مشروطه و تولد ادبیات نوین فارسی

نگار امیرحسینی
پژوهشگر ادبیات

 
«انقلاب مشروطه» را تنها نباید رویدادی سیاسی و اجتماعی دانست. این جنبش بزرگ، آغازی بود برای تحولی گسترده در ذهن، زبان و قلم ایرانیان. یکی از حوزه‌هایی که به ‌روشنی تحت‌تأثیر این تغییرات قرار گرفت، ادبیات بود؛ بویژه ادبیات داستانی که تا پیش از آن در سنت مکتوب فارسی جایی نداشت.
پیش از مشروطه، ادبیات ایران عمدتاً شامل شعر و نثرهای تاریخی، دینی یا تعلیمی‌بود، اما با گسترش ترجمه آثار غربی در پیوند با تلاش روشنفکران آن دوره، رمان و داستان به ‌تدریج وارد ساحت فرهنگی ما شد.
 نویسندگانی چون طالبوف و ملکم‌خان با نگارش متن‌هایی ساده‌تر، زمینه را برای تغییر نثر فارسی فراهم کردند. دهخدا با نوشته‌های طنز و انتقادی‌اش در «صوراسرافیل» نیز سهم بزرگی در این تحول داشت.
 در ابتدا رمان‌ها به زبان‌هایی چون فرانسوی، انگلیسی، روسی، آلمانی، عربی و ترکی وارد ایران شدند و تنها کسانی که به این زبان‌ها آشنا بودند می‌توانستند آنها را بخوانند؛ اما به‌ تدریج ترجمه این آثار به فارسی آغاز شد، اول از زبان فرانسوی و سپس از دیگر زبان‌ها. 
اولین رمان‌هایی که به زبان فارسی ترجمه شدند، کتاب‌های «سه تفنگدار» و «کنت مونت ‌کریستو» نوشته «الکساندر دوما» بودند که «محمدطاهر میرزا» از شاهزادگان قاجار، آنها را در دهه‌های پایانی حکومت قاجار به فارسی برگرداند و «ابراهیم نشاط»، «پل ویرژینی» تألیف «برناردن دو سن پی یر» را به فارسی برگرداند. این ترجمه‌ها راه را برای آشنایی ایرانیان با ساختار و محتوای رمان باز کردند.
کمی‌بعد، «محمدباقر میرزاخسروی»، یکی دیگر از شاهزادگان قاجار، اولین رمان تألیفی فارسی را با عنوان «شمس و طغرا» در سال ۱۲۷۸ هجری شمسی و در سه جلد نوشت. این رمان تاریخی مفصل، حاصل طرحی از پیش‌ریخته و نگارشی در میانه‌ سال‌های پرآشوب انقلاب مشروطه بود. موضوع آن از وقایع دوران فرمانروایی مغول بر ایران انتخاب شده و نویسنده در دیباچه‌اش چنین توضیح می‌دهد:«رمانی است آمیخته با بعضی وقایع تاریخی و مطالب جغرافیایی و دقایق اخلاقی... از وقایع بیست‌و‌چهار ساله فارس و زمان پادشاهی آبش خاتون، آخرین اتابک از سلسله سلغریان.»
«شمس و طغرا» اثری است که در نقطه تلاقی ادبیات سنتی و نو قرار دارد. خسروی تلاش کرده با انتخاب موضوعی تاریخی و روایتی داستانی، راهی تازه در نثر فارسی بگشاید. تأثیر رمان‌های فرانسوی، بویژه آثار پرماجرای الکساندر دوما، در ساختار و سبک این رمان کاملاً مشهود است.
اما تحول اصلی زمانی رخ داد که رمان‌های اجتماعی جای خود را در میان مخاطبان باز کردند. «تهران مخوف» اثر مرتضی مشفق‌کاظمی، یکی از اولین نمونه‌های این نوع رمان است که ابتدا به شکل پاورقی در روزنامه «ستاره ایران» در سال ۱۳۰۱ و سپس در سال ۱۳۰۳ شمسی به ‌صورت کتاب منتشر شد.
 این اثر، تصویری انتقادی و گاه تلخ از جامعه تهران آن زمان ارائه داده و با زبانی ساده، مفاسد اجتماعی، بی‌عدالتی‌ها و مشکلات زنان را بازتاب می‌دهد.
 رمان «تهران مخوف» با وجود تمام نواقص و کاستی‌هایش، بی‌گمان تأثیر چشمگیری در آثار نویسندگان آینده و در بیداری مردم ایران داشته است.
تأثیر انقلاب مشروطه بر ادبیات داستانی ایران را می‌توان در سه سطح زبان، ادبیات و اندیشه مشاهده کرد. پس از مشروطه، نویسندگان بیشتر به موضوعات اجتماعی مانند آزادی، عدالت و حقوق فردی پرداختند.
 سبک نگارش از روایت‌های پرزرق‌ و برق فاصله گرفت و به سمت واقع‌گرایی حرکت کرد. زبان آثار ساده و روان شد تا مخاطبان عام نیز بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. اگرچه رمان‌نویسی در آن دوره هنوز نوپا و از نظر ساختاری و فنی در مراحل اولیه بود و نمی‌توان آن آثار را از نظر هنری بی‌نقص دانست، اما بدون شک آغازگر دوره‌ای تازه در نثر فارسی بود. به این ترتیب، ادبیات داستانی نوین فارسی هر چند با ترجمه شروع شد، اما به تدریج هویتی مستقل یافت و مشروطه را می‌توان نقطه آغاز یک انقلاب ادبی دانست که تا امروز در ادبیات معاصر ایران ادامه دارد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و پنج
 - شماره هشت هزار و هشتصد و پنج - ۱۴ مرداد ۱۴۰۴