مدیر کل دفتر هنرهای تجسمی از چارچوب طرح « هنر یکپارچه» به «ایران» گفت

هنر تجسمی، نه تفنن است، نه تجمل

نمی‌توانیم با نگاه سنتی و روش‌های قدیمی به نیازهای بازار هنر و هنرمندان پاسخ دهیم

تفاوت‌های ماهیتی هنرهای تجسمی با سایر رشته‌های هنری و تنوع و تکثر رشته‌ها در هنرهای تجسمی باعث شده شاهد چالش‌های زیادی در آن باشیم. حضور هنرمندان در رویدادهای بین‌المللی، افزایش توجه دولت به دوسالانه‌های هنری، توسعه زیرساخت‌ها و فضاهای عرضه آثار، توجه بیشتر صندوق اعتباری هنر به واقعیات و اقتضائات هنرهای تجسمی، مسائل و مشکلات مالیاتی و بیمه هنرمندان ازجمله مطالبات و انتظارات هنرمندان هنرهای تجسمی است. دولت و به طور خاص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به عنوان نهاد متولی فرهنگ و هنر در ایران، نقش بسیار مهمی در شکل‌دهی و هدایت هنرهای تجسمی ایفا می‌کند که این نقش می‌تواند در ابعاد مختلفی مثل برگزاری جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها، اعطای جوایز و بورسیه‌ها، تخصیص بودجه به نهادهای فرهنگی و هنری، ایجاد زیرساخت‌ها، تعیین سیاست‌های فرهنگی، صدور راحت‌تر مجوزها برای برپایی رویدادهای هنری، حمایت از هنرمندان، برگزاری کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی به روز و معرفی هنرمندان به جامعه جهانی برای ارتقای جایگاه هنر ایران باشد. آیدین مهدی‌زاده تهرانی، مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت چهاردهم در روز انتصابش به این نکته تأکید داشت که مفهوم «خانواده هنرهای تجسمی» باید تقویت شود کار ی که باید در یک فرآیند تدریجی با آرامش و استمرار پیش برود. مهدی‌زاده مدت چهار ماه است که بر صندلی مدیریت اداره کل هنرهای تجسمی وزارت ارشاد تکیه زده است. او در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره اقداماتی که در این مدت در حوزه تجسمی داشته و برنامه‌ریزی‌هایی که برای رفع مشکلات و چالش‌های پیش روی هنرهای تجسمی دارد توضیح داد.

سعیده احسانی راد 
گروه فرهنگی

از زمان آغاز مسئولیت در دفتر هنرهای تجسمی، با توجه به تغییرات پرچالش ماه‌های اخیر، چه راهبردهایی را برای بازتعریف جایگاه هنرهای تجسمی در سطح سیاست‌گذاری وزارت فرهنگ و مناسبات کلان فرهنگی کشور در نظر گرفته‌اید؟
با تشکر از توجه شما به مسائل هنرهای تجسمی، باید بگویم که مناسبات کلان فرهنگی کشور و جایگاه هنرهای تجسمی مابین آنها بسیار مناسبات پیچیده و درهم تنیده‌ای است که نیازمند کار شبانه‌روزی است. مهم است که بدانیم این موضوعات در کوتاه مدت محسوس نخواهد بود و لازم است فعالان این حوزه بسیار پایمردی و صبوری کنند.
اما در طرح راهبردی ارائه شده به مقام عالی وزارت و معاونت محترم هنری وزارت فرهنگ و ارشد با عنوان «هنر یکپارچه»، چهار حوزه اصلی را مدنظر قرار داده‌ایم:
تغییر رویکرد از اجرا به سیاست‌گذاری: اداره کل هنرهای تجسمی، قصد دارد در آینده بیشتر نقش سیاست‌گذار را ایفا کند و از مجری‌گری مستقیم در رویدادهایی مانند جشنواره‎‌ها و دوسالانه‌ها فاصله بگیرد. این تغییر رویکرد می‌تواند به افزایش مشارکت بخش خصوصی و انجمن‌های هنری بینجامد.
تمرکز بر اقتصاد هنر و بازار تجسمی: اداره کل هنرهای تجسمی در آینده احتمالاً بر پیوند هنر با اقتصاد و توسعه بازار هنر تأکید بیشتری خواهد داشت. این شامل حمایت از گالری‌ها، فروش آثار هنری در سطح داخلی و بین‌المللی و تسهیل تعامل هنرمندان با خریداران است.
شفاف‌سازی مالی و اصلاح ساختار جشنواره‌ها: این اداره کل قصد دارد گزارش‌های مالی جشنواره‌هایی مانند تجسمی فجر را به‌صورت شفاف منتشر کند. همچنین، ایجاد دبیرخانه‌های دائمی برای جشنواره‌ها در دستور کار قرار دارد تا از شتابزدگی در تصمیم‌گیری‌ها جلوگیری شود.
احیای هنرهای بومی و تمرکززدایی: یکی از اولویت‌های آینده، توجه به هنرهای تجسمی در استان‌ها و مناطق محروم است. در دوره قبلی، احیای جشنواره‌های منطقه‌ای و توزیع عادلانه بودجه مورد توجه قرار گرفت، اما تداوم این روند نیازمند برنامه‌ریزی پایدار است.
اما این بدان معنا نخواهد بود که سایر عرصه‌ها مورد غفلت قرار گیرد. به یاری خداوند با سه کلید واژه «هنر، توسعه و دیپلماسی» کار را شروع کرده‌ایم و امیدواریم با محوریت مردم و اصناف بتوانیم قدم مؤثری برداریم.

در ماه‌های گذشته شاهد بحران‌های متعددی در بازار هنر بوده‌ایم: از توقف چرخه فروش، تعهدات مالی بلاتکلیف گالری‌ها تا افت اعتماد مجموعه‌داران و کاهش امنیت شغلی هنرمندان. از نگاه شما، کدام مشکل ساختاری بازار هنر ایران، در اولویت رسیدگی قرار دارد؟ و چه اقداماتی برای حل آن در دستور کار دارید؟
البته که هر کدام از مواردی که ذکر کردید نیازمند مستندات دقیق است و به روایت‌های متکثر موجود اعتماد کمی وجود دارد. مثلاً منظور شما را از توقف چرخه فروش متوجه نشدم ؛چرا که مسیر فروش همان مسیری است که طی می‌شد. هر چند که این چرخه معیوب است و خلأهای بسیاری دارد اما این به معنای توقف آن نیست. اما به هر صورت به قول شما بحران‌های متعدد بازار هنر چیزی نیست که مربوط به امروز و دیروز یا چندین سال اخیر باشد. همیشه این بازار با چالش‌های بزرگی مواجه بوده است و به جرأت می‌توانم بگویم هرگز اقدام جدی و مفید زیرساختی و پایدار برای رفع موانع یا بهبود شرایط انجام نشده است.
اما در پاسخ اینکه کدام مشکل ساختار بازار هنر ایران را تهدید می‌کند یا در اولویت رسیدگی باید قرار گیرد بحث بسیار است ولی یکی از مواردی که می‌توان به صورت جدی و اساسی مطرح شود مسأله رسمیت بازار است. این بازار هرگز یک بازار رسمی نبوده است. نظام بانکی متوجه آن نیست. صنعت بیمه به آن توجه نمی‌کند. هرگز در بورس و فرابورس مورد بحث نبوده و علاوه بر اینکه هیچ بازار مالی به آن توجه جدی نمی‌کند، خود بازیگران آن علاقه‌ای به رسمیت بخشی به آن ندارند. آسیب‌شناسی این موضوعات بسیار برای مرکز هنرهای تجسمی جدی است. با تشکیل کارگروه اقتصاد هنرهای تجسمی در اداره کل این بررسی را در اولویت کار قرار داده‌ایم و به نتایج جالبی دست یافته‌ایم.
در حال حاضر موضوع بیمه آثار هنری به عنوان یکی از جدی‌ترین گلوگاه‌های بازار هنرهای تجسمی در دستور کار قرار گرفته است.
با توجه به ماهیت شبکه‌ای و میان‌رشته‌ای بازار هنر، آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌عنوان نهاد میان‌بخشی، برنامه‌ای برای هماهنگی با سایر وزارتخانه‌ها (نظیر اقتصاد، کار، صنعت یا ارتباطات) جهت ارتقای وضعیت معیشتی هنرمندان، تدوین مشوق‌های مالیاتی، حمایت از مشاغل فرهنگی کوچک یا ایجاد سامانه‌های تبادل اطلاعات هنری در دست دارد؟
قطعاً این موضوع یک موضوع تک بعدی و تک نهادی نیست. توسعه و تعالی بازار هنر نیازمند توجه جدی بین نهادی است. همان‌طور که گفته شد رسمیت بخشی به این بازار نیازمند هم افزایی همه نهادهای درگیر با حوزه فرهنگ و اقتصاد است. جالب است بدانیم که عدم رسمیت و شفافیت، این بازار را بشدت مستعد فساد مالی می‌کند و این موضوع در صورت اتفاق دیگر چیزی نیست که بتوان آن را در یک نهاد فرهنگی مثل وزارت فرهنگ و ارشاد مدیریت کرد و باعث ورود نهادهای امنیتی به این حوزه از نگاه اقتصادی خواهد شد.
در حال حاضر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تدارک یک تفاهمنامه در جهت رفع مسائل مالیاتی مابین فعالان حوزه فرهنگ و وزارت اقتصاد و دارایی است. نظیر چنین تفاهمنامه‌هایی با وزارت کار و امور اجتماعی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز در حال تدوین است. هر چند که حل مسائل چندبعدی حوزه هنر و معیشت هنرمندان به عقد تفاهمنامه ختم نمی‌شود. اما همنشینی بین نهادی باعث ایجاد ادبیات مشترک فی ما بین خواهد شد که در میان مدت بسیار راهگشا خواهد بود.

‌یکی از مطالبات جدی هنرمندان و فعالان حوزه تجسمی، مسأله بیمه درمانی، بازنشستگی و بیکاری است. نه تنها برای هنرمندان، بلکه برای دستیاران، گالری‌گردان‌ها و سایر شاغلان این اکوسیستم. آیا شما برنامه‌ای برای پیگیری این موضوع از طریق نهادهای مسئول (وزارت تعاون، تأمین اجتماعی، مجلس) داشته‌اید؟
از نظر ساختاری صندوق اعتباری هنر و شرکت‌های اقماری آن و سایر مسائل اقتصادی و معیشتی هنر تأسیس شده است. جالب است بدانیم جامعه هنرهای تجسمی بیشترین تعداد عضو را در بین سایرهنرها در این صندوق دارد. تا کنون نیز اقدامات بسیار خوبی از طریق همین صندوق و مسئولان و همکاران انجام شده است.
اما باید دانست که نقش تنظیم گری و شبکه‌سازی اداره کل هنرهای تجسمی در همنشینی بین نهادی به منظور رفع موانع یادشده غیرقابل انکار است. طی جلسات بسیار مفیدی که با مدیران صندوق و همتایان در سایر نهادهای مرتبط گذاشته شده است، به نتایج بسیار خوبی دست یافته‌ایم که امیدواریم در سه ماه آینده بخشی از آنها عملیاتی شود.
صرف نظر از مسائل جاری و معیشتی هنرمندان که رفع آنها مستلزم اطلاع‌رسانی از طرح‌های متنوع صندوق است، برخی از چالش‌های جدی نیازمند بازنگری جدی در قوانین بالادستی است. به همین خاطر هم برخی از آنها لاینحل باقی مانده است.
امیدواریم که با چند قدم اساسی که طراحی شده است، بتوانیم بخش بزرگی از مسائلی که شما به آن اشاره کردید را رفع کنیم.
برای اینکه جملات بنده خیلی شکل انتزاعی پیدا نکند به اختصار به چند عبارت اشاره می‌کنم از جمله تقویت و تشویق هنرمندان به تأسیس مؤسسات فرهنگی و هنری تک منظوره به جهت رسمیت بخشی به بازار هنر و فعالیت‌های هنرمندان، تقویت و راه‌اندازی میز خدمت در راستای ارزشیابی هنرمندان و تشویق هنرمندان به درجه‌بندی هنری جهت تسهیل فرآیند معرفی هنرمندان به صندوق و اصلاح نظام ثبت و شناسنامه دار کردن آثار هنری به عنوان زیرساخت بیمه آثار هنرمندان و بسیاری اقدامات دیگری که بزودی اخبار بسیار امیدوار‌کننده‌ای از آنها خواهید شنید.

چالش نبود نظام رسمی اصالت‌سنجی، قیمت‌گذاری و ثبت آثار هنری سال‌هاست که فعالان بازار هنر را در وضعیت بی‌پشتوانه قرار داده است. در دوران مدیریت شما، آیا دفتر هنرهای تجسمی طرحی برای تأسیس یک نهاد قانونی یا سازوکار رسمی در این‌باره دارد؟ یا با نهادهای موجود در این زمینه وارد همکاری شده‌اید؟
قطعاً این موضوع جزئی از اولویت‌های دفتر خواهد بود. منتهی تأسیس نهاد قانونی به این منظور چالش‌های بسیار پیچیده‌ای دارد که مستلزم هم افزایی بسیار است. اما مقدمات بسیار خوبی به این منظور تدارک دیده شده است.
مشکل این است که عناوین یادشده از سوی شما مثل اصالت سنجی و قیمت‌گذاری موضوعاتی است که روی کاغذ موضوعات ساده‌ای به نظر می‌رسند اما در مقام اجرا و تحقق دارای چالش‌های اساسی است. نه اینکه فقط کشور ما در این خصوص مشکل داشته باشد. این موضوعات چالش‌های جهانی است. بسیاری از بازارها با این مسائل درگیر هستند.
به طور مثال در مورد مسأله قیمت‌گذاری آثار هنری صرف نظر از اینکه چه چالش‌هایی دارد، این موضوع مطرح است که اساساً وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این حوزه ورود کند یا نه. اما با راهکارهایی که پیش از این عرض کردم، امیدواریم که قدم‌های جدی برای این منظور برداریم.
به هر صورت مسأله بیمه آثار هنری که یک سازه چندوجهی است در صورتی که به نتیجه برسد برخی از مسائل مقدماتی مثل ثبت آثار و تعیین اصالت را حل خواهد کرد.
برای اینکه ذهنیت شفاف پیدا کنید، نکته‌ای را باید عرض کنم. با نگاه سنتی و روش‌ها و نگاه قدیمی به مسأله هنر و آثار هنری هرگز امکان حل مسائل بازار هنر را نخواهیم داشت. باید نگاه‌ها شسته شود. نیازمند یک تغییر پارادایم هستیم. نوین‌ترین راه‌حل‌های صنعت بیمه باید به داد بازار هنر برسد. تا زمانی که هنر و مخصوصاً هنرهای تجسمی را تجملی و تفننی بدانیم هرگز به سوی حل مسائل آن حرکت نخواهیم کرد. تا زمانی که تبادل آثار هنری ابزار عدم شفافیت بازارهای سرمایه باشد، نگاه سازنده نخواهیم داشت.

بازنگری و تکمیل «سند ملی هنرهای تجسمی» که از دولت قبل آغاز شد، در چه مرحله‌ای قرار دارد؟ و آیا قرار است این سند به ابزاری اجرایی برای سیاست‌گذاری و بودجه‌بندی هنر تبدیل شود یا در حد یک متن تزئینی باقی خواهد ماند؟
سند یادشده نیازمند بازنگری و اصلاح جدی بود. با همت معاونت هنری مفاد سند ملی هنرهای تجسمی با فعالان و اصناف درمیان گذاشته شد و موج جدی انتقادی را در بر داشت. نکات خوبی در این سند دیده شده بود اما واقعاً هدف از تنظیم آن در سایه‌ای از ابهام بود.
کار‌گروه سه نفره‌ ترکیبی از کارشناسان اداره کل، استادان و پژوهشگران این حوزه تشکیل شده است و سند را مورد بازنگری اساسی قرار داده‌اند. امیدوار هستیم نسخه قابل قبولی از آن بزودی در اختیار کارشناسان هنری و صنفی قرار گیرد.
باید دید این سند دقیقاً قرار است چه نقشی را ایفا کند و به جد عرض می‌کنم اگر این موضوع شفاف و معطوف به هدف نباشد این سند بی‌اثر خواهد شد و زحمت دوستان به هدر خواهد رفت. امیدواریم که این سند بتواند مسیر درستی را طی کند و در گام اول بتواند جایگاه هنرهای تجسمی را در کشور به آن برگرداند.

‌برگزاری دوسالانه‌های هنری با کیفیت و انسجام حرفه‌ای یکی از دغدغه‌های مهم بدنه هنر معاصر ایران است. آیا برای ترمیم اعتماد جامعه هنری به این رویدادها و تبدیل آنها به بسترهای جدی تعامل داخلی و بین‌المللی، برنامه مشخصی دارید؟
احیا‌ی دوسالانه‌ها و به عبارت صحیح‌تر رویدادهای ملی تخصصی که به صورت دوسالانه برگزار می‌شود در دستور کار اداره کل است. به همین منظور آیین‌نامه اجرایی آن مورد بازنگری قرار گرفته است و سند مربوطه در حال ویرایش نهایی است.
همان‌طور که مستحضر هستید، بیش از 10 عنوان دوسالانه با حمایت و اجرای اداره کل در سال‌های دور و نزدیک برگزار شده است. روزگاری نقش دوسالانه‌ها نقشی حیاتی بود. امروز نقش آفرینی انجمن‌ها و تشکل‌های صنفی جدی است. بدون آنها نمی‌توان توقع داشت که این رویدادها به اهداف خود برسند. اما قبل از آن با یک چالش جدی مواجه هستیم و آن هم جشنواره‌زدگی و اجرایی شدن افراطی اداره کل است. اداره کل در یک حوزه افراط و تفریط نگاهی مشوش به برگزاری دوسالانه‌ها داشته است.
این مهم نیازمند اصلاح جدی است. در کلام ساده باید شفاف توضیح دهیم که چرا می‌خواهیم دوسالانه را برگزار کنیم و از برگزاری آن به دنبال چه هستیم؟ چقدر رویکرد رقابتی دوسالانه امروز موضوعیت دارد؟ نقش و نسبت انجمن‌ها با دوسالانه چیست؟ چرا برخی از این رویدادها متروک شده‌اند؟ آیا در کارایی آنها شک است؟ و بسیاری سؤالات ساده دیگری که پاسخ‌های ساده‌ای ندارند.

از نگاه شما، نقطه عزیمت یک اصلاح جدی در وضعیت هنرهای تجسمی ایران از کجاست؟ آیا این نقطه، تدوین قانون، تغییر مدل بودجه‌ریزی، تقویت نهادهای صنفی، یا بازتعریف نقش دولت در اقتصاد هنر است؟
مواردی که اشاره کردید همگی نقطه مداخله و عزیمت جدی است. هیچ کدام بر دیگری برتری ندارد. به دنبال تولید شعار نیستیم و چیزی را قصد نداریم به نمایش در بیاوریم. دنبال گزارش‌سازی و آمارسازی نیز نیستیم. به نظر بنده همه موارد نیازمند اقدام است. باید جایگاه اداره کل هنرهای تجسمی به خودش داده شود تا بتواند نقش آفرین باشد. رویکرد دبیرخانه‌ای و اداری قطعاً سم است. کار نیکو کردن از پرکردن است. باید کار کرد. باید حرکت کرد. به هیچوجه به دنبال نسخه شفابخش همه آلام هنرمندان نیستیم. به دنبال تصدی‌گری و حتی تولی‌گری هم نیستیم. به دنبال هم‌افزایی همه دغدغه‌مندان و همه مردم هستیم. هنرهای تجسمی متعلق به اشخاص خاصی نیست هر چند که دغدغه‌مندان خاص داشته باشد، هنرهای تجسمی متعلق به همه مردم و متعلق به بشریت است. باید همه دست به دست هم دهند.
نقطه عزیمت همینجا است. باید حرکت کرد. در عرصه «هنر» باید حرکت کرد. در عرصه «هنرمندان» باید نگاه‌ها را تغییر داد. در عرصه «رویدادهای هنری» نیازمند تحول هستیم و از همه مهم‌تر «هنرگاه‌ها» نیازمند توجه جدی هستند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و نود و هشت
 - شماره هشت هزار و هفتصد و نود و هشت - ۰۶ مرداد ۱۴۰۴