ابرشرور ضداروپایی

كریستین سنت-اتین در كتاب ترامپ و ما چگونه فرانسه و اروپا را نجات دهیم به نقد ناكارآمدی‌ اتحادیه اروپا در مواجهه با سلطه ترامپ می‌پردازد

راضیه خوئینی
گروه كتاب


كتاب «ترامپ و ما: چگونه فرانسه و اروپا را نجات دهیم / Trump et nous: Comment sauver la France et l’Europe» اثری جسورانه و صریح از كریستین سنت-اتین است كه نه‌تنها به نقد سیاست‌های خصمانه و امپریالیستی دونالد ترامپ علیه قاره سبز می‌پردازد، بلكه آینه‌ای در برابر ضعف‌ها و ناكارآمدی‌های اتحادیه اروپا قرار می‌دهد. نویسنده با اتكا به سوابق علمی و اقتصادی خود، سیاست‌های ترامپ را عامل برهم زدن نظم جهانی و فرصتی برای بازاندیشی در ساختار قدرت اروپا معرفی می‌كند. این كتاب نه یك حمله شخصی به ترامپ است، نه صرفاً نقدی از بیرون به اتحادیه اروپا؛ بلكه دعوتی است به تحول داخلی، احیای سیاست صنعتی و ساختن اروپایی كه بتواند در برابر تندبادهای قرن ۲۱ ایستادگی كند.
ترامپ چگونه بر همه ریاست می‌كند؟ این سؤالی است كه سنت-اتین اقتصاددان برجسته فرانسوی، با ارائه تحلیلی سیاسی در كتاب جدیدش به این پرسش پاسخ داده است. این كتاب كه اوایل اردیبهشت‌ سال‌جاری منتشر شده، ترامپ، رئیس‌جمهوری فعلی آمریکا را یك ابرشرور ضداروپایی و قاره سبز را چهره‌ای گم‌گشته و نیازمند به كمك معرفی می‌كند؛ به همین منظور راهنمایی جامعی برای بقای ژئوپلیتیك اروپا و فرانسه ارائه می‌دهد. این اثر با محتوایی كاملاً جدی و قلم تند و تیز نویسنده‌اش، سیاست‌های امپریالیستی و توسعه‌طلبانه ترامپ را مورد انتقاد قرار داده و بروكسل را همچون توئیت‌های اول هفته ترامپ به لرزه در آورده است.
پشت جلد این كتاب نوشته شده: «این رئیس‌جمهوری انزواطلب و مركانتیلیست با حمایت از تولیدات داخلی و سوداگری، مسیر امپریالیسم و توسعه‌طلبی را در پیش گرفته است؛ رویكردهایی در تضاد آشكار با قاره اروپا كه نظم اقتصادی و سیاسی جهان را به چالش كشیده‌. اما پرسش اساسی این است كه كشورهای اروپایی در مواجهه با این چالش چه تدابیری باید اتخاذ كنند؟ این كتاب با ارائه راه‌حل‌هایی كاربردی و دقیق می‌كوشد تا توان سازگاری اروپا، بویژه فرانسه را با جهانی كه با شتابی بی‌سابقه در حال دگرگونی و تحول است، افزایش دهد. تا آنجا كه برخی مفسران این اثر را ابزاری راهبردی برای بازیابی حاكمیت و رفاه فرانسه می‌دانند.»
نویسنده با ارائه تحلیلی جامع از طرح دونالد ترامپ برای تسلط بر همه ملت‌ها، بویژه اروپائیان، زبان به انتقاد از شیوه اداره اتحادیه اروپا گشوده و این نهاد را بیش از حد بوروكراتیك و دور از تطابق با تحولات جهانی می‌شمارد. سپس راهكارهایی برای اصلاح نهادهای اروپایی پیشنهاد می‌دهد و از سرمایه‌گذاری در فناوری‌های آینده و در پیش گرفتن سیاست صنعتی‌سازی سبز، بویژه در فرانسه، حمایت می‌كند.
 
 پروژه ترامپ
سنت-اتین در مقدمه كتابش با عنوان پروژه دونالد ترامپ می‌نویسد: «طرح دونالد ترامپ بر مبنای قرار دادن ایالات متحده در رتبه اول كشورها نیست، بلكه او می‌خواهد آمریکا را در رأس همه ملت‌ها قرار دهد. او تمایلی به همكاری با سایر كشورها ندارد، بلكه می‌خواهد از آنها تابع و دست نشانده بسازد. در واقع ایالات متحده درگیر منازعه با چین برای تسلط بر جهان است و جنبه منحصر به فرد این مناقشه، فقط به برتری‌جویی در حوزه‌های نظامی، سیاسی و دیپلماتیك محدود نمی‌شود؛ بلكه در حوزه‌های اقتصادی، فناوری و در بستر انقلاب نوین صنعتی، شامل انفورماتیك و هوش مصنوعی می‌شود. در این انقلاب، اروپا كاملاً جایگاه خود را از دست داده است. در حالی‌كه چین و روسیه در تلاشند تا كشورهای جنوب جهان را برای ایجاد یك نظم نوین جهانی علیه نظم آمریکایی متحد كنند، اما در وهله اول این اتحاد به نفع ایالات متحده و برتری دلار تمام می‌شود. بنابراین، چین و روسیه در تلاشند تا جهان را دلارزدایی و بی‌نیاز از تجارت با ارز آمریکایی كنند. در نتیجه، می‌توان دریافت كه ترامپ به دنبال اتحاد با كشورهای دموكراتیك علیه چین و روسیه است تا بر قدرت و نفوذ خود بیفزاید. اما با این كار به دیگر كشورهای دموكراتیك اهمیت و مشروعیتی می‌دهد كه خودش آن را به رسمیت نمی‌شناسد. ترامپ به چندجانبه‌گرایی علاقه‌ای ندارد، زیرا مستلزم گوش دادن به متحدان، صرف نظر از وزن و اهمیت آنها برای همكاری‌های جمعی است.»
كریستین سنت-اتین، چهار محور اصلی سیاست‌های دونالد ترامپ، شامل حمایت‌گرایی، كاهش مالیات‌ها، مبارزه با مهاجرت و پایان دادن به تلاش‌های فدرال برای حمایت از محیط‌ زیست را در كتابش تشریح كرده است. این سیاست‌ها دقیقاً در تضاد با رویكرد اتحادیه اروپاست كه به عنوان یك پلتفرم تجارت آزاد عمل می‌كند. به گفته نویسنده، اتحادیه اروپا غیرمولد بوده و از كشورهای عضو مالیات دریافت می‌‌كند، مهاجرت را به عنوان راه‌حل  قطعی كاهش زاد و ولد می‌داند و محیط‌ زیست را استانداردی در نظر گرفته كه حفاظت از آن تأثیرات منفی بر صنایع، بویژه صنعت خودروسازی می‌گذارد. سن‌ـ اتین با تمركز بر سیاست‌‌های دونالد ترامپ، شرح می‌دهد كه چگونه می‌توان فرانسه و اروپا را از این ورطه نجات داد. 

نجات اروپا از چنگ ترامپ
كریستین سنت-اتین، اقتصاددان، در كتاب خود با عنوان «ترامپ و ما: چگونه فرانسه و اروپا را نجات دهیم» توانایی اتحادیه اروپا را در مواجهه با جهانی كه به طور فزاینده‌ تحت سلطه ایالات متحده و چین قرارگرفته، بویژه در شرایط بازگشت دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا، زیر سؤال می‌برد. او ترامپ را چالشی بزرگ برای اتحادیه اروپا توصیف می‌کند و درباره سیاست‌های اروپا هشدار می‌دهد.
به گفته نویسنده كتاب، ترامپ در هر دو دوره ریاست جمهوری‌اش هرگز نیت‌های اصلی و خصمانه خود را نسبت به اروپا پنهان نكرده و همیشه گفته در حال تلاش برای انحلال اتحادیه اروپا ست. 
سنت-اتین یادآور می‌شود در طول تاریخ، ایالات متحده اغلب با سوءظن به تشكیل اتحادیه اروپا، به عنوان «ایالات متحده اروپایی» و قدرتی برای رقابت با آمریکا، نگاه كرده است. در این چهارچوب، او معتقد است دونالد ترامپ سیاستی را به اجرا گذاشته كه مشخصه آن؛ سلطه‌گری، وحشی‌گری و خودمحوری است. اتحادیه اروپا برعكس، همچنان با گام‌های كوچك و آهسته به پیشرفت ادامه می‌دهد و از یك قانون ثابت و تقدیس‌شده از نظر خودش پیروی می‌كند؛ قانونی كه به زمان تأسیس آن پس از جنگ جهانی دوم برمی‌گردد. سنت-اتین این چهارچوب را ستون فقرات رقابت داخلی توصیف می‌کند كه در عین حال مانع ظهور قدرت‌های بزرگ و پیشرفته‌تر می‌شود. او طی استدلال‌هایی دقیق، این امر را مانع نفوذ جهانی اتحادیه اروپا و رسیدن آن به جایگاه واقعی‌اش می‌داند.
نویسنده از نحوه‌ تأسیس اتحادیه اروپا انتقاد می‌كند؛ چرا كه معتقد است این اتحادیه ذاتاً به یك بروكراسی تبدیل شده. او می‌نویسد: «اتحادیه‌ اروپا، بنا بر نظریه‌ اقتصادی، به گونه‌ای بروكراتیك ساخته شده است كه هرگونه هدف و چشم‌انداز را در مورد علت وجودی خود از دست داده است.» او معتقد است این سازمان بیش از حد انعطاف‌ناپذیر، مانع از آن شده كه اروپا به انقلاب سوم، یعنی انقلاب نمادین و انقلاب دیجیتال روی آورد. او در كتاب دیگر خود با عنوان «نماد اقتصادی برای خروج از بحران / L'Iconomie، pour sortir de la crise، » كه سال ۲۰۱۳ منتشر شد، این مشكلات را كاملاً شرح داده است: «اتحادیه اروپا ذاتاً دارای ساختار بروكراسی است. بنابراین، اروپا نمی‌توانست بازیگران بزرگ دیجیتال مانند GAFAM (گوگل، آمازون، فیس‌بوك، اپل و مایكروسافت) در ایالات متحده یا DATAHC در چین را به صحنه بیاورد.» او یقین دارد كه اروپائیان كاملاً از این انقلاب عقب مانده‌اند. این استاد كه دارنده كرسی اقتصاد صنعتی در CNAM (هنرستان ملی هنر و صنایع دستی) است، تأکید می‌کند: «ما به یك دولت سیاسی و استراتژیك و دولتی پویا نیازمندیم.»
  
ترامپ تاجر
نویسنده در صفحه 8 این كتاب آورده است: «ما با چالش‌های بزرگ جهانی روبه‌رو هستیم. او (ترامپ) از همان روز مراسم تحلیفش در 20 ژانویه 2025، خروج ایالات متحده از توافقنامه اقلیمی پاریس و سازمان بهداشت جهانی (WHO) را اعلام كرد. او در پی اجرای این تصمیم، در آغاز دوره ریاست جمهوری خود، دستور توقف كامل همه پروژه‌های جدید انرژی بادی؛ چه در مزارع بادی فراساحلی و چه ساحلی را به اجرا گذاشت و دستور داد كه همه قراردادهای موجود در این زمینه باید با نگاهی عمیق از نظر ضرورت‌های زیست‌محیطی، اقتصادی و اكولوژیكی مورد بررسی و بازنگری قرار گیرند. دونالد ترامپ در روابط بین‌الملل رویكردی سوداگرایانه و معامله‌محور دارد؛ به این معنا كه ایالات متحده در هر مورد، صرفاً به دنبال معامله‌ای است كه منافع ملموسی برایش به همراه داشته باشد و هر بار با طرف‌های مقابل برای رسیدن به توافق مذاكره می‌كند. برای او، مسأله تغییر نظم بین‌المللی كه در حال حاضر بر سر آن با چین و روسیه مناقشه دارد، به منظور ایجاد سیستمی عادلانه‌تر و بازتر برای همگان نیست؛ بلكه طبقه‌بندی او برای روابط با كشورها بر اساس وزن و سهم سیاسی یا اقتصادی آنها در قالب توافقی محدود به چند شریك صورت می‌گیرد. رویكرد ترامپ این است: «شما چه چیزی برای ارائه به من دارید و من حاضرم برای به دست آوردن آن چه چیزی را واگذار كنم؟» این دقیقاً همان رویكردی است كه او بی‌پرده با بی‌رحمی در مورد كانادا، مكزیك، پاناما و به طور كلی متحدان ایالات متحده اتخاذ كرده است. در مقابل، او نسبت به دشمنان ایالات متحده، اگر قدرتمند باشند، با احترام بیشتری برخورد می‌کند كه این خود گویای همه چیز درباره شخصیت اوست.»
سنت-اتین در ادامه نوشته: «رویكرد معامله‌محور ترامپ ممكن است در روابط ایالات متحده با چین، روسیه، هند یا مكزیك به خوبی قابل اجرا باشد؛ اما برای اتحادیه اروپا كه بر پایه چندجانبه‌گرایی، تجارت آزاد برای همگان و در زمان صلح بنیان‌گذاری شده، بشدت بی‌ثبات‌كننده است. در حقیقت با وجود ترامپ چندجانبه‌گرایی مرده است. دونالد ترامپ دوره ریاست جمهوری خود را در ژانویه-فوریه ۲۰۲۵ همزمان با شروع جنگی جهانی در عرصه تجارت آغاز كرد كه به هفت دهه چندجانبه‌گرایی و نظم آمریکایی پایان می‌داد. در اینجا هیچ ساده‌لوحی‌ای وجود نداشت؛ این نظم آمریکایی در درجه اول در خدمت منافع ایالات متحده بود. اما سایر ملت‌ها، چه دموكراتیك و چه غیردموكراتیك، می‌توانستند در چهارچوب آن با یكدیگر تجارت كنند و گردشگران به راحتی امكان سفر كردن از كشوری به كشور دیگر را داشتند.»
سنت-اتین در صفحه 17 با عنوان «پروژه دونالد ترامپ» آورده است: «اقتدار و پایداری اتحادیه اروپا طی چهار سال آینده با آزمونی بشدت دشوار مورد آزمایش قرار خواهد گرفت. اگر اتحادیه اروپا نتواند از سیاست‌های مطلق خود بر پایه اصول گذشته و تجارت بین‌المللی بی‌طرف عبور کند و اگر نتواند به‌سوی سیاستی مبتنی بر قدرت حرکت کند، موجودیتش در معرض تهدید قرار خواهد گرفت. اتحادیه اروپا تنها در صورتی می‌تواند در برابر ترامپ مقاومت کند که نهادها و سیاست‌های خود را بازسازی و نوآوری کند. اگرچه ترامپ در پی آن است که متحدان آمریکا را به جای همکاری با آنها، به نوعی دست‌نشانده و وابسته تبدیل کند، اما در پس این رفتار نامنظم و گاه متناقضش، الگویی هدفمند نهفته است. او سیاست را با رویکرد و نگاهی کارآفرینانه دنبال می‌کند. او در سیاست داخلی آمریکا، قصد دارد ساختارهای ناکارآمد را به چالش بکشد و خلق ثروت بی‌قید و مرز را ترویج دهد که هم موجب شکوفایی اقتصادی آمریکا شود و هم منافع شخصی خودش را به حداکثر برساند؛ همان‌طور که در ابتکارات او در دنیای تجارت، به موازات انتخابات ریاست‌جمهوری‌ شاهد آن بودیم.»
سنت-اتین درباره سیاست خارجی ترامپ نیز نوشته است: «او به دنبال برهم‌زدن ساختارهایی است که منسوخ یا ناکارآمد به نظر می‌رسند و تلاش می‌کند با «تمرکززدایی» از روابط بین‌الملل توازن‌های جدیدی ایجاد کند. ایالات متحده که اکنون درگیر رویارویی با چین برای سلطه بر جهان است، دیگر نمی‌خواهد نقش «پلیس جهان» را ایفا کند. در عوض، ترجیح می‌دهد اروپا مسئول امنیت خودش باشد و در حل و فصل مسأله اوکراین و بازسازی آن، در صورت دستیابی به توافقی که امنیت پایدار اوکراین را تضمین کند، مشارکت داشته باشند. ترامپ می‌خواهد در جهانی که به شکل سلسله مراتبی، کشورها را بر اساس وزن و قدرتشان، طبقه‌بندی کرده، مسئولیت‌ها را به شکلی غیرمتمرکز واگذار کند تا بهترین استفاده را از منابع ببرد و آمریکا بتواند جایگاه خود را به عنوان قدرت برتر جهان مطرح کند، بدون آنکه هیچ قدرت دیگری توانایی به چالش کشیدن سلطه آمریکا را داشته باشد. اما روشن است که باقی جهان لزوماً با این رویکرد ترامپ موافق نیستند و این اختلافات زمینه‌ساز درگیری‌های جدیدی خواهد شد.»  

از ستایش‌های تیزبینانه تا انتقادهای کوبنده
نظرات خوانندگان این کتاب، گویای طیفی گسترده از واکنش‌هاست؛ از ستایش‌های تیزبینانه تا انتقادهای کوبنده. یکی از خوانندگان، کتاب «ترامپ و ما» را اثری از یک روشنفکر با تعصبات ناسیونالیستی دانسته که انتقادش از اتحادیه اروپا را طبیعی و درخور توجه عنوان کرده است؛ به باور او، همین ویژگی سبب شده این کتاب مورد استقبال قرار گیرد. در مقابل، خواننده‌ای دیگر با لحنی تند، این اثر را شرم‌آور خوانده و نوشته است: «نفرت نویسنده از کمیسیون اروپا مغرضانه است؛ او از پرداختن به مسئولیت کشورهای عضو در قبال وضعیت اقتصادی قاره طفره رفته و نگاهی غیرمنصفانه دارد.» این خواننده، نوشتار سنت-اتین را دیوانه‌وار و به افسانه‌ای شبیه دانسته که یک مدیر اجرایی تکنوکرات اروپایی روایت می‌کند؛ گویی هدفش فروپاشی ملت‌هاست.
اما دیدگاهی متفاوت نیز وجود دارد. خواننده‌ای دیگر، نظریه‌های نویسنده را جذاب توصیف کرده، بویژه آنچه در صفحه اول و مقدمه کتاب آمده است. وی تحلیل‌های سنت-اتین درباره جنبش‌های بزرگ اقتصادی و ژئوپلیتیکی جهانی و بویژه اهداف دولت ترامپ را جالب توجه خوانده و اگرچه آینده‌نگری نویسنده درباره اروپای فرانسوی را غیرمعمول دانسته، اما آن را نوآورانه و قابل تأمل ارزیابی کرده است.
در همین راستا، جاکوب، یکی دیگر از خوانندگان، معتقد است: «سنت-اتین در کتاب خود استدلال می‌کند که در رویارویی با چالش‌هایی چون ترامپ، رقابت چین و آمریکا و مداخله‌های روسیه، نهادهای کنونی اتحادیه اروپا توانایی پاسخگویی و ارائه راه‌حلی مناسب را ندارند. هدف او روشن است؛ گریز از اروپای ایستا و احیای رشد پایدار از مسیر حمایت از استارتاپ‌ها.» خواننده‌ای دیگر اما، این اثر را کیفرخواستی علیه اتحادیه اروپا و بوروکراسی خفه‌کننده آن دانسته و عنوان کتاب را گمراه‌کننده تلقی کرده است. به باور او، در نگاه اول، کتابی درباره ترامپ به‌نظر می‌رسد، ولی در واقع نقدی مستدل و سیستماتیک از ناکارآمدی ساختار بروکراتیک اروپا و شکست‌های آن است.

 

رهایی از تنگنای بروکراسی

به گفته سنت-اتین، فرانسه و اتحادیه اروپا دو لایه از عملکرد بروکراتیک را نشان می‌دهند که همین مانعی وحشتناک برای توسعه کسب‌وکارها در این قاره است؛ بنابراین مدیر سابق صندوق بین‌المللی پول دو تحول اساسی را تنها راهکار مورد نیاز اتحادیه اروپا می‌داند. مورد اول تحولات نهادی؛ شامل تبدیل کمیسیون اروپا به دبیرخانه شورای اروپا، با انتخاب مستقیم اعضا. مورد دوم یک پیشنهاد اقتصادی و استراتژیک است؛ یعنی ایجاد اتحادی از شش تا ده کشور اروپایی که می‌خواهند سریع‌تر پیشرفت کنند؛ بنابراین باید حول یک «سیاست بسیار تهاجمی مطالعه شده، برای توسعه و سرمایه‌گذاری، احیا و بازیابی چشم‌اندازهای شغلی برای جوانان اروپایی» حرکت کنند. قابل توجه است که این طرز فکر نویسنده تا حدودی منعکس‌کننده مشاهدات ماریو دراگی، رئیس سابق بانک مرکزی اروپا در سال ۲۰۲۳ است. در گزارشی که به سفارش کمیسیون اروپا در مورد رقابت‌پذیری اتحادیه اروپا تهیه شده است، دراگی سه اولویت اصلی را شناسایی می‌کند: نوآوری و پر کردن شکاف فناوری؛ داشتن یک برنامه مشترک برای کربن‌زدایی همراه با رقابت‌پذیری؛ و تقویت امنیت به معنای کاهش وابستگی‌ها. بنابراین سنت-اتین تأکید می‌کند باید پایان این دولت بروکراتیک که بر پایه «گام‌های کوچک» و بر اساس قاعده‌ای ثابت اداره می‌شود را اعلام کنیم؛ چرا که ما به دولتی پویا نیازمندیم.
با این حال، چنین اصلاحاتی نیازمند اراده سیاسی کشورهای اروپایی است. کریستین سنت-اتین از چهره‌های نزدیک به میشل روکار و ریموند بار، متقاعد شده که این اصلاحات اساسی می‌تواند از طریق فرانسه‌ای که توسط چهره‌هایی در قامت ژنرال دوگل رهبری می‌شود، تحقق یابد. او بیشتر از امانوئل مکرون انتقاد دارد چرا که او را یک تاکتیک‌دان سیاسی محض، بدون بینش سیاسی و استراتژیک می‌داند و می‌افزاید: «عامل اصلی این مشکلات بیشتر مکرون است، بویژه در طول انقلاب دیجیتال». در نهایت، او خواستار بازنگری در روابط با کشورهای اروپای شرقی می‌شود و توصیه می‌کند به جای تحقیر آنان باید با آنها گفت‌و‌گو کرد. او می‌گوید:«ما باید با آنها صحبت کنیم تا بفهمیم چگونه می‌توانیم از آنها به عنوان اهرمی برای تغییر عملکرد اتحادیه اروپا استفاده کنیم.»

 

پلی میان علم و عمل

آنچه بر ارزش و اهمیت کتاب «ترامپ و ما: چگونه فرانسه و اروپا را نجات دهیم» می‌افزاید، نه‌تنها محتوای پرمایه آن، بلکه جایگاه علمی و سوابق نویسنده‌اش است. کریستین 
سنت-اتین، اقتصاددانی برجسته و چهره‌ای شناخته‌شده در عرصه‌های دانشگاهی و بین‌المللی، از چنان پشتوانه‌ای علمی برخوردار است که نامش به تنهایی اعتبارآفرین یک اثر است. او دارای دکترای اقتصاد و دو مدرک کارشناسی ارشد از مدرسه اقتصاد لندن و دانشگاه کارنگی ملون آمریکاست و سابقه همکاری با نهادهایی چون صندوق بین‌المللی پول و سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) را داشته و سال‌ها در دانشگاه‌های علوم سیاسی پاریس، دانشگاه پاریس-دوفین و کنسرواتوار ملی هنر و صنایع دستی تدریس کرده است. اکنون این اندیشمند نامی و تحلیلگر اقتصادی که در عرصه سیاسی حضوری پررنگ دارد، با نگاهی ژرف به تحولات جهان در تازه‎‌ترین اثر خود زنگ خطر را در مواجهه با بحران‌های مالی و اقتصادی پیاپی به صدا در آورده است.
او که عضو شورای تحلیل اقتصادی نخست‌وزیر فرانسه، عضو شورای شهر پاریس و از بنیانگذاران جنبش «آونیر دموکرات» بود، از نزدیک با بحران مالی که منطقه یورو را به لرزه درآورده، آشناست؛ همین شناخت ژرف، او را بر آن داشته تا در آثار و تحلیل‌هایش، نسبت به خطراتی که در کمین اقتصاد اروپا نشسته‌اند، هشدار دهد؛ خطراتی چون پایان یورو، تناقض‌های فرانسه و وضعیت اضطراری این کشور. سنت-اتین، نویسنده‌ای پرکار است که نزدیک به سی عنوان کتاب مستقل تألیف کرده و در نگارش ۲۴ اثر دیگر مشارکت داشته است. صدها مقاله علمی و تحلیلی در نشریات و روزنامه‌های معتبر به قلم او منتشر شده و یازده جایزه علمی را از آن خود کرده که سه‌بار آن به خاطر تألیف بهترین کتاب در حوزه اقتصاد مالی بوده است. از جمله تازه‌ترین آثارش می‌توان به کتاب «لیبرالیسم استراتژیک علیه هرج و مرج جهانی / Le libéralisme stratège contre le chaos du monde» در سپتامبر ۲۰۲۰ اشاره کرد. همچنین در نوامبر ۲۰۱۸، با انتشار کتاب «ترامپ و 
شی جین‌پینگ: شاگردان جادوگر / Trump et Xi Jinping: les apprentis sorciers» نگاه تحلیلی خود را به رقابت دو قدرت بزرگ برای دستیابی به سلطه جهانی معطوف ساخته است. او آثار دیگری از جمله «درگیری چین و آمریکا برای سلطه بر جهان / LE CONFLIT SINO-AMÉRICAIN POUR LA DOMINATION MONDIALE»، «سومین انقلاب صنعتی/La troisième révolution industrielle»، «اقتصاد برای خروج از بحران (علوم انسانی / Iconomie pour sortir de la crise (Sciences Humaines و پایان یورو / Lafin de l’euro را در کارنامه خود دارد.
این نویسنده چهره‌ای پررنگ در رسانه‌هاست؛ ستونی ثابت در روزنامه‌های معتبری چون لوموند، لوفیگارو و لزاکو دارد و در مقام کارشناس و سخنران، در نشست‌های اقتصادی، انجمن‌های بازرگانی و برنامه‌های تلویزیونی حضوری فعال دارد. تحلیل‌های او به مسائل مهمی چون آینده استراتژیک اروپا پس از مرکل (صدراعظم سابق آلمان)، پیامدهای رقابت چین و آمریکا روی اروپا و فرانسه، همچنین ارائه راهکارهایی برای تبدیل شدن فرانسه به یک قدرت اقتصادی، علمی و نظامی نوین اختصاص دارد. او همچنین مشاور راهبردی شرکت‌ها و کمپانی‌های بزرگ است و در سخنرانی‌های خود، انقلاب دیجیتال و پیامدهای آن بر ساختار اقتصادی جهان را با نگاهی آینده‌نگرانه بررسی می‌کند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و هفت
 - شماره هشت هزار و هشتصد و هفت - ۱۶ مرداد ۱۴۰۴