روایت یک سقوط

کتاب King of Kings شرح خطاهای پهلوی دوم و آمریکا در مقطع انقلاب اسلامی است

«انقلاب اسلامی ایران یکی از نقاط عطف تعیین‌کننده قرن بیستم»، همچنان موضوعی است که تحلیلگران و تاریخ‌نگاران غربی را به تأمل و بازخوانی واداشته است. در کتاب «King of Kings» اسکات اندرسون، روزنامه‌نگار و نویسنده نام‌آشنای آمریکایی، تلاش کرده تا با نگاهی جامع و روایتی پرکشش، فرآیند سقوط آخرین شاه ایران را بازسازی کند. این اثر صرفاً شرح یک انقلاب را بازگو نکرده است، بلکه روایت سقوط شاه را به تکرار‌پذیری خطاهای سیاست خارجی آمریکا پیوند می‌زند. این کتاب در عین حال که به زندگی فردی شاه نگاهی دقیق می‌افکند، بلکه کوشیده است از خلال شخصیت او ناتوانی واشنگتن را در فهم تحولات خاورمیانه نیز به تصویر بکشد.
برای مخاطب امروز، آنچه اثر اندرسون را خواندنی‌تر می‌کند، شباهت‌های عبرت‌آموزی است که او میان انقلاب ۱۹۷۹ ایران و ناکامی‌های متأخر آمریکا در عراق، افغانستان و دیگر نقاط جهان اسلام ترسیم می‌کند. او ما را دعوت می‌کند به بازاندیشی در این پرسش کلیدی که چگونه نادیده‌گرفتن ریشه‌های واقعی اعتراضات مردمی، تأکید بر ابزارهای سخت‌افزاری قدرت و تکیه بر دیکتاتورهایی که از جامعه‌شان جدا مانده‌اند، به فجایع بزرگ منجر می‌شود.

نویسندگی میدانی و منتقدانه
اسکات اندرسون روزنامه‌نگار، رمان‌نویس و نویسنده آمریکایی، یکی از چهره‌های برجسته در روایتگری جنگ، انقلاب و سیاست در خاورمیانه و مناطق بحرانی جهان به‌شمار می‌رود. او با تکیه بر سال‌ها تجربه میدانی به‌عنوان خبرنگار جنگ، قلمی روایت‌محور و تحلیلی دارد که آثارش را از گزارش‌ صرف خبری فراتر می‌برد و به متونی ادبی‌ و ‌تحلیلی بدل می‌کند. مهم‌ترین مشخصه نوشتار اندرسون، ترکیب دقیق روایت شخصی، اسناد تاریخی و تحلیل ژئوپلیتیک است. به‌طوری‌که خواننده را درگیر واقعیت‌های پیچیده تاریخ معاصر می‌کند. از شناخته‌شده‌ترین آثار او می‌توان به کتاب پرفروش «لورنس در عربستان: جنگ، فریب و ساخت خاورمیانه مدرن» اشاره کرد که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد و تحسین گسترده‌ای در محافل آکادمیک و رسانه‌ای برانگیخت. این اثر نه‌تنها به چهره تی. ای. لورنس، افسر بریتانیایی می‌پردازد، بلکه تصویری پیچیده از نقش امپراطوری‌های غربی در شکل‌دادن به خاورمیانه معاصر ترسیم می‌کند. این کتاب در فهرست نهایی جوایز ملی کتاب آمریکا قرار گرفت و با استقبال گسترده‌ای از سوی منتقدان روبه‌رو شد. کتاب «King of Kings» تازه‌ترین اثر اوست که ادامه‌ همان سنت نویسندگی میدانی و منتقدانه او به شمار می‌رود.
 
توهم قدرت در عین درماندگی
یکی از مؤلفه‌های اصلی تحلیل اندرسون تمرکز بر شخصیت محمدرضا پهلوی است. فردی که با وجود تظاهر به اقتدار در بزنگاه‌های تاریخی دچار ضعف تصمیم‌گیری، اعتماد بیش از حد به حامیان خارجی و ناتوانی در درک دینامیک جامعه ایرانی بود. از نگاه اندرسون پهلوی دوم بیشتر از آنکه سیاستمداری عمل‌گرا باشد، مردی محتاط، متزلزل و متأثر از عواطف لحظه‌ای بود که در مواجهه با نارضایتی عمومی، نه برنامه‌ای داشت و نه شهامت ایستادن بر موضعی روشن را دارا بود. او در دوره‌ای حساس به جای بازسازی رابطه با مردم، به تمسک به نمایش‌های نمایشی همچون جشن‌های پرهزینه ۲۵۰۰ ساله و تاج‌گذاری پرزرق‌ و برق روی آورد. آن هم در شرایطی که شکاف طبقاتی، فساد ساختاری و محدودیت‌های سیاسی، فضای عمومی کشور را پر از خشم فروخورده کرده بود.
نویسنده به تصویر آرام ایران درست یک سال پیش از سقوط سلطنت پهلوی اشاره می‌کند. جایی که برای آخرین بار یک رئیس‌جمهوری آمریکا قدم به خاک ایران گذاشت. در آن زمان محمدرضا پهلوی، جیمی کارتر و همسرش روزالین را در کاخ نیاوران تهران پذیرفته بود. آنها آن روز به ظاهر به این واقعیت می‌بالیدند که برای اولین‌بار در سالیان اخیر، هیچ تهدید بزرگی متوجه هیچ یک از دو کشور نبود و صلح و ثبات جاافتاده به نظر می‌رسید. شاه هرچند آن روز از زبان کارتر شنید که ایران «جزیره‌ ثبات» است اما هیچ‌گاه نخواست یا نتوانست آن ثبات ظاهری را به مشارکت واقعی مردم و تأمین مطالبات مشروع اجتماعی پیوند بزند.
اندرسون تصویری هولناک از وضعیت ذهنی پهلوی دوم در ماه‌های آخر حکومت ارائه می‌دهد؛ بیمار، تنها و سرگردان که حتی از گفت‌وگوی مستقیم با مردمش پرهیز داشت و در بزنگاه بحران، به توصیه‌هایی گوش فرا می‌داد که نه از متن جامعه می‌آمدند و نه با شرایط اجتماعی سنخیتی داشتند. اشتباه‌های مرگبار او، همچون صدور فرمان انتشار مقاله توهین‌آمیز به امام خمینی، اخراج شتاب‌زده ایشان از نجف یا واگذاری تدریجی فضای رسانه‌ای کشور به رسانه‌های غربی، همگی نمونه‌هایی از خطاهای تصمیم‌گیری فردی هستند که به بحران مشروعیت و در نهایت فروپاشی نظام سلطنت انجامیدند.
 
 نابینایی استراتژیک آمریکا
پهلوی دوم اما تنها بازیگر خطاکار تراژدی‌اش نبود. اسکات اندرسون با دقت نشان می‌دهد ایالات متحده بویژه در دوران ریاست‌جمهوری جیمی کارتر، نقشی تعیین‌کننده در تسریع سقوط شاه ایفا کرد؛ نقشی که نه از سر توطئه بلکه ناشی از بی‌کفایتی، بدفهمی و اعتماد بیش از حد به تحلیل‌های ناقص نهادهای اطلاعاتی آمریکا بود. از نگاه نویسنده «نابینایی استراتژیک آمریکا» در مواجهه با بحران ایران، علاوه بر آنکه به سقوط متحدی قدیمی انجامید، بلکه الگویی معیوب برای مداخلات بعدی در منطقه نیز به وجود آورد. اقداماتی نظیر حمایت ناآگاهانه از صدام  تا توهم دموکراتیزاسیون در عراق و لیبی که بعداً آمریکا نیز گرفتار آن شد. او در این رابطه می‌نویسد: «ما تصور می‌کردیم می‌توانیم تاریخ را جهت دهیم، بدون اینکه زحمت درک آن را بکشیم.»
اندرسون نشان می‌دهد چگونه تحلیل‌های سطوح بالای دولت کارتر، به‌رغم هشدارهای دقیق مأمورانی مانند مایکل مترینکو، تهدید انقلاب را دست‌کم می‌گرفتند. مترینکو یکی از معدود مقامات آمریکایی بود که هشدارهای مکرری درباره ناآرامی‌های فزاینده در ایران به آمریکا داده بود. او شاهد خشم عمیق مردم نسبت به محمدرضا پهلوی و افزایش نفوذ روحانیون به رهبری امام خمینی بود. با این حال زمانی که او در جلسات مهم وزارت خارجه آمریکا حضور یافت، متوجه شد اکثر مقامات ارشد دولت کارتر هنوز درکی از عمق بحران ندارند. در یکی از صحنه‌های کلیدی کتاب، یکی از مقامات آمریکایی در جلسه‌ای در واشنگتن با جدیت می‌پرسد: «آیا واقعاً [آیت‌الله] خمینی آن‌قدر مهم است؟» این پرسش به‌زعم اندرسون، عصاره بی‌توجهی و اعتماد نابجا به برداشت‌های غرب‌محورانه‌ای است که در آن نیروهای بومی و دینی فاقد ظرفیت سیاسی تلقی می‌شدند.
آمریکا که در کوران جنگ سرد چپ‌گرایان را دشمن راهبردی خود می‌دانست، رشد نیروهای اسلامی را در منطقه که در نتیجه حضور نیروهای خارجی و ناتوانی دیگر گروه‌های اپوزیسیون بود، نادیده گرفته بود و بدون شناخت فرهنگی عمیق، ایران را به‌عنوان متحدی وفادار و خنثی‌شده فرض می‌کرد. کارتر با تأکید اولیه بر حقوق بشر و سپس عقب‌نشینی از آن، عملاً به سیاستی متناقض و متزلزل دامن زد. به تعبیر اندرسون سیاست خارجی آمریکا با ناتوانی در «درک تاریخ» نه‌تنها در ایران بلکه در کل خاورمیانه مسیر نادرستی را برگزید.
 
اثر پروانه‌ای تصمیمات
سومین لایه تحلیل کتاب به مسأله نظری‌تری مربوط است. آیا انقلاب ایران اجتناب‌ناپذیر بود یا نتیجه زنجیره‌ای از تصادف‌ها و سهل‌انگاری‌ها سبب‌ساز این رویداد عظیم شد؟ اندرسون با مرور دقیق شواهد بویژه ماجرای سرمقاله روزنامه اطلاعات علیه امام خمینی، اخراج ایشان از نجف و انتقال به نوفل‌لوشاتو در فرانسه، از «اثر پروانه‌ای» در تاریخ سخن می‌گوید. او استدلال می‌کند اگر پهلوی دوم دستور نوشتن آن مقاله را نداده بود، اگر صدام از اخراج امام خمینی سر باز می‌زد یا اگر پهلوی درکی دقیق‌تر از فضای کشور داشت، شاید مسیر تاریخ به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد.
نویسنده برای آنکه شواهد تاریخی اثر را تقویت کند با برخی از شخصیت‌های زنده حکومت پهلوی از جمله فرح پهلوی نیز گفت‌وگو کرده است و به نظر می‌رسد که او تلاش می‌کند نشان دهد، توان اندکی برای تأثیرگذاری بر شرایطی که شاهد آن بود، داشته است. روایت این کتاب اگرچه برای خواننده غربی جذاب است اما نباید ما را از این نکته غافل کند که زمینه‌های اجتماعی و تاریخی انقلاب در ایران عمیق‌تر از آن بودند که تنها با یک «تصادف» توضیح داده شوند. فساد ساختاری، بی‌عدالتی گسترده، وابستگی بی‌چون‌ وچرای سیاست خارجی به آمریکا، فقدان نهادهای واسط مشروع و ناتوانی رژیم در پاسخ به مطالبات طبقات نوظهور شهری، همگی مؤلفه‌هایی بودند که جامعه ایران را برای خیزشی فراگیر مستعد کرده بودند.
در عین حال اندرسون نشان می‌دهد جریان‌های اسلامی چگونه توانستند در شرایطی پیش‌بینی‌نشده، رهبری اعتراضات را به دست بگیرند. برخلاف بسیاری از انقلابیون مارکسیست، امام خمینی نه‌تنها با زبان مردم سخن گفت، بلکه از تبعیدگاهش در فرانسه به رسانه‌های بین‌المللی دسترسی یافت و به‌تدریج، به نماد مقاومتی فراگیر بدل شد. بدین ترتیب این ترکیب از مرجعیت مذهبی، دوری از خشونت کور و هوشمندی سیاسی راه را برای تغییر مسالمت‌آمیز ساختار قدرت هموار کرد.
 
عبرت‌نامه‌ای برای همه
کتاب «King of Kings» گزارشی مستند از سقوط یک رژیم سیاسی است و در عین حال هشدارنامه‌ای است برای آنان که خیال می‌کنند تاریخ را می‌توان مهندسی کرد، بدون آنکه به ریشه‌های اجتماعی و فرهنگی آن توجه داشته باشند. اندرسون با استفاده از منابع انگلیسی‌زبان، مصاحبه‌های متنوع و روایت‌های زنده، تصویری چندلایه از لحظه‌ای تعیین‌کننده در تاریخ ایران و جهان ارائه می‌دهد؛ لحظه‌ای که در آن، ضعف‌های فردی محمدرضا پهلوی، بی‌کفایتی سیاستمداران آمریکایی و خشم انباشته‌شده مردم، همزمان به هم پیوستند تا رژیم پهلوی را در هم بشکنند. شاه نمی‌توانست از دخالت در اموری که بهتر بود به حال خودشان رها شوند، دست بردارد و این امر وضعیت او را به جایی کشانید که نتوانست تصمیماتی صحیح در لحظات مهم اتخاذ کند. در جهانی که دوباره با بحران‌های پی‌درپی در خاورمیانه مواجه است، بازخوانی انقلاب ایران فرصتی برای عبرت گرفتن است، برای درک درست تاریخ و برای یافتن پاسخ این پرسش که چگونه اعتماد کور به اقتدار، می‌تواند فرجامی تراژیک به‌بار آورد.

 

 King of Kings
 The Fall of the Shah, the 1979 Iranian Revolution and the Unmaking of the Modern Middle East
  نویسنده: اسکات اندرسون
      Scott Anderson
  انتشارات: Hutchinson Heinemann
  تعداد صفحه: 512 صفحه
قیمت: 20.84 یورو

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و نه
 - شماره هشت هزار و هشتصد و نه - ۱۹ مرداد ۱۴۰۴