شاخص کل بورس ریخت پول از صندوقهای درآمد ثابت خارج شد و به رنگ طلا درآمد
سیگنال تغییر رنگ بازارها
فشار فروش در بازار سهام پس از جنگ ۱۲روزه و ورود اقتصاد به دوران تعلیق مسأله جدیدی نبود، اما معاملات دیروز بازار سرمایه یک تفاوت معنادار داشت. خروج پول سرمایهگذار خُرد نه تنها از سهام، بلکه از صندوقهای درآمد ثابت نیز رخ داد و در مقابل هجوم معنادار پولها به صندوقهای طلا رقم خورد. مطابق آمارها مجموعاً بیش از ۱۴۰۰میلیارد تومان از سهام و صندوقهای درآمد ثابت خارج شد و صندوقهای طلا نزدیک به ۲۰۰۰ میلیارد تومان ورود پول را تجربه کردند.
تفسیر این ارقام چیست؟ در دوران پساجنگ به دلیل افزایش ریسکهای اقتصادی در کشور، سهام از جذابیت افتاده بود و بسیاری تصمیم بر خروج گرفته بودند که از نگاه کارشناسی نیز امری طبیعی بود. پولهای خروجی دو انتخاب داشتند؛ افراد ریسکگریز، دارایی خود را طلا میکردند تا در صورت وقوع شرایط سخت یا افزایش انتظارات تورمی بتوانند ارزش پولشان را حفظ کنند. دسته دوم شرایط را در تعلیق و بیتصمیمی ارزیابی میکردند و در نتیجه، انتظار داشتند فضای رکودی مانع از افزایش تورم و نرخ دلار شود. بنابراین داراییشان به صورت نقد در صندوقهای درآمد ثابت یا همان سپردههای بانکی پارک شده بود. به طوری که در ماه مرداد حدود ۱۴همت پول از بورس خارج شد و صندوقهای درآمد ثابت و طلا هر کدام به طور مساوی ۱۲ همت سرمایه خرد جذب کردند.
بر این اساس، خروج پول از صندوقهای درآمد ثابت و شدت گرفتن ورود پول به صندوقهای طلا در معاملات روز گذشته یک سیگنال تازه از بازار است. به نظر میرسد ابهام درباره چشمانداز اقتصادی مجدد بیشتر شده و همین مسأله انتظارات تورمی و پیرو آن تقاضای داراییهایی نظیر طلا افزایش یافته است. به بیان سادهتر، اگر پولها از بازار مولد بورس قبلاً به سوی پارکینگ (درآمد ثابت) و پناهگاه (طلا) حرکت میکردند، اکنون جریان سرمایه حتی پارکینگ را به دلیل نگرانی از رشد تورم جای امنی نمیداند. در چنین شرایطی بیش از هر زمان نیاز احساس میشود که سیاستگذار فکری برای رفع نگرانی از مسیر کلان اقتصادی و غیراقتصادی کشور کند؛ در غیر این صورت، تغییر روحیه فعالان بازارها دشوار خواهد بود و پیرو تئوریهای مالی رفتاری، حرکتهای تودهوار بر تب و تاب بازارها میافزاید.
تکنیکالیستها در بازارهای مالی آن را مومنتوم قیمتی مینامند، یعنی نیروی محرک خودتقویتشونده که وقتی دور میگیرد با سرعت بیشتری پیش میرود؛ مشابه حرکت یک گلوله در زمین شیبدار که ابتدا به سختی حرکت میکند، اما پس از چند دور غلتیدن، شتاب بیشتری برای ادامه مسیر میگیرد و معلوم نیست چه زمان از حرکت بازمیایستد.
نگاه آماری به بازار سهام
روز گذشته حدود ۹۰ درصد سهمها در محدوده منفی معامله شدند و مجموعاً ۳۲۰۰ میلیارد تومان صف فروش بدون خریدار باقی ماند. بیش از ۶۵۰ میلیارد تومان خروج پول سهامداران حقیقی بود و شاخص کل بورس با افت ۱.۳ درصدی به کف کانال ۲.۴ میلیون واحدی نزدیکتر شد. نقشه بازار به قدری قرمز رنگ بود که برخی آن را با روزهای آغازین پس از جنگ مقایسه میکردند. هرچند ممکن است برخی چنین تصور کنند که بازارها نگران از یک درگیری مجدد شدهاند، اما بازارهای موازی و رفتار معاملهگران بازارهای جهانی نمیتواند این فرضیه را تأیید کند. آرامش نسبی در بازارهای نفت و طلا و حتی رصد احتمالاً تقابل نظامی در سایتهای شرطبندی بینالمللی به خوبی نشان میدهد احتمال چنین سناریویی بالا نیست. بنابراین هر چه هست نگرانی نسبت به چشمانداز اقتصادی مربوط به انتظارات تورمی است که خود از برخی نااطمینانیهای غیراقتصادی مرتبط با فضای روابط بینالملل نشأت میگیرد.
با نزدیک شدن مجدد شاخص کل به کف ۲.۴ میلیون واحدی و افت نسبتهای ارزندگی سهام به قعرهای تاریخی باید دید هسته سخت بورس تهران شکسته میشود یا خیر. نباید از یاد برد که اگر مسأله صرفاً نگرانیهایی از جنس رشد تورم باشد، طبیعی است که همه داراییها از جمله سهام با تعدیل اسمی قیمتها در مسیر رشد قرار میگیرند. به اصطلاح حرکت دومینویی رشد تورمی بازارها، حالتی ناگزیر برای چشمانداز میانمدت خواهد بود. چنین شرایطی جذابیت سودهای ثابت صندوقهای درآمد ثابت را غیرجذاب میکند و ممکن است یک زنگ هشدار دیگر درباره افزایش نرخ بهره را در اقتصاد ایران فعال کند.



