گزارش «ایران» از استراتژی متفاوت مدعیان قهرمانی لیگ برتر در نقلوانتقالات
طراحان گـــرانقیمت
محمدرضا رحیمپور/ در فوتبال روز دنیا، هافبکها ستون فقرات هر تیم به شمار میآیند؛ بازیکنانی که نهتنها وظیفه پیوند خط دفاع و حمله را بر عهده دارند، بلکه با پاسگل، خلق موقعیت و بازیسازی، میتوانند سرنوشت یک مسابقه را تغییر دهند. شاید به همین دلیل بود که سپاهان و تراکتور وارد یک دعوای حقوقی بزرگ شدند تا ریکاردو آلوز، پاسور شماره یک تراکتور را از رقیب مستقیم خود هایجک کنند.
1-
هافبکها ستون فقرات تاکتیک
در لیگ برتر بیستوچهارم (1405-1404)، چهار تیم پرسپولیس، استقلال، سپاهان و تراکتور بیشترین سهم را از هافبکهای خلاق و پاسورهای برجسته دارند. مرور آمار و تغییرات تابستانی این بازیکنان، تصویری روشن از کیفیت و آینده این پست کلیدی ارائه میدهد.
اگر از جدول بهترین پاسورهای لیگ، وینگرها را کنار بگذاریم، نامهای زیر بیش از همه به چشم میخورند:
پرسپولیس با سروش رفیعی، یکی از خلاقترین پاسورهای لیگ را در اختیار دارد. او تاکنون ۷ پاس گل داده و با بازیخوانی کمنظیر، موتور محرک حملات سرخها بوده است.
سپاهان با محمد کریمی که ۶ پاسگل ثبت کرده، در طراحی حملات تیم نقشی محوری دارد.
آلومینیوم اراک نیز با امین جهانکهن و ۶ پاس گل، یکی از شگفتیهای فهرست بهترین هافبکهای پاسور را در اختیار داشت.
آمارهای سایت رسمی «متریکا» نشان میدهد این بازیکنان نهتنها در ثبت پاس گل تبحر دارند، بلکه در خلق موقعیت، حفظ مالکیت توپ و کنترل ریتم بازی نیز برتری محسوسی نشان دادهاند.
مهدی مهدیپور هافبک فصل گذشته نساجی را با میانگین ۱.۹ پاس کلیدی در هر بازی و دقت پاس ۸۶.۹ درصد به پایان رساند؛ نمونهای از یک هافبک دفاعی مدرن که هم در گردش توپ و هم در آغاز حملات، اثرگذار است.
آرش رضاوند، بازیکنی که توانایی بازی در هر سه پست هافبک را دارد، هم در پرسینگ و هم در گلسازی موفق عمل میکند. انعطاف تاکتیکی او باعث شده سپاهان گزینههای بیشتری در طراحی حملات داشته باشد؛ هرچند در استقلال همیشه زیر فشار انتظارات هواداران بازی میکرد.
البته تابستان ۱۴۰۴ یکی از پرخبرترین پنجرههای نقلوانتقالاتی خط میانی چهار مدعی بود:
2-
سپاهان و هایجک
پرسروصدای آلوز
تراکتور با خروج آلوز ضربهای جدی دید، اما با بازیکنانی چون ترابی و پستونسکی و چند مهره هجومی تازهوارد، همچنان امید به تداوم گلسازی دارد. حضور تیبور هالیلویچ و شایعات جذب جوریکا پرسیر، دیگر هافبک کروات، باعث شده این تیم همچنان یکی از خطوط میانی قدرتمند لیگ را داشته باشد.
با مرور این آمار و تحولات، روشن است که فصل 1405-1404 برای هافبکهای لیگ برتر خلیج فارس، صحنهای برای رقابت نزدیک و پرهیجان خواهد بود. پرسپولیس با ترکیبی از تجربه و نیروهای تازهنفس، استقلال با اتکا به اندونگ، سپاهان با خلاقیت آلوز و رضاوند و تراکتور با زوج هالیلویچ-پستونسکی، هر کدام برای تسلط بر قلب زمین برنامه ویژهای دارند.
در نهایت، نبرد اصلی لیگ، نه در محوطه جریمهها، بلکه در میانه میدان و بین همین مهندسان خط میانی رقم خواهد خورد؛ جایی که یک پاس دقیق میتواند فصل یک تیم را متحول کند.
3-
استقلال و خلأیی که پر نشده
استقلال یکی از مهمترین هافبکهای خود آرش رضاوند را به سپاهان واگذار کرد؛ خروجی که خلأ قابلتوجهی در قلب زمین آبیها ایجاد کرده است. مهمترین اقدام استقلال در این پست تمدید قرارداد اندونگ بود؛ بازیکنی که کیفیتش شاید در حد کلاس بالای بینالمللی نباشد، اما با توجه به کمبود هافبکهای استاندارد در سالهای اخیر، آبیها با هیجان و هزینهای گزاف قراردادش را تمدید کردند.
4-
سپاهان؛ برنده بزرگ نقلوانتقالات میانه میدان
سپاهان با جذب رضاوند و ریکاردو آلوز، یکی از موفقترین نقلوانتقالهای لیگ را رقم زد. این دو، در کنار چهرههای باتجربهای مانند احسان حاجصفی میتوانند میانه میدان طلاییپوشان را کاملتر از همیشه کنند. کیفیت آلوز در تراکتور آنقدر بالا بود که زردپوشان اصفهانی خطر شکایت تیتیها را به جان بخرند و سراغ این خرید پر سروصدا بروند.
5-
خرید پرسپولیس برای بازسازی قلب زمین
افت کیفیت میلاد سرلک و پا به سن گذاشتن مسعود ریگی، پرسپولیس را به سمت جذب مارکو باکیچ، هافبک دفاعی اهل مونتهنگرو سوق داد تا قدرت فیزیکی و پوشش میانیاش را تقویت کند.
فقر سازندگی و خلاقیت
حمید درخشان
ملی پوش سابق تیم ملی
سالها پیش این هشدارها را دادیم، اما امروز به وضوح میبینیم که فوتبال ایران دچار فقر شدید در زمینه سازندگی شده است. تعداد باشگاههایی که واقعاً زیرساخت مناسب برای پرورش بازیکن دارند، به انگشتان یک دست هم نمیرسد.
البته معدود باشگاههایی هستند که در این مسیر فعالیت میکنند و ثمرات خوبی هم گرفتهاند، اما این تعداد بسیار محدود است و نمیتواند پاسخگوی نیاز فوتبال کشور باشد. حتی همان بازیکنان جوانی هم که پرورش مییابند، در رده امید به دلیل اعزام به خدمت سربازی جذب باشگاههای نظامی میشوند تا دوران خدمتشان را بگذرانند و این روند باعث از بین رفتن پیوستگی مسیر رشدشان میشود.
مشکل ما فقط کمبود پرورش استعداد نیست، بلکه در حفظ استعدادهایی که داریم هم موفق نیستیم. مربیان ما عمدتاً سازنده نیستند و همین باعث شده در لیگ برتر نیز با فقر تاکتیکی و فقر گلزنی مواجه شویم. آمار پایین گلها نشان میدهد که بازیکنان خلاق کم داریم و این ضعف، مستقیماً به تیم ملی هم منتقل شده است.
در تیم ملی و باشگاهها، معمولاً راهحل ساده را انتخاب میکنیم: دفاع کردن. این تاکتیک، هرچند میتواند نتیجهگرا باشد، اما خلاقیت بازیکنان را از بین میبرد. بسیاری از مربیان فقط به فکر نباختن هستند، تاکتیکشان را هم بیشتر مدیرعامل تعیین میکند تا خودشان!
مربی توانمند کسی است که بتواند برای تیمش در هر بازی چندین موقعیت جدی بسازد؛ اما متأسفانه بسیاری از مربیان ما این توانایی را ندارند و فقط به دفاع کردن بسنده میکنند و این ایده به مرور خلاقیت بازیکن را به خصوص در پست هافبک از بین خواهد برد.

