سفیران مقاومت یادنامهای برای دو شخصیت مهم سیاست و مقاومت سیدعلیاکبر محتشمیپور و حسین شیخالاسلام است
مردان دیپلماسی و میدان
«سفیران مقاومت» عنوان یادنامه زندهیادان حجتالاسلام سیدعلیاکبر محتشمیپور و مهندس حسین شیخالاسلام است که به کوشش حسین جابری انصاری و توسط انتشارات اطلاعات منتشر و به همسر و فرزندان زندهیادان محتشمیپور و شیخالاسلام تقدیم شده است.
مهرداد دیلمی
روزنامهنگار
با عملیات طوفانالاقصی در ۱۵ مهر ۱۴۰۲ (۷ اکتبر ۲۰۲۳) و متعاقب آن یورش وحشیانه و نسلکشی و کشتار جمعی رژیم صهیونیستی در غزه، فلسطین و ایستادگی و مقاومت اسطورهای ملت فلسطین در برابر جنایتکاران اسرائیلی و اشغالگران صهیونیست، بار دیگر توجه جهان و جهانیان به فلسطین جلب شد. جابری انصاری در پیشگفتار کتاب «سفیران مقاومت» مینویسد این رویداد بزرگ، بیاختیار یاد مردانِ مرد میدان و دیپلماسی ایران، زندهیادان سیدعلیاکبر محتشمیپور و حسین شیخالاسلام را در ذهن و جان او و همه آنها که آن دو را از دور یا نزدیک میشناختند، زنده کرد. او با توصیف این دو مرحوم با اوصافی چون «مردان مردی که با همه وجود و اخلاصی کمنظیر برای اعتلای ایران و اسلام و رهایی ملت فلسطین از اشغال، در تب و تاب و تلاش بودند. مجاهدانِ راه خدایی که نقشهای ماندگارشان و اخلاص وآزادگی و صفا و یکرنگی و سیاستورزی راستقامتانه و دینداری بیریا و برق زیبای چشمانشان هیچگاه از خاطرهها نمیرود.» در ادامه مینویسد: «مرحومان سیدعلیاکبر محتشمیپور و حسین شیخالاسلام، دو نمونه از فرزندان معنوی و تربیتشدگان شاخص مدرسه امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی ایران بودند که علاوه بر دوستی و همکاری و همفکری در طول چند دهه، نقاط مشترکی در زندگانی سیاسی و پیشینه کاری خود داشتهاند: سفیری جمهوری اسلامی ایران در سوریه و نمایندگی مجلس شورای اسلامی و دبیرکلی کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین. طرفه اینکه تقدیر الهی چنین بود که این دو یار همراه، در ایستگاه مرگ و پایان حیات این جهانی خود نیز با هم پیوند یابند؛ درگذشت در ایام همهگیری کرونا با فاصله کمتر از دو سال؛ شیخالاسلام در اسفند ۱۳۹۸ و محتشمیپور در خرداد ۱۴۰۰. از این میان بیتردید مهمترین فصل مشترک در زندگانی آنها، برعهدهگیری معاونت سیاسی وزارت امور خارجه از سوی شیخالاسلام (از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۷) و سفارت ایران در دمشق از سوی محتشمیپور (از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴) و همکاری، همراهی، مشارکت و مساعدت در شکلگیری، رشد و باروری جریان نوین مقاومت اسلامی در غرب آسیا، در قالب «جنبش مقاومت اسلامی لبنان حزبالله» و جنبشهای «جهاد اسلامی فلسطین» و «مقاومت اسلامی فلسطین حماس» که بهمثابه نقطه عطفی بزرگ در تحولات جهان اسلام بوده، و آثار ماندگار آن تا به امروز به یادگار مانده است.»
جابری در ادامه اشاره میکند که فروتنی و اخلاقمداری این دو بهگونهای بود که تا هنگام درگذشت از سخن گفتن درباره نقش خود در این تحول بنیادین پرهیز داشتند و مینویسد: «اما در دنیای واقعی کیست که نداند شخصیتهای کلیدی همچون آنها در پیوند میان انقلاب اسلامی و مقاومت اسلامی و سیاست و دیپلماسی با مقاومت و میدان نقشی مهم و تاریخی ایفا کردهاند. از همین رو بزرگداشت این شخصیتها بیش و پیش از اینکه بزرگداشت شخص آنها باشد که خود امری ضروری است، بزرگداشت راه و اندیشه آنها و نمایانگر راهی است که در پیوند میان سیاست و مقاومت به موفقیتهای بزرگ در تجربه جمهوری اسلامی ایران انجامیده است.»
پس از پیشگفتار، پیام امام خمینی(ره) در بهمن ۱۳۶۲ و در پی ترور نافرجام سیدعلیاکبر محتشمیپور، پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت حجتالاسلام محتشمیپور در خرداد ۱۴۰۰، پیام شهید سیدحسن نصرالله در ۱۹ اسفند ۱۳۹۹ در سالگرد درگذشت حسین شیخالاسلام و پیام شهید نصرالله به مناسبت چهلمین روز درگذشت حجتالاسلام محتشمیپور آمده است. در این یادنامه پس از پیامهایی که اشاره شد، به ترتیب یادنوشتههایی از این افراد آمده است: سیدحسن خمینی، سیدعباس عراقچی، سیدکمال خرازی، معصومه ابتکار و سیدمحمدهاشمی، جواد اطاعت، شایسته امیری، محمد ایرانی، علاءالدین بروجردی، مصطفی بروجردی، نصرتالله تاجیک، حسین جابری انصاری، پیروز حناچی، سیدهادی خامنهای، عباس خامهیار، سیدمحمدکاظم خوانساری، احمد دستمالچیان، حمیدرضا دهقانی، فروز رجاییفر، محمد رعد، محمدرضا رئوف شیبانی، مرتضی سرمدی، علیرضا سلطانشاهی، علیرضا شیخ عطار، علیاکبر صالحی، سیدمحمد صدر، محمود صدری، خسرو طالبزاده، سیدرضا طباطبایی شفیعی، غلامرضا ظریفیان، محمد عطریانفر، حسین علایی، محمد فرازمند، مجتبی فردوسیپور، محمد فنیش، محمدجلال فیروزنیا، جاوید قرباناوغلی، حسن کاظمی قمی، سیدضیاالدین کاظمی مازندرانی، عباس گلرو، علیرضا معیری، حسین مظفرینژاد، جواد منصوری، شیخ نعیم قاسم و محمد هاشمی بهرمانی.
از تبار تربیتشدگان انقلاب اسلامی
سیدعباس عراقچی، مرحوم شیخالاسلام را مرشد و پرچمدار دیپلماسی مقاومت دانسته و در یادنوشت خود آورده: «اگر حسین امیرعبداللهیان یک دیپلمات باتجربه و موفق در حوزه منطقه و محور مقاومت بهشمار میرفت، حسین شیخالاسلام مرشد و پرچمدار این حوزه بود و او را بهحق باید پدر معنوی دهها دیپلمات حاضر در وزارت امور خارجه دانست که متخصص منطقه غرب آسیا و جهان عرب، با تمرکز بر محور مقاومت، هستند و حسین امیرعبداللهیان یکی از آنها بود. بسیاری از دیپلماتها و مدیران کنونی منطقه غرب آسیا در وزارت خارجه، تحت مدیریت حسین شیخالاسلام پرورش یافتهاند. با حسین شیخالاسلام که حرف میزدی انگار در لبنان و سوریه نشسته بود؛ زیر و زبر منطقه را میشناخت و بدون ملاحظه در خصوص ضرورتها و الزامات مبارزه با «دشمن صهیونیستی» و شیوههای آن صحبت میکرد. ظاهر و باطنش یکی بود. رفتارش آنگونه بود که یک مبارز برگشته از مرز لبنان و فلسطین را تداعی میکرد.»
سیدکمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی و وزیر خارجه اسبق هم درباره نقش زندهیادان محتشمیپور، شیخالاسلام و شهید امیرعبداللهیان در دفاع از فلسطین و حمایت از محور مقاومت نوشته: «آقایان سیدعلیاکبر محتشمیپور و حسین شیخالاسلام و عزیزانی همچون حسین امیرعبداللهیان از تبار تربیتشدگان انقلاب اسلامی، پیروان راستین امام راحل و رهبری و سربازان سیاسی در میدان مبارزه علیه صهیونیسم بودند که عمر پربرکت خود را در دفاع از حقوق فلسطینیان مظلوم گذراندند. محتشمیپور سفیر جمهوری اسلامی در دمشق جانباز این راه شد، حسین شیخالاسلام سفیر جمهوری اسلامی ایران در دمشق و مسئول امور حزبالله لبنان نقش برجستهای را در میدان مبارزه علیه رژیم صهیونیستی ایفا کرد و حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه شهید جمهوری اسلامی ایران، عمر سیاسی خود را در این راه صرف کرد و از هیچ تلاشی در دفاع از مجاهدان و مبارزان فلسطینی و مردم مسلمان، مظلوم و مقتدر غزه در برابر نسلکشی رژیم جنایتکار اسرائیل و حمایت از محور مقاومت اسلامی، دریغ نداشت. بدون تردید، نقش این عزیزان در دفاع از فلسطین و حمایت از محور مقاومت اسلامی در تاریخ سرزمین فلسطین ثبت است و ملت قهرمان ایران و مردم مبارز منطقه یاد و خاطر آنها را از یاد نخواهند برد.»
ساماندهی و تقویت مقاومت
نصرتالله تاجیک در یادنوشت خود درباره نقش مرحوم محتشمیپور در مدیریت صحنه لبنان در مقطع حضور او بهعنوان سفیر ایران در سوریه، مینویسد: «اگر به مؤسسات مطالعاتی، رسانهها و نوشتههای غربی یا حتی رسانههای خودمان نگاه کنید، صرفاً ایشان را بهعنوان پایهگذار حزبالله میشناسند، در حالی که این نتیجه کار بود، نه فرآیندی که ایشان در کسوت سفیری و به عنوان سفیر ایران در سوریه انجام داد. اگر ما بخواهیم شمایی از کاری که ایشان در آن دوران صورت داد، داشته باشیم، به عقیده من مدیریت صحنه لبنان، جلوگیری از تضاد و برخورد منافع جناحهای مختلف شیعه در جامعه طایفی و خردشده لبنان و حتی یک قدم بالاتر حل مشکلات آنها با اهل سنت و حتی مسیحیان وطنپرست و غیروابسته به اسرائیل و رعایت میراثی که آقاموسی صدر برجای گذاشته بود و کشف و تربیت تدریجی یک نسل مبارز و حقطلب را میتوانیم نام ببریم، که اینها نهایتاً منجر به تأسیس سازمان حزبالله شد.» تاجیک در ادامه یادنوشتش درباره ویژگی مدیریتی مرحوم شیخالاسلام مینویسد: «روش مدیریتی او بر مبنای مدیریت دموکراتیک از نوع مشورتی بود. روشی که نیروها را تشویق کرد تا در تصمیمگیریها دخالت داشته باشند و با آنها مشورت میکرد اما در نهایت تصمیمگیرنده اصلی خودش بود... او با اخلاق انسانگرایانهاش با نیروهای همکارش و این روش مدیریتی که به رشد کیفی چشمگیر مدیران و کارشناسان منجر شد، توانست سرمایه عظیمی را در وزارت امور خارجه بهوجود آورد.»
مرتضی سرمدی، قائممقام اسبق وزارت امور خارجه هم تقویت مقاومت را اصلیترین دغدغه مرحوم شیخالاسلام میداند و مینویسد: «به شکست کشاندن طرحها و برنامههای دشمنان اسلام و انقلاب، در وجود وی نهادینه شده بود، به همین دلیل چه در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و چه پس از حمله اسرائیل به لبنان، موضوع مبارزه با آمریکا و رژیم صهیونیستی و تقویت مقاومت به اصلیترین دغدغه سیاسی وی تبدیل شده بود. با همه ظرفیت وجودی خود به دنبال یافتن راهها و شیوههایی بود که به تقویت مقاومت، بویژه حزبالله و تضعیف رژیم صهیونیستی بینجامد.»

