چرا زیر ساخت‌های تهران نسبتی با دوچرخه سواری ندارد؟

یک رکاب تا هوای پاک

گروه گزارش - مرجان قندی / صدای زنگ آرام دوچرخه‌ای در میان ازدحام خودروهای دودزای تهران، شنیدنی‌ترین آهنگ در صبحگاه پرهیاهوی شهر می‌‎‌شود. مردی با کتی خاکستری، موهایی که رد زمان بر آن‌ نشسته و کیف چرمی کوچکی که در سبد جلوی دوچرخه‌اش قرار گرفته، بی‌توقف در دل خیابان رکاب می‌زند؛ نه برای تفریح، نه از روی اجبار؛ بلکه برای یادآوری اینکه اگر بخواهیم شهر می‌تواند جو و هوای قابل‌تحمل‌تری برای همه داشته باشد. صادقی استاد دانشگاه است، اما کلاس درسش حالا خیابان‌های تهران است؛ او با هر رکابی که می‌زند، مسئولیت اجتماعی، تغییر فرهنگی و آینده‌ای سالم‌تر را به دیگران گوشزد می‌کند. حالا چشم‌هایتان را ببندید و شهری پر از دوچرخه را تصور کنید؛ شاید نسل آینده هوایی سالم را تجربه کند!

مطالعات جهانی نشان می‌دهد با افزایش سهم دوچرخه‌سواری در شهرها، می‌توان تا ۳۰ درصد از آلودگی ناشی از خودروهای شخصی کاست. از این رو کارشناسان حمل‌ونقل شهری تأکید دارند که دوچرخه‌سواری نباید تنها به‌عنوان یک فعالیت ورزشی یا تفریحی دیده شود، بلکه باید جزئی از سیستم حمل‌ونقل عمومی باشد. میثم میربهاءالدین، کارشناس برنامه‌ریزی و حمل‌ونقل شهری می‌گوید: «دوچرخه‌سواری در شهرهای بزرگ باید به یک استاندارد تبدیل شود. در بسیاری از کشورهای اروپایی، دولت‌ها برای تشویق شهروندان استفاده از دوچرخه، امتیازات و تسهیلاتی مانند تخفیف‌های مالیاتی یا مسیرهای اختصاصی و... را درنظر می‌گیرند.»
 او توضیح می دهد: «در تهران نیز می‌توان با ارائه حمایت‌هایی مثل توسعه ایستگاه‌های دوچرخه‌های اشتراکی مردم را به این سبک زندگی ترغیب کرد. البته در سال‌های گذشته بیش از 40 ایستگاه‌ دوچرخه‌ اشتراکی برای کمک به وضعیت حمل‌و‌نقل عمومی راه‌اندازی شد که با استقبال خوب مردم همراه بود. اما این طرح به دلیل ضعف‌های مختلف شرکت‌های پیمانکار بارها جمع‌آوری و دوباره از سر گرفته شد. برخی از این ایستگاه‌ها همچنان فعال هستند اما نه به گستردگی گذشته که این اتفاق دلایل مختلفی دارد.»

سهم ناچیز دوچرخه در حمل‌و‌نقل
 روزهای بسیاری در تهران میان دود و ازدحام خودروها گم می‌شود. اما در میان هیاهوی این کلان‌شهر، شماری از شهروندان هستند که با انتخاب دوچرخه به جای خودرو، نفس تازه‌ای به شهر می‌بخشند. هر رکاب آن‌ها، نه‌تنها گامی در جهت کاهش آلودگی هواست، بلکه نشانه‌ای از مسئولیت‌پذیری و امید برای آینده‌ است. در حالی که زیرساخت‌های شهری هنوز فاصله‌ زیادی با نیازهای دوچرخه‌سواران دارد، اراده این افراد نویدبخش تغییر است. اگرچه زیرساخت‌ها در تهران هنوز با نیازهای دوچرخه‌سواران فاصله دارد، اما اراده آنها برای تغییر، تصویری روشن از آینده‌ای پاک را ترسیم می‌کند. حمید دوچرخه‌سوار شهری است و هر روز مسیر خانه تا محل کارش و بالعکس را رکاب می‌زند. او می‌گوید: «هنوز فرهنگ دوچرخه‌سواری در شهر به جای استفاده از ماشین در کشور ما نهادینه نشده است. شهرداری تهران طی سال‌های گذشته برای سفرهای روزانه شهروندان با دوچرخه به‌عنوان وسیله حمل‌و‌نقل پاک سهمی درنظر گرفته و خدماتی ارائه می‌کرد اما حتماً کافی نبوده که تعداد دوچرخه‌سواران در شهر چشمگیر نیست. برخی بر این باورند که دوچرخه‌سواری می‌تواند به یکباره چیزی شبیه به فرهنگ بستن کمربند ایمنی ماشین شود اما چون مسئولان در بحث تشویق برای استفاده از دوچرخه ضعیف عمل کرده‌اند، نتیجه‌ای‌ را که باید، تاکنون نگرفته‌اند.»
با وجود اقداماتی مثل احداث «مسیر زندگی» برای دوچرخه‌سواری، دوچرخه‌سواران همچنان با چالش‌های جدی روبه‌رو هستند. نبود مسیرهای ایمن، رفتار نامناسب برخی رانندگان و فقدان امکانات جانبی، موانعی هستند که استفاده از دوچرخه را محدود کرده‌اند. کامیار، دوچرخه‌سوار جوانی است که هر روز دوچرخه‌سواری می‌کند. او درباره «مسیر زندگی» می‌گوید: «این مسیر ۴ بوستان فدک، پردیسان، بوستان ۱۳ هکتاری و نهج‌البلاغه را به هم وصل کرده است. یکی از ورودی‌های آن از خیابان ایران‌زمین و باغراه فدک آغاز می‌شود و با یک پل از روی بزرگراه شیخ فضل‌الله و همت، به بوستان پردیسان می‌رسد و سپس از طریق دو پل به فاز جنوبی بوستان نهج‌البلاغه متصل می‌شود.»
او تأکید می‌کند: «ما دوچرخه‌سواران به مسیرهای مستقل و امن نیاز داریم. اگر زیرساخت‌های مرتبط توسعه پیدا کند، دوچرخه می‌تواند جایگزین بخش قابل توجهی از سفرهای شهری شود و تأثیر چشمگیری بر کاهش ترافیک و آلودگی هوا داشته باشد. اگر مسیرهایی مثل «مسیر زندگی» به شکلی گسترده و متصل در سراسر شهر تبدیل شوند، می‌توانند آغازگر تحول بزرگی در حمل‌ونقل پایدار باشند. با اقدامات درست، تهران می‌تواند به شهری تبدیل شود که رکاب‌زدن، نه فقط یک آرزو، بلکه یک سبک زندگی در آن باشد.»

چالش‌های دوچرخه‌سواری شهری
در سال‌های اخیر، دوچرخه‌سواری زنان هم رو به افزایش بوده است؛ با این حال، موانع اجتماعی و فرهنگی همچنان به‌عنوان چالشی جدی در مسیر آنها وجود دارد. مریم، با دوچرخه‌اش کنار دیواری در خیابان پانزده خرداد تهران ایستاده است. او که از صدای بوق‌ ممتد ماشین‌ها عصبانی شده درباره مشکلات دوچرخه سواری می‌گوید: «بزرگ‌ترین چالش ما نبود مسیرهای مخصوص دوچرخه سواران است. دوچرخه‌سواری برای زنان باید راحت‌تر باشد، اما هنوز در برخی مناطق نگاه مثبتی به آن وجود ندارد. با اینکه خودرو شخصی دارم، به ندرت از آن استفاده می‌کنم. ترجیح می‌دهم مسیرهای کوتاه را با دوچرخه طی کنم، چون معمولاً در همین مسیرهای کوتاه با ماشین در ترافیک گیر می‌کنم.»
او با بیان اینکه اگر میزان ریزگردها و گردوغبار که بخشی از آن حاصل تردد وسایل نقلیه در هواست، کاهش یابد می‌توانیم به دوچرخه‌سواری در هوایی پاک امید داشته باشیم، صحبت‌هایش را این‌گونه ادامه می‌دهد: «ای‌ کاش به جای خودروهای شخصی تک‌سرنشین، فرهنگ استفاده از حمل‌ونقل عمومی، موتورسیکلت و دوچرخه در جامعه گسترش پیدا کند تا این‌قدر از عمرمان را در ترافیک و آلودگی نگذرانیم. به نظرم موضوع دیگری که در این بحث نیاز به فرهنگسازی دارد رعایت حقوق قانونی دوچرخه‌سواران در شهر است.»

با صبوری در شهر رکاب بزنید
«اگر استاد یا رئیس خود را ببینید که با دوچرخه به دانشگاه یا محل کار می‌‎آید چه فکری راجع به او می‌کنید؟ اینکه توانایی خرید یک خودرو را ندارد یا اینکه انسانی است که به سلامت خود و شهری که در آن زندگی می‌کند، اهمیت می‌دهد؟ جواب‌ها حتماً متفاوت است!» این صحبت‌های صادقی استاد دانشگاهی است که سوار بر دوچرخه پشت چراغ قرمز توقف کرده و نگاهی به ترافیک پشت سرش می‌اندازد، می‌گوید: «آلودگی هوا امروز تنها معضل تهران نیست. کلان‌شهرهای ایران از مشهد تا اهواز، هر کدام روزهایی را در آلودگی نفس می‌کشند. راه‌حل‌ها ساده‌اند، اما اجرای آنها نیازمند تغییر نگاه است. ما دانشگاهیان نه‌تنها مسئول آموزش، بلکه مسئول کنش اجتماعی نیز هستیم. ما با رکاب‌ زدن در شهر، نشان می‌دهیم که می‌توانیم هوای سالم‌تر داشته باشیم و ترافیک کمتری را تجربه کنیم، البته اگر بخواهیم.»
محمود یکی از آن‌هایی است که میان دود و شلوغی، به امید تحقق رویاهایی رکاب می‌زند که هنوز برای خیلی‌ها عجیب و دورند. او در حالی که‌ بند کلاه ایمنی‌اش را زیر چانه‌اش محکم می‌کند و گوشی همراهش را برای بررسی مسیر تنظیم می‌کند، با خونسردی می‌گوید: «شاید هنوز زمان نیاز باشد تا دوچرخه‌سواری در تهران به یک وسیله حمل‌ونقل فراگیر تبدیل شود، اما ما رکاب می‌زنیم، چون به آینده حمل‌ونقل شهری پاک‌ و سالم‌ باور داریم. این موضوع، تنها قصه من نیست بلکه قصه همه کسانی است که به‌ جای گلایه، اقدام می‌کنند. کسانی که به جای منتظر ماندن برای ساخت بستر مناسب، خودشان سفیر تغییر می‌شوند؛ رکاب می‌زنند، نفس می‌کشند و امید می‌دهند. پس فعلاً راه‌حل این است که خودمان مروج این کار باشیم و با صبوری در شهر رکاب بزنیم!»
در روزهایی که سرعت، مصرف‌گرایی و البته آلایندگی هوا بالاست، محمود و هم‌ فکرانش با رکاب‌هایی کوچک اما قدم‌هایی پیوسته، در حال ساخت آینده‌ای پاک‌ برای شهر تهران هستند. 
دوچرخه‌سواری در تهران شاید هنوز به عنوان سبک زندگی در تهران شناخته نشده باشد، اما مسیر طی‌شده، قدمی ا‌ست به سوی شهری با آسمانی سالم‌تر.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و سه
 - شماره هشت هزار و هشتصد و سه - ۱۲ مرداد ۱۴۰۴