نام تجاری و یا فرهنگی از جمله تبلیغات، زیرمجموعه برند است. در جشنوارههای هنری، به تازگی بحثی درباره برندسازی جشنوارهها مطرح شده است. در برندسازی یک خدمت و یا رویداد فرهنگی و هنری، از مجموعه عناصر دیداری و سبکهای ارتباطی و پیامها و شعارها و روابط با مخاطب، تا ارزشهای ضمنی و ذاتی محصول و روایتهایی که خلق میشوند، همگی در خدمت یک برند فرهنگی عمل میکنند. حالا برای رسیدن به فرآیندی مستمر، بازتعریف ایدهها و ارزشهای جشنواره و ایجاد هویت بصری و رنگ و صدا و لحن برای پیامها، نیاز ضروری است.
جشنواره هنرهای تجسمی جوانان بعد از ۳۲ سال برگزاری (سی و دومین دوره این جشنواره از 31 شهریور تا چهارم مهرماه امسال برگزار می شود) احساس میشود که نیازمند بازسازی برند است. اما این بازسازی برند با یک کالا و محصول و لوگوی تجاری بسیار متفاوت است.
در ادواری از این جشنواره به دلایل اداری یا اجرایی توجه چندانی به صورت درونسازمانی یا برونسازمانی و حتی رسانهای به این جشنواره نشده است. جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ویژگیهایی دارد که در بازسازی برند به کار میآیند.
شعار «جشنواره هنرهای تجسمی جوانان» مهمترین جشنواره هنری است و خصوصیات «منحصربهفردی» دارد که به ندرت مشابهی برای آن میتوان یافت، اگر تبدیل به یک «گفتمان درونسازمانی» در نهاد جشنواره و همچنین در نگاه رسانهای باشد، فرصت یگانهای برای بازتعریف ارزشهای جشنواره به برگزارکنندگان و شرکتکنندگان میدهد. این جشنواره در ذات، جشنوارهای «ارتباطمحور» است، چرا که خلق اثر هنری در این جشنواره در جریان فرآیند ارتباط میان هنرمندان جوان و استادان پیشکسوت اتفاق میافتد.
ایجاد یک شبکه ارتباطی با عنوان باشگاه هنرمندان جوان تجسمی به عنوان پلتفرمی منسجم و مدون با حضور هنرمندان جوان و استادان و پیشکسوتان در آن فرصت بزرگی برای ایجاد خلاقیت و تبادل ایده و حتی بازاریابی و بازارسازی در هنر امروز خواهد بود. شاید یکی از مهمترین نکات برای بازسازی برند جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران، تغییر ساختار این نهاد به صورت یک استارتاپ است که به دلیل جوان بودن شرکتکنندگان در این جشنواره کاملاً قابل اجرا خواهد بود.
اهمیت این شبکه ارتباطی و ساختار شتابدهندگی در اجرا و نتیجهگیری از آثار خلق شده در این جشنواره با دیگر جشنوارهها متفاوت است. هنرمندان جوان در مدت زمان هفت سال فرصت دارند در این جشنواره حضور یابند و ۱۸تا ۲۵ سالگی بهترین زمانی است که هنرمندان جوان میتوانند راهی به بازارهای هنری و جریان هنری کشور پیدا کنند و در معرض آزمونهای سخت جامعه هنری قرار گیرند که به نظر میرسد خلاقترین شبکه ارتباطی و باشگاه هنری خواهد بود.
استمرار این شبکه در بازسازی برند به کمک میآید و تأکید میکنم که در ساختار شتابدهنگی نیز مؤثر است.
مهمترین مسأله در بازسازی برند جشنواره هنرهای تجسمی، ایجاد «گفتمان هنر به مثابه نخبگی» است که با حضور بنیاد ملی نخبگان و معرفی برگزیدگان این رویداد به بنیاد، شکل رسمی به خود میگیرد و از گفتمانی وابسته به هشتگهای فضای مجازی فراتر میرود و در عمل شاهد اجرای ایده «هنرمند به مثابه نخبه» خواهیم بود.
امیدواریم که در پایان دوره سیودوم جشنواره هنرهای تجسمی جوانان، فرآیند بازسازی برند جشنواره آغاز شود که با ایجاد جایگاه جدید و متمایز میتواند نام جشنواره را دوباره به مهمترین جشنواره هنری ایران تبدیل کند. لازمه این ماجرا، استمرار کار جشنواره در فاصله برگزاری دو دوره است که با تولید محتوا و جلسات و کارگاهها و برنامههای ادواری تحت عنوان باشگاه هنرمندان جوان قابل اجرا خواهد بود.


