گزارش «ایران» از رشد نرخ قراردادهای مدافعان لیگ برتر که باشگاه‌ها را به دردسر انداخت

کابوس دستمــزدهای نجومی

محمدرضا رحیم‌پور/ تجربه نشان داده در لیگ برتر ایران، تیمی به موفقیت می‌رسد که ابتدا در خط دفاعی، ساختاری مستحکم داشته باشد. همین واقعیت باعث شده با نزدیک شدن به فصل جدید، نگاه‌ها بیش از هر زمان دیگری به مدافعان میانی دوخته شود؛ جایی که نقل‌وانتقالات پرهیاهو و افزایش عجیب قیمت‌ها، این پست را به مهم‌ترین سوژه تابستان فوتبال ایران تبدیل کرده است.

1- 

زارع و آقاسی  دو نام
 یک تابستان پرهیاهو
 بدون شک، دو نام بزرگ نقل‌وانتقالات امسال، زارع و آقاسی بودند. زارع پس از مذاکرات طولانی با استقلال و پرسپولیس، راهی روسیه شد و اندونگ، هم‌تیمی‌اش در گل‌گهر، نیز به همان مقصد رفت تا بهترین خط دفاع فصل گذشته عملاً از هم بپاشد. آقاسی هم سرانجام پس از شایعات فراوان، پیراهن استقلال را بر تن کرد و بار دیگر ثابت شد که مدافعان طراز اول، سوژه اصلی رقابت میان تیم‌های بزرگ هستند و از این میان، بیشترین سود به جیب دلال‌ها رفت و بازار نقل‌وانتقالات بیش از همیشه ملتهب شد.
 افزایش بی‌سابقه قیمت‌ها در این پست کار را به جایی رساند که برخی تیم‌ها عطای مدافعان داخلی را به لقایش بخشیدند و سراغ گزینه‌های خارجی رفتند.

 

2-

تیم ملی و نگرانی‌های ساختاری
 با نگاهی به لیست‌های اخیر تیم ملی می‌توان فهمید که انتخاب‌های امیر قلعه‌نویی در پست دفاعی بیشتر بر بازیکنان باتجربه‌ای چون کنعانی‌زادگان، پورعلی‌گنجی، شجاع خلیل‌زاده و عارف آقاسی متمرکز بوده و تنها حضور چهره جوانی مثل زارع، روزنه‌ای از امید به آینده را زنده نگه داشته است. با این حال، میانگین بالای سنی این خط دفاعی، نگرانی‌هایی برای جام جهانی آینده به‌وجود آورده است.  واقعیت آن است که فوتبال ایران، برخلاف دوران کی‌روش که ساختار دفاعی‌اش مثال‌زدنی بود و مدافعان زیادی را از لیگ ایران به سایر نقاط دنیا صادر می‌کرد، امروز با بحران کمبود استعداد در این پست روبه‌روست. همین ضعف باعث شده باشگاه‌ها ناگزیر به جذب گزینه‌های خارجی شوند؛ اتفاقی که به‌نوعی اعتراف به کمبود مدافعان آماده در لیگ داخلی است.

 

3-

آزمون بزرگ فصل جدید
 با این شرایط، فصل پیش‌رو را می‌توان آزمونی سرنوشت‌ساز برای مدافعان لیگ برتر دانست. بازیکنانی که هر اشتباهشان زیر ذره‌بین قرار دارد و هر درخشش‌شان می‌تواند سکوی پرتابی برای حضور در تیم ملی یا حتی انتقال به لیگ‌های معتبرتر باشد. به‌نظر می‌رسد امسال بیش از هر زمان دیگری، رقابت قهرمانی از مسیر خط دفاعی می‌گذرد؛ جایی که ثبات، کیفیت فردی و هماهنگی گروهی، حرف اول را خواهد زد.

 

4-

عملکرد فصل گذشته؛ سنگرهایی که فرو ریختند
 در لیگ برتر فصل گذشته، گل‌گهر با تنها ۱۶ گل خورده بهترین آمار دفاعی را ثبت کرد، اما این تیم حالا دو ستون اصلی‌اش، محمدمهدی زارع و عثمان اندونگ، را از دست داده که هر دو به احمد گروژنی روسیه رفتند. تراکتور هم که با ۱۹ گل خورده در جایگاه دوم قرار داشت، با جدایی عارف آقاسی، ملی‌پوش تأثیرگذارش، ضربه بزرگی به ساختار این تیم وارد شد و با وجود اینکه محمدرضا زنوزی وعده جذب مدافع خارجی را داده بود، اما حالا فرشاد فرجی، بازیکن سابق پرسپولیس به‌عنوان جانشین او معرفی شده است.  پرسپولیس، با ۲۰ گل خورده سومین خط دفاعی برتر بود که در تابستان امسال با جدایی دو مهره خود در این خط روبه‌رو شد. سرخ‌ها بدون گئورگی گولسیانی و فرجی وارد فصل جدید می‌شوند و حسین ابرقویی را از خیبر به‌عنوان مهره‌ای جویای نام به خدمت گرفته است. استقلال هم پس از ناکامی فصل قبل، علاوه بر خرید آقاسی، رستم آشورماتوف ازبک را به ترکیب اضافه کرده تا همزمان هم روی تجربه داخلی و هم خارجی سرمایه‌گذاری کند. در این میان، سپاهان با ثبات کامل پا به میدان گذاشته و ترکیب دانشگر، یزدانی و حزباوی را حفظ کرده است؛ تصمیمی که شاید مزیت هماهنگی را برای‌شان به همراه داشته باشد.

 

جای خالی استعدادیاب

 مهدی پاشازاده
مدافع سابق تیم ملی فوتبال ایران

در سال‌های اخیر، در پُست دفاع، بازیکنانی داشته‌ایم که لژیونر کشورهای قطر و امارات بوده‌اند. اما واقعاً نمی‌توان به چنین بازیکنانی عنوان لژیونر به معنای واقعی کلمه اطلاق کرد. اگر به گذشته نگاه کنیم، به‌جز من و رحمان رضایی، دفاع وسط تأثیرگذار و شش‌دانگ دیگری به آن معنا در سطح بالای فوتبال اروپا  نداشته‌ایم. متأسفانه نسل جدید ما در این پست با کمبود بازیکن سطح بالا مواجه است.  متأسفانه در تیم‌های بزرگ، کمتر به جوان‌ها میدان داده می‌شود و نتیجه‌گرایی مانع بزرگی برای بازی دادن به جوان‌هاست. البته این مسأله مستقیماً به طرز فکر سرمربی هم بستگی دارد. اما واقعیت این است که ساختار درستی برای کشف و پرورش استعداد در فوتبال ما وجود ندارد. ما نه مدیر ورزشی حرفه‌ای داریم، نه استعدادیاب! در کشورهای پیشرفته، برای کشف استعداد، به استعدادیاب‌ها حقوق مشخص می‌دهند. اما در ایران، حتی این نگاه هم وجود نداشته. نمونه‌اش بازیکنی مثل زارع که اگر دید درستی وجود داشت، استقلال زمانی که این بازیکن در تیم‌های پایه‌اش بازی می‌کرد، می‌توانست او را قرضی به تیم‌های دیگر بفرستد تا وقتی ستاره شد، مجبور نباشد برای جذب او مبلغ زیادی  هزینه کند. این یک حلقه گم‌شده در فوتبال ماست.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و هفت
 - شماره هشت هزار و هشتصد و هفت - ۱۶ مرداد ۱۴۰۴