سامانه کاشف؛ سلاح هوشمند ایران در جنگ نامرئی با قاچاق سوخت
محمدحسین صفایی
کارشناس صنایع پاییندستی نفت
مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران از کاهش میانگین روزانه ۵ میلیون لیتر مصرف نفتگاز در سال ۱۴۰۴ نسبت به پارسال خبر داد. در وضعیتی که قاچاق سوخت، این «سرطان اقتصادی»، سالهاست که منابع ملی ایران را به تاراج میبرد، چگونه چنین دستاورد ارزشمندی حاصل آمده است؟
پاسخ را باید در تحول بنیادینی دانست که در مدیریت و نظارت بر فرآوردههای نفتی رخ داده است. اجرای «سامانه کاشف» بر اساس ماده ۴۴ برنامه هفتم توسعه و با بهرهگیری از «هوش مصنوعی» و «تحلیل کلاندادهها»، رویکردی پیشگیرانه و هوشمند را در حلقه انتهایی مصرف نفتگاز بخش حملونقل، جایگزین روشهای نظارت سنتی کرده است.
پیش از این، از سال ۱۳۹۴ طرح ملی تخصیص سوخت بر مبنای عملکرد و پیمایش واقعی ناوگان در دستور کار متولیان قرار داشته است، اما به دلیل عدم تکمیل این طرح و سیستمهای احصای پیمایش مانند «سپهتن» و «سیپاد»، عمدتاً تخصیص سوخت با چالشهای بزرگی مانند عملکرد غیرواقعی ناوگان، صدور اسناد حمل غیرواقعی به منظور دریافت سوخت و عدم تکمیل سامانه جامع پیمایش مواجه بود. بر این اساس، سامانه کاشف با «تقاطعگیری اطلاعاتی» از بانکهای بزرگ دادهای متعدد، توانست برخی الگوهای تخلف را شناسایی کرده و تحولی اساسی در فرآیند تخصیص سوخت به ناوگان درون و برون شهری ایجاد نماید.
این سامانه با ایجاد پیوند معنادار بین بانکهای اطلاعاتی کلان از جمله سیستمهای تردد جادهای(داپ)، اسناد حمل الکترونیک، دادههای سوختگیری و سایر اطلاعات تکمیلی توانسته است الگوهای پیچیده قاچاق سوخت ناوگان حملونقل دیزلی را که پیش از این در لایههای نامرئی سیستمهای جزیرهای پنهان بود، آشکار کند. برای مثال، تحلیل همبستگی چندمتغیره بین دفعات سوختگیری، مسافتپیمایش شده و موقعیتهای جغرافیایی، منجر به شناسایی کامیونهایی با الگوی مصرف غیرعادی شد که با تطبیق آنها با سوختگیری کارت مهاجر، اسناد حمل غیرواقعی و یا خودروی اسقاطی فاقد تحرک شناسایی شد.
در کمتر از یک سال، این سامانه موفق شده است پروانه فعالیت نامتناسب صادره برای ناوگان درونشهری را شناسایی و ابطال کند. همچنین شرکتهای حمل ونقل متخلف که اقدام به صدور بارنامهها/ صورتوضعیت غیرواقعی میکردند را شناسایی و جهت رسیدگی به مراجع ذیصلاح معرفی کند.
از سوی دیگر موضوع کارت هوشمند سوخت مهاجر که بدون هرگونه تحرک ناوگان در جایگاههای مرزی سوختگیری میکردند شناسایی و ابطال نموده و کارت هوشمند سوخت ناوگان اسقاطی را که سوخت دریافت میکردند شناسایی و مسدود کرده است.
این اقدامات به اذعان معاون وزیر نفت منجر به کاهش روزانه دستکم پنج میلیون لیتر نفتگاز نسبت به مدت مشابه سال قبل شده است. کاهش ۵ میلیون لیتری مصرف روزانه نفتگاز نه تنها موجب آزادسازی منابع برای بخشهای مولدتر شده، بلکه از فشار بر محیط زیست نیز کاسته است.
این کاهش از جمله آثار مستقیم این عملکرد دادهمحور است و به بیانی دیگر این میزان کاهش منجر به افزایش ذخایر نفتگاز در سالجاری و تأمین بموقع سوخت بخش نیروگاهی و پیشبینی عدم وجود قطعی برق در زمستان پیش رو خواهد بود. از جمله آثار بعدی این کاهش، منتفی شدن نیاز به واردات نفتگاز و در نتیجه تراز مثبت تولید و مصرف نفتگاز را به دنبال خواهد داشت.
باید پذیرفت آثار یاد شده جنبهای کاملاً ملی برای کشور داشته و این دستاورد تمام عرصههای اجتماعی و اقتصادی را دومینووار از خود متأثر میکند. هر چقدر این آثار عمیقتر و وسیعتر باشد، بالطبع حوزهها و شبکههای بیشتری را تحت پوشش خود قرار میدهد. پس انتظار میرود متولیان امر که نقشی اساسی در واگذاری سوخت به مصرفکنندگان تحت پوشش دارند، دقت عمل بیشتری به خرج داده و ذرهذره تخصیص سوخت منطقی و مبتنی بر عملکرد واقعی را در دستور کار خود داشته باشند و از سوخت به عنوان مشوق برای جبران کوتاهی سایر بخشها بهره نبرند، زیرا آثار عمومی و ملی هر میزان صرفهجویی، بیشتر از تفکرات بخشی و محدود به یک مجموعه است.
آینده این سامانه در گرو توسعه «هوش مصنوعی پیشبینیکننده» است که بتواند بر اساس تئوری «پویاییشناسی سیستمها»، رفتار شبکههای قاچاق را مدلسازی کند. ادغام دادههای لحظهای از GPS خودروها، تصاویر ماهوارهای و تراکنشهای مالی و سوختگیری میتواند دقت پیشبینیها را افزایش دهد.
در سطح کلان، موفقیت سامانه کاشف اثبات کرده است که فناوریهای دیجیتال میتوانند خلأ «سیستم یکپارچه» در بخش انرژی را تا حدودی ترمیم کنند. این سیستم با دستاوردهای به دست آمده، نشان داد که راهحلهای فنی میتوانند کارآمدتر از شیوههای سنتی مانند افزایش گشتهای مشترک و پایشهای میدانی باشند. نکته حائزاهمیت، قابلیت تکثیر این مدل در سایر حوزههای حاکمیتی است.

